#سلام_امام_زمانم 💚
طلوع کن ای آفتاب عالم تاب
ای نوربخش روزهای تاریک زمین
ای آرام دلهای بیقرار
ای امام مهربان
طلوع کن و رخ بنما
تا این روزهای سخت
اندکی روی آرامش ببینیم
و قرار گیرد زمین و زمان
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
غَمَش را غیر دل
سر منزلے نیست
ولے آن هم نصیبِ
هر دلے نیست
#حاج_قاسم ❤️
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ #راهیان_نور
🔻یادش بخیر سالی که رفتم جنوب،اون حس و اون حال خوب...
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
گمنامے یعنی درد...
دردے شیرین...
یعنے با عشق یڪے شدن...
یعنے اثبات اینکه از همه چیزت براے معشوقت گذشتے...
یعنی فقط خدا را دیدی و رضای او را خواستی نه تعریف و تمجیدمردم را
گمنامی یعنی .......
اے کاش همه ے ما گمنام باشیم
#شهید_گمنام
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔴استاندار جدید آذربایجان شرقی، ۶ ماه در اسارت تکفیری های سوریه بوده
سردار عابدین خرّم فرمانده سپاه عاشورا، یکی از همان مستشاران ایرانی بود که به مدت شش ماه در اسارت تکفیریها در سوریه به سر برد
در خارج از کشور در برابر داعش خارجی کتک بخوری و در داخل کشور در برابر داعش داخلی
و در آخر هم ضارب رو ببخشی
درود بر جوانمردیت
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
سیمخاردارِنفسمیدونیینیچی؟
یعنی:
واردِهرکانالینشی!!
واردِهرگپینشی!!
واردِهرپیوینشی!!
واردِهربحثینشی!!
اصلاهرفضاییکهازخدادورتکنه
آرهتویفضایمجازی
هممیتونیجلوینفستروبگیریرفیق
#تفنگ_تو_خالی🌿
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شھیدآوینیمیگفت:
بالینمیخواهم...
اینپوتینھایکھنہھممیٺواند ❥
مرابہآسمانھاببرد
منھم بالی نمیخواھم...
بیشكبا'چـادرم'میتوانممسافرِآسمانھاباشم
چادرمن،بالپروازمَناسٺ.🌱
「قـولِمنبہشـہـداچـادرمہ」
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍️ خیرات
▫️مادرمون فوت شده بود و میخواستیم براش خیرات کنیم. محمد علی گفت: به جای شام و ناهار و اینجور خرجها، با پولش کتاب بخریم برا بچههای روسـتا... اینو گفت و ساکت شـد. انگار بغـض کرد، بعد ادامه داد: اینطـوری مـادر راضیتره....
#شهید محمدعلی_رهنمون🕊
📚 یادگاران ۱۶ کتاب رهنمون، صفحه ۱۲
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره سوزناک فرزند شهید مدافع وطن از پدرش که با گریه تعریف کرد!
به بابام گفتم گوشی موبایل میخوام.
بابام گفت ۷ روز دیگه گوشیمو به تو میدم!
▪️شهید ناصر بشنام در ۲۳ تیر امسال توسط قاچاقچیان مسلح همراه، با دو نفر از همکارش در کهنوج به شهادت رسید.
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
👌همیشــه ڪه
شهــادت به خـونی شدن نیست
گاهی شهـــادت
به #خـــاڪی شــدن است،،،،،
🥀همیشه ڪه تفحــص به معنی پیــدا ڪــردن شهیــد نیست،،،
⭕️گاهی تفحــص یعنی #خـــود را پیدا کردن در میان این همه شلــوغی دنیــا
👌و پیــدا ڪردن خــود یعنی ادامـــه راه شهـــدا،،،زنــدگی به سبڪ شهــدا
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
😭شهیدی که گوشت بدنش رو خوردند!
🌹شهید احمد وکیلی در جریان عملیات آزادسازی شهر سنندج توسط حزب کومله به اسارت گرفته شد.
😳دشمنان برای اعتراف گرفتن، هر دو دستش را از بازو بریدند😭
با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند😭
بعد از آن پوست های نو که جانشین سوخته شد همان پوستهای تازه را کنده و با همان جراحات داخل دیگ آب نمک انداختند😭
او مرتب قرآن زمزمه میکرد 😭
سرانجام اورا داخل دیگ آب جوش انداختند 😭
و همان جا به دیدار معشوق شتافت😭
کومله ها جسدش را مثله نموده و جگرش را به خورد هم سلولیهایش دادند😭
و مقداری را هم خودشان خوردند😭!
چه شهدایی رفتند تا ما الان در آسایش بمونیم.
ولی کسانی توی این مملکت مسئولند که حاضر نیستند حتی نام كوچه ها بنام شان باشد.
شهدا شرمنده ایم
#شهیداحمدوکیلی🕊
شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
1_917056964.mp3
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲🌾🌾
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
💔میگفت:
من با این بیت شعر از #شهید_تورجی_زاده متحول شدم
"در مسلخ عشق جز نکو را نکُشنند
روبهصفتان زشتخو را نکشنند..."
شاید برای همینه اونایی که متحول میشن
خیلی میتونن روی برادریش حساب کنند.👌
#شهید_جواد_محمدی🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📸يكى از زیباترین عکس های دفاع مقدس معروف به عکس (شش برادری) چرا که در عکس سه برادر بزرگتر ایستاده و سه برادر کوچکتر زیر پای برادر بزرگتر نشسته و از همه جالبتر اینکه پنج نفر به درجه رفیع شهادت و یک نفر به درجه جانبازی مفتخر گردیدند...
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
باز دلم هوای #جمکران دارد
هوای آن گنبد بیکران دارد
به یاد حرم سبز و زیبایت
اشک در چشمان من مکان دارد
چه درد غریبی ست درد دل تنگی!
دل تنگم هوای صاحب الزمان(عج)دارد
#سه_شنبه_های_جمکرانی
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✅خاطره
✍آفتابنزده از خانه زد بیرون. همینطور آمد و نشست کنار راننده که بروند اهواز. از کرمان راه افتادند و دو سه ساعت بعد رسیدند به سیرجان. آن موقع بود که حرف دل فرمانده آمد سر زبانش. معلوم شد قلبش را پشت در خانهاش جاگذاشته و آمده. به رانندهاش گفت: «دیشب شب ازدواجم بود.» حاجآقا شما میموندید. چرا اومدید؟ نه، جبهه الان بیشتر به من نیاز داره. به جای رخت دامادی، لباس رزم به تن آمده بود پشت خاکریز، توی سنگر، وسط میدان نبردی که آتش و خمپاره و گلوله از زمین و آسمانش، جای نقلونبات را گرفته بود. تازهعروس خانهاش را از همان روزها سپرده بود به خدا. یقین داشت که خدا بیشتر از خود حاجی مراقب اوست.
📚 منبع: سلیمانی، ص۱۹
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
⋆. #شہیدانہ
صِدآقـتوشَھـآدَتاتفـٰاقۍ
هَـمقافِیـه نَشدنـد . .
اَگـرصادِقباشیمحَتمـاً
شَھیـدمےشَویـم . .
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
هرگز خدا را
به خاطر بهشت ،
پرستش نڪردند !
آنها خدا را میخواستند ،
نه بهشت را ...
#نماز_سفارش_یاران_آسمانی
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
باید یـادمان بـماند..
سختـے سنگرهاے ڪمیݩ را..
هـور را..
نیـزارها را..
واخـلاص رزمنـده ها را..
تا مبـادا زمان ما را با خـود ببرد
مدیون چه ڪسانـے هستیـم..
#رزمندگان
#شهدا
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_465
-یک خواهش ازت داشتم نه نگو.
ترنچ پر سوال نگاهش کرد.
-چی؟
ارشیا چهار زانو روی تخت نشست و به ترنج گفت:
-بشین اینجا.
و به مقابل خودش اشاره کرد. ترنج با تردید نشست. ارشیا با لبخند نگاهش کرد و گفت:
-حالا اینا رو تکرار کن.
ترنج فهمید و سرش را پائین انداخت و تکرار کرد.ارشیا آرام گفت:
-قبلتَ...
ارشیا نفس عمیقی کشید و دست دراز کرد و انگار که بخواهد به شی مقدسی دست بزند دست ترنج را گرفت.
قلب ترنج به سرعت می تپید و انگار می خواست از سینه اش بیرون بپرد این احساس خوب را باور نداشت.
ارشیا دست ترنج را نوازش کرد و گفت:
-باور کنم تو مال خودم شدی.ترنج میشه نگام کنی؟
ترنج با شرم سرش را بالا آورد.
ارشیا به چشمهای ترنج که از شرمی دخترانه پوشانده شده بود لبخند زد و گفت:
-از این به بعد دیگه حق نداری نگام نکنی.
بعد دست ترنج را رها کرد و چادرش را روی شانه هایش انداخت.
به شالش اشاره کرد و گفت:
-اجازه میدی؟
ترنج چیزی نگفت و سرش را پائین انداخت. ارشیا دست زیر چانه ترنج گذاشت و صورتش را بالا آورد و گفت:
-فکر نکنی بخاطر این محرمیت خوندم بین خودمون. دیگه نمی تونستم با شوق نگات نکنم می دونم که تو هم دوست
نداری نامحرمی اینجوری نگات کنه.
فقط برای همینه. وگرنه قول می دم تا زمان عروسی نه بهت دست بزنم نه تو حجابتو برداری.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