eitaa logo
نجمه
66 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
248 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حدس بزن این دست و انگشت کیه؟ به خاطر خون شهدا نشر دهید 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
. 🟢 بلوغ سیاسی با انتخابات شهید مطهری : 🔷 یک ملت زمانی به بلوغ می رسد که انتخاب کند ، حتی اگر غلط هم انتخاب کند ، باز هم بهتر از انتخاب نکردن است . در غیر این صورت آن ملت ، هیچگاه به بلوغ نمی رسد و همیشه در معرض سقوط است . 🌹شهید رحمه‌الله علیه 📚 مجموعه آثار شهید مطهری ، ج ۲۴ ، ص ۳۹۱ پایگاه مطهره حوزه شهید باهنر
💠 دانش در اول روز 🔸 پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر کس صبح زود در طلب دانش برود، فرشتگان بر او سایه مى افکنند و در زندگى اش برکت مى یابد و از روزى اش کاسته نمى شود. 📚 بحارالأنوار/ج١/ص١٨4/ح١٠١ 🔸 و نیز فرمود: صبحگاهان در پىِ دانش بروید؛ چرا که رفتن در آغاز روز، مایه برکت و پیروزى است. 📚 منیه المرید/ص266
بسم رب المهدی به نیت سلامتی فرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب را قرائت میکنیم روایت دلدادگی قسمت۱۱۶🎬: ننه صغری سر از سجده برداشت و ناباورانه چشمان درشت و زیبای فرنگیس را که خیره به تیرهای چوبی سقف بود نگاه کرد و ذوق زنان ، جلوتر خزید و نزدیک فرنگیس نشست با دستانش قرص صورت او را به طرف خود گردانید و همانطور که صورتش را بوسه باران می کرد گفت: الهی قربون این رخسار قشنگت بشم مادر ، چی میگی عزیز دلم؟! فرنگیس با نگاهی غریب چهره پیرزن را نگاه انداخت و گفت :من...من کجا هستم؟شما...شما...کیستید؟ اصلا من کیستم؟! ننه صغری لیوانی که تا نیمه شربت داشت را به لبان فرنگیس نزدیک کرد و گفت : منم مادر، ننه صغری نمی شناسی؟ اینجا هم خانهٔ خودمان است، تو هم دختر خودم جمیله هستی... فرنگیس که انگار گیج بود ، خیره به چهره پیرزن شد و گفت : من...من چیزی را به یاد نمی آورم...چه اتفاقی افتاده؟! ننه صغری که ذوق زده بود ، بوسه ای دیگر از گونهٔ فرنگیس که حالا در اثر گرمای اتاق ،گل انداخته بود، گرفت و گفت : حق داری مادری به یاد نیاوری...اما من خوب می دانم که دخترم هستی ،خودم از رودخانه گرفتمت ، تو از چنگ از ما بهتران گریختی ، نگاه به سر و دستت کن ، چقدر زر و زیور به پات ریختند ، حکمن می خواستند پیش خودشان ،ماندگارت کنن ، اما تو ...تو ...ما را فراموش نکردی و بالاخره خودت را به ما رساندی‌... فرنگیس که احساس دردی شدید در سرش می کرد و هر چه به مغزش فشار می آورد هیچ چیز از گذشته اش را به خاطر نداشت ، دستانش را به سمت سرش برد و گفت : درد...درد دارم‌.. ننه صغری هراسان از جا برخواست و گفت : الهی قربان این سخن گفتن شیرینت بشم ، الان میرم برات جوشونده درست می کنم و با این حرف از جا برخواست و به سمت درب رفت تا از اتاق کناری داروهای گیاهی را بیاورد و خبر به هوش آمدن دخترش را به همه بدهد و فرنگیس را در دنیایی مبهم ،تنها گذاشت... ادامه دارد‌.... 