مو سیاه ابرو سیاهو چشم پر جادو سیاه ،
هر زمان میبینمش چشمم سیاهی میرود...
تو را از دور دیدن هم مرا آرام خواهد کرد
کسی جز آنکه دلتنگ است، حالم را نمیفهمد..
نکند فکر کنی در دلِ من یاد تو نیست!
گوش کن، نبضِ دلم، زمزمهاش باتو یکیست!
مشروط به چشمان تو این ترم قبولم؛
دانشکدهٔ عشق ُهنرخانهات آباد .
چه داری در نگاهِ خود که مستم می کند هر دَم
تو الحق اَلْمُثَنای شرابِ نابِ شیرازی!
عاشق آن نیست که هر لحظه زند لاف محبت
مرد آنست که لب بندد و بازو بگشاید...