✍چهارمین نوشته یکی از کاربران درباره عکس شهید چهارمین طرح
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شهید مهندسی که با امام زمان(عج) دیدار کرد🌷🌹
شهید مهندس مصطفی ابراهیمی مجد
#قسمتی_ازوصیتنامه
بگذاريد بعد از مرگم بدانند كه همانطور كه اساتيد بزرگمان مي گفتند نوكر محال است صاحبش را نبيند من نيز صاحبم را ، محبوبم را ديدار كردم🌷🌷
اما افسوس كه تا اين لحظه كه اين وصيت را مي نويسم ، ديدار مجدد او نصيبم نگشت.😔🌺
بدانيد كه امام زمانمان حي و حاضر است و او پشتيبان همه شيعيان مي باشد.
یاد شهید با صلوات🌹
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شهیدی که هم مانند عمه زینب، اسیر شد.
هم مانند امام حسین (ع) سرش را بریدند...
هم مانند حضرت ابوالفضل (ع) دستش را بریدند
هم مانند علی اکبر حسین (ع) ارباً اربا شد...
😭
#روضه_مصور
جانباز #مدافع_حرم
شهید روز تاسوعای حسینی #محرم
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#خاطرات_شهدا
در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا #اباعبدالله_الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه.روز سوم وقتی خواست از خانه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت.
می گفت : مثل ارباب همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که نمی توانستم روی پای خودم بایستم.
از آن روز بیشتر از قبل مفهوم #کربلا و #تشنگی و #امام_حسین علیه السلام را فهمید.
#شهیدمحمدهادی_ذوالفقاری🌷
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
پناهیان در سخنرانی پیش ازخطبه نماز جمعه تهران: "روحانی هم علیه دوقطبیسازی سخن میگوید هم خود، دوقطبی ایجاد میکند"
*منبر پناهیان پیش از خطبههاینماز جمعه هم احتمالا به سرنوشت سخنرانی "رحیم پور ازغدی" پیش از خطبهها _یعنی تعطیلی_ دچار میشه!
البته الان "دادگاهی کردن منتقدین" و هَمبند کردن آنها با "حسن عباسی"، بیشتر مورد توجه و در دستور کاره!
#علی_قلهکی
@Abraar
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢قسمت شصت و پنجم:
دست عنایت الهی
ششم اسفند ۶۵ شد سمبل تحمل و استقامت در برابر مشکلات بود. یکی از عجایب زندگیم که همیشه فکر و ذهنمو به خودش مشغول کرده، قدرت تحمل بچه هایی بود که در ضعیف ترین وضعیت ممکن از لحاظ جسمی قرار داشتند. واقعاً چه نیرویی بود که بدن های ضعیف و نحیف رو سر پا نگه می داشت و زنده موندند؟ در شرایط عادی و با بدن سالم و بدون گشنگی و تشنگی تحمل چند ساعت از اون شرایط امکان پذیر نبود و احتمال مرگ هر لحظه وجود داشت. چگونه اون روز طولانی و طاقت فرسا رو بچه ها تحمل کردن؟ با چه زبونی باید گفت و نوشت که دست غیبی و امداد الهی در کار بود.
عده ای بد باور مگه تو کتشون میره که خدا بنده هاشو تو شرایط سخت تنها نمیذاره! حتما باید خدا از آسمون برامون پتو و لباس گرم و آب و غذا حواله میداد و بعثیایی که گرگ وار به جون بچه ها افتاده بودن رو یه جا نابود می کرد تا ما باورمون میشد که خدا هوامون رو داره؟ نه ،در اون روز نه پتو و لباسی و غذایی از آسمون حواله شد و نه سربازی از دشمن هلاک شد ، اما همه ما بوضوح دست عنایت و پر مهر الهی رو که مانند چتری بر سرمون کشیده می شد رو می دیدیم. کابل ها درد داشت. سرما سوزش داشت ، اما خدا تحملش رو هم داده بود که در شرایط عادی امکان پذیر نبود.
تحقیر و شکنجه بود، اما در کنارش امید هنوز تو دلامون زنده بود. به خود مون دلداری میدادیم که این سختیا تموم میشه و به آغوش وطن و خونواده بر می گردیم. نشونه این امید و زنده دلی هم این بود که در طول چهار سال مفقود الاثری، هیچ کسی دست به خودکشی نزد. تعدادی زیر شکنجه و بیماری های کوناگون جون دادن و شهید شدن و در جوار رحمت الهی آروم گرفتن ، اما تسلیم دشمن نشدن و با افتخار و روی سفید به محضر یار شرفیاب شدند.
