eitaa logo
پیام معنوی
3.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۴۸)) 🔰(۵۷) 📚 📕،حدیث۱۳۳ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.ب 🕯شماره ۳۹۶ 💢امام صادق علیه‏السلام فرمود: امیرالمؤمنین(ع) براى مرتبه دوم مردم را به جنگ معاویه برانگیخت چون مردم انجمن گشتند به سخنرانى برخاست و فرمود:...پر برکت باد خدائیکه دوربینى همتها باو نرسد و زیرکیهاى عمیق او را در نیابد، متعالى است آنکه وقت قابل شماره و عمر دراز و صفت محدود ندارد (عمر دراز براى کسى است که دورانش پایان داشته باشد) منزه باد آنچنان خدائیکه نه آغازى دارد که از آن شروع شود و نه انجامیکه به آن پایان یابد و نه آخریکه در آنجا نابود گردد. او منزه است، او چنانستکه که خود را، وصف کنندگان بستایش او نرسند، همه چیز را هنگام آفرینش محدود ساخت تا از همانندى خودش (که محدود نیست) جدا باشند و او از همانندى آنها جدا باشد در چیزها درون نشده تا بتوان گفت در آنها جا دارد و از آنها دور نگشته تا بتوان گفت او از آنها بیگانه است و از آنها بر کنار نگشته تا توان گفت: در کجاست، ولى خداى سبحان علمش همه چیز را فرا گرفته و صنعش آنها را محکم ساخته و یادش آنها را شماره کرده، پنهانیهاى هواى ناپیدا (مانند امواج و برق و قواى ناقل صدا) و پوشیده‏هاى نهان تاریکى شب و آنچه در آسمانهاى بالا و زمینهاى پائین است از او نهان نیست، براى هر چیزى از جانب او نگهبان و گماشته‏ایست و چیزى نیست جز اینکه بچیز دیگر احاطه دارد و آنکه بهمه احاطه کنندگان احاطه دارد خداى یگانه یکتاى بى‏نیازیست که گردش زمان دگرگونش نسازد و ساختن هیچ چیز او را خسته نکند، فقط به آنچه خواهد گوید: باش موجود شود، آنچه را آفریده بدون نمونه قبلى و بدون رنج و تلاش اختراع نموده، هر کسى که چیزى سازد آن را از ماده‏اى سازد و خدا بى‏ماده ساخته است، هر دانشمندى پس از نادانى دانا گشته و خدا نادان نبوده و دانش نیاموخته علمش بهمه چیز پیش از بودن آنها احاطه کرده و از پیدایش آنها علمش افزون نگشته، علم او به آنها پیش از پدید آمدنشان چون علم اوست به آنها پس از پدید آوردنشان، چیزها را نیافریده تا سلطنتش استوار شود یا بیم نابودى و کاهشش برود یا در برابر مخالف ستیزه‏گر و همانند افزودن طلب و انبار گردنکش کمک گیرد بلکه همه آفریدگان پروریده و بندگان سر بزیرند... 💥گفتار آنحضرت که: (((در چیزها درون نشده تا گویند در آنها جا دارد و از آنها دور نگشته تا گویند از آنها بر کنار است))) که با این جمله دو صفت اعراض و اجسام را از خدا نفى کرده، زیرا صفت اجسام دورى و بر کنارى از یکدیگر است و صفت اعراض بودن در اجسامست بطور درون شدن بى‏تماس و فاصله گرفتن و دورى از آنها (بطور مقوله وضع یا این) بعد از این فرمود، (((ولى علمش به چیزها احاطه دارد و صفتش آنها را محکم ساخته))) یعنى بودن او در چیزها بمعنى احاطه علم و تدبیر اوست بدون تماس جسمى ♻️مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِیعاً رَفَعَاهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع)اسْتَنْهَضَ النَّاسَ فِی حَرْبِ مُعَاوِيَةَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِيَةِ فَلَمَّا حَشَدَ النَّاسُ قَامَ خَطِیباً فَقَالَ...فَتَبَارَكَ اللَّهُ الَّذِی لَا يَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ وَ تَعَالَى الَّذِی لَيْسَ لَهُ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَحْدُودٌ سُبْحَانَ الَّذِی لَيْسَ لَهُ أَوَّلٌ مُبْتَدَأٌ وَ لَا غَايَةٌ مُنْتَهًى وَ لَا آخِرٌ يَفْنَى سُبْحَانَهُ هُوَ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ وَ الْوَاصِفُونَ لَا يَبْلُغُونَ نَعْتَهُ وَ حَدَّ الْأَشْيَاءَ كُلَّهَا عِنْدَ خَلْقِهِ إِبَانَةً لَهَا مِنْ شِبْهِهِ وَ إِبَانَةً لَهُ مِنْ شِبْهِهَا لَمْ يَحْلُلْ فِیهَا فَيُقَالَ هُوَ فِیهَا كَائِنٌ وَ لَمْ يَنْأَ عَنْهَا فَيُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْهَا فَيُقَالَ لَهُ أَيْنَ لَكِنَّهُ سُبْحَانَهُ أَحَاطَ بِهَا عِلْمُهُ وَ أَتْقَنَهَا صُنْعُهُ... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۳۸۹ رواية:۳۴۳ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۴۹)) 🔰(۵۷) 📚 📕،حدیث۱۳۳ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.ج 🕯شماره ۳۹۷ 💢امام صادق علیه‏السلام فرمود: امیرالمؤمنین(ع) براى مرتبه دوم مردم را به جنگ معاویه برانگیخت چون مردم انجمن گشتند به سخنرانى برخاست و فرمود:...منزه باد خدائیکه آفرینش آنچه اختراع کرده و سرپرستى آنچه آفریده برنجش نینداخته، از ناتوانى و خستگى نیست که به همین قدر که آفریده اکتفا کرده (بلکه در آفرینش بیش از این مقدار حکمت و مصلحت ندیده) آنچه را آفریده دانسته و آنچه را بصلاح دانسته آفریده است و اثر اندیشه و علم پیدا شده‏ئى نبوده که در آفرینش خطا نکرده، و آنچه را نیافریده بواسطه تردیدش نبوده بلکه آفرینش او قضاء و فرمانیست ناگسستنى و دانشى است محکم و فرمانیست استوار، به ربوبیت یگانه گشته و خود را بیگانگى مخصوص گردانیده و بزرگوارى مخصوص است، از گرفتن فرزندان برتر است و از آمیزش زنان پاکیزه، و مقدس است، از همسایگى انبازان عزیز و والاست در آنچه آفریده ضدى ندارد و در آنچه مالک شده همانندى ندارد؟ هیچکس در ملک او شریک نگشته، یگانه و یکتا و بى‏نیاز است، نابود کننده همیشگى و جایگزین پایان است (هر دراز عمرى را خدا نابود کند و خودش همیشه باقیست) آنکه همیشه بوده و همیشه باشد، یگانه است و ازلى پیش از آغاز روزگار بوده و پس از گذشت امور باشد، نابود نگردد، و تمام نشود، بدینگونه پروردگارم را میستایم، شایسته پرستشى جز خدا نیست شگفتا از بزرگى که چه بزرگست و از والائى که چقدر والاست و از عزیزى که چه اندازه عزیز است و از آنچه ستمگران درباره‏اش گویند بلندى بسیار دارد ♻️مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِیعاً رَفَعَاهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع)اسْتَنْهَضَ النَّاسَ فِی حَرْبِ مُعَاوِيَةَ فِی الْمَرَّةِ الثَّانِيَةِ فَلَمَّا حَشَدَ النَّاسُ قَامَ خَطِیباً فَقَالَ...فَسُبْحَانَ الَّذِی لَا يَئُودُهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ وَ لَا تَدْبِیرُ مَا بَرَأَ وَ لَا مِنْ عَجْزٍ وَ لَا مِنْ فَتْرَةٍ بِمَا خَلَقَ اكْتَفَى عَلِمَ مَا خَلَقَ وَ خَلَقَ مَا عَلِمَ لَا بِالتَّفْكِیرِ فِی عِلْمٍ حَادِثٍ أَصَابَ مَا خَلَقَ وَ لَا شُبْهَةٍ دَخَلَتْ عَلَيْهِ فِیمَا لَمْ يَخْلُقْ لَكِنْ قَضَاءٌ مُبْرَمٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُتْقَنٌ تَوَحَّدَ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ خَصَّ نَفْسَهُ بِالْوَحْدَانِيَّةِ وَ اسْتَخْلَصَ بِالْمَجْدِ وَ الثَّنَاءِ وَ تَفَرَّدَ بِالتَّوْحِیدِ وَ الْمَجْدِ وَ السَّنَاءِ وَ تَوَحَّدَ بِالتَّحْمِیدِ وَ تَمَجَّدَ بِالتَّمْجِیدِ وَ عَلَا عَنِ اتِّخَاذِ الْأَبْنَاءِ وَ تَطَهَّرَ وَ تَقَدَّسَ عَنْ مُلَامَسَةِ النِّسَاءِ وَ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْ مُجَاوَرَةِ الشُّرَكَاءِ فَلَيْسَ لَهُ فِیمَا خَلَقَ ضِدٌّ وَ لَا لَهُ فِیمَا مَلَكَ نِدٌّ وَ لَمْ يَشْرَكْهُ فِی مُلْكِهِ أَحَدٌ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الْمُبِیدُ لِلْأَبَدِ وَ الْوَارِثُ لِلْأَمَدِ الَّذِی لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ وَحْدَانِيّاً أَزَلِيّاً قَبْلَ بَدْءِ الدُّهُورِ وَ بَعْدَ صُرُوفِ الْأُمُورِ الَّذِی لَا يَبِیدُ وَ لَا يَنْفَدُ بِذَلِكَ أَصِفُ رَبِّی فَلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِنْ عَظِیمٍ مَا أَعْظَمَهُ وَ مِنْ جَلِیلٍ مَا أَجَلَّهُ وَ مِنْ عَزِیزٍ مَا أَعَزَّهُ وَ تَعَالَى عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً كَبِیراً 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۳۹۱ رواية:۳۴۳ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۵۰)) 🔰(۵۷) 📚 📕،حدیث۱۳۴ 👈باب۲۲ 🌿 🕯شماره ۳۹۸ ⬅️امام صادق علیه‏السلام فرمود: خداى تبارک که نامش پر برکت و یادش متعالى و ثنایش بزرگست، منزه و مقدس است، تنها و یگانه است همیشه بوده و همیشه باشد، اولست و آخر، ظاهر است و باطن، تا آغازست، رفیع است در بالاترین درجه بلندى، ارکانش شامخ، دستگاهش رفیع، سلطنتش بزرگ، نعمش فراوان، بزرگواریش درخشان است، وصف کنندگان از حقیقت صفتش عاجز گشته و توانائى تحمل معرفت خدائى او را ندارند، نتوانند محدودش ساخت زیرا با بیان کیفیت به او نتوان رسید. ♻️عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِیدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ اسْمُهُ وَ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ سُبْحَانَهُ وَ تَقَدَّسَ وَ تَفَرَّدَ وَ تَوَحَّدَ وَ لَمْ يَزَلْ وَ لَا يَزَالُ وَ هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْ‏آخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ فَلَا أَوَّلَ لِأَوَّلِيَّتِهِ رَفِیعاً فِی أَعْلَى عُلُوِّهِ شَامِخُ الْأَرْكَانِ رَفِیعُ الْبُنْيَانِ عَظِیمُ السُّلْطَانِ مُنِیفُ الْ‏آلَاءِ سَنِيُّ الْعَلْيَاءِ الَّذِی عَجَزَ الْوَاصِفُونَ عَنْ كُنْهِ صِفَتِهِ وَ لَا يُطِیقُونَ حَمْلَ مَعْرِفَةِ إِلَهِيَّتِهِ وَ لَا يَحُدُّونَ حُدُودَهُ لِأَنَّهُ بِالْكَيْفِيَّةِ لَا يُتَنَاهَى إِلَيْهِ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۳۹۷ رواية:۳۴۴ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۵۱)) 🔰(۵۷) 📚 📕،حدیث۱۳۵ 👈باب۲۲ 🌿 🕯شماره ۳۹۹ 💛جرجانى گوید، در بین راه مراجعتم از مکه و رفتن حضرت ابوالحسن(امام رضا)علیه‏السلام به عراق با آنحضرت برخورد کردم و از او شنیدم که میفرمود: (((هر که از نافرمانى خدا بپرهیزد هیبتش نگهدارد و هر که فرمان خدا برد فرمانش برند))) من با ملایمت و لطف بسویش رفتم و چون خدمتش رسیدم سلام کردم، جواب گفت سپس فرمود: اى فتح هر که خدا را خشنود کند باید از خشم مخلوق باک نداشته باشد و هر که خدا را بخشم آورد سزاوارست که خدا خشم مخلوق را بر او مسلط سازد، خداى خالق جز به آنچه خود را ستوده نباید توصیف شود، چگونه توان توصیف نمود آنکه را حواس از درکش ناتوان گشته و اوهام از رسیدنش و خاطرها از تحدیدش و بینائیها از در خود گنجانیدنش، از آنچه واصفان ستایندش بزرگ‏تر و از آنچه مداحیش کنند برتر است، دور است در عین نزدیکى، نزدیک است در عین دورى، پس با وجود دورى نردیکست و با وجود نزدیکى دور (چون او واجب است و مخلوق ممکن بلندى مقامش از آنها بسیار دور است و چون علم و قدرت و تدبیرش بذرات وجود مخلوق احاطه دارد از هر نزدیکى به آنها نزدیکتر است) او کیفیت را بوجود آورده پس باو کیف گفته نشود و او جایگزینى را آفریده پس نسبت به او (((کجاست))) گفته نشود زیرا او از چگونگى و جایگزینى بر کنار است. 