15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌اعجوبۀ عرفان دفاع مقدس
➕ صوت وصیتنامه عجیب عارف "12 ساله" با صدای خود شهید!
◾️۲۷ بهمن، سالگرد شهادت رضا پناهی
#تصویری
@Panahian_ir
20.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #جان_فدا
🏷 کار کارستان امام
▫️حاج قاسم سلیمانی: امام کاری کرد کارستان. هیچ عالمی در تاریخ شیعه، هیچ مرجعی در تاریخ شیعه، نه دیروز و نه امروز، قادر نبود کاری که امام انجام داد، را انجام بدهد.
▫️ به مناسبت ایام سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
شب زیارتی سید الشهدا امام حسین علیه السلام شهدا را یاد کنیم تا ما را نزد ایشان یاد کنند
#لبیک_یا_خامنه_ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم
🏷 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
◽️ در هر ارتقایی و ارتفاعی که انسان پیدا میکند؛ اگر در آن انکسار وجود نداشته باشد، خودشکستگی وجود نداشته باشد...
👈 این تکبر و غرور و نخوت و طاغوت را درست میکند.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اخلاص
🔺سید حسن نصرالله: [شهید سلیمانی] بسیار صادق بود، با اخلاص بود، اخلاص فراوان برای خدا داشت، و از حسن شهرت و مناصب دنیوی چیزی نمیخواست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای جوون حسین دعام کن آقا
من خودم رو به آقام برسونم✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از نیل رد شده ای و به ساحل رسیده ای
ما غرق فتنه ایم ، دعا کن برای ما ...
شهید قاسم سلیمانی🕊🌹
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 نماهنگ حماسی "لشکر عشق"
ای اهل حرم میر و علمدار میآید
فرموده اند #نیمه_شعبان بگو "حسین"
ما را ببر به کرب و بلا یا ایها العزیز...
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #ماه_رمضان | #جان_فدا
🏷 سیره حاج قاسم در سحرهای ماه رمضان
▫️در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ ساعت قبل از اذان صبح بیدار ميشدند و نافله و قرآن و دعای سحر را ميخواندند و به سجده طولانی ميرفتند و استغفار میكردند...
🌙 به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #عید_نوروز | #لحظه_طلایی | #نوروز
◽️ امسال قول میدهیم ...
حاج قاسم سلیمانی: ذکاوت و هوشمندی در این نیست که من چگونه مالی را کسب کنم؛ ذکاوت این است که من چگونه بین دنیا و آخرت ابدی بـتوانم برندهی آخرت ابدی بشوم.
👈🏻 امسال قول میدهیم؛ ذهن و هوشمندی خود را در جهت خیر و آنچه که در آخرت ابدی برای ما سود دارد استفاده کنیم.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
مقدمه
#انقلاب_اسلامی هر چه به سمت تحقق آرمان ها و فتح قله های سعادت پیش می رود، اصحاب خود را ورزیدهتر و مهیاتر می کند. نیروی انقلاب و جهادگر عرصه تبیین باید از نظر فکری به خوبی واقف بر ابعاد مختلف و لایه های گوناگون انقلاب اسلامی و گفتمانهای رقیب و مخالف آن باشد تا در گامهای نهایی -که فضا پیچیده و غبارآلود شده و خلوص و ذکاوت مومنانه ای می طلبد- بتواند در عرصههای مختلف خط اصیل انقلاب اسلامی را یافته و چراغ راه دیگران باشد.
در بین اندیشمندان و متفکران انقلابی، به جرأت میتوان نام شهید آوینی رضوان الله تعالی علیه را بر تارک جهاد تبیین یافت.
آنچه ما را بر آن می دارد تا برای طراحی سازه بینشی مجاهد عرصه #تبیین به بازخوانی و تامل در آثار شهید #آوینی رضوان الله تعالی علیه بپردازیم؛ از قرار زیر است:
1. شهید آوینی، اهل حکمت و فضیلت بود. حکیمی هنرمند بود که گرفتار عادات روزمره نشد. او «زمان آگاه» بود و با تحول عظیمی که در زمانه او روی داد(انقلاب اسلامی) عمیقا همراه شد.
2. اگر مبارزات بزرگانی همچون شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه با جریان چپ، مارکسیسم و... بود و اجل مهلت نداد تا مبارزه فکری با لیبرال دموکراسی را از محضر ایشان بیاموزیم؛ اما شهید آوینی مبارز شمشیر کشیده در میانه میدان مبارزه با لیبرالیسم و مدرنیته غربی است. همان مبارزه ای که اکنون مجاهدان عرصه تبیین، باید اولویت شماره یک خود بدانند.
3. شهادت و مهر قبولی که از سوی خدای متعال بر زندگی ایشان خورده است، اعتماد و اطمینان به تفکر ایشان را بیشتر می کند.
4. موضع شهید آوینی در جایگاه یک سرباز مطیع ولایت در عرصه جهاد فرهنگی بوده است. او زندگی خود را وقف کار فرهنگی آن هم برای تجلی دادن حقیقت انقلاب اسلامی کرد. همان نکته ای که بسیاری از جوانان امروز به دنبال آنند؛ خواه به عنوان مخاطب و یا یک کنشگر فعال.
5. درک صحیح و بدون تعارف شهید آوینی نسبت به دشمن و ابعاد پیدا و پنهان دشمنی او، از لایه مفاهیم و انگاره ها تا نماد ها و نشانه ها و شجاعت برخورد منطقی و متقن با آن، امری است که امروز جوان مومن انقلابی در فضای دشمن شناسی بدان سخت محتاج است.
این دلایل و شماری دیگر، ما را بر آن می دارد که در آغازین سالهای گام دوم انقلاب اسلامی در محضر شهید آوینی رضوان الله تعالی علیه در مورد انقلاب اسلامی و دشمنان او، بیاموزیم و سازه فکری خود را به عنوان یک مجاهد عرصه تبیین با منظومه فکری این شهید گرانقدر بازسازی و هماهنگ نماییم.
لذا از این پس هر شب ماه مبارک رمضان، پای درس شهید آوینی رضوان الله تعالی علیه خواهیم بود و از قلم شیوا و زیبای ایشان معارف نابی را خواهیم نیوشید. ان شاء الله
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ۱
در اولین گام، باید توجه کنیم که ما غایات و اهداف بلندی داریم و در بستر انقلاب اسلامی به سوی آنها رهسپار هستیم. از این رو، باید هوشیار باشیم که بزرگنمایی های فرهنگ غرب را باور نکرده و فریب صدای بلند و هیاهوی تبلیغاتی دشمن قلبمان را نلرزاند و از دلبستگی به آرمان ها و اهدافمان بازندارد. برای رسیدن به جرأت و انگیزه بالایی که لازمه هر حرکت تحولی است، باید هر چه غیر صراط مستقیم است از قلب و ذهنمان خارج کنیم و یقین بدانیم آنچه از فرهنگ مدرنیته غربی برایمان بزرگ جلوه داده اند، جز قدرتی پوشالی نبوده و نیست. تبلیغات غرب و بزرگنمایی های او همه دائر مدار حفظ مصالح خویش است، و به هدف هضم کردن دیگر فرهنگ ها در جهاز هاضمه فرهنگی خود....
«قهرمان سازی یکی از ارکان محتوایی تبلیغات غرب و راهی است که دولتهای استکباری و سلاطین امپراتوریهای اقتصادی دنیا برای تعدیل و تنظيم مؤلفه های اجتماعی در جهت تمایلات و اهوای شیطانی خویش یافته اند تاریخ تبلیغات سینمایی و تلویزیونی غرب با فرار از واقع گرایی در قالب شخصیتهای مضحکی مثل لورل و هاردی آغاز می شود و با عبور از مرحله بازسازی اسطوره های افسانه ای یونان باستان، پای به مرحله قهرمان سازی
در جهت بنیان گذاری نظام ارزشی سرمایه داری و تعدیل و کنترل واکنشهای روانی و اجتماعی مخالف با آن میگذارد و در این مرحله، بررسی قهرمانهای مخلوق تبلیغات میتواند مسیر اجتماعی غرب را در مسیر قبول ارزشهای نوین سرمایه داری به ما نشان دهد. خلق شخصیتهایی... که مظهر کام جویی و لذت طلبی و دم غنیمتی اپیکوریسم هستند تصادفی نیست.»
با این سخن دیگر باید مطمئن شده باشیم که غرب و قهرمانهای خیالی آن، تنها برای تصرف قلب دیگر امتها و تحت تسلط گرفتن منابع انسانی و طبیعی آنهاست. در اولین گام باید خود را از سیطره فرهنگی غرب خارج کرده و در واقع فرهنگ غرب را از حوزه زندگی خود اخراج کنیم، فرهنگ غرب با همه مظاهر و ظواهرش...
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ٢
برای حرکت در مسیر تحول، باید شناخت درست و دقیقی نسبت به چشمانداز و غایت حرکت خود داشته باشد. اما انسان با دیدگاه محدود و موانع شناختی خود چگونه میتواند آرمانی نهایی و غایتی اصیل بیابد و با اطمینان خاطر تمامی سرمایههای وجودش و تنها فرصت زندگیاش در این دنیا را به پای آن ایدهآل و غایت بگذارد؟
«آرمانها و ایدهآلها همواره علت غایی حرکتهای فردی و اجتماعی بشر هستند. هدف، آن غایت مشخصی است که انسان فراراه خویش تصور میکند و مسیر خود را به گونه ای پیش میگیرد که بدان دست یابد. اهداف انسان با توجه به خواسته ها و نیازهایش انتخاب میشوند و گذشته از آن که این خواستهها ممکن است حقیقی یا کاذب باشند. هدف اصلی یا آرمان او آن نقطهای است که انسان جواب تمامی خواستههایش را در آن جست وجو میکند. این فطرت انسان است که بر این اصل قرار دارد و او خواه ناخواه از آن تبعیت می کند. با توجه به همین فطرت است که قرآن می فرماید: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ، چرا که انتخاب اسوه و تبعیت از آن، ضرورت خلقت بشر است و در این میان اگر از اسوه های حسنه اعراض کند، نه این چنین است که بتواند خود را در وضعیتی خنثی محفوظ بدارد و به سوی نمونههای سوء گرایش نیابد؛ خیر! اگر بشر از اسوه های حسنه اعراض کند، به ناچار به سوی ائمه کفر خواهد گرایید.
علت وضع کلمه «امام» نیز همین است؛ «امام» به معنای پیشوا، آرمان وجودی بشر، و آن غایتی است که همۀ صفات تکاملی انسان در وجود او تبلور یافته است. تبلیغات شیطانی غرب و شرق نیز از همین خصوصیت فطری بشر که در نهاد خلقت او موجود است سوء استفاده میکند و با آفریدن قهرمانانی کاذب برای اصناف، مختلف جامعه را به هر جانبی که خواهد سوق میدهد.»
از این روست که برکات وجود امام، تمامی لایهها و ابعاد وجودی انسان و نیز جامعه را در بر گرفته و از این بالاتر، احتیاج ذاتی و ضرورت قطعی وجود انسان برای دستیابی به هدف خلقت خود، متوجه «امام» بوده و جز با وجود او پاسخ نمیگیرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ٣
یکی از نکات بسیار مهم در پیش گرفتن مسیر تحول آن است که برای شناخت خود و دانستن نقاط قوت و ضعفمان، سراغ معیارهای غلط نرویم. اگر قرار است به سمت اهداف نیک و چشمانداز روشن و کاملی که در اسلام عزیز برای رفاه دنیا و سعادت آخرت ترسیم شده، دست یابیم باید بتوانیم وضعیت خود و دستاوردهایمان را با این چشمانداز بسنجیم و تلاش کنیم به آن نزدیک شویم. به عبارت دیگر قرار نیست ما با شبیه شدن یا هضم شدن در دیگر فرهنگها خود را مترقی قلمداد کنیم.
«چرا ملل جهان را به توسعه یافته
و توسعه نیافته تقسیم میکنند؟ آن آرمان اعتقادی که در پشت این تقسیمبندی نهفته است، چیست و چرا معیارهای دیگری برای تقسیمبندی انتخاب نکردهاند؟
این تقسیمبندی نشان میدهد که در فراراه اندیشه و خواستههای انسان امروز، آرمان توسعه یافتگی قرار گرفته است که به مثابه سرزمین افسانهای و پر راز و رمز و پرجاذبهای انسانها را به جانب خویش میکشد و معیار این توسعه یافتگی، درآمد سرانه و مصرف است. با معیار توسعه، انسانها دو دسته بیشتر نیستند: فقیر و ثروتمند؛ و میزان فقر و غنا نیز «مصرف» است.
البته فقر در اسلام مذموم است و مسلماً جامعه آرمانی مسلمانان جامعۀ فقیری نیست. اما این نه بدان معناست که ما ضرورتاً ناچار باشیم آرمان توسعهیافتگی را بپذیریم چرا که با پذیرفتن این آرمان، جست و جوی ثروت و تکاثر برای ما اصالت خواهد یافت و ابعاد روحانی و معنوی وجود آدمی تحت الشعاع این آرمان، به فساد و تباهی خواهد گرایید.»
همچنان که در بُعد فردی باید خود را با اهداف گفتمان خود - و نه دیگران- مقایسه کنیم، در بُعد اجتماعی هم باید خود را با چشمانداز ترسیم شده در گفتمان خودی بسنجیم و معیارهای گفتمانها و فرهنگهای ضد حقیقت - که اشتباه بودن یا ناقص بودن آنها مسلّم میباشند- ما را از اهداف بلندی که داریم، منحرف نسازد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ۴
مسیری که دشمن برای حذف جبهه حق از عرصه جهان در پیش گرفته، تحقیر، فریفتگی و انحلال است. دشمن تلاش میکند داشتههای ما را تحقیر کند، اینگونه وانمود کند که الماس در دستان ما گردویی بیش نیست و در مقابل داشتههای خود را - هرچند پوشالی و دروغین- بزرگ و کارآمد نشان دهد و ما را بفریبد که تنها راه درست برای #تکامل همان است که او در پیش گرفته است. ملتی که داشتههای خود را نبیند و چشمش به دست دیگران باشد، هرگز جز #ارتجاع و #انحراف، مسیر دیگری در پیش نخواهد گرفت.
از مهمترین الزامات #تحول، آن است که به سرمایههای خود یقین داشته باشیم و نه در موضع دفاع، که در موضع تهاجم نسبت به فرهنگ باطل دشمن برخورد کنیم.
«جامعه توسعه یافته، جامعهای است که در آن همه چیز حول محور مادی و تمتع هر چه بیشتر از لذایذی که در کره زمین موجود است، معنا شده و البته برای این که در این چمنزار بزرگ همه بتوانند به راحتی بچرند یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسانها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری) از تجاوز به حقوق یکدیگر باز دارد. این توسعه که نتیجه حاکمیت سرمایهداری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه حیات بشری است محصول مادی گرایی و تبیین مادی جهان و
طبیعت است.
آیا هیچ یک از این آقایانی که منادی توسعۀ اقتصادی در جهان امروز هستند، حتی برای یک بار از خود پرسیده اند:
... آیا توسعه باید به نیازهای روحی انسان پاسخ بدهد؟ یا نه، فقط باید احتیاجات جسمی او را -آن هم بر اساس نیازهای کاذب- برای او فراهم سازد؟!»
وقت آن است که در حفظ اصول و ارزشهایمان، حرکتی جهشی و تحولی داشته باشیم و با سرِ دست گرفتن آنها به تهاجم علیه فرهنگ غلط مدرنیته بپردازیم و جهانی را به نادرستی فرهنگ غربی آگاه سازیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ۵
باور داشتن به سرمایههای بزرگی که خداوند متعال، خواه در تکوین و عالم طبیعت و خواه در تشریع و عالم دین و شريعت برای آدمی قرار داده و امکانات کاملی برای رفع همه نیازهای او و دستیابی به بالاترین مراتب سعادت برای او فراهم نموده، لازمه یک حرکت تحولی است. ما باید در قدرشناسی از سرمایههای حقیقیمان متحول شویم، چشم به ادعاها و هیاهوهای تبلیغاتی غرب ندوزیم و هرگز دروغها و فریبهای او را در دل ننشانیم.
«انسان به راستی در نظام کارخانه ای[غربی] بردهای بیش نیست.
تعریف برده چیست؟ انسانی که ناچار است بدون انگیزههای درونی و فقط برای زنده ماندن، کار بدنی مشخصی را تمام عمر صبح تا شب تکرار کند. شاخص انسانیت دو چیز است: تکامل روحی و اراده آزاد ـ که این هر دو تنها در عبودیت خدا حاصل می آید و لاغير-. وقتی شما انگیزۀ الهی را در کار داخل کنید بلافاصله کار به وسیلهای برای رشد و تعالی انسانی تبدیل میشود و وجود انگیزه، فی نفسه کار را تابع اراده و انتخاب انسان میگرداند، بالعکس انسانی که ناچار باشد بدون انگیزه الهی و صرفاً برای تأمین معاش کار کند، بندهٔ معاش است و بندگی معاش با ارادهٔ آزاد منافات دارد. تنها بنده خداست که از همه تعلقات آزاد است و ارادهاش را هیچ
چیز جز حق محدود نمیکند.»
باید برتری و علوّ حقیقی جبههمان به برکت ایمان به اسلام ناب اهل بیت علیهم السلام را عمیقاً درک کنیم و برای رسیدن به روزگاری که تمدن نوین اسلامی موجب تعالی همه بشریت و دستیابی به اهداف بلند دنیوی و اخروی شود، بکوشیم.
تا روی خود را از غرب و سبک زندگی آن برنگردانیم، چشممان به نورانیت جبهه حق و پیشرفتهای آن گشوده نخواهد شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ۶
نظام عالم، پیوستاری منسجم است که در سیر خود به الله تعالی منتهی میشود. این حرکت تکاملی، با محوریت اراده و ربوبیت الهی و به واسطه ارادههای خالصانه انسانها، اعم از امام هر زمان و مؤمنان همراه ایشان، پیش رفته و به غایت میرسد. امروز، انقلاب اسلامی تجلی ارادههای متراکم جبهه حق در طول تاریخ است و تنها راه اتصال غدیر به دوران ظهور. تک تک گامهایی که امروز یکایک ما ذیل پرچم انقلاب اسلامی و در راستای نیل به اهداف بلند این انقلاب برمیداریم، همراهی با نظام هستی و قدمی در راه تکامل تاریخ است.
«منتهای حرکت تکاملی انسان و جهان و تاریخ در قرآن، «الله» است و این معنا در بسیاری از آیات قرآن مجید با تعبیراتی گوناگون همچون "إِلى رَبِّكَ الْمُنتَهى، إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ، إِنَّ إِلى رَبِّكَ الرُّجْعِي، إِلَيْهِ رَاجِعونَ" و... بیان شده است. اصل و ریشه این حرکت در جوهره و معنای عالم است که جریان دارد و ماده و ظاهر عالم نیز در تبعیت از این حرکت معنوی تغییر پیدا میکند. بنابراین، تکامل و تعالی در معارف اسلام به یک حرکت همه جانبه که در آن بُعد فرهنگی و معنوی دارای اصالت است، بر میگردد و حال آنکه در غرب تکامل به تطور انسان از صورتهای پستتر حیوانی به صورتهای تکامل یافته اطلاق می شود!»
انسان، گل سرسبد هستی است که اگر اراده خود را با اراده الهیِ متجلی در حاکمیت اسلامی مطابق کند، میتواند در این حرکت تکاملی نقشی مثبت داشته باشد. خوشا به سعادت اهالی جبهه حق که تک تک لحظات عمرشان - به شرط آنکه حول محور ولیّ باشد- میتواند در فتح نهایی حق موثر باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ٧
پایههای #تمدن_نوین_اسلامی بر شانههای انسانهایی نهاده میشود که برتری و علوّ جبهه حق و ایمان به الله تعالی را عمیقا باور داشته باشند. ما در طول انقلاب اسلامی -مانند حکومت علوی در صدر اسلام - بارها و بارها سنتهای الهی را در یاری معجزهآسای جبهه حق مشاهده کردهایم. هر چه جلوتر میرویم بیشتر برایمان روشن میشود که جبهه حق به دلیل همراهی با سنن الهی در عالم تکوین و تشریع همواره با موفقیت قرین است. ما حتی در مفاهیمی که به ظاهر با دیگر فرهنگها مشترک هستیم نیز دست برتر را داریم، حتی در مفاهیمی مانند "کار" - که چشم ظاهربین، اصالت آن را به توسعهمداران غربی نسبت میدهد-، آموزههای متعالی و برتری داریم.
«یکی از مهمترین نکاتی که همواره ما را در مطالعهٔ جوامع سنتی اسلامی شگفت زده می کرد، همین بود که چگونه ـ مثلاً در مورد سفالگران میبد یزد - کار و زندگی آنها آمیخته با یکدیگر بوده است. اکنون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تجربه باشکوه نهادهای انقلابی به خوبی این معیار را دریافته ایم که نظرگاه اسلام درباره کار با آنچه که امروز در جوامع غربی و غرب زده می گذرد -و مع الاسف هنوز هم آثار آن در تشکیلات اداری و کارگری ما باقی است- متفاوت است. وقتی کار خدمت به خلق برای رضای خدا و همچون وسیله ای باشد که استعدادهای وجود انسان را در طول زندگی اش به فعلیت برساند، آنگاه کار و زندگی یک انسان مؤمن آن چنان در هم می آمیزد که انفکاکشان از یکدیگر ممکن نیست. یکی از وجوه تفاوت نهادهای انقلابی و تشکیلات اجرایی موروثی که ارمغان غرب زدگی ما هستند در همین جاست که کار در نهاد انقلابی به مثابه عبادتی بزرگ تلقی میشود.
کسانی ممکن است اعتراض کنند که: «ای آقا!... مگر میشود تشکیلات و سازمان بندی اجتماعات را بر انگیزههای درونی بنا کرد؟ انگیزه های درونی که ضمانت اجرا ندارند. این حرفها حرفهای ایده آلیست هاست. بیایید واقعی فکر کنیم؛ اجتماع نظم میخواهد.»
جواب حقیر این است که نظم و انگیزۀ الهی نه تنها منافات ندارند، بلکه با هم ملازماند؛ أوصيكُمْ بِتَقوَى اللهِ و نَظْمِ اَمْرِكُمْ. چه چیز «جهاد سازندگی» را قادر ساخت که با نظمی حیرت انگیز طرح «محرم» را چهل و پنج روزه به پایان برساند، حال آنکه مقاطعهکارهای خارجی یک سال وقت و صدها برابر هزینه طلب میکردند؟ کار به مثابه عبادت. اتفاقاً نظام جمهوری اسلامی نیز باید سعی کند که تشکیلات اجرایی خویش را در عین حال بر نظم و انگیزه های درونی
بنا کند.»
اسلام عزیز، انسان را نه به عنوان موجودی محدود در دنیا و در پی دنیا، که به عنوان موجودی متعالی که اقتضای تعالی تا بینهایت دارد میشناسد و از او میخواهد وجود خود را جز به بهای بهشت #رضوان الهی با چیزی معامله نکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت صحیح از شخصیت حاج قاسم
▪️ نهیب سردار سلیمانی بر سر مسئولان در دفاع از حجاب و فضای اسلامی جامعه / این فیلم بارها پخش شده اما ظرفیت خوبی برای افشاگری علیه احزاب دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
پرونده ویژه
#در_مسیر_تحول ٨
تفاوت انقلاب اسلامی و غرب، نه فقط در شاکله و سطوح ظاهری زندگی، که بسیار مبناییتر و در لایه فلسفهها و ایدئولوژیهاست. تعریف اسلام و غرب از انسان و اهداف حضور او در این عالم کاملا متفاوت است و این تفاوت، مبنای تمامی تمایزات در سطوح و لایههای بینشی و عملکردی خواهد شد. غرب، تمام دید خود را به چگونگیها معطوف کرده و از چراییها غافل شده است. در همین محدوده هم تمام داشتههایش نفسانیات بشر و ابعاد مشترک او با حیوانات است و حقیقت انسانیت خود را گم کرده است.
«در جامعه کنونی غرب اصل لذت همچون حق مسلمی برای عموم انسانها اعتبار شده است و متناسب با آن، نظامات قانونی غرب به گونهای شکل گرفته که در آن امکان اقناع آزادانه شهوات برای همه افراد فراهم باشد. البته علت این را که تمایلی این چنین بر عموم افراد یک جامعه تسلط می یابد و از آن میان هیچ صدایی به اعتراض برنمی خیزد و همه آنها این تمایلات نفسانی را چون حقوقی غیر قابل انکار برای خویش تلقی می کنند، باید در فلسفهٔ غرب جست وجو کرد. در مرتبه روح شهوت گرایشهای حیوانی بر سایر وجوه و ابعاد وجودی انسانی غلبه می یابند و بشر مصداق أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُم أَضَلَّ قرار میگیرد. به همین علت تفکر غالب بشر در مغرب زمین بدین سمت متمایل شده است که انسان را در زمرۀ حیوانات قلمداد کند، اگرنه، معارف الهی تأکید دارند که رسیدن به انسانیت با گذشت از مراتب حیوانی میسر است نه توقف در آن. بشر اگر میخواهد به انسانیت برسد نمیتواند در مراتب حیوانی وجود خویش توقف داشته باشد، حال آنکه در تفکر غربی بشر ذاتاً حیوان است و چون این معنا مورد قبول قرار گیرد، دیگر چه تفاوتی دارد که وجه تمایز انسان از حیوان نطق باشد یا ابزار سازی یا چیزهای دیگر؟ اگر بشر را اصالتاً حیوان بدانیم، لاجرم باید تمامی تبعات این تعریف را نیز بپذیریم. اولین نتیجه ای که از این تعریف بر می آید این است که لذت طلبی خصوصیت اصلی ذات بشر و تنها محرک اوست و جامعۀ غرب امروز این معنا را به تمامی پذیرفته است.»
این معنا از ایدئولوژی تا فلسفهها و تا دانشها و ساخت ابزارها در محیط تمدن غرب تجلی یافته است. از این روست که تمدن غرب نمیتواند با تمدن نوین اسلامی سازگار باشد و هر مقدار پیشرفت در زمینهسازی تمدن نوین اسلامی به همان میزان، دور شدن و بالا رفتن از سطح تمدن غرب را به همراه خواهد داشت.
طرفه آنکه دلبستگان به تمدن غرب و مظاهرش را به فضای نورانی تمدن نوین اسلامی راهی نیست.