💌همسفرانه
در اسفند سال 55 مراسم ازدواج ساده و بدون تشریفاتی را برگزار کردیم.
تنها خرید ازدواج ما لباس و حلقه بود و مراسم ازدواج ما هم در خانه پدری ما برگزار شد.
بعد از ازدواج به کرمانشاه محل خدمت شهید کشوری رفتیم، از همان سالهایی که نامزد بودیم شهید کشوری مطالعه، تحقیق و بررسی بسیاری در دین داشتند و مسائل را بهخودیخود قبول نمیکردند.
زمان انقلاب شور و حرارت عجیبی در شهید وجود داشت، همیشه دعا میکردند: «خدایا من زنده باشم و روزی که آمریکاییها و شاه از ایران میروند را ببینم.»
شهید با حسرت خاصی میگفتند: «خدایا! آیا میشود روزی بیدار شوم و دیگر شاه در این مملکت نباشد.»
#شهیداحمدکشوری🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌹شهید_محســـن_حججــــی
🔻جملہای ماندگار از شهید حججی
برای ڪسی ڪه نمیتونہ از دنیا بگذره ...
《بعضی وقتـــــا دل ڪندن از چیــزای خوب، باعث میشہ چیزای بهتری بدست بیاری》
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
کلاه های عراقی به جای مانده در محوطه بندر خرمشهر - نشان شکست سنگین
جنگ تن با تانک شروع شده بود و ایرانیها شش روز مردانه درگرمای کلافه کننده اردیبهشت خوزستان مقاومت کردند.خلاصه ایرانیها ایستادگی کرده و جاده را به دست آوردند.
پس ازشش روز،نتیجه عملیات در قسمت کارون خوب بود. اما درقسمت شمالی و کرخه کور،نیروها درموانع دشمن زمینگیرشده بودند و زیر آتش سنگین آنها تلفات میدادند. البته این محور تمرکز را از عراقیها گرفته بود و در پیروزی محور کارون تاثیر زیادی داشت.
درمرحله دوم،باز هم نیروهای قرارگاه قدس،شانسشان را امتحان کردند و نیروهای رسیده به جاده هم به سوی شلمچه، راهشان را ادامه دادند. عراق که فکر میکرد ایرانیها به سمت خرمشهر میروند، با رفتن آنها به سمت مرز، کاملا غافلگیر و وحشت زده شد. اگر طبق طرح، ایرانیها از مرز رد شده و به نشوه میرسیدند، از آنجا تا خرمشهر،عراقیها محاصره میشدند.
عراق که نه تنها خرمشهر بلکه بصره را هم در خطر میدید، قید جنگیدن با نیروهای قدس را زدوجلوی آنها را خالی کردونیروهایش را برای مقابله با نیروهای قرارگاه نصر و فتح به عرضهای جنوبیتر منتقل کرد.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
﷽ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ
قطعاً مؤمنان رستگار شدند
همان كسانیكه در نمازشان خشوع دارند
مومنون_آیه۱و۲
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعا
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رفتی وطن خونه غم نشه....
🔹 شهدا دلها را تصرف میکنند .....
🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید .
وصیت تمام شهدا حفظ حجابت بانو
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
حزب الله ...
فداکار است و
ازمرگ نمیترسد
وتو گویی خداوند
وظیفه تحقق اهداف الهی
همه انبیا رابرگُرده صبور و
پرقدرت آنان نهاد و چه
شرفی ازاین بالاتر.
#شهید_آوینی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
25.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از زمانی که خبر شهادت شهید الداغی منتشر شد حتی یک فرد یا رسانه مذهبی نگفت که این شهید بسیجی و سپاهی و حزباللهی بوده و همه با عنوان #شهید_غیرت از او یاد کردند
اما براندازان بعد از دو روز سکوت، بلافاصله بعد از انتشار عکسهای شهید و همسرش که حجاب کاملی نداشت، زبان باز کردند و برای مصادره این شهید بزرگوار گفتند ببینید، حجاب همسرش کامل نیست، برای دختران ایرانی هم جان میدهد پس با ماست و علیه جمهوری اسلامی است و اصلا اعتقادی به دین و اسلام ندارد
اما صبح امروز مصاحبهای از همسر شهید منتشر شد و او نیز همسرش را باغیرت و مرد خواند و از مصادرههای بیجای جریانات سیاسی گله کرد.
جالب اینکه براندازانی که تا دیروز هشتگ #من_بی_ناموسم میزدند امروز میخواهند #شهید_غیرت را مصادره سیاسی کنند!
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_هجدهم
💢یخچالِ فوق پیشرفته
خوشبختانه علیرغم همه فشارهای زندان ملحق، یه مشکل اصلا نداشتیم و اونم بحث جاسوس بود. جاسوسایی که امون بچهها رو تو تکریت یازده بریده بودن، اینجا دیگه حضور نداشتن. همه یه دست بودیم. همه این ۷۲ نفر قربانیِ جاسوسا شده بودن و همه مقیّد و یکدل. این باعث میشد که خیالمون از داخل دو تا اتاق راحت باشه و کسی با خبرکشی زیر کتک و شکنجه گرفتار نمیشد.
برای اولین بار بود در طول دوران اسارت که همه، مثل چشامون به یکدیگه اطمینان داشتیم و این کار رو برای فعالیتای دینی و علمی و فرهنگی راحت میکرد. چقدر لذتبخش بود که بدون واهمه هر حرفی رو میتونستیم به همدیگه بزنیم و هر کار ممکنی که دوس داشتیم انجام بدیم. یه چیز مهم دیگه که تا حدودی باعث آسایشمون شده بود، یخچال فوق پیشرفته ای بود که در اختیارمون گذاشته بودن. توی اون دمای سوزان تکریت، آب سریع گرم میشد و قابل خوردن نبود. تنها وسیله ما برای خنک نگه داشتن آب، کوزۀ بزرگی بود که اونو با گونی نخی پیچونده بودیم و مدام مقداری آب روی گونی میریختیم که آب مقداری خنک بمونه و قابل خوردن باشه. این کوزه اونقد برامون عزیز بود که مثل جون شیرین ازش محافظت میکردیم و همیشه تو کتک کاریا مواظب بودیم یه وقت کابلی، چوبی توش نخوره و بشکنه. به همین خاطر زمان کتک کاری نزدیک کوزه نمیشدیم که بهانه دست بعثیا بیفته و بزن و بشکننش. خلاصه حاضر بودیم خودمون کتک بخوریم ولی کوزه کتک نخوره که دردش برامون بیشتر بود. متأسفانه این اتفاق برای اتاق بغلیمون افتاده بود و کوزه شکسته بود و بچهها با چه زحمتی تکه هاشو به هم وصل کرده بودن. البته آبی که داخلش میریختیم اصلاً آب شُرب نبود و از حوض داخل محوطه میآوردیم و میریختیم داخلش، امّا همین که مقداری خنک میموند غنیمت بود و قابل شرب و بهداشتی بودن رو بیخیال میشدیم. اگه ما هم بیخیال نمیشدیم، عراقیا بیخیال بودن و کاری از دستمون برنمیاومد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #معرفی_شهدا
شهید محمد رضا موحد دانش در سال 1340 در تهران به دنیا آمد. او برادر علیرضا موحد دانش است. علیرضا در حالی که فرماندهی تیپ 10 سید الشهدا(ع) را بر عهده داشت در 13 مرداد 1362 و در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران به شهادت رسید. اگرچه علیرضا از محمد رضا بزرگتر بود و فرزند ارشد خانواده محسوب میشد اما محمد رضا در سلوک رسیدن به شهادت از علیرضا مقدم تر بود. او یکسال قبل از برادرش یعنی در تاریخ 13 اردیبهشت سال 1361 در منطقه ام الرصاص عملیات فتح المبین به شهادت رسید. شهید محمد رضا موحد دانش در حالی به شهادت رسید که معاون گردان سلمان فارسی تیپ 27 محمد رسول الله(ص) بود و فرماندهاش در آن برهه زمانی، سردار حسین قجهای بود که دو روز بعد از معاونش در واقعه محاصره گردان سلمان به شهادت رسید.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo