eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
28 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
صل‌الله علیه‌وآله قالَ رَسولُ اللّٰه .ص الفاجِرُ الراجی لِرَحمَةِ اللّهِ تعالى أقرَبُ مِنها مِن العابِدِ المُقَنَّطِ گُنه‌كارِ اميدوار به رحمت خداوند متعال به رحمت نزديك تر است ؛ تا عابدِ نا اُميد - ح ۵۸۶۹ 🍃🍃🍂🍂
به نام خدا و به‌ و و دست‌اندركاران‌ توصیه‌ می‌نمایم؛‌ كه‌ قدر این‌ ملت‌ را بدانید و در خدمتگزاری‌ به‌ آنان‌ خصوصاً و و كه‌ نور چشمان‌ ما و اولیای‌ نعم‌ همه‌ هستند و رهاورد آنان‌ و با فداكاریهای‌ آنان‌ تحقق‌ پیدا كرد و بقای‌ آن‌ نیز مرهون‌ خدمات‌ آنان‌ است‌، فروگذار نكنید و خود را از مردم‌ و آنان‌ را از خود بدانید و حكومتهای‌ طاغوتی‌ را كه‌ چپاولگرانی‌ بی‌فرهنگ‌ و زورگویانی‌ تهی‌ مغز بودند و هستند را همیشه‌ محكوم‌ نمایید البته‌ با اعمال‌ انسانی‌ كه‌ شایسته‌ برای‌ یك‌ است‌ وصیتنامه سیاسی الهی رضوان الله تعالی علیه فرازی از بند ج\۲
آنقدر گرم است بازارِ چشم اگر بینا بود، هرروز، روز است صائب تبریزی
به نام خدا شگفت انگیز از گردش روزگار در زمان به قدرت رسیدن در ، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود سپرده بود یکی از دستگیر شدگان این حزب، زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند میاده نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی می‌نمود که قبل از اعدام نامه‌ای برای برزان تکریتی می‌نویسد، و از او در خواست می‌کند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند برزان قبول نکرد و در جواب نامه‌ی میاده نوشت: جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو گردد!!! میاده‌ که روزهای آخر بارداری را طی می‌کرد، در روز موعود به پای چوبه‌ی دار رفت و التماس‌های او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت خانم میاده در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد زنِ زندانبان، با اشاره‌ی رییس زندان، طفل را در لباس‌های مادرش پیچیده و به گوشه‌ای منتقل کرد!!! برزان برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم میاده و جنین‌ش را جویا شد و گزارش خواست رییس زندان نیز در گزارش نوشت: جنین با مادر بر چوبه‌ی دار ماند تا مُرد ... رییس و پزشک زندان و رضیه زنِ زندانبان، با هم، هم‌قسم شدند که همدیگر را به برزان تکریتی نفروشند و توافق کردند که رضیه نوزاد را به خانه‌اش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد از آن‌ پس، همه نوزاد را می‌خواندند سال‌ها گذشت و ولید بزرگ شد برادرِ خانم میاده (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی می‌کرد و سال‌ها پیشتر، خبرهایی درباره‌ی خواهر زاده‌اش ولید از رضیه زنِ زندانبان دریافت کرده بود او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش میاده را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانی‌هایی که رضیه داده بود او را یافت ولی ولید قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت: رضیه مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من‌ کشیده، هرگز تنهایش نمی‌گذارم این اتفاق زمانی بود که رضیه بازنشسته شده بود خانم رضیه با خواهش از مسوولین، ولید را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام می‌کند ملت عراق، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر می‌کردند، از جمله دستگیر شدگان برزان تکریتی برادر ناتنی صدام بود از قضای الهی، ولید پسر خانم میاده، مسئول مستقیم سلول برزان تکریتی شد و همانجا بود که قصه‌ی مادر و فرزند درون شکمش را برای برزان تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!!! برزان با شنیدن این داستان از زبان ولید، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ... پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ برزان، ولید به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود طناب دار را بر گردن برزان انداخت بدین‌سان دست حق و عدالت، ستمگر بی‌رحم را از جایی که گمان نمی‌کرد، به سزای اعمالش رساند یقیناً خداوند به گردن‌کِشان و ظالمان مهلت می‌دهد تا شاید برگردند، و فراموشی هم در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و دیکتاتورها وجود نخواهد داشت برگرفته از نوشته‌های معشوقه‌ی معدوم عراق
Mohsen Chavoshi Adle Movasagh.mp3
11.03M
🎼خواننده: محسن چاوشی عدل موثق، قله مطلق، فاتح خندق، نیست بجز عشق، گفت و شنودی، بین تو و حق واقعه‌ی خُم گفت به مردم؛ گفت پیمبر، گفت به مردم، ... غیر ... ♥️⃟🕊♥️⃟🕊♥️⃟🕊♥️⃟🕊
Mohsen Chavoshi Adle Movasagh.mp3
11.03M
🎼خواننده: محسن چاوشی عدل موثق، قله مطلق، فاتح خندق، نیست بجز عشق، گفت و شنودی، بین تو و حق واقعه‌ی خُم گفت به مردم؛ گفت پیمبر، گفت به مردم، ... غیر ... ♥️⃟🕊♥️⃟🕊♥️⃟🕊♥️⃟🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن کامل وصیت‌نامه حاج قاسم👇🏻 https://soleimani.ir/vasiatnameh-fa/ 🕊🌿 🇮🇷 🕊🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖ 🌸 ❖ به‌نام✨الله✨ لب را هنرِ خنده بیاموز و گرنه گریاندنِ یک جمعِ پریشان هنری نیست 😊꧁😄꧂😊 سلام آرامش‌تان مستدام صبح‌تان زیبا و به خیر روز و روزگارتون خوش عمر‌گران‌تان پر خیر و برکت ان‌شاءالله به برکت ؛ 🌸🕊الّلهُمَّ 🕊🌸 صَلِّ 🌸🕊 علی 🕊🌸 مُحَمَّدٍ 🌸🕊 وَآل 🕊🌸 مُحَمَّد 🌸🕊وَعَجِّل 🕊🌸فَرَجَهُم 🌼 ❖ 🌸 ❖ 🌼
هدایت شده از 🇮🇷بیــتعارفــــ با اخـــبار ایران
به‌نام الله کف زدن فرزندِ؛ شيخ فضل الله نوری، برای اعدام پدر‼️ يكی از مسايل پندآموز تاريخ كه بسيار دردناك و در عين حال عبرت انگيز بود، ماجرای كف زدن فرزند آيت الله حاج شيخ فضل الله نوری هنگام اعدام پدر بود! اين مجتهد و عادل انقلابی، عليه مشروطه، غيرمشروعه آن زمان، قد علم كرد با اين كه اول مشروطه خواه بود، اما چون مشروطه از مسير اصلی خود منحرف و از مسير اسلام خارج شد، با آن مخالفت كرد عاقبت او را گرفتند و زندانی كردند شيخ پسری داشت که بيش از بقيه اصرار داشت كه پدرش را اعدام كنند!!! يكی از بزرگان گفته بود، من به زندان رفتم و علت را از شيخ فضل اللّه نوری سؤال كردم ايشان فرمود: خود من انتظارش را داشتم كه پسرم چنين از كار درآيد چون شيخ شهيد، اثر تعجب را در چهره آن مرد ديد، اضافه كرد: اين بچه در نجف متولد شد در آن هنگام مادرش بيمار بود لذا شير نداشت؛ مجبور شديم يك دايه شيرده برای او بگيريم پس از مدتی كه آن زن به پسرم شير می‌داد، ناگهان متوجه شديم كه وی زن آلوده‌ای است علاوه بر آن از دشمنان اميرالمومنين(ع) نيز بود... کار اين پسر به جایی رسيد كه در هنگام اعدام پدرش كف می‌زد آن پسر فاسد، پسری ديگر تحويل جامعه داد به نام نورالدین كيانوری كه رئيس حزب کمونیستی توده شد!!! ١١ مرداد ١٢٨٨ ه.ش - سالروز شهادت آيت‌‏الله شيخ فضل‏‌الله نوری است