eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸 🔴 کانال ازاین ساعت الی 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍فرمانده‌اش برایم تعریف می‌ڪرد ڪه علی خیلی وقت‌ها غذای خود را به یتیم‌خانه می‌برد، می‌گفت: یک بار دیدم تعدادی غذا در ظرف یک بار مصرف کناری گذاشته شده، پرسیدم جریان این غذاها چیست؟ 🍁 گفتند: برای علی حسینی است، به چند نفر از بچه‌ها سپردم ڪه مواظب باشند و ببینند ڪه علی با این غذاها چه می‌کند؟ 🍁بچه‌ها هم مراقب علی بودند، تا اینکه ساعت دو شب غذاها را برمی‌دارد و به یتیم‌خانه می‌برد و این بچه‌ها مانند جوجه‌ای ڪه از دهان مادرشان غذا می‌گیرند دور علی حلقه می‌زنند و دست و پای علی را می‌گیرند. شهید علی حسینی کاهکش https://eitaa.com/piyroo
؎خنده‌حلالツ🌱 🗯 قبلِ‌عملیات بود، داشتیم‌باھم‌تصمیم‌مےگࢪفتیم اگرگیر افتادیم‌چطورتوی‌بےسیم به‌همرزمامون‌خبربدیم که‌تکفیریانفهمن. یھوشهیدمصطفی‌صدرزاده بلند گفت: اقا اگه‌من‌پشت‌،بےسیم گفتم‌همه‌چۍآرومه‌من‌چقدرخوشبختم :/ بدونیدکه‌تموم‌سرویس‌شدیم‌رفت .😐😂 💔" ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ https://eitaa.com/piyroo
‌ 🌸🌸 🌸 ‌ ... 🍃 ‌ ‌قبول‌ڪرده‌بودسخنران‌یادواره‌شهداۍ‌ ‌یڪ‌روستا‌باشد.‌ وقتۍ‌متوجه‌شدبراۍمراسم‌ ‌مردم‌رابازرسۍ‌‌مۍڪنند‌،‌ گفت:‌بااین‌وضعیت‌سخنرانۍ‌نمۍڪنم.‌ ‌مگراینڪه‌دست‌ازبازرسۍمردم‌بردارید. ‌ https://eitaa.com/piyroo
🌹 شهید مهدی صابری: رسیدن به سن ۳۰ سال؛ بعد از آقا علی‌اکبر (علیه السلام) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی‌اکبر اصلاً نمی‌تونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علی‌اکبر نمی‌خوام! چقدر خوب میشه سر روی بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب می‌آیند بالا سرم تن تکه تکه‌ام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهت‌های تو بدن من و شاهزاده علی‌اکبر یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بہ دنیا آمدی ، هـادی بمــانی ... تو هستی ، زندہ‌ای پس هـــادی اَم باش ... 🌹شهید_هادی_ذوالفقاری سالروز_ولادت 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌹شهیــــــــــد‌ علی_اکبر‌_عربی : خدایــــــــــا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست آموز نشویم و از نور خویش آتش در ما بیفروز تا در سرمای بی خبری نمانیم... خدایــــــــــا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید، دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد، پایی عطا کن که جز راه تو را نرود و جانی عطا کن برای تو برود... 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌷🌴🕊🌹🕊🌴🌷 شکست ما آن جاست که بتواند بر سایر وجوه زندگی ما غلبه پیدا کند و اگر چنین نبود و دشمن بر این حقیقت وقوف نداشت، بدون شک همه تلاش خود را در این جهت تمرکز نمی‌بخشید. جنگ نفت و حملات سازمان‌یافته دشمن به مراکز صنعتی ما نشان‌دهنده همین واقعیت است که استکبار جهانی می‌خواهد با تحمیل تحمل‌ناپذیر اقتصادی، ما را وادار کند که از صرف نظر کنیم. آن‌ها می‌خواهند با اقتصاد بر اعتقاد ما غلبه کنند، و انصافاً در دنیای امروز، اگر هم راهی برای غلبه بر ایمان و اعتقاد وجود داشته باشد، است و لا غیر. 📚 کتاب « توسعه و مبانی تمدن غرب » ، صفحه ۹۵. https://eitaa.com/piyroo
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 🌹 🌹 از مردم انقلابی می خواهم که حضور خودشان را در صحنه سياست نشان بدهید و قبل از آن خود را به لباس تقوا مجهز كنيد تا بتوانيد حق و باطل را از هم تشخيص دهيد و ناخالصي‌ها را كنار بزنيد و آنچه انقلاب را شكوفا نگه مي‌دارد ، حضور دائمي مردم در صحنه سياست است . 🕊 🕊 🌹 🌹 https://eitaa.com/piyroo
| 💌 تو بغل هم شهید شدن... 🔅 در عملیات والفجر شهید زین‌الدین دستور داد گردان سیدالشهدا برن رو ارتفاعات لری. وقتی ما رسیدیم روز بعد بالاسر بچه‌هایی که شب عملیات تو درگیری به شهادت رسیده بودند، بعضی‌هاشون مجروح شده بودند تو این ارتفاعات؛ همدیگر رو بغل کرده بودن که خیلی سردشون نشه. در حین اینکه خونریزی ادامه پیدا کرده بود، تو بغل هم به رسیده بودن. تو بغل هم خشک شده بودند! وقتی آقا مهدی -شهید زین‌الدین- رسید، نمیشد اینها رو از هم جداکرد. دوتاییشون رو باهم بلند کردن و گذاشتن رو قاطر، بستند که ببرند عقب و آقا مهدی شروع کرد به گریه کردن... ✍🏼 به روایت حاج حسین یکتا 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
47 🔰 غروب که شد مامان جون از خونه دائی اومد ، ناراحت بود ، چیزی نمی گفت ، منم فکر کردم شاید بخواد چیزی به بابا بگه که جلوی من نمیگه ، برای همین بلند شدم و رفتم توی اتاق همین که داشتم می رفتم بابا برگشت گفت پسرم ، قبل اذان آماده باش بریم مسجد امشب شب اول ماه ذی الحجه هست و نماز معروفی داره که میخوام باهاش آشنا بشی منم گفتم چشم و رفتم تو اتاقم ، دیگه متوجه نشدم مامان چی به بابا گفت با خودم گفتم اگه نیاز باشه ، خود بابا به من میگه 💠 موقع اذان که شد بابا اومد و درب اتاق من رو زد و گفت آماده باش که بریم مسجد من آماده بودم ، چون خیلی ذوق داشتم ببینم این چه نمازی هست که زمانش از امشب شروع میشه 👈 تو راه مسجد بابا رو به من کرد و گفت اگه قضیه بین دائی و زندایی رو بهت نمیگم فقط برای این هست که خدای نکرده غیبت نشه ، ان شالله خودت به وقتش می فهمی ، منم گفتم مهم نیست باباجون ان شالله که خیر هست و ختم به خیر بشه بابا لبخندی به من زد و با سرعت بیشتری رفتیم مسجد ✳️ نماز مغرب که تمام شد ، حاج اقا عسکری که هیچوقت عادت نداشت بین دو نماز حرف بزنه ، بلند شد و رو به نمازگزاران کرد و گفت : نماز گزاران و مومنین محترم ، برادران و خواهران گرامی توجه کنند که امشب ، شب اول ماه ذی الحجه هست ، ایام حج هست و کم کم اعمال حج تمتع شروع میشه ، از امشب نمازی رو باید بخونیم که در اعمال دهه اول ماه ذی الحجه وارد شده این 10 شب همان ده شبی هست که خدا به وعده سی روزه خودش با حضرت موسی (ع) اضافه کرد تا تبدیل به 40 شب بشه این نماز هم باید بین نماز مغرب و عشا خونده بشه، و در هر رکعت بعد از حمد و توحید ، این آیه 142 سوره اعراف خوانده بشه که این لحظه حاج آقا به من اشاره کردند که بلند بشم و رفتم برگه هایی که دستشون بود رو گرفتم و بین نمازگزاران پخش کردم در برگه ، آیه 142 سوره اعراف نوشته بود ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی https://eitaa.com/piyroo