چه اونایی که در اوج مظلومیت و غربت رفتند و چه اونایی که موندن ، همه سرافرازانه این مسیر رو به پایان رسوندن و شرمنده لطف و احسان الهی و مردم شریفمون نشدن و شرف و عزت ایرانی و اسلامی خودشون رو حفظ کردن و از امتحان سخت الهی روسفید خارج شدند. بارها و بارها آمار گرفتند و لیست تهیه کردند. همه کلافه شده بودن تا جایی که معدود نگهبانای با وجدان که اندک عاطفه ای در وجودشان بود، از این وضعیت ناراحت بودند و زجر می کشیدند و برخی از اونا گاهی یجوری ابراز همدردی با ما می کردند.
ادامه دارد ⏪
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍂
🔻 #خاکریز_اسارت
💢قسمت شصت و ششم:
سیگارِ تسکین دهنده
از انصاف نگذریم آدم دلسوز هم بینشون بود. یکی از نگهبانا رو دیدم که نگاهش به حال نزار بچه ها میخورد و زجر میکشید ، برای دلداری دادن به بچه ها و با احتیاط و خوف فراوان که از چهره ش مشخص بود، گاهی رو به ما می کرد و با آه و افسوس می گفت یا ابا الحسن و برای اینکه نشون بده که دلش به حال ما می سوزه سیگار روشن می کرد و پشت به ما میکردن و مینداخت بین بچه ها که اگه کسی سیگاریه بکشه.
البته می دونست تو این وضعیتِ بحرانی سیگار در اولویت هزارم حتی سیگاری های ما هم نیست ، اما تنها راهی که به ذهنش برای اعلام همدردی می رسید همین بود و جالب اینکه همین میزان همدردی نیز برای ما تسکین دهنده بود .میدیدیم در بین ارتش خونخوار و سنگدل بعثی کسانی هستند که با ما همدلند.
آمارگیری تا تاریک شدن هوا ادامه داشت و نهایتا افراد را بین دوازده آسایشگاه در چهار بند تقسیم کردن. این اردوگاه چهار بند و هر بند سه آسایشگاه داشت. اون روز نمازمون رو تو همون حالت نشسته و سرپایین خوندیم وحتی اجازه دسشویی رفتن هم به بچه ها داده نشد و در مواردی که افراد ناتوان که دیگه قادر نبودن خودشون رو کنترل کنند و ناچار بودند که ادرار را داخل شلوارشون بریزن.
از لحظه حرکت در پادگان الرشید دو شبانه روز سپری شده بود بدون آب و غذا و دسترسی به دستشویی. شب دوم نفری یه پتو بهمون دادن و بدون آب و غذا تا صبح پتو رو دور خودمون پیچیدیم و خوابیدم. در تمامی ساعات شب ناله های خفیف و دردناک مجروحانی که برخی از آنها دست و پایشون قطع شده بود و زخمایشان عفونت کرده بود بگوش می رسید. تنها تفاوت اینجا با پادگان الرشید این بود که اینجا جا زیاد بود و حداقل مشکل تنگی جا برای خوابیدن رو نداشتیم ولی غیر از این، همه چیز بدتر شده بود. اردوگاهی که قبله آمال ما بود حالا تبدیل شده بود به جهنم و کابوسی وحشتناک که خلاصی از اون ممکن نبود. آسایشگاها مثل یخچال بود. رنج غربت و بی کسی با زمزمه های ذکر و دعا آمیخته شده بود و نگاها تنها متوجه آسمان بود و از خدا مدد می خواستیم که بچه ها کمتر تلفات بِدن و بتونیم این شرایط رو تحمل کنیم و داغی بر داغهای خانواده های چشم انتظار افزوده نشه. می دونستیم الان پدر و مادر و خونواده ها چی می کشن!
ادامه دارد ⏪
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_نهم💕
💛 #حلاس_بن_عمرو💛
او و برادرش نعمان از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) هستند و حلاس در كوفه فرمانده نیروهاى آن حضرت بوده است. او ابتدا با سپاه عمربن سعد به كربلا آمده بود و چون عمربن سعد شرائط امام را نپذیرفت او شبانه به اردوى امام حسین (ع) پیوست.
#ادامه_دارد...
📗 ابصار العین، 109
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo