eitaa logo
پیام معنوی
3.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️﷽🔸️ ⚡(۵۵) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۴_بازگشت ص ۷۹ 🔹️...دقايقي بعد، دو خانم پرستار وارد سالن شدند تا مرا به بخش منتقل كنند. آنها مي خواستند تخت چرخ دار مرا با آسانسور منتقل كنند. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️همين كه از دور آمدند، از مشاهده چهره ي يكي از آنان واقعاً وحشت كردم. من او را مانند يك گرگ مي ديدم كه به من نزديك مي شد! 🔹️مرا به بخش منتقل كردند. برادر و برخي از دوستانم بالاي سرم بودند. يكي دو نفر از آشنايان به ديدنم آمده بودند. 🔹️يك باره از ديدن آنها وحشت كردم. بدنم لرزيد. به يكي از همراهانم گفتم: بگو فلاني و فلاني برگردند. تحمل هيچ كس را ندارم. 🔹️احساس مي كردم كه باطن بيشتر افراد برايم نمايان است. باطن اعمال و رفتار و... ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️به غذايي كه برايم مي آوردند نگاه نمي كردم. مي ترسيدم باطن غذا را ببينم. اما از زور گرسنگي مجبور بودم بخورم. 🔹️دوست نداشتم هيچ كس را نگاه كنم. برخي از دوستان و بستگان آمده بودند تا من تنها نباشم، اما نمي دانستند كه وجود آنها مرا بيشتر تنها مي كرد! ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️بعداز ظهر تلاش كردم تا روي خودم را به سمت ديوار برگردانم. مي خواستم هيچ كس را نبينم. 🔹️اما يك باره رنگ از چهره ام پريد! من صداي را از در و ديوار مي شنيدم. 🔹️دو سه نفري كه همراه من بودند، به توصيه پزشك اصرار مي كردند كه من چشمانم را باز كنم. اما نمي دانستند كه من از ديدن چهره اطرافيان ترس دارم و براي همين چشمانم را باز نمي كنم. ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