💥عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُخْتَارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِيِّ جَمِیعاً عَنِ الْفَتْحِ بْنِ يَزِیدَ الْجُرْجَانِيِّ قَالَ ضَمَّنِی وَ أَبَا الْحَسَنِ(ع)الطَّرِیقُ فِی مُنْصَرَفِی مِنْ مَكَّةَ إِلَى خُرَاسَانَ وَ هُوَ سَائِرٌ إِلَى الْعِرَاقِ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ يُتَّقَى وَ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ يُطَاعُ فَتَلَطَّفْتُ فِی الْوُصُولِ إِلَيْهِ فَوَصَلْتُ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيَّ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ يَا فَتْحُ مَنْ أَرْضَى الْخَالِقَ لَمْ يُبَالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقِ وَ مَنْ أَسْخَطَ الْخَالِقَ فَقَمَنٌ أَنْ يُسَلِّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَخَطَ الْمَخْلُوقِ وَ إِنَّ الْخَالِقَ لَا يُوصَفُ إِلَّا بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَنَّى يُوصَفُ الَّذِی تَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ الْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الْأَبْصَارُ عَنِ الْإِحَاطَةِ بِهِ جَلَّ عَمَّا وَصَفَهُ الْوَاصِفُونَ وَ تَعَالَى عَمَّا يَنْعَتُهُ النَّاعِتُونَ نَأَى فِی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَأْيِهِ فَهُوَ فِی نَأْيِهِ قَرِیبٌ وَ فِی قُرْبِهِ بَعِیدٌ كَيَّفَ الْكَيْفَ فَلَا يُقَالُ كَيْفَ وَ أَيَّنَ الْأَيْنَ فَلَا يُقَالُ أَيْنَ إِذْ هُوَ مُنْقَطِعُ الْكَيْفُوفِيَّةِ وَ الْأَيْنُونِيَّةِ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۳۹۷ رواية:۳۴۵ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۳)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۶ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.الف 🕯شماره ۴۰۰ ♻️امام صادق علیه‏السلام فرمود: در آن میان که امیرالمؤمنین علیه‏السلام در کوفه بر منبر سخنرانى مى‏فرمود مردیکه نامش ذعلب بود برخاست و او مردى شیوا سخن و قوى القلب بود، پس گفت اى امیر مؤمنان آیا پروردگار تو را دیده‏ئى؟ امام فرمود: واى بر تو ذعلب من پروردگارى که ندیده‏ام عبادت نکنم عرض کرد اى امیرمؤمنان، او را چگونه دیده‏اى؟ فرمود واى بر تو اى ذعلب دیدگان او را بنگاه چشم نبینند بلکه دلها او را با ایمان حقیقى دریابند: واى بر تو ذعلب، پروردگار من لطافتش لطیف است بى‏لطافت جسمانى (یعنى لطیف بودن خدا لطف خاصى دارد، او جسمى ندارد تا لطیف باشد) عظمتش عظیمست بدون بزرگى جسمانى، بزرگواریش بزرگست بدون بزرگوارى انسانى جلالتش جلیل است بدون غلظت و کلفتى پیش از همه چیز است بدون پیشى چیز دیگر بر او: بعد از همه چیز است (همه چیز نابود شود و او باقى باشد) بدون اینکه او را بعد گویند (بدون اینکه او را بعدى باشد که در آنجا پایان پذیرد) چیزها را که خواسته بدون اندیشه بوده، خوب درک کند بى‏نیرنگ و حیله، در همه چیز است بدون آمیختگى به آنها و نه برکنارى از آنها، ظاهر است نه به معنى بشره نمودن، تجلى دارد و نیازى نیست که در پى دیدنش باشند، دور است بدون بعد مسافت، نزدیکست بدون همجوارى، لطیف است بدون لطافت جسمانى، موجود است، نه پس از نیستى فاعلست نه به ناچارى (آفرینش و تدبیر تنها باراده و خواست خود اوست)، اندازه‏گیر است بدون جنبش، اراده کند بدون اندیشه، شنواست بدون آلت، بیناست بدون ابزار، اماکنش در خود نگنجانند و اوقاتش در بر نگیرند و اوصافش محدود نکنند خوابهایش فرا نگیرند، بود او بر اوقات پیشى گرفته (او بود و زمان نبود) وجودش بر عدم (پیش از همه چیز است و حادث نیست) و ازلیتش بر آغاز (هر آغازیکه برایش تصور شود او پیش از آن بوده)... 💛مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ بَيْنَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)يَخْطُبُ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ ذِعْلِبٌ ذُو لِسَانٍ بَلِیغٍ فِی الْخُطَبِ شُجَاعُ الْقَلْبِ فَقَالَ يَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ قَالَ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ فَقَالَ يَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ كَيْفَ رَأَيْتَهُ قَالَ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ إِنَّ رَبِّی لَطِیفُ اللَّطَافَةِ لَا يُوصَفُ بِاللُّطْفِ عَظِیمُ الْعَظَمَةِ لَا يُوصَفُ بِالْعِظَمِ كَبِیرُ الْكِبْرِيَاءِ لَا يُوصَفُ بِالْكِبَرِ جَلِیلُ الْجَلَالَةِ لَا يُوصَفُ بِالغِلَظِ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ قَبْلَهُ وَ بَعْدَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لَا يُقَالُ لَهُ بَعْدٌ شَاءَ الْأَشْيَاءَ لَا بِهِمَّةٍ دَرَّاكٌ لَا بِخَدِیعَةٍ فِی الْأَشْيَاءِ كُلِّهَا غَيْرُ مُتَمَازِجٍ بِهَا وَ لَا بَائِنٌ مِنْهَا ظَاهِرٌ لَا بِتَأْوِیلِ الْمُبَاشَرَةِ مُتَجَلٍّ لَا بِاسْتِهْلَالِ رُؤْيَةٍ نَاءٍ لَا بِمَسَافَةٍ قَرِیبٌ لَا بِمُدَانَاةٍ لَطِیفٌ لَا بِتَجَسُّمٍ مَوْجُودٌ لَا بَعْدَ عَدَمٍ فَاعِلٌ لَا بِاضْطِرَارٍ مُقَدِّرٌ لَا بِحَرَكَةٍ مُرِیدٌ لَا بِهَمَامَةٍ سَمِیعٌ لَا بِ‏آلَةٍ بَصِیرٌ لَا بِأَدَاةٍ لَا تَحْوِیهِ الْأَمَاكِنُ وَ لَا تَضْمَنُهُ الْأَوْقَاتُ وَ لَا تَحُدُّهُ الصِّفَاتُ وَ لَا تَأْخُذُهُ السِّنَاتُ سَبَقَ الْأَوْقَاتَ كَوْنُهُ وَ الْعَدَمَ وُجُودُهُ وَ الِابْتِدَاءَ أَزَلُهُ... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه: ۳۹۹ رواية:۳۴۶ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۴)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۶ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.ب 🕯شماره ۴۰۱ ♻️امام صادق علیه‏السلام فرمود: در آن میان که امیرالمؤمنین علیه‏السلام در کوفه بر منبر سخنرانى مى‏فرمود مردیکه نامش ذعلب بود برخاست و او مردى شیوا سخن و قوى القلب بود، پس گفت اى امیر مؤمنان آیا پروردگار تو را دیده‏ئى؟ امام فرمود...به ساختنش مشاعر را دانسته شد که او را مشعرى نیست (و مشاعر آلات درک و شعور است مانند فکر و عقل و خیال) و از جوهر ساختنش دانسته شد که او را جوهرى نیست، و از ضد آفرینى او دانسته شد که ضد ندارد و قرین ساختنش دلیل بى‏قرینى اوست، روشنى را ضد تاریکى ساخت و خشکى را ضد ترى، درشتى را ضد نرمى و سردى را ضد گرمى، ناجورها را هماهنگ ساخت (چون روح و بدن) و هماهنگها را از هم جدا کرد (مانند از هم پاشیدن اجزاء بدن پس از مرگ) تا جدائیشان دلالت کند بر جدا کننده و هماهنگیشان دلالت کند بر هماهنگ سازنده (زیرا هر مصنوعى را صانعى باید و هر معلولى را علقى شاید) و همینست معنى گفتار خدایتعالى (سوره ذاریات آیه ۴۹) (((از هر چیز دو تاى جفت هم آفریدیم شاید متذکر شوید))) (که آنها آفریدگارى دارند بى‏جفت و ترکیب خدا) بین پیش و پس جدائى انداخت (یعنى زمان را آفرید) تا دانسته شود او را پیش و پسى نیست (اول و آخر ندارد) و تا آفریدگان به غرائز خود (به طبائع ذاتى خود یا یا به غرائز نفسانى خود مانند شجاعت و سخاوت) گواهى دهند که غریزه دهنده آنها غریزه ندارد و به موقت بود نشان گزارش بى‏وقتى وقت گذارشان را دهند، میان بعضى از آنها را با بعض دیگر پرده افکند (چنانچه جماد و نبات و حیوان از حقیقت انسان و از حال یکدیگر بى‏خبرند چون همه ظلمتند و جهل) تا دانسته شود میان او و مخلوقى پرده‏ئى نیست (زیرا او صرف نور است و مخلوق تاریکى محض و بین آندو مانعى جز ذات خود تاریکى نیست) او پروردگار بود آنگاه که پروریده‏اى نبود و شایان پرستش بود زمانیکه پرستیده‏اى نبود، دانا بود و هنوز دانسته‏ئى وجود نداشت، شنوا بود گاهیکه آواز قابل شنیدنى موجود نبود. 💥شرح : 🔹️قسمتى از این خطبه شریفه را مرحوم سید رضى با اندکى اختلاف در نهج البلاغه آورده است و دانشمندان بزرگ شارحین نهج البلاغه و اصول کافى در بیان عبارات دقیق و پرمغزش قلمفرسائى‏ها کرده و کم و بیش بعجز و قصور خویش اعتراف کرده‏اند، نیمه اول خطبه مشتمل بر مطالبى است که در صفحات گذشته بطور متفرق توضیح داده شده و نیمه اخیر آن در بیان این مطلب است که خدا بمخلوق صفات و خصائصى داده است که وجود آنها در مخلوق دلالت دارد بر اینکه خدا آن صفات و خصائص را ندارد. 💛مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ رَفَعَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ بَيْنَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)يَخْطُبُ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ إِذْ قَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ ذِعْلِبٌ ذُو لِسَانٍ بَلِیغٍ فِی الْخُطَبِ شُجَاعُ الْقَلْبِ فَقَالَ يَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ قَالَ وَيْلَكَ يَا ذِعْلِبُ مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ فَقَالَ يَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ كَيْفَ رَأَيْتَهُ قَالَ...