📝به قلم :ط_حسینی روایت دلدادگی قسمت ۱۱۷🎬: ننه صغری بیرون رفت و متوجه صف همسایه ها شد که هر کدام قابلمه و دبه به دست در انتظار گرفتن سهمشان از آبگوشت نذری بودند. ننه صغری که دوست داشت اول درد دختر نو رسیده اش را درمان کند ، نگاهی به جمع انداخت و بدون اینکه حرفی بزند به سمت انباری کنار اتاق رفت ، فانوس کنار درب را برداشت و وارد اتاق تاریک شد و یک راست به سمت مفرشو دوایی اش رفت ، مفرشو را برداشت و وسط اتاق نشست و بند آن را کشید ، درب مفرشو باز شد و کیسه های کوچکی که هر کدام دارویی در آن بود به بیرون ریختند. ننه صغری یکی یکی آنها را نگاه کرد و گاهی یکی را می بویید و بالاخره دو کیسه را انتخاب کرد و با گفتن یک یاعلی از جا برخواست. بیرون آمد و درب را بست ،هیچ‌کس حواسش پی او نبود ، انگار اهالی روستا موضوعی مهم تر پیدا کرده بودند که حواسشان را پی آن معطوف نمایند و‌چه موضوعی بهتر از نذری خوشمزه... ننه صغری وارد اتاق شد، کتری سیاه و پر از آب را از روی اجاقی که با هیزم روشن بود بر داشت ، مقداری از داروها را داخل کتری ریخت و دوباره روی اجاق گذاشت. فرنگیس که بی صدا ، حرکات ننه صغری را می پایید ،با خود گفت : براستی تو کیستی؟ من کی هستم؟ اینجا چه می کنم؟ ننه صغری که متوجه نگاه خیره فرنگیس شد، کاسه ی سفالی روی طاقچهٔ دود زدهٔ اتاق را برداشت و همانطور که به فرنگیس لبخند میزد گفت : بزار از آبگوشت نذری برات بیارم یه کم بخوری و جون بگیری و با زدن این حرف درب را باز کرد و با صدای بلند گفت : هااای عبدالله هااای...بیا یه کاسه آبگوشت بیار ، دخترکم به هوش آمده... ادامه دارد... 📝به قلم :ط_حسینی
من در انتخابات شرکت می کنم چون اقتدار،صلابت و استقلال کشورم را دوست دارم.برای این استقلال ،خونهای زیادی ریخته شده است. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
https://DigiPostal.ir/cupzznm حکم ماموریت ابلاغ شد. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
13941019_14229_128k.mp3
2.78M
🔹مجلس خبرگان هم خیلی مهم است. مجلس خبرگان، بظاهر،اگر به چشم ظاهری نگاه کنیم، هر سالی دو مرتبه می‌آیند دور هم جمع می‌شوند، می‌نشینند بحث‌های سیاسی و غیرسیاسی می‌کنند و بعد هم متفرّق می‌شوند؛ نباید به این چشم نگاه کرد به مجلس خبرگان. ▪بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۹۴/۱۰/۱۹ ‌🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 نشست متمرکز عملیات تبیینی ثامن ۳۸ 🍃🌹🍃 ✅ موضوع: رابطه انقلاب اسلامی با ظهور امام زمان(عج) و نقش در آن 🎙سخنران: دکتر سیدجلال حسینی- معاون سیاسی سازمان بسیج مستضعفین ⏰ زمان: دوشنبه- ۷ اسفندماه- ساعت ۲۱ ❌ لینک ورود به نشست http://rubika.ir/meyar_pb | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
داوطلبان انتخابات تا ساعت ۸ صبح فردا برای انصراف فرصت دارند 🔹براساس قانون داوطلبان انتخابات مجلس که قصد انصراف از حضور در انتخابات را دارند باید حداکثر تا ۷۲ ساعت قبل از رای‌گیری، به فرمانداری‌ها یا وزارت کشور مراجعه کنند. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا