راه شهدا ، عمل شهدا
#سیره_عملی_شهید
سوار ماشینش بودم تمام پنجره ها
را داده بود بالا گفتم: پس چراهمہ
#شیشه ها را بالا ڪشیدے؟
گفت: اینجا #ترافیڪہ؛ مردم مرتب به هم درے ورے میگن نمیتوانم تحمل
ڪنم ببینم مردم اینجورے به هم
#نامهربانے مے ڪنن...
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد🌷
#شهید_هسته_ای
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💠فرازی از وصیت شهید حسین حریرے :
من حاضرم مثل علی اکبر امام حسین(ع) ارباً اربا بشم💔
ولی حجاب ناموس اسلام حفظ بشه.!🍂
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊 #زیارٺنامہشہـــــداء
°|🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌱|°
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
☘چہ مظلومانہ آرمیده اند
آناݩ کہ روزی دوشادوش هم
جانانہ رزمیدند...
تا آسیبی بہ کشور و انقلاب نرسد
و جانشاݩ شد خوݩ بهای انقلاب..
#سلام
#صبحتون_شهـــــدایے
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
گاهے...
آرزوے #شھـــــادت
کردنِ مـ✨ـن
عرشیان را به
خنده وا مےدارد ... !
مـ🌱ن...
آرے #منِ
غرقِ دنیا شده را ...🕊
#مرا_جام_شھـادت_بدهید
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
﷽
پیچیده شمیمت همه جا ، ای تن بی سر!
چون شیشه ی عطری که درش گمشده باشد
#صبحتون شهدایی
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
#الله-اکبر✨✨✨
💠 #تواضـــع 💠
🌿رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف می زدند، پیرمرد می گفت: جوون! دستت چی شده؟ تو جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟ حاج حسین خندید، آن یکی دستش را آورد بالا، گفت: این جای اون یکی رو هم پر می کنه، یه بار تو اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم؛ پیرمرد ساکت بود. حوصله ام سر رفت،
🌿پرسیدم پدر جان! تازه اومده ای لشکر؟ حواسش نبود، گفت: این، چه جوون بی تکبری بود، ازش خوشم اومد دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟ اسمش چیه این؟ گفتم: حاج حسین خرازی، راست نشست، گفت: حسین خرازی؟ فرمانده لشکر؟
🌷 #شهید_حسین_خرازی 🌷
❤️ شادی روح شهدا صلوات ❤️
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#رسم_خوبان
همراه با آقا اسماعیل
از سه راه خرمشهر به سمت خط
در حرکت بودیم ...
خودروی ما یک استیشن کولردار بود
چندنفر از بسیجیها به محض دیدن استیشن، دست بلند کردند. من هم مشتاقانه پا روی ترمز نهادم و آنها را سوار کردم.
یکیاز آنان ، همین که سوار شد و هوایِ خنکِ داخل را احساس کرد ، با لحن خاصی گفت: «واای ، شما چه جای خنکی نشسته اید!»
آقا اسماعیل با شنیدن این جمله
در خود فرو رفت و چیزی نگفت
ولی وقتی آنان پیاده شدند
به کولر اشاره کرد و گفت:
«خاموشش کن!»
بعد آن روز ...
دیگر سوار خودروی کولر دار نشد و
به تردد با یک ماشین آمبولانس قناعت کرد!
روزی در آمبولانس سر صحبت را باز کرد و
گفت : « من چون فرمانده هستم خودرویِ
کولردار سوار شوم و بچه بسیجیها
در هوای گرم به سر ببرند ؟! »
نگه جهان نوردی ، قدمی ز خود برون آ
که زخویش اگر گذشتی، همهجا رسیده باشی
📚 بدرقه ماه ص ۸۰
🌷 #شهید_سرلشکر_اسماعیل_دقایقی
#فرمانده_قهرمان_تیپ۹بدر 🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
هر وقت ميخواست برایِ
بچـه هـا یادگارى بنویسه
مینوشت :
🔸مَن کان لِله کانَ الله لَه🔸
هرکى باخدا باشہ خــــ❤ــــدا با اوست
#شهید_ابراهیم_همت
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo