eitaa logo
(پندواندرز لبخندوترفند)
242 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
659 ویدیو
1 فایل
💛اگر زشتی کند دنیا بیا تا مهربان باشیم... 💛اگر پستی کند با ما بیا تا مهربان باشیم... 🌱💮🌱💮🌱💮🌱💮🌱💮🌱💮🌱💮 بگذار بگویند و بگویند و بگویند بگذار ببرند و بدوزند و بپوشند تو بخند ،گوش بده،خیره بمان،هیچ مگو ! 🌱💮🌱💮🌱💮🌱💮 نظروپیشنهادات:
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹لطفا رستم نمیرد...🌹🌹🌹 https://eitaa.com/pnd402 چند روزی بود حکیم ابولقاسم فردوسی اندوهگین بنظر می رسید، این حال او را قبل از همه همسرِ همدل و غمخوارش احساس می کرد ولی هرگز به خود اجازه نمی داد درباره حالات حکیم کنجکاوی کند اما چون اندوه استاد روزهای دیگر هم ادامه یافت دل به دریا زد و پرسید ‏ابولقاسم تورا چه پیش آمده که اینچنان اندوهگینی؟ هرگز تورا چنین ندیده بودم، حتی زمان مرگ پسرمان قاسم... حکیم نگاه اندوهباری به همسرش انداخت اما چیزی نگفت، ساعتی که گذشت بهتر دانست برای اندوهش شریکی پیدا کند، گفت: تصمیم گرفته ام به زندگانی رستم خاتمه دهم! بانو بی اختیار ‏فریاد کشید، چرا؟ تو که همیشه میگفتی ایران‌زمین دشمنان فراوان دارد و رستم باید کارهای بسیار بزرگی برای وطنش انجام دهد؟! فردوسی همچنان ساکت بودو بانو بیش از آن پرسش نکرد و پیش خود گفت هر وقت لازم باشد خودش همه چیز را خواهد گفت ‏غم جانکاه بی آنکه کم شود به جان بانو افتاد اشک از چشمانش سرازیر شد فردوسی قبل از همه اشعار ‎شاهنامه را برای همسرش می خواند و او با همه قهرمانان بزرگ آن کتاب آشنا بود... رستم، اسفندیار، بیژن، منیژه، سیاوش، ایرج، تور و حتی اشکبوس و گرسیوز و ... به این سبب با آنکه حکیم ‏گفته بود این راز را با کسی در میان نگذارد چند روز بعد همه مردم شهرک پاژ و شهر طوس از آن اگاه شدند و هنوز یک هفته سپری نشده بود که عده ای از جوانان ایراندوست طوس به خانه استاد رفتند آنها ماهی یک یا دوبار در خانه حکیم جمع می شدند و استاد آخرین سروده های خود را می خواند ‏و همگی با شور و اشتیاق درباره پهلوانان و حوادث شاهنامه بحث و گفتگو می کردند اینبار اما جوانان اندوهگین و ساکت نشستند مرگ رستم چیزی نبود که بتوان از آن آسان گذشت ، سرانجام یکی از آنها اجازه صحبت خواست: استاد شنیده ایم قصد دارید جهان پهلوان رستم نامدار را از صحنه روزگار محو کنید‏اما نتوانست کلامش را تمام کند، بغض گلویش را می فشرد استاد که از آغاز با دیدن چهره جوانان به همه چیز پی برده بود گفت: برای اینکه فکر می کنم زمانش فرا رسیده است، جوانان التماس کردند نه استاد... رستم را نکشید، هنوز کارهای بسیار مانده که او باید برای ایران انجام بدهد ‏این را خودتان گفتید و بارها تکرار کرده اید --آن روز آنطور فکر می کردم اما امروز به این نتیجه رسیده ام که بهتر است رستم هر چه زودتر جهان ما را ترک کند. جوانان روا ندانستند با استاد بحث کنند مغموم و دلشکسته خانه را ترک کردند. ‏دو سه هفته بیشتر از این دیدار نگذشته بود که چند تن از بزرگان خراسان از فردوسی رخصت دیدار خواستند. پرسیدند: این روزها خبری خراسانیان را سخت اندوهگین کرده و اگر به تمام ایرانزمین برسد همه ی مردم را عزادار خواهد کرد آیا راست است که می خواهید به زندگی جهان پهلوان رستم زابلی ‏پایان دهید؟ فردوسی با صدایی که گویی سنگینی غم هفت آسمان بر آن فشار می آورد گفت: درست میگوئید مدتی است که به این نتیجه رسیده ام زمان مرگ رستم فرا رسیده است. چند ساعتی مجلس ادامه داشت از یک سو تمنا و سوی دیگر امتناع... بزرگان خراسان که می دانستند استاد در سالهای ‏پایانی عمر دچار نابسامانی در کار معیشت شده با این اندیشه که استاد می خواهد کتاب بزرگش را زودتر تمام کند و با اهدای آن به پادشاه صله بگیرد پیشنهاد بذل مال کردند اما فردوسی نپذیرفت. مدتی گذشت از مرگ رستم خبری نشد بسیاری از مردم امیدوار شدند ‏روزی فردوسی از اتاق رزم بیرون آمد اتاقی آراسته به سلاح های جنگی که فردوسی اشعارش را در آنجا می سرود. بانو بعد از مدتی دراز در چهره استاد آثاری از آرامش مشاهده کرد و می دانست حکیم در همه این مدت در اندیشه سرنوشت رستم است. پرسید چه شد؟ رستم در چه حال است؟ ‏فردوسی آرام و شمرده پاسخ داد رستم کشته شد. --به دست پهلوانی دلاور تر از خودش ؟ + نه، به دست یک بد اندیش زبون و حیله گر به دست برادر ناتنی اش شغاد، درون چاهی پر از نیزه و شمشیر... - و رخش رستم اسب وفادارش؟ + او هم در کنار تهمتن جان سپرد ‏و برای اینکه بانو آرامش پیدا کند افزود: اما رستم در آخرین لحظات زندگی، شغادِ بد نهاد را با تیری که به سویش رها کرد به درخت دوخت بانو آهی کشید و برای "نخستین بار اعتراض کرد و گفت: نمی شد رستم کشته نشود؟ آخر او ۶۰۰سال زیسته بود و می توانست سالهای دراز دیگر زنده بماند ‏فردوسی می دانست در وجود همسرش چه می گذرد، تصمیم گرفت راز مرگ رستم را فاش کند: ‏من پیر شده ام و پایان عمرم نزدیک است بیم آن دارم بعد از من سرنوشت رستم به دست شاعرانی درمانده یا چاپلوس بیافتد و آنها به طمع صله او را به خدمت فرمانروایان ظالم و ستمکار در آورند از این رو رستم را کشتم ✍دکتر علی بهزادی               🍃دعوت هستید👈 ✨ پندواندرز  وترفند و لبخند✨👇 🌹 https://eitaa.com/pnd402 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🍃https://eitaa.com/pnd402 هرگز این دو دسته از آدم‌ها رو از زندگیت حذف نکن: 1- اون آدمی که گذشته‌ات رو می‌پذیره و همچنان با تموم قلبش تو رو دوست داره. 2- اون آدمی که تموم تلاشش رو می‌کنه تا تو رو خوشحال نگه داره.               🍃دعوت هستید👈 ✨ پندواندرز  وترفند و لبخند✨👇 🌹 https://eitaa.com/pnd402 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹ضرب المثل گدا به گدا رحمت به خدا https://eitaa.com/pnd402 می گویند شخصی از راهی می گذشت دید دو نفر گدا بر سر یک کوچه جلو دروازه خانه ای با یکدیگر گفتگو دارندو نزدیک است بینشان دعوا شود . آن شخص نزدیک شد و از یکی از آنها سئوال کرد : (( چرا با یکدیگر مشاجره و بگو و مگومی کنید ؟ )) یکی از گداها جواب داد : (( چون من اول می خواستم بروم در این خانه گدایی کنم ، این گدا جلو مرا گرفته و می گوید من اول باید بروم . بگو مگو ما برای همین است . )) آن شخص تا این حرف از دهن گدا شنید سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به دو نفر گدا اشاره کرد و گفت : (( گدا به گدا ، رحمت به خدا )) 🔻یعنی گدا راضی نیست گدای دیگر از کیسه مردم روزی بخورد ، پس صد رحمت به خدا که به هر دوی آنها رزق می رساند               🍃دعوت هستید👈 ✨ پندواندرز  وترفند و لبخند✨👇 🌹 https://eitaa.com/pnd402 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
" جبر الله قلوبا لایعلم بکسرها سواه " ‏خدا بند بزند دل‌هایی را که هیچ کس جز خودش از شکسته بودنشان خبر ندارد. 🔜               🍃دعوت هستید👈 ✨ پندواندرز  وترفند و لبخند✨👇 🌹 https://eitaa.com/pnd402 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرق خنده با گریه این است که..... خنده روی تو را می گشاید و گریه، دلت را.... بهترین جفت در جهان خنده و گریه است ! آنها هیچگاه همدیگر را همزمان ملاقات نمیکنند...! ولی اگر آن دو یکدیگر را ملاقات کنند آن لحظه ...... بهترین لحظه زندگی شماست👍 چه دعایی کنمت بهتر از این.... گریه ات از سر شوق خنده ات از ته دل               🍃دعوت هستید👈 ✨ پندواندرز  وترفند و لبخند✨👇 🌹 https://eitaa.com/pnd402 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها، آب‌های آرام هستند ڪه چهره‌ها را بدون انحراف و درست نشان می‌دهند بنابراین؛ تنها ذهن‌های آرام می‌توانند درڪ‌ شایسته و‌ درستی از زندگی داشته‌ باشند.               🍃دعوت هستید👈 ✨ پندواندرز  وترفند و لبخند✨👇 🌹 https://eitaa.com/pnd402 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