فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ های حجاب 27
نماهنگ زیبای حجاب با مداحے
کربلایی سید رضا نریمانی
ان شاء الله عمری بود منتظر کلیپ های حجاب باشید
کانال پیروان شهدای بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
4_5913592117397029650.mp3
2.09M
🔳 #شهادت_امام_جعفر_صادق (ع)
🌴دو تا ابا عبدالله
🌴یکی رئیس مذهب یکی عزیز زینب
🎤 #حسین_طاهری
⏯ #شور
👌#پیشنهاد_ویژه
🔴کانال پیروان شهدای بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
#کلام_شهید 🕊
من به این نتیجه رسیده ام
که #شهادت❣ دست خودمان است.
انتخاب شهادت را
خداوند به عهده
👈خودمان👉 گذاشته است.
این ما هستیم که #میتوانیم
شرایط آن را فراهم کنیم.
ما هستیم که تعیین کننده
این مسئله #هستیم.
شهید حسن باقری
آنقدر شـــ🌷ـــهید
با تیر و ترکش دیده ایم
ڪہ یادمان مے رود ،
جنگ نرم هم شهیـــد دارد ...
#جانباز دارد ...
شیمیایی دارد ...
درد دارد ....!
#شهیدی_که_روی_هوا_راه_میرفت❗️
#شهید_احمد_علی_نیری
#عارفانه
🍃شهید احمدعلی #نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود ؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد ، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
☘مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: " #در_این_تهران_بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"
در بخشی از کتاب #عارفانه نوشته شده است: آیت الله حق شناس ، در مجلس ختم این شهید با آهی از حسرت که در فراق احمد بود ، بیان داشتند: رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این #جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"
🍀سپس در همان شب در منزل این شهید بزرگوار روبه برادرش اظهار داشتند: "من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم. به جز بنده وخادم مسجد ، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم ، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است. #اما_نه_روی_زمین ! بلکه #بین_زمین_و_آسمان_مشغول_تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم #احمد_آقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد و گفت #تا_زنده ام به کسی حرفی نزنید...."
📚کتاب عارفانه
4_5915872865290290476.mp3
8.07M
#حاج_محمود_کریمی🎤
🔴 #نوآهنگ زیبا(شفق رنگ چشمای صادق...)
🔴 ویژه #شهادت_امام_صادق
🔴کانال پیروان شهدای بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
««بخاطر عروس خانمی که تو ماشین بود»»
یه موتور گازی داشت که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت .😊
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز .✋
ترمز زد و ایستاد .🏍
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...❤️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳
اشهد ان لا اله الا الله ...❤️
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت😅 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید
چش شُدِه ؟!
قاطی کرده چرا ؟ !⁉️
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ 😳
حالتون خوب بود که !😕
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :
"مگه متوجه نشدید ؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😑و آدمای دورش نگاهش میکردن .
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه😰 . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"😂
همین!☺️✋
📜برگی از خاطرات "شهید مجید زین الدین 📕
🌹 شَـْღـٻداݩ زڼْدِه اَڼد
در زمان غیبت، اطاعت محض
از ولایـت فقیـه داشته باشید.🌹
#امام_صادق_علیه_السلام
بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن
حالا که می زنی، جلوی آشنا نزن
سجاده و عبای مرا می کِشی، بکش
اما لگد به تربت کرب و بلا نزن
آتش زدی به زندگی ام بس کن و برو
دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن
در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟
حداقل مقابل همسایه ها نزن
با تازیانه ات به سر و صورتم بزن
حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن
بالای مرکبی و خجالت نمی کشی
پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن
موی سپید دارم و شیخ الائمه ام
هر طور می زنی بزنم، با عصا نزن
وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین"
زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن
ای شمر بس کن و به روی سینه اش نرو
با چکمه ات قدم روی عرش خدا نزن
با دست و پا زدن گره ای وا نمی شود
تشنه لبم... عزیز دلم... دست و پا نزن
#محمد_جواد_شیرازی