#حرف_حق
عکسشهدارابر
دیواراتاقمچسباندم
امادیواردلمنـہ...😔😔
#شهداشرمندهامکہمدامشرمندهام
♡ اینجا صحبت #عشق در میان است.
╔═join════════╗
⇒ @piyroo
╚═══════════╝
💐ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم
💐ما جز #پسر_فاطمه ارباب نداریم👌
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
لطفا بخونین...🌹🌹🌹
دخترک رو به من کرد و
-گفت:واقعا اقا!😳😳
+گفتم: ببخشید چی واقعا ؟!😐
👇🏻
-گفت: واقعا شما بچه مذهبی ها از دخترای #چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد!!!😢
+گفتم: بله😊😍
-گفت: اگه آره، پس چرا #پسرایی که از ما ها 😍خوششون میاد از کنار ما که میگذرند #محو ما میشن،😚🙄 ولی همین خود تو و امثال👕تو از چند متری یه دختر #چادری که رد میشید فقط سر #پایین میندازید😌😌و رد میشید !🚶
+گفتم: آره #درست میگید😊 سر پایین انداختن کمه !😏
-گفت: #کمه😳؟ببخشید متوجه نمیشم ؟😢😳🤔
+گفتم: برای #تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س)🙏🏻 باید زانو زد 😔
حقا که سر پایین انداختن کمه ..!😌
#سلامتیـ_همه_ـچادریا😊
#سلامتیـ_همه_پسرای_بسیجی😇
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عبور از سیم خاردار نفس
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#فرمود ؛
میخواهی از درونت همه را آگاه کنم
تا همه از اطرافتان پراکنده شوند ...
مَنْ هُوَ عَالِمٌ بِکُلِّ شَیْءٍ ؛
#گفتا ؛
میخوای از مهر و رحمت و بخششت
گویم تا دیگر کسی عبادتت نکند ...
مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ رَحْمَتُهُ ؛
ندا آمد ؛ نه #تو بگو نه #من ...
مَنْ لا یُرْجَى إِلّا هُوَ ...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
رهبر معظم انقلاب:
روز جمهوری اسلامی جزء مهمترین، پربرکت ترین و تعیین کنندهترین روزهای تاریخ ماست.
#روز_جمهوری_اسلامی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#هویزه
نیمه هاى شب بود که نهج البلاغه میخواند؛
دیدم چهرهاش بر افروخته شده و دارد اشک میریزد...
زیر چشمی شماره صفحه #نهج_البلاغه را نگاه کردم و به ذهن سپردم!
کتاب را بست و بیرون رفت...
صفحه را باز کردم!
دیدم همان خطبهاى ست که حضرت على(ع) در فراق یاران با وفایش ناله میکند و میفرماید:
أینَ عمار؟
أینَ ذوالشهادتین؟
کجاست عمار؟
کجاست...
#شهید_حسین_علم_الهدی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
بر موسی جعفر شه والا #صلوات
بر زاده ی آزاده ی زهرا #صلوات
او باب حوائج است از سوی خدا
از او بطلب حاجت خود با #صلوات
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#کتاب_یادت_باشد، داستان عاشقانه و زندگی #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷 #قسمت_اول...🌷🕊 🕊🌷بسم رب الش
#کتاب_یادت_باشد، داستان عاشقانه و زندگی #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
#قسمت_دوم...🌷🕊
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
بابا که رفت پشت بندش مادرم داخل اتاق آمد و گفت: دخترم آبجی آمنه از ما جواب میخواد، خودت که میدونی از چند سال پیش این بحث مطرح شده نظرت چیه؟ بهشون چی بگیم؟ جوابم همان بود به مادرم گفتم:
طوری که عمه ناراحت نشه بهش بگین میخواد درس بخونه عمه یازده سال از پدرم بزرگ تر بود قدیم ترها خانه پدری مادرم با خانه آن ها در یک محله بود عمه واسطه ازدواج پدر و مادر شده بودم برای همین مادرم همیشه عمه را آبجی صدا میکرد روابط شان بیشتر شبیه زن داداش و خواهر شوهر نبود بیشتر با هم دوست بودند و خیلی با احترام با هم رفتار می کردند
اولین باری که موضوع خواستگاری مطرح شد سال هشتاد و هفت بود آن موقع من دوم دبیرستان بودم بعد از عروسی حسن آقا برادر بزرگ تر حمید،عمه به مادرم گفته بود: زن داداش الوعده وفا خودت وقتی این ها بچه بودن گفتی حمید باید داماد من بشه منیره خانم ما فرزانه رو می خوایم حالا از آن روز چهار سال گذشته بود این بار عقد آقا سعید برادر دو قلوی حمید بهانه شده بود که عمه بحث خواستگاری را دوباره پیش بکشد.
حمید شش تا برادر و خواهر دارد فاصله سنی ما چهار سال است بیست و سه بهمن آن سال سعید با محبوبه خانم عقد کرده و حالا بعد از بیست و پنج روز عمه رسما به خواستگاری من آمده بود پدر حمید می گفت: سعید نامزده کرده حمید تنها مونده ما فکر کردیم الان وقتشه که برای حمید هم قدم پیش بذاریم چه جایی بهتر از اینجا
البته قبل تر هم عمه به عموها و زن عموهای من سپرده بود که واسطه بشوند ولی کسی جرئت نمی کرد مستقیم مطرح کند پدرم روی دخترهایش خیلی حساس بود و به شدت به من وابسته بود همه فامیل می گفتند: فرزانه فعلا درگیر درس شده اجازه بدید تکلیف کنکور و دانشگاهش روشن بشه بعد اقدام کنید.
نمی دانستم با مطرح شدن جواب منفی من چه اتفاقی خواهد افتاد در حال کلنجار رفتن با خودم بودم که عمه داخل اتاق آمد زیر چشمی به چهره دلخور عمه نگاه کردم نمی توانستم از جلو چشمه عمه فرار کنم با جدیت گفت: ببین فرزانه تو دختر برادرمی یه چیزی میگم یادت باشه نه تو بهتر از حمید پیدا میکنی نه حمید میتونه دختری بهتر از تو پیدا کنه الان میرم خیلی زود بر می گردیم ما دست بردار نیستیم....🌹🍃
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#ادامه_دارد...
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo