eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.4هزار دنبال‌کننده
34.5هزار عکس
16هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 . چادر یک سبک زندگی ست...! ما از سبک زندگی چادری ها میگوییم😌 چادر که سرت میکنی، زندگی ات هم باید چادرانه بشود.😍 یک نیست فقط! یک زندگیست|♥️| https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨توسل به حضرت ابوالفضل و پیدا شدن شهید به نام ابوالفضل نوروز آن سال با شب ولادت آقا امام رضا (ع) مصادف شده بود. در سنگر بچه هاي لشكر 31 عاشورا جشن گرفته بودند . آخر مراسم نوبت من شد كه بخوابم . نمي دانم چرا دلم دامن گير آقا قمر بني هاشم (ع) شد. عرض كردم: « ارباب ، شما مزه ي شرمندگي رو چشيديد. نگذاريد ما شرمنده ي خانواده شهدا شويم .» فردا صبح از بچه ها پرسيدم : « رمز امروز به نام كه باشد ؟ » فكر مي كردم چون روز ولادت امام رضا (ع) بود همه مي گويند «امام رضا (ع) » . اما حاج آقا گنجي گفت « يا ابوالفضل » . گفتم : « امروز ولادت امام رضا (ع) است » . گفت : « ديشب به آقا ابوالفضل متوسل شديم . امروز هم به نام ايشان مي رويم ، عيدي را از دست آقا بگيريم » . نخستين شهيد پس از چند دقيقه كشف شد . بسيار خوشحال شديم . نام شهيد هم روي كارت شناسايي و هم روي وصيت نامه اي كه شب عمليات نوشته بود ، حك شده بود : « شهيد ابوالفضل خدايار ، گردان امام باقر(ع) ، گروهان حبيب . از كاشان » . بچه ها گفتند توسل دي شب ، رمز حركت امروز و نام اين شهيد با هم يكي شده است. هر كجا نام توآيد به زبان ها حرم است . ابوالفضل خدایار🌷 https://eitaa.com/piyroo
- هروقت‌میخواست‌براےجوانان یادگارےبنویسدمے‌نوشت : "من‌کان‌للہ‌کان‌الله‌له" هرکه‌باخداباشدخدابااوست. رسم‌عاشق‌نیست‌بایک‌دل دودلبرداشتن...!🌿 🌷 https://eitaa.com/piyroo
کور و رئیس پلیس آگاهی شهرستان ⭕ به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری تحلیلی افق سیستان فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان از حمله ناجوانمردانه معاندین کوردل و شهادت رئیس پلیس آگاهی سراوان در یکی از خیابان های این شهرستان خبر داد . ♦️سردار در تشریح جزئیات این خبر گفت: در ساعت ۷ و ۱۰ دقیقه صبح امروز رئیس پلیس آگاهی انتظامی در حالی که با خانواده اش در یکی از خیابان های شهرستان در حال تردد بودند توسط به صورت ناجوانمردانه شد. 🔻فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان خاطرنشان کرد: در این حمله ناجوانمردانه سرگرد رئیس آگاهی شهرستان به درجه رفیع نائل آمد و وی نیز که مورد اصابت گلوله قرار گرفت به منتقل شد و عمومی وی نیز میباشد. 🔻فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان در ادامه به حضور تیم های پلیس های تخصصی در محل حادثه به منظور شروع تحقیقات تخصصی و شناسایی و دستگیری عوامل معاند خبر داد. 🔻در پایان سردار این ضایعه را به مقام معظم رهبری مدظله العالی و مردم شریف و کارکنان انتظامی و خانواده معظم شهید عزیز تسلیت گفت. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨«عَجِّلُوابِالصَّلَوٰةِ...✨ در قنوتِ عاشقانه‌ ات چه دیده اي که عالم را به طوافِ دست‌هایت کشانده‌ اي التماسِ دعا ای شهید .... 💔 https://eitaa.com/piyroo
✨اصلاً چرا اسم کتاب را عمار حلب گذاشتید؟!  این کتاب سرگذشت‌ شهید «محمدحسین محمدخانی»  معروف به حاج عمار بود. یک جایی از کتاب هم آمده که هر یک از نیروهای حزب الله برای اینکه عمار کنار آن ها بماند با هم مشاجره می کردند؛ دیگر عمار فقط برای ما ایرانی ها نبود؛ عمار شده بود عمار حلب.❤️   https://eitaa.com/piyroo
عالم محضر شهداست اما کو محرمی که این حضور را دریابد و دربرابر این خلا ظاهری خودرا نبازد زمان می‌گذرد و مکان ها فرو میکشند اما حقایق باقی می‌مانند 🌷 https://eitaa.com/piyroo
سالروز درگذشت خادم الشهدا و خادم خانواده شهدا حسین مهدی زاده کارمند خدوم بنیاد شهید که 31سال بعد از شهادت حمیدآقا و مصادف با روز شهادتش درتاریخ1392/02/10 به جوار معبود شتافت. حاج حسین مهدی زاده خادم الشهدا آخرین روز کاری اش 1392/02/10بود زمانیکه از بنیاد شهید به خانه اومد و ناهارش را خورد صحیح وسالم بود دوست و همکارش آقای نجفی ایشان را به خونه رسونده بود زمانیکه برای من زنگ زدند گفتن سکته مغزی کرده اولین چیزی که گفتم و به ذهنم خطور کرد این بود امروز چندم اردیبهشت است تقویم دهم اردیبهشت را نشان می داد ، و مصادف با سالگرد شهادت حمیدآقا، آخرین سال خدمتش بود و باید بازنشسته می شد .بعد از فوت ایشان خانواده شهدا ،والدین شهدا،فرزندان شاهد،تو مراسم و بعد از مراسم ایشان میگفتن اون وقتی آنجا بود احساس غریبی نمی کردیم برای ما چایی میاورد خودش پرونده را می گرفت و میرفت کارها را میرسید. و به ما تحویل میداد. ان شاءالله همه اموات و درگذشتگان را خداوند قرین رحمت واسعه خودش قرار دهد و این خادم شهدا را هم قرین رحمتش قرار دهد. ✍️حسن مهدی زاده از راست مرحوم حاج حسین مهدی زاده و آقای حسن پورتقی https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 حمیدرضا الداغی، شهید عفت و امنیت در سبزوار. کسی که برای رفع مزاحمت از دختران پیش‌قدم شد و اراذلِ آزادی‌خواه خون پاکش را ریختند. 🔹 می‌گویند نه بسیجی بود نه طلبه نه انقلابی، اما غیرت داشت و نتوانست مزاحمت علنی و کشمکش برای روابط جنسی را تماشا کند. روحت شاد باغیرت 🌱 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ لحظه تلخ اطلاع فرزندان شهرکی از پدر و مادرشان 😔 🔹 ریحانه و رضا دوفرزند بجا مانده از شهید علیرضا شهرکی هستند. 🔹 او رئیس پلیس آگاهی انتظامی شهرستان سراوان بود که صبح امروز به همراه همسرش در یک اقدام کور مسلحانه در یکی از خیابان های این شهرستان مورد هدف گلوله قرار می‌گیرد و در این حادثه هر دو به فیض شهادت می رسند. 🔹 از این شهیدان والامقام یک دختر ۱۶ ساله و یک پسر۱۵ ساله به جا مانده است. https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢چهار ماه زندان با اعمال شاقه(۲) هنوز هم تصور چهار ماه داغِ خرداد، تیر، مرداد و شهریور تو اون فضای کوچک و با اون کتک‌کاری‌های روزانه برام غیر قابل باوره. اگه خودم تو اون شرایط نبودم، شاید چنین خاطراتی رو باور نمی‌کردم؛ هم‌چنان از کمبود جا در عذاب بودیم و حسرت یه خواب راحت در این چهار ماه بر دلمون موند. هیچ کاری نمی‌شد کرد. دیگه خبری از اون هم فعالیتای رنگارنگ و مسابقه و کلاس و سخنرانی و تئاتر نبود. نه جا برای اینکارا داشتیم و نه حوصله و دل و دماغی و نه اصلاً همچین اجازه‌ای داشتیم. کاملا در دید مستقیم نگهبانا قرار داشتیم و کوچک‌ترین تحرک ما رو زیر نظر داشتن. دائم مثل جغد مراقب عکس العمل‌های ما بودن. گاهی از این وضعیت خنده مون می‌گرفت و بعضی از بچه ها مثل احمد فراهانی که اینجور وقتا، خوش مزه‌گیش گل می‌کرد، اداهایی رو درمی‌آورد و یا با تقلید رفتار مسخرۀ لفته نگهبان بدقوارۀ عراقی همه رو می‌خندوند و چیزایی می‌گفت که پدر مرده رو به خنده می‌نداخت تا چه برسه به ما که نیاز مبرم داشتیم به حفظ روحیه و شاد بودن تو اون شرایط تحمیلی. تا یه لبخندی از ما می‌دیدن عصبانی می‌شدن و میومدن پشت پنجره و شروع می‌کردن به فحاشی که شما مگه دیوونه شدین. همین الان کتک خوردین. بسِتون نبود؟ پشت بندشم حواله می‌دادن به فردا برای انتقام‌گیری. می دونستن، ولی به روی خودشون نمی‌آوردن که ما شرایط سخت‌تر از اینو پشت سر‌گذاشتیم و یه جورایی پوست کلفت شده‌ایم. پیش خودمون می گفتیم خُب به درک تا فردا خدا کریمه! بچه‌ها دیوونه نشده بودن. خیلی هم متین و باوقار بودن، ولی به هر حال نمی‌شد بعد از سه سال اسارت کشیدن، حالا که شرایط مقداری برگشته و سخت شده همه عزا گرفته و سوهان روح هم‌دیگه می‌شدیم. از شما چه پنهون ما که نمی تونستیم جواب کابل هاشونو با کابل بدیم، یه جورایی با بی‌خیال نشون دادن خودمون و گاهی با پوزخند زدن و خنده‌های معنی دار، بدجوری آزارشون می‌دادیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهیدمحسن وزوایی، در پنجم مرداد ماه سال 1339 در محله نظام آباد تهران، در دامان خانواده ای اصیل و مذهبی دیده به جهان گشود.، او دبستان و متوسطه را با نمرات عالی سپری کرد. دوره دبیرستان را در مدرسه دکتر هشترودی تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم، با کسب رتبه اول شیمی دانشگاه صنعتی شریف، مشغول به تحصیل شد.محسن وزوایی، در سال های نوجوانی با راهنمایی های مؤثر پدر فرزانه‌اش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از هم رزمان مرحوم آیت اللّه کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت. https://eitaa.com/piyroo
✯حضور در دانشگاه: در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد.پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمن های اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیت های سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال 1356 مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد. فعالیت‌های دانشجوئی: در سال های ورود شهید محسن وزوایی به دانشگاه، ایشان نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان می‌داد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین 17 شهریور ماه 1357 تا 12 بهمن 1357 و ورود امام خمینی رحمه الله به ایران، در همه صحنه ها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود. او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش می کشید و در درگیری‌های مسلحانه و سرنوشت ساز 19 بهمن تا 22بهمن 1357، حضوری پرثمر داشت. شهید وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرت آباد نیز شهامت بالایی از خود نشان می داد. محسن وزوایی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی برضد سیاست های مداخله گرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانش آموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی رحمه الله عهده دار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد فرمودند و به این ترتیب، شهید وزوایی از جمله «علمداران گمنام انقلاب دوم» گردید. او پس از 13 آبان 1358، به علت معلومات فراوان عقیدتی و سیاسی، بهره هوشی وافر و نیز تسلط بر زبان و ادبیات انگلیسی، مسئولیت سخنگویی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام رحمه الله را در کنفرانس های پیاپی و مصاحبه با گزارشگران رسانه های خارجی برعهده گرفت. هر از چند گاهی سیمای پرصلابت و مصمم او، در تمامی رسانه های ارتباط جمعی غرب، به عنوان سخنگوی جوانان طرفدار امام خمینی رحمه الله منعکس می شد. https://eitaa.com/piyroo
✯پیوستن به سپاه پاسداران: شهید محسن وزوایی در سال 1358 هم زمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه به پاسداران پیوست و در دوره ای فشرده، آموزش های چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرده، سپس سرپرستی واحد اطلاعات ـ عملیات را به عهده گرفت. https://eitaa.com/piyroo
✯مسئولیت‌ در جنگ: شهید وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونه ای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حمله ای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک هم رزمان خود، ارتفاعات حساس و سوق الجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت. عملیات‌ها: در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه 1360 طرح ریزی شده بود، شهید محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه می داد. در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند 350 تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند. در حین تخلیه اسیران، یکی از افسران عراقی با اصرار خواستار ملاقات با فرمانده نیروهای ایرانی شده بود. دوستان محسن به علت مسایل امنیتی، شخصی دیگر غیر از او را معرفی کردند، ولی افسر بعثی ناباورانه گفت: «نه! این فرمانده شما نیست. او سوار بر یک اسب سفیدی بود و ما هر چه به طرفش تیراندازی می کردیم، به او کارگر نمی شد. من او را می خواهم ببینم». شهید محسن وزوایی در مصاحبه ای از این واقعه، به عنوان «عنایت ائمه هدی علیهم السلام به رزمندگان اسلام» اشاره کرد. شهید محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندی های «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمی کرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد می کشم، بیشتر لذت می برم و احساس می کنم از این طریق به خدای خودم نزدیک می شوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکه ای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود. او در طول جنگ تحمیلی، در عملیات های متعدد با مسئولیت های گوناگون حضور داشت. در 20 آذر 1360، در عملیات مطلع الفجر فرمانده بود. در اسفند سال 1360 فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه صلی الله علیه و آله گردید که در عملیات فتح المبین، این گردان نوک عملیات بود. با تأسیس تیپ 10 سیدالشهداء، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در 23 فروردین ماه 1361 وارد عملیات بیت المقدس شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام گردید و شهید وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهده دار شد. https://eitaa.com/piyroo
✯سیره‌ی عملی: شهید محسن وزوایی، از کسانی بود که نماز و عبادتش رنگی عاشقانه داشت. او هم چون عابدان راستین با خدای خویش راز و نیاز می کرد.او در اردوگاه جبهه های ایران، شیوه زندگی در محضر یار را فرا گرفت و راه و رسم حضور در محضر خدا را آموخت و خود را لایق عروج کرد. محسن وزوایی، این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیات های متعدد و به ویژه بیت المقدس، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال 1361، در 22 سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید. https://eitaa.com/piyroo
✯بخشی از وصیت‌نامه‌ی شهید: ما ترس از شهادت نداریم و این تنها آرزوی ماست در این جبهه ها خداوند را مشاهده می کنیم که چگونه ملتمسانه به کمک رزمندگان اسلام می شتابد و آنها را نصرت می دهد و به مصداق آیه شریفه که می فرماید کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره را می بینیم که تعداد محدود لشکریان سپاه اعم از سپاه و ارتش و نیروهای مردمی بر تعداد کثیری از نیروهای دشمن غلبه می نماید بیاد دارم در عملیات بازی دراز در قسمتی از عملیات مقداد ما 6 نفر بودیم و بر 300 نفر غلبه پیدا نمودیم. در جبهه ها چنان روحیه ایمان و ایثار مفهوم پیدا میکند که گویی اصلا قابل تصور نیست هنگامیکه در قسمتی از عملیات صحبت از داوطلب شهادت می شود دعوا بین برادران می افتد اینها ارزشهایی است که ملت ا. . . ارزانی بشریت داشته است حقیر بزرگترین افتخار خودم را عبودیت به در گاه احدیت می داند. 🌼شادی روح پاک همه شهیدان و شهید محسن وزوایی صلوات🌼 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا