eitaa logo
روابط عمومی خلیج فارس
936 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
24 فایل
@Police_6446 ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹﷽🌹 ❤️ از امشب با عاشقانه‌ای متفاوت در دل بحران و و با یادی از شهدای در خدمت شما خوبان هستیم 🌹هر روز دو قسمت تقدیم خواهد شد
🌹 رمان بر اساس حوادث حقیقی از زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۵ در و با اشاره به گوشه‌ای از رشادت‌های مدافعان حرم به‌ویژه سپهبد شهید و سردار شهید در بستر داستانی عاشقانه روایت شد. ❤️ هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم و همه مردم مقاوم سوریه 📍 در پاسخ به پرسش مخاطبین عزیز، جهت نشر حداکثری آثار مربوط به ، بازنشر داستان‌های این کانال به هرصورت و با هر لینکی مجاز است.
✍️ 💠 ساعت از یک بامداد می‌گذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمه‌شب رؤیایی، خانه کوچک‌مان از همیشه دیدنی‌تر بود. روی میز شیشه‌ای اتاق پذیرایی ساده‌ای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر نبود دلم می‌خواست حداقل به اینهمه خوش‌سلیقگی‌ام توجه کند. 💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی‌اش را می‌دیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس می‌شد. می‌دانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی‌اش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی‌اش همیشه خلع سلاحم می‌کرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی خوندی، بسه!» 💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام نشدید، شاید ما حریف نظام شدیم!» لحن محکم وقتی در لطافت کلمات می‌نشست، شنیدنی‌تر می‌شد که برای چند لحظه نیم‌رخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. 💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت باز بود و ردیف اخبار که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این می‌خوای کنی؟» و نقشه‌ای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«می‌خوام با دلستر انقلاب کنم!» نفهمیدم چه می‌گوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بی‌مقدمه پرسید :«دلستر می‌خوری؟» می‌دانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمی‌خوام!» 💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه می‌رفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه بی‌نتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم می‌رسید!» با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه‌ها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچه‌بازی فرق داره!» 💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی می‌دانست چه می‌گوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچه‌بازی می‌کردیم! فکر می‌کنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به ضربه زدیم!» در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاس‌ها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و درافتادیم!» 💠 سپس با کف دست روی پیشانی‌اش کوبید و با حالتی هیجان‌زده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریه‌ای یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیال‌انگیز آن روز‌ها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمی‌دونی وقتی می‌دیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی می‌شدم! برا من که عاشق بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!» در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!» 💠 تیزی صدایش خماری را از سرم بُرد، دستم را رها نمی‌کرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر قید خونواده‌ات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترک‌شون کردم!» مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بی‌توجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :« هم به‌خاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»...
بشار اسد برای خوش آمد مقامات سعودی سفارت یمن رو تعطیل کرد بشار اسد برای خوش آمد مقامات غربی بیانیه ضد ایرانی اتحادیه عرب رو امضا کرد بشار اسد به نصیحت امام مسلمین گوش نداد و باورش نشد به زودی همین کسانی که بهش وعده میدن سوریه رو از تمام معادلات منطقه حذف میکنن بشار اسد به توصیه های لاریجانی و دادن تضمینهای لازم به جمهوری اسلامی برای دوران بعد از دفع تروریستها توجه نکرد بشار اسد بدون جمهوری اسلامی حتی یک هفته هم دوام نیاورد. 🚀🔥 🚀🔥 ✅با ما همراه شوید. 🔗ایتا: نگهبان https://eitaa.com/mnegahban
ننگ بر کشورهای عربی منطقه در عملیات طوفان صحرا علیه ارتش به رهبری آمریکا، کشورهای زیر مشارکت داشتند: 🔴 مصر با ۲۰ هزار سرباز و پنج هزار پرستار 🔴 مراکش با ۱۳ هزار نیرو 🔴 کویت با ۹ هزار نیرو 🔴 عمان با ۶۳۰۰ نیرو 🔴 امارات متحده عربی با ۴۳۰۰ نیرو 🔴 قطر با ۲۶۰۰ سرباز 🔴 عربستان سعودی با ۱۵۰۰۰ سرباز در عملیات طلوع اودیسه علیه به رهبری ناتو، کشورهای زیر مشارکت داشتند: 🟢 قطر با ۴ هواپیمای جنگی 🟢 امارات با ۶ فروند اف-۱۶ و ۶ فروند میراژ 🟢 اردن با ۴ هواپیمای جنگی همچنین همین کشورها با نیروهای ویژه برای جنگ زمینی شرکت کردند. کشورهای کوچک خلیج فارس هزینه هر موشک و بمبی که ناتو بر لیبی فرود آورد را پرداختند. لیبی ویران شد، مردمش آواره شدند و اموالشان به غارت رفت. در عملیات طوفان قاطعیت علیه با دستورات آمریکایی-بریتانیایی، کشورهای زیر مشارکت داشتند: ⚙️ عربستان سعودی با ۱۰۰ جنگنده و ۱۵۰ هزار سرباز ⚙️ امارات با ۳۰ جنگنده ⚙️ کویت با ۱۵ جنگنده (بعداً کناره‌گیری کرد) ⚙️ بحرین با ۱۵ جنگنده ⚙️ قطر با ۱۰ جنگنده (بعداً کناره‌گیری کرد) ⚙️ اردن با ۶ جنگنده (بعداً کناره‌گیری کرد) ⚙️ مراکش با ۶ جنگنده (بعداً کناره‌گیری کرد) ⚙️ سودان با ۵ جنگنده و هزاران سرباز ⚙️ مصر از جنگ حمایت کرد و در اتاق عملیات حضور داشت و آمادگی نیروهای هوایی و دریایی خود را اعلام کرد و خلبانان مصری با هواپیماهای سعودی پرواز کردند همچنین علیه و به دستور آمریکا: 🚨 دو اتاق عملیات در اردن و ترکیه تشکیل شد تا ورود و تسلیح ۶۰ هزار جنگجو با تأمین مالی عربستان، قطر، امارات، اردن و بحرین را تضمین کند. این عملیات بعداً با دستور اوباما متوقف شد. ✏️ اینها برخی از جزئیاتی است که تاریخ در مورد جنگ‌های کشورهای عربی برای نابودی کشورهای عربی دیگر ثبت کرده است: عراق، لیبی، یمن و سوریه. ❌ اما در برابر کشتارهای رژیم صهیونیستی، همه ناتوان ایستاده‌اند و حتی قادر به باز کردن یک گذرگاه برای ورود دارو و غذا نیستند! زیرا آمریکا چراغ سبز نشان نداده است! چه شرم و ننگی! در حالی که اردن، عربستان و امارات پلی زمینی برای خدمت به رژیم صهیونیستی ایجاد کرده‌اند تا تلاش‌های یمن برای جلوگیری از عبور کشتی‌های صهیونیستی را خنثی کنند. 📣 آیا اکنون فهمیدید چه کسی جنگ‌ها را هدایت می‌کند؟ به نفع چه کسانی؟ و به دستور چه کسی ارتش‌ها حرکت می‌کنند؟ رسانه‌های مزدور با شستشوی مغزی مردم، جنگ‌های ویرانگر را مشروع جلوه می‌دهند: در عراق (آزادسازی)، در لیبی (حمایت از غیرنظامیان)، در یمن (مشروعیت) و در سوریه (دموکراسی)... در حالی که در فلسطین مانند احمق‌ها ایستاده‌اند و بیش از ۱۰۰,۰۰۰ شهید و مجروح را تماشا می‌کنند که بیش از دو سوم آنها کودکان و زنان هستند. آیا فلسطینی‌ها هم سب صحابه می‌کنند؟ آیا مجوس‌اند؟ یا از شیعیان هستند که کمک نمی‌شوند؟ مساله جای دیگر است ... ✅کانال روابط عمومی خلیج فارس          ┄┅┅┅┅❁🇮🇷❁┅┅┅┅┄ https://eitaa.com/polic_6446