بِتَشْعِیرِهِ الْمَشَاعِرَ عُرِفَ أَنْ لَا مَشْعَرَ لَهُ وَ بِتَجْهِیرِهِ الْجَوَاهِرَ عُرِفَ أَنْ لَا جَوْهَرَ لَهُ وَ بِمُضَادَّتِهِ بَيْنَ الْأَشْيَاءِ عُرِفَ أَنْ لَا ضِدَّ لَهُ وَ بِمُقَارَنَتِهِ بَيْنَ الْأَشْيَاءِ عُرِفَ أَنْ لَا قَرِینَ لَهُ ضَادَّ النُّورَ بِالظُّلْمَةِ وَ الْيُبْسَ بِالْبَلَلِ وَ الْخَشِنَ بِاللَّيِّنِ وَ الصَّرْدَ بِالْحَرُورِ مُؤَلِّفٌ بَيْنَ مُتَعَادِيَاتِهَا وَ مُفَرِّقٌ بَيْنَ مُتَدَانِيَاتِهَا دَالَّةً بِتَفْرِیقِهَا عَلَى مُفَرِّقِهَا وَ بِتَأْلِیفِهَا عَلَى مُؤَلِّفِهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ فَفَرَّقَ بَيْنَ قَبْلٍ وَ بَعْدٍ لِيُعْلَمَ أَنْ لَا قَبْلَ لَهُ وَ لَا بَعْدَ لَهُ شَاهِدَةً بِغَرَائِزِهَا أَنْ لَا غَرِیزَةَ لِمُغْرِزِهَا مُخْبِرَةً بِتَوْقِیتِهَا أَنْ لَا وَقْتَ لِمُوَقِّتِهَا حَجَبَ بَعْضَهَا عَنْ بَعْضٍ لِيُعْلَمَ أَنْ لَا حِجَابَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ كَانَ رَبّاً إِذْ لَا مَرْبُوبَ وَ إِلَهاً إِذْ لَا مَأْلُوهَ وَ عَالِماً إِذْ لَا مَعْلُومَ وَ سَمِیعاً إِذْ لَا مَسْمُوعَ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۰۱ رواية:۳۴۶ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۵)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۷ 👈باب۲۲ 🌿 🕯شماره ۴۰۲ ♻️ابن قتیبة گوید: من با عیسى شلقان به محضر امام صادق علیه‏السلام رفتیم، حضرت خود آغاز سخن کرد و فرمود: تعجب است از مردمیکه به امیرالمؤمنین علیه‏السلام نسبت مى‏دهند چیزی را که او هرگز به آن لب نگشوده است (میگویند او خداست و قابل پرستش در صورتیکه) آنحضرت در کوفه براى مردم خطبه خواند و فرمود ستایش خدایراست که ستایشش را به بندگان خود الهام فرمود و شناسائى ربوبیتش را سرشت ایشان ساخت، بوسیله خلقش بر وجود خود رهنمون گشت و به حادث بودن مخلوقش بر ازلى بودن خود و بمانند بودن آنها بر بی مانندى خود دلالت کرد، آیات خود را گواه قدرتش گرفت، ذاتش از پذیرش صفات امتناع دارد (زیرا تمام صفات کمال عین ذاتش باشد و محالست که صفت زائدى پذیرد) و دیدنش از بینائیها و در خود گنجانیدنش نسبت به خاطرها محالست، بودش را سرآغازى نیست و دوامش را انجامى نباشد، ابزار درک او را فرا نگیرد و پرده‏ها او را نپوشاند پرده میان او و مخلوقش همان طرز خلقت آنهاست زیرا آنچه لایق بذات مخلوقست نسبت به او ممتنع است و آنچه نسبت به وى ممتنع است مخلوق را سزاوار است (جهل و عجز و فقر و نابودى نسبت به وى محالست و همه اینها براى مخلوق ضرورى و لازمست، این است پرده میان خالق و مخلوق) و نیز به جهت فرق میان سازنده و ساخته شده و میان محدود کننده و محدود شده و میان پروردگار و پروریده، یکتاست نه بمعنى عدد (یک بلکه باین معنى که مرکب نیست و مانند ندارد) آفریننده است نه بمعنى جنبش اعضاء (چنانکه هر سازنده‏ئى اعضائش حرکت کند) بیناست بدون ابزار، شنواست بدون آلت، حاضر است بدون تماس جسمى، باطن است نه به زیر پرده، ظاهر است و بر کنار نه به معنى دورى مسافت، (چنانکه کسی که از ما بر کنار است بین ما و او مسافتى است) ازلیتش جلوگیر تاختن افکار است (توسن فکر هر چه بتازد آغازى برایش نیابد) و همیشگی اش مانع سرکشیهاى خرد، کنه و حقیقت او دیدگان تیزبین را در مانده کرده و وجودش خاطرهاى تندرو را از بن کنده، هر که خدا را توصیف کند محدودش کرده و هر که محدودش کند بشماره‏اش آورده و هر که او را بشماره آورد ازلیتش را باطل کرده و هر که گوید: کجاست نهایتى برایش قائل شده (یعنى ذات او را در مکان محدودى منتهى دانسته) و هر که گوید روى چیست جائى را از او خالى دانسته و هر که گوید: در چیست؟ او را گنجانیده است 💛عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ شَبَابٍ الصَّيْرَفِيِّ وَ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْوَلِیدِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفِ بْنِ عَمِیرَةَ قَالَ حَدَّثَنِی إِسْمَاعِیلُ بْنُ قُتَيْبَةَ قَالَ دَخَلْتُ أَنَا وَ عِیسَى شَلَقَانُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَابْتَدَأَنَا فَقَالَ عَجَباً لِأَقْوَامٍ يَدَّعُونَ عَلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)مَا لَمْ يَتَكَلَّمْ بِهِ قَطُّ خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع النَّاسَ بِالْكُوفَةِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُلْهِمِ عِبَادَهُ حَمْدَهُ وَ فَاطِرِهِمْ عَلَى مَعْرِفَةِ رُبُوبِيَّتِهِ الدَّالِّ عَلَى وُجُودِهِ بِخَلْقِهِ وَ بِحُدُوثِ خَلْقِهِ عَلَى أَزَلِهِ وَ بِاشْتِبَاهِهِمْ عَلَى أَنْ لَا شِبْهَ لَهُ الْمُسْتَشْهِدِ بِ‏آيَاتِهِ عَلَى قُدْرَتِهِ الْمُمْتَنِعَةِ مِنَ الصِّفَاتِ ذَاتُهُ وَ مِنَ الْأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ وَ مِنَ الْأَوْهَامِ الْإِحَاطَةُ بِهِ لَا أَمَدَ لِكَوْنِهِ وَ لَا غَايَةَ لِبَقَائِهِ لَا تَشْمُلُهُ الْمَشَاعِرُ وَ لَا تَحْجُبُهُ الْحُجُبُ وَ الْحِجَابُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ خَلْقُهُ إِيَّاهُمْ لِامْتِنَاعِهِ مِمَّا يُمْكِنُ فِی ذَوَاتِهِمْ وَ لِإِمْكَانٍ مِمَّا يَمْتَنِعُ مِنْهُ وَ لِافْتِرَاقِ الصَّانِعِ مِنَ الْمَصْنُوعِ وَ الْحَادِّ مِنَ الْمَحْدُودِ وَ الرَّبِّ مِنَ الْمَرْبُوبِ الْوَاحِدُ بِلَا تَأْوِیلِ عَدَدٍ وَ الْخَالِقُ لَا بِمَعْنَى حَرَكَةٍ وَ الْبَصِیرُ لَا بِأَدَاةٍ وَ السَّمِیعُ لَا بِتَفْرِیقِ آلَةٍ وَ الشَّاهِدُ لَا بِمُمَاسَّةٍ وَ الْبَاطِنُ لَا بِاجْتِنَانٍ وَ الظَّاهِرُ الْبَائِنُ لَا بِتَرَاخِی مَسَافَةٍ أَزَلُهُ نُهْيَةٌ لِمَجَاوِلِ الْأَفْكَارِ وَ دَوَامُهُ رَدْعٌ لِطَامِحَاتِ الْعُقُولِ قَدْ حَسَرَ كُنْهُهُ نَوَافِذَ الْأَبْصَارِ وَ قَمَعَ وُجُودُهُ جَوَائِلَ الْأَوْهَامِ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ عَدَّهُ فَقَدْ أَبْطَلَ أَزَلَهُ وَ مَنْ قَالَ أَيْنَ فَقَدْ غَيَّاهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ وَ مَنْ قَالَ فِیمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۰۳ رواية:۳۴۷ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۶)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۸ 👈باب۲۲ 🌿 🕯شماره ۴۰۳ ♻️فتح بن عبدالله گوید: به حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام نوشتم و مطلبى راجع بتوحید از او پرسیدم، حضرت بخط خود نوشت، ستایش خداى را است که ستایشش را ببندگانش الهام کرد و همان روایت سهل بن زیاد سابق را تا جمله (((وجودش خاطرهاى تندرو را از بن کنده))) ذکر نموده سپس افزوده است: آغاز اعتقاد بخدا شناسائى اوست و کمال شناسائیش یگانه دانستن او و کمال یگانه دانستنش نفى صفات (زائد پر ذات) از او بواسطه گواهى دادن هر صفتى که آن غیر موصوفست و گواهى هر موصوفى که آن غیر صفت است و بهمراه یکدیگر گواه دوئیت باشند که ازلیت را نشاید (اگر بگوئیم صفات خدا غیر ذاتش و زائد بر آن میباشد قائل به ترکیب و تعدد قدیم و احتیاج آنها به یکدیگر شده‏ایم) هر که خدا را توصیف کند محدودش کرده و هر که محدودش کند معدودش نموده و هر که معدودش نماید ازلیتش را باطل کرده و هر که گوید چگونه است، جویاى وصف او شده و هر که گوید در چیست؟ او را گنجانیده و هر که گوید روى چیست؟ او را نشناخته و هر که گوید کجاست، جائى را از او خالى دانسته و هر که گوید ذات او چیست؟ تعریفش نموده و هر که گوید: تا کى باشد، متناهیش دانسته، عالمست آنگاه که معلومى نبود خالقست زمانیکه مخلوقى نبود (پس همیشه توانائى خلقت دارد) پروردگار است گاهی که پروریده‏ئى نبود، پروردگار ما اینگونه توصیف شود بلکه او بالاتر از توصیف واصفانست. 💛وَ رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ صَالِحِ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ فَتْحِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ مَوْلَى بَنِی هَاشِمٍ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى أَبِی إِبْرَاهِیمَ(ع)أَسْأَلُهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنَ التَّوْحِیدِ فَكَتَبَ إِلَيَّ بِخَطِّهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُلْهِمِ عِبَادَهُ حَمْدَهُ وَ ذَكَرَ مِثْلَ مَا رَوَاهُ سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ إِلَى قَوْلِهِ وَ قَمَعَ وُجُودُهُ جَوَائِلَ الْأَوْهَامِ ثُمَّ زَادَ فِیهِ أَوَّلُ الدِّيَانَةِ بِهِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ تَوْحِیدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِیدِهِ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ بِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ الْمَوْصُوفِ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ وَ شَهَادَتِهِمَا جَمِیعاً بِالتَّثْنِيَةِ الْمُمْتَنِعِ مِنْهُ الْأَزَلُ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ عَدَّهُ فَقَدْ أَبْطَلَ أَزَلَهُ وَ مَنْ قَالَ كَيْفَ فَقَدِ اسْتَوْصَفَهُ وَ مَنْ قَالَ فِیمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ قَالَ‏ أَيْنَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ وَ مَنْ قَالَ مَا هُوَ فَقَدْ نَعَتَهُ وَ مَنْ قَالَ إِلَامَ فَقَدْ غَايَاهُ عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ وَ كَذَلِكَ يُوصَفُ رَبُّنَا وَ فَوْقَ مَا يَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۰۵ رواية:۳۴۸ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۷)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۹ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.الف 🕯شماره ۴۰۴ 💥حارث اعور گوید روزى بعد از عصر امیرالمؤمنین خطبه‏اى خواند که مردم را از خوشستائى و بزرگداشتن خداى جل جلاله را خوش آمد ابواسحاق گوید به حارث گفتم آن سخنرانی را حفظ کرده‏اى؟ گفت آنرا نوشته‏ام، سپس از نوشته خود براى ما املا کرد که:سپاس از آن خدائیکه مرگ ندارد و عجائبش پایان نیاید زیرا او هر روز در کار جداگانه‏ایست و آن ایجاد چیز تازه ایست که سابقه نداشته است، (لعنت خدا بر یهود که گفتند دست خدا بسته است) خدائیکه نزائیده تا در عزت شریک داشته باشد و زائیده نشده تا بمیرد و ارث گذارد (به حدیث 241 رجوع شود) دستخوش اوهام مردم نگردد تا بصورت دور نمائى اندازه‏گیری اش نمایند و بینائیها درکش نکند تا پس از باز گرفتن نظر از وى دگرگون شود (باینکه در برابر دیده نباشد) (تا پس از باز گرفتن خیالى بیش نباشد) خدائیکه براى اولیتش نهایتى نیست (که از آنجا شروع شود) و براى آخریتش حد و انجامى نیست، (که به آنجا پایان یابد) خدائیکه وقتى بر او سبقت نداشته و زمانى از او جلوتر نبوده و دستخوش افزونى و کاهش نگردد و کجا و چرا درباره‏اش گفته نشود مکانى ندارد، خدائیکه علمش در باطن امور پنهان نفوذ دارد (حقیقت ذاتش از امور پنهانى پنهانتر است) و بسبب نشانه‏هاى تدبیریکه در خلقش دیده میشود در خردها آشکار است... ⬅️عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ وَ غَيْرِهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ رَجُلٍ سَمَّاهُ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ السَّبِیعِيِّ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)خُطْبَةً بَعْدَ الْعَصْرِ فَعَجِبَ النَّاسُ مِنْ حُسْنِ صِفَتِهِ وَ مَا ذَكَرَهُ مِنْ تَعْظِیمِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ فَقُلْتُ لِلْحَارِثِ أَ وَ مَا حَفِظْتَهَا قَالَ قَدْ كَتَبْتُهَا فَأَمْلَاهَا عَلَيْنَا مِنْ كِتَابِهِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا يَمُوتُ وَ لَا تَنْقَضِی عَجَائِبُهُ لِأَنَّهُ كُلَّ يَوْمٍ فِی شَأْنٍ مِنْ إِحْدَاثِ بَدِیعٍ لَمْ يَكُنِ الَّذِی لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَکاً وَ لَمْ يُولَدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِکاً وَ لَمْ تَقَعْ عَلَيْهِ الْأَوْهَامُ فَتُقَدِّرَهُ شَبَحاً مَاثِلًا وَ لَمْ تُدْرِكْهُ الْأَبْصَارُ فَيَكُونَ بَعْدَ انْتِقَالِهَا حَائِلًا الَّذِی لَيْسَتْ فِی أَوَّلِيَّتِهِ نِهَايَةٌ وَ لَا لآِخِرِيَّتِهِ حَدٌّ وَ لَا غَايَةٌ الَّذِی لَمْ يَسْبِقْهُ وَقْتٌ وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ زَمَانٌ وَ لَا يَتَعَاوَرُهُ زِيَادَةٌ وَ لَا نُقْصَانٌ وَ لَا يُوصَفُ بِأَيْنٍ وَ لَا بِمَ وَ لَا مَكَانٍ الَّذِی بَطَنَ مِنْ خَفِيَّاتِ الْأُمُورِ وَ ظَهَرَ فِی الْعُقُولِ بِمَا يُرَى فِی خَلْقِهِ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۰۷ رواية:۳۴۹ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۸)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۹ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.ب 🕯شماره ۴۰۵ 💥حارث اعور گوید روزى بعد از عصر امیرالمؤمنین خطبه‏اى خواند که مردم را از خوشستائى و بزرگداشتن خداى جل جلاله را خوش آمد ابواسحاق گوید بحارث گفتم آن سخنرانی را حفظ کرده‏اى؟ گفت آنرا نوشته‏ام، سپس از نوشته خود براى ما املا کرد که:...خدائیکه او را از پیغمبران پرسیدند ایشان به اندازه و جزء توصیفش نکردند بلکه او را به افعالش سودمند و به آیاتش نشان دادند، خردهاى مردم متفکر توانائى انکارش ندارند، زیرا کسی که آسمانها و زمین و درونى‏هاى آن و فضا و آفرینش او و او صانع آنهاست، قدرتش انکار ناپذیر است، خدائیکه از خلق بدور است و از این رو چیزى مانندش نیست، خدائى که مخلوقش را براى پرستش آفرید و به وسیله ابزارى که به ایشان داد آنها را بر اطاعتش توانا کرد و به سبب حجتها (که عقل خود مردم و پیمبران و ائمه باشند) عذر را از ایشان برداشت، پس آنکه هلاک شد با وجود حجت هلاک شد و آنکه نجات یافت با منت و لطف خدا بود، از آغاز تا بازگشت تفضل از آن خداست... ⬅️عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ وَ غَيْرِهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ رَجُلٍ سَمَّاهُ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ السَّبِیعِيِّ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)خُطْبَةً بَعْدَ الْعَصْرِ فَعَجِبَ النَّاسُ مِنْ حُسْنِ صِفَتِهِ وَ مَا ذَكَرَهُ مِنْ تَعْظِیمِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ فَقُلْتُ لِلْحَارِثِ أَ وَ مَا حَفِظْتَهَا قَالَ قَدْ كَتَبْتُهَا فَأَمْلَاهَا عَلَيْنَا مِنْ كِتَابِهِ...مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِیرِ الَّذِی سُئِلَتِ الْأَنْبِيَاءُ عَنْهُ فَلَمْ تَصِفْهُ بِحَدٍّ وَ لَا بِبَعْضٍ بَلْ وَصَفَتْهُ بِفِعَالِهِ وَ دَلَّتْ عَلَيْهِ بِ‏آيَاتِهِ لَا تَسْتَطِیعُ عُقُولُ الْمُتَفَكِّرِینَ جَحْدَهُ لِأَنَّ مَنْ كَانَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ فِطْرَتَهُ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ وَ هُوَ الصَّانِعُ لَهُنَّ فَلَا مَدْفَعَ لِقُدْرَتِهِ الَّذِی نَأَى مِنَ الْخَلْقِ فَلَا شَيْ‏ءَ كَمِثْلِهِ الَّذِی خَلَقَ خَلْقَهُ لِعِبَادَتِهِ وَ أَقْدَرَهُمْ عَلَى طَاعَتِهِ بِمَا جَعَلَ فِیهِمْ وَ قَطَعَ عُذْرَهُمْ بِالْحُجَجِ فَعَنْ بَيِّنَةٍ هَلَكَ مَنْ هَلَكَ وَ بِمَنِّهِ نَجَا مَنْ نَجَا وَ لِلَّهِ الْفَضْلُ مُبْدِئاً وَ مُعِیداً... 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۰۹ رواية:۳۴۹ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۶۷۹)) 🔰(۵۸) 📚 📕،حدیث۱۳۹ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.ج 🕯شماره ۴۰۶ 💥حارث اعور گوید روزى بعد از عصر امیرالمؤمنین خطبه‏اى خواند که مردم را از خوشستائى و بزرگداشتن خداى جل جلاله را خوش آمد ابواسحاق گوید به حارث گفتم آن سخنرانی را حفظ کرده‏اى؟ گفت آنرا نوشته‏ام، سپس از نوشته خود براى ما املا کرد که:...