مارپیچ خون 06.mp3
8.58M
مارپیچ خون - قسمت ششم
خانواده عباس، مثل خانواده ما، وضعیت مالی خوبی نداشتند. یکی از خواهراشم به خاطر مشکل قلبی باید عمل میشد، اما چندان پولی تو دست و بال نداشتن. اینا رو میچیدم کنار هم، اما آخرش میزدم تو دهن خودم و همه اون عملیاتها و بیکلهبازیای عباس میاومد تو ذهنم و خجالت میکشیدم. عباس و همکاری با منافقین؟ غیرممکنه.
⛔️ +۱۷
نویسنده: یاشار عبدالحسینزاده
گوینده: احمد هاشمی
🎙@PodCast_57hertz
مارپیچ خون 07.mp3
11.48M
مارپیچ خون - قسمت هفتم
لیلا برعکس بقیه روزا که حسابی وقتی به من میرسید سرزبون داشت، انگار چیزیش شده بود و صدا ازش درنمیاومد. با کلی اصرار و ناز خریدن، بالاخره خانوم زبون باز کرد و گفت: «اصغر، یه چیزی هست نمیدونم بهت بگم یا نه ... ولی اگه نگم، میترسم بعداً که بفهمی خیلی ناراحت بشی. میدونی که دوست ندارم آب تو دلت تکون بخوره.»
⛔️ +۱۷
نویسنده: یاشار عبدالحسینزاده
گوینده: احمد هاشمی
🎙@PodCast_57hertz
⚠️ عاقد همینطور که داشت خطبه رو میخوند، لابهلای جمعیت، چشمم خورد به یه آدم با شلوار شیشجیب، با کاپشن خلبانی و یه کلاه مشکی که تا ابروها کشیده بود پایین. چقدر شبیه عباس بود. چشمام زوم شد رو صورت و هیکلش.
⏰ انتشار آخرین قسمت، امشب ۲۸ اسفند، ساعت ۲۱
🎙@PodCast_57hertz
4_6034866566313545781.mp3
8.78M
⚠️ مارپیچ خون - قسمت پایانی
عاقد همینطور که داشت خطبه رو میخوند، لابهلای جمعیت، چشمم خورد به یه آدم با شلوار شیشجیب، با کاپشن خلبانی و یه کلاه مشکی که تا ابروها کشیده بود پایین. چقدر شبیه عباس بود. چشمام زوم شد رو صورت و هیکلش.
⛔️ +۱۷
نویسنده: یاشار عبدالحسینزاده
گوینده: احمد هاشمی
🎙@PodCast_57hertz
4_5807570789565732723.mp3
19.3M
🎧 پیر روضهخوان
🔻 هر سال محرم، شب حضرت علیاکبر علیهالسلام که میرسد، یاد تو میافتم شیخ. یاد تو که در ۴۰ سال زندگی با «بانو خانم» بچهات نشد اما طوری روضه علیاکبر میخواندی که انگار هفت جوانت را کفن کردهای.
🔻 پ.ن: اگر هر جایی با این صدا دلتان به یاد مصیبت آلالله لرزید؛ فاتحهای هم نثار روح خادمالحسین؛ شیخ علیمراد کنید که فاتحه خوانی نداشت.
نویسنده: نگین روزبهانی
گویندگان: شیرین سپهراد و مهدی طهماسبی
🎙@PodCast_57hertz
4_5809744618543125501.mp3
19.78M
🎧 عصر روز نهم…
سرزمین نینوا در محرم سال ۶۱ هجری حادثهها به چشم خود دید...
شاهد جوانمردیها و نامردیهای بسیاری بود...
دیار حزن و حماسه در سینه خود گنجینهای دارد سرشار از لحظات کامیابی فرزند آدم و از فرش به عرش رسیدنش...
و پر است از روایتهای هولناک از سقوط ناگهانی بشر از بلندای آسمان آن هم به بهایی ناچیز...
اما در این گنجینه حکایت شکوهمندی از نهمین روز محرم ثبت شده که سراسر تصویر زیبایی از وفاداری و ادب است!
برای شنیدن این روایت چشمانتان را ببندید و راهی ارض کربلا شوید....
هرکه دارد هوس کربوبلا بسمالله...
نویسنده: فاطمه ذاکری
گوینده: داود حیدری
🎙@PodCast_57hertz
⚫️ صدای ضربه دوازدهم!
روایت آنچه بر سیدالشهدا علیهالسلام در روز عاشورا گذشت از زبان بادی سرگردان در صحرای کربلا
🎙@PodCast_57hertz
4_5814367455052567849.mp3
31.03M
⚫️ صدای ضربه دوازدهم!
▪️کران تا کران لشکری قرمزپوش که سرنیزههایشان مثل آینه بعد از برخورد با آفتاب چشمک میزدند در صحرا پهن شده بودند. همه لشکر مثل کعبه در اطراف یک نفر گرد آمده بودند. خودم را به مرکز جمعیت رساندم تا ببینم ماجرا از چه قرار است. از پشت مردی را دیدم سوار بر اسب که به پهلوی سمت راست خم شده و در حال افتادن است. وسط کمرش حفره خونآلودی ایجاد شده بود ...
▪️روایت آنچه بر سیدالشهدا علیهالسلام در روز عاشورا گذشت از زبان بادی سرگردان در صحرای کربلا
نویسنده: یاشار عبدالحسینزاده
گوینده: داود حیدری
🎙@PodCast_57hertz
4_5818774645549045578.mp3
14.03M
🎧 تنها میان روضهها…
داشتم فکر میکردم دیروز همین موقع کجا بودم والان کجا دارم قدم میزنم! مثل شبگردها و خوابزدهها در خیالات خودم بودم و سرخوش! یک لحظه هم چشم از گنبد نمیخواستم بردارم! همین هم کار دستم داد! یکهو با یک فشار عجیب لبخند از سرِ شوقِ روی لبهایم خشکید…
نویسنده: عطیه ذاکری
گوینده: فضهسادات حسینی
🎙@PodCast_57hertz
4_5881846815816422564.mp3
11.64M
🎧 عزیزخانوم!
دیگر همه باور کردند که دایی محمد آمدنی نیست، برایش اشک ریختند و رفتند سراغ زندگیشان… فقط عزیز خانوم همچنان منتظر بود …
یک قصه برای تمام مادرانی که هرگز دست از انتظار نکشیدند…
نویسنده: نگین روزبهانی
گوینده: فضهالسادات حسینی
🎙@PodCast_57hertz
«سوگنامه چوبی»
در این پادکست روایتی عمیق و دردآور میشنوید؛ روایتی از غمها و مظلومیتی که تلخی روزهای سخت شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها را بازگو میکند. قصهای از زبان شاهدی خاموش، اما آکنده از اندوه.
🎙@PodCast_57hertz
سوگنامه چوبی.mp3
26.63M
⚫️ «سوگنامه چوبی»
در این اثر صوتی، روایتی متفاوت از زبان درِ چوبی خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها را میشنوید که گوشهای از غمها و مظلومیت ایشان را به تصویر میکشد.
درب خانهای که شاهد ماجرای شهادت بانوی دو عالم بوده، قصهای تلخ و جانکاه، از زبان شاهدی خاموش
نویسنده: یاشار عبدالحسینزاده
گوینده: داود حیدری
🎙@PodCast_57hertz