فرموده اند #نیمه_شعبان بگو "حسین"
ما را ببر به کرب و بلا یا ایها العزیز...
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #ماه_رمضان | #جان_فدا
🏷 سیره حاج قاسم در سحرهای ماه رمضان
▫️در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ ساعت قبل از اذان صبح بیدار ميشدند و نافله و قرآن و دعای سحر را ميخواندند و به سجده طولانی ميرفتند و استغفار میكردند...
🌙 به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #عید_نوروز | #لحظه_طلایی | #نوروز
◽️ امسال قول میدهیم ...
حاج قاسم سلیمانی: ذکاوت و هوشمندی در این نیست که من چگونه مالی را کسب کنم؛ ذکاوت این است که من چگونه بین دنیا و آخرت ابدی بـتوانم برندهی آخرت ابدی بشوم.
👈🏻 امسال قول میدهیم؛ ذهن و هوشمندی خود را در جهت خیر و آنچه که در آخرت ابدی برای ما سود دارد استفاده کنیم.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
مقدمه
#انقلاب_اسلامی هر چه به سمت تحقق آرمان ها و فتح قله های سعادت پیش می رود، اصحاب خود را ورزیدهتر و مهیاتر می کند. نیروی انقلاب و جهادگر عرصه تبیین باید از نظر فکری به خوبی واقف بر ابعاد مختلف و لایه های گوناگون انقلاب اسلامی و گفتمانهای رقیب و مخالف آن باشد تا در گامهای نهایی -که فضا پیچیده و غبارآلود شده و خلوص و ذکاوت مومنانه ای می طلبد- بتواند در عرصههای مختلف خط اصیل انقلاب اسلامی را یافته و چراغ راه دیگران باشد.
در بین اندیشمندان و متفکران انقلابی، به جرأت میتوان نام شهید آوینی رضوان الله تعالی علیه را بر تارک جهاد تبیین یافت.
آنچه ما را بر آن می دارد تا برای طراحی سازه بینشی مجاهد عرصه #تبیین به بازخوانی و تامل در آثار شهید #آوینی رضوان الله تعالی علیه بپردازیم؛ از قرار زیر است:
1. شهید آوینی، اهل حکمت و فضیلت بود. حکیمی هنرمند بود که گرفتار عادات روزمره نشد. او «زمان آگاه» بود و با تحول عظیمی که در زمانه او روی داد(انقلاب اسلامی) عمیقا همراه شد.
2. اگر مبارزات بزرگانی همچون شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه با جریان چپ، مارکسیسم و... بود و اجل مهلت نداد تا مبارزه فکری با لیبرال دموکراسی را از محضر ایشان بیاموزیم؛ اما شهید آوینی مبارز شمشیر کشیده در میانه میدان مبارزه با لیبرالیسم و مدرنیته غربی است. همان مبارزه ای که اکنون مجاهدان عرصه تبیین، باید اولویت شماره یک خود بدانند.
3. شهادت و مهر قبولی که از سوی خدای متعال بر زندگی ایشان خورده است، اعتماد و اطمینان به تفکر ایشان را بیشتر می کند.
4. موضع شهید آوینی در جایگاه یک سرباز مطیع ولایت در عرصه جهاد فرهنگی بوده است. او زندگی خود را وقف کار فرهنگی آن هم برای تجلی دادن حقیقت انقلاب اسلامی کرد. همان نکته ای که بسیاری از جوانان امروز به دنبال آنند؛ خواه به عنوان مخاطب و یا یک کنشگر فعال.
5. درک صحیح و بدون تعارف شهید آوینی نسبت به دشمن و ابعاد پیدا و پنهان دشمنی او، از لایه مفاهیم و انگاره ها تا نماد ها و نشانه ها و شجاعت برخورد منطقی و متقن با آن، امری است که امروز جوان مومن انقلابی در فضای دشمن شناسی بدان سخت محتاج است.
این دلایل و شماری دیگر، ما را بر آن می دارد که در آغازین سالهای گام دوم انقلاب اسلامی در محضر شهید آوینی رضوان الله تعالی علیه در مورد انقلاب اسلامی و دشمنان او، بیاموزیم و سازه فکری خود را به عنوان یک مجاهد عرصه تبیین با منظومه فکری این شهید گرانقدر بازسازی و هماهنگ نماییم.
لذا از این پس هر شب ماه مبارک رمضان، پای درس شهید آوینی رضوان الله تعالی علیه خواهیم بود و از قلم شیوا و زیبای ایشان معارف نابی را خواهیم نیوشید. ان شاء الله
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ۱
در اولین گام، باید توجه کنیم که ما غایات و اهداف بلندی داریم و در بستر انقلاب اسلامی به سوی آنها رهسپار هستیم. از این رو، باید هوشیار باشیم که بزرگنمایی های فرهنگ غرب را باور نکرده و فریب صدای بلند و هیاهوی تبلیغاتی دشمن قلبمان را نلرزاند و از دلبستگی به آرمان ها و اهدافمان بازندارد. برای رسیدن به جرأت و انگیزه بالایی که لازمه هر حرکت تحولی است، باید هر چه غیر صراط مستقیم است از قلب و ذهنمان خارج کنیم و یقین بدانیم آنچه از فرهنگ مدرنیته غربی برایمان بزرگ جلوه داده اند، جز قدرتی پوشالی نبوده و نیست. تبلیغات غرب و بزرگنمایی های او همه دائر مدار حفظ مصالح خویش است، و به هدف هضم کردن دیگر فرهنگ ها در جهاز هاضمه فرهنگی خود....
«قهرمان سازی یکی از ارکان محتوایی تبلیغات غرب و راهی است که دولتهای استکباری و سلاطین امپراتوریهای اقتصادی دنیا برای تعدیل و تنظيم مؤلفه های اجتماعی در جهت تمایلات و اهوای شیطانی خویش یافته اند تاریخ تبلیغات سینمایی و تلویزیونی غرب با فرار از واقع گرایی در قالب شخصیتهای مضحکی مثل لورل و هاردی آغاز می شود و با عبور از مرحله بازسازی اسطوره های افسانه ای یونان باستان، پای به مرحله قهرمان سازی
در جهت بنیان گذاری نظام ارزشی سرمایه داری و تعدیل و کنترل واکنشهای روانی و اجتماعی مخالف با آن میگذارد و در این مرحله، بررسی قهرمانهای مخلوق تبلیغات میتواند مسیر اجتماعی غرب را در مسیر قبول ارزشهای نوین سرمایه داری به ما نشان دهد. خلق شخصیتهایی... که مظهر کام جویی و لذت طلبی و دم غنیمتی اپیکوریسم هستند تصادفی نیست.»
با این سخن دیگر باید مطمئن شده باشیم که غرب و قهرمانهای خیالی آن، تنها برای تصرف قلب دیگر امتها و تحت تسلط گرفتن منابع انسانی و طبیعی آنهاست. در اولین گام باید خود را از سیطره فرهنگی غرب خارج کرده و در واقع فرهنگ غرب را از حوزه زندگی خود اخراج کنیم، فرهنگ غرب با همه مظاهر و ظواهرش...
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ٢
برای حرکت در مسیر تحول، باید شناخت درست و دقیقی نسبت به چشمانداز و غایت حرکت خود داشته باشد. اما انسان با دیدگاه محدود و موانع شناختی خود چگونه میتواند آرمانی نهایی و غایتی اصیل بیابد و با اطمینان خاطر تمامی سرمایههای وجودش و تنها فرصت زندگیاش در این دنیا را به پای آن ایدهآل و غایت بگذارد؟
«آرمانها و ایدهآلها همواره علت غایی حرکتهای فردی و اجتماعی بشر هستند. هدف، آن غایت مشخصی است که انسان فراراه خویش تصور میکند و مسیر خود را به گونه ای پیش میگیرد که بدان دست یابد. اهداف انسان با توجه به خواسته ها و نیازهایش انتخاب میشوند و گذشته از آن که این خواستهها ممکن است حقیقی یا کاذب باشند. هدف اصلی یا آرمان او آن نقطهای است که انسان جواب تمامی خواستههایش را در آن جست وجو میکند. این فطرت انسان است که بر این اصل قرار دارد و او خواه ناخواه از آن تبعیت می کند. با توجه به همین فطرت است که قرآن می فرماید: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ، چرا که انتخاب اسوه و تبعیت از آن، ضرورت خلقت بشر است و در این میان اگر از اسوه های حسنه اعراض کند، نه این چنین است که بتواند خود را در وضعیتی خنثی محفوظ بدارد و به سوی نمونههای سوء گرایش نیابد؛ خیر! اگر بشر از اسوه های حسنه اعراض کند، به ناچار به سوی ائمه کفر خواهد گرایید.
علت وضع کلمه «امام» نیز همین است؛ «امام» به معنای پیشوا، آرمان وجودی بشر، و آن غایتی است که همۀ صفات تکاملی انسان در وجود او تبلور یافته است. تبلیغات شیطانی غرب و شرق نیز از همین خصوصیت فطری بشر که در نهاد خلقت او موجود است سوء استفاده میکند و با آفریدن قهرمانانی کاذب برای اصناف، مختلف جامعه را به هر جانبی که خواهد سوق میدهد.»
از این روست که برکات وجود امام، تمامی لایهها و ابعاد وجودی انسان و نیز جامعه را در بر گرفته و از این بالاتر، احتیاج ذاتی و ضرورت قطعی وجود انسان برای دستیابی به هدف خلقت خود، متوجه «امام» بوده و جز با وجود او پاسخ نمیگیرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ٣
یکی از نکات بسیار مهم در پیش گرفتن مسیر تحول آن است که برای شناخت خود و دانستن نقاط قوت و ضعفمان، سراغ معیارهای غلط نرویم. اگر قرار است به سمت اهداف نیک و چشمانداز روشن و کاملی که در اسلام عزیز برای رفاه دنیا و سعادت آخرت ترسیم شده، دست یابیم باید بتوانیم وضعیت خود و دستاوردهایمان را با این چشمانداز بسنجیم و تلاش کنیم به آن نزدیک شویم. به عبارت دیگر قرار نیست ما با شبیه شدن یا هضم شدن در دیگر فرهنگها خود را مترقی قلمداد کنیم.
«چرا ملل جهان را به توسعه یافته
و توسعه نیافته تقسیم میکنند؟ آن آرمان اعتقادی که در پشت این تقسیمبندی نهفته است، چیست و چرا معیارهای دیگری برای تقسیمبندی انتخاب نکردهاند؟
این تقسیمبندی نشان میدهد که در فراراه اندیشه و خواستههای انسان امروز، آرمان توسعه یافتگی قرار گرفته است که به مثابه سرزمین افسانهای و پر راز و رمز و پرجاذبهای انسانها را به جانب خویش میکشد و معیار این توسعه یافتگی، درآمد سرانه و مصرف است. با معیار توسعه، انسانها دو دسته بیشتر نیستند: فقیر و ثروتمند؛ و میزان فقر و غنا نیز «مصرف» است.
البته فقر در اسلام مذموم است و مسلماً جامعه آرمانی مسلمانان جامعۀ فقیری نیست. اما این نه بدان معناست که ما ضرورتاً ناچار باشیم آرمان توسعهیافتگی را بپذیریم چرا که با پذیرفتن این آرمان، جست و جوی ثروت و تکاثر برای ما اصالت خواهد یافت و ابعاد روحانی و معنوی وجود آدمی تحت الشعاع این آرمان، به فساد و تباهی خواهد گرایید.»
همچنان که در بُعد فردی باید خود را با اهداف گفتمان خود - و نه دیگران- مقایسه کنیم، در بُعد اجتماعی هم باید خود را با چشمانداز ترسیم شده در گفتمان خودی بسنجیم و معیارهای گفتمانها و فرهنگهای ضد حقیقت - که اشتباه بودن یا ناقص بودن آنها مسلّم میباشند- ما را از اهداف بلندی که داریم، منحرف نسازد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ۴
مسیری که دشمن برای حذف جبهه حق از عرصه جهان در پیش گرفته، تحقیر، فریفتگی و انحلال است. دشمن تلاش میکند داشتههای ما را تحقیر کند، اینگونه وانمود کند که الماس در دستان ما گردویی بیش نیست و در مقابل داشتههای خود را - هرچند پوشالی و دروغین- بزرگ و کارآمد نشان دهد و ما را بفریبد که تنها راه درست برای #تکامل همان است که او در پیش گرفته است. ملتی که داشتههای خود را نبیند و چشمش به دست دیگران باشد، هرگز جز #ارتجاع و #انحراف، مسیر دیگری در پیش نخواهد گرفت.
از مهمترین الزامات #تحول، آن است که به سرمایههای خود یقین داشته باشیم و نه در موضع دفاع، که در موضع تهاجم نسبت به فرهنگ باطل دشمن برخورد کنیم.
«جامعه توسعه یافته، جامعهای است که در آن همه چیز حول محور مادی و تمتع هر چه بیشتر از لذایذی که در کره زمین موجود است، معنا شده و البته برای این که در این چمنزار بزرگ همه بتوانند به راحتی بچرند یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسانها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری) از تجاوز به حقوق یکدیگر باز دارد. این توسعه که نتیجه حاکمیت سرمایهداری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه حیات بشری است محصول مادی گرایی و تبیین مادی جهان و
طبیعت است.
آیا هیچ یک از این آقایانی که منادی توسعۀ اقتصادی در جهان امروز هستند، حتی برای یک بار از خود پرسیده اند:
... آیا توسعه باید به نیازهای روحی انسان پاسخ بدهد؟ یا نه، فقط باید احتیاجات جسمی او را -آن هم بر اساس نیازهای کاذب- برای او فراهم سازد؟!»
وقت آن است که در حفظ اصول و ارزشهایمان، حرکتی جهشی و تحولی داشته باشیم و با سرِ دست گرفتن آنها به تهاجم علیه فرهنگ غلط مدرنیته بپردازیم و جهانی را به نادرستی فرهنگ غربی آگاه سازیم.