سپس خدا که ستایش از آن او است ستایش را براى خود آغاز کرد و امر دنیا و مکانت آخر ت را با ستایش خویش پایان داد و (در کتابش سوره زمرآیه۷۵ ) فرمود: میان آنها به درستى داورى شد و گفته شد: ستایش از آن خداى پروردگار جهانیان است.ستایش خداى را که لباس کبریائى در بر کرده بى‏آنکه مجسم باشد و رداى شکوه پوشیده بى‏آنکه مثل باشد و بدون نابودى بر عرش مسلط گشته، بر مخلوقش فراز گرفته بدون دورى از ایشان و بدون تماس با ایشان، براى او حدى نیست که به آن حد پایان یابد و مانندى ندارد تا به مانندش شناخته شود، جز او هر که جبارى کند خوار است و جز او هر که گردن فرازى نماید خرد و ناچیز است، همه چیز در برابر عظمتش فروتنى کرده و در دربار سلطنت و عزتش رام و زبون گشته، حرکت چشمها از درکش وامانده و اوهام مخلوق از رسیدن به صفتش کوتاه شده، او آغاز است و پیش از همه چیز و پیش از او چیزى نیست و آخر است و بعد از همه چیز و پس از او چیزى نیست با قهر و سلطه خود بر همه چیز غلبه جسته و همه جا را بدون انتقال بسوى آن دیده و حاضر شده، هیچ لامسه‏اى او را نسوده و هیچ حسى درکش ننموده، اوست که در آسمان معبود است و در زمین معبود و او فرزانه و داناست، از میان آنچه دورنمائى مى‏کرد (قابلیت آفرینش داشت) آنچه را که اراده فرمود بیافریند بدون نقشه و نمونه قبلى محکم و متقن آفرید بى‏آنکه در آفرینش آن خستگى عارضش شود، آنچه را اراده کرد آغاز باشد اول آفرید و آنچه را خواست از دو ثقل هستى که جن و انس باشند چنانکه خواست ایجاد کرد تا ربوبیتش بشناسد و اطاعتش در میان آنها جایگزین گردد. او را به بالاترین درجه ستایش بر تمام نعمتش می ستائیم و براى اصلاح امور خود از او راهنمائى میجوئیم و از کردارهاى زشت خود به او پناه میبریم و نسبت به گناهانی که از ما سر زده از او آمرزش می طلبیم...
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۷۰۱)) 🔰(۵۹) 📚 📕،حدیث۱۳۹ 👈باب۲۲ 🌿 💠قسمت.د 🕯شماره ۴۰۷ 💥حارث اعور گوید روزى بعد از عصر امیرالمؤمنین خطبه‏اى خواند که مردم را از خوشستائى و بزرگداشتن خداى جل جلاله را خوش آمد ابواسحاق گوید بحارث گفتم آن سخنرانی را حفظ کرده‏اى؟ گفت آنرا نوشته‏ام، سپس از نوشته خود براى ما املا کرد که:...و گواهى دهیم که شایان پرستشى جز خدا نیست و محمد بنده و فرستاده اوست، او را بدرستى برانگیخت تا نشانش دهد و به سویش رهنما باشد، خدا به برکت آنحضرت از گمراهى براهمان آورد و از نادانى نجاتمان بخشید، هر که اطاعت خدا و رسولش کند به کامیابى بزرگى رسد و ثواب نیکى دریابد و هر که نافرمانى خدا و رسولش کند زیان آشکارى برد و سزاوار عذابى دردناک گردد. در انجام وظیفه خود که شنیدن و فرمانبردن و خیر خواهى مخلصانه و حسن مساعدت است جداً بکوشید و با جدا نشدن از راه راست و بر کنارى از کارهاى زشت خود را یارى کنید، حق را میان خود بگردانید و نزد من با آن یکدیگر را کمک دهید، دست ستمگر نادان را ببندید به کار نیک دستور دهید و از کار زشت جلوگیرى کنید، اهل فضل را قدر شناسید، خدا ما و شما را به راه هدایت نگه دارد و بر جاده تقوى پابرجایمان دارد، براى خود و شما از خدا آمرزش مى‏طلبیم. ⬅️عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ وَ غَيْرِهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ رَجُلٍ سَمَّاهُ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ السَّبِیعِيِّ عَنِ الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ خَطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع)خُطْبَةً بَعْدَ الْعَصْرِ فَعَجِبَ النَّاسُ مِنْ حُسْنِ صِفَتِهِ وَ مَا ذَكَرَهُ مِنْ تَعْظِیمِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ فَقُلْتُ لِلْحَارِثِ أَ وَ مَا حَفِظْتَهَا قَالَ قَدْ كَتَبْتُهَا فَأَمْلَاهَا عَلَيْنَا مِنْ كِتَابِهِ...وَ نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ بَعَثَهُ بِالْحَقِّ نَبِيّاً دَالًّا عَلَيْهِ وَ هَادِیاً إِلَيْهِ فَهَدَى بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ اسْتَنْقَذَنَا بِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِیماً وَ نَالَ ثَوَاباً جَزِیلًا وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِیناً وَ اسْتَحَقَّ عَذَاباً أَلِیماً فَأَنْجِعُوا بِمَا يَحِقُّ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ وَ إِخْلَاصِ النَّصِیحَةِ وَ حُسْنِ الْمُؤَازَرَةِ وَ أَعِینُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ بِلُزُومِ الطَّرِیقَةِ الْمُسْتَقِیمَةِ وَ هَجْرِ الْأُمُورِ الْمَكْرُوهَةِ وَ تَعَاطَوُا الْحَقَّ بَيْنَكُمْ وَ تَعَاوَنُوا بِهِ دُونِی وَ خُذُوا عَلَى يَدِ الظَّالِمِ السَّفِیهِ وَ مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اعْرِفُوا لِذَوِی الْفَضْلِ فَضْلَهُمْ عَصَمَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ بِالْهُدَى وَ ثَبَّتَنَا وَ إِيَّاكُمْ عَلَى التَّقْوَى وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَكُمْ‏ 📚اصول كافي جلد۱ صفحه:۴۱۱ رواية:۳۴۹ 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