#سردار_شهید
#قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
پیش از برگزارۍ یکے از
انتخاباتها، از حاج قاسم
پرسیدم نظرتان دربارهۍ
احزاب و کاندیداها چیست
و چند تن از شخصیتها را
نام بردم. گفت:
فلانے از من میپرسی به چه کسے رأی
میدهی؟
من به شما مےگویم،
اگر همهۍ احزاب و گروهها
و همهۍ کسانے ڪه نام بردی،
در یک صف بایستند،
من در صفی هستم ڪه #حضرت_آقا
فرمودند.
تو هم اگر مےخواهے عاقبت به خیر باشے، قطبنما و گراۍ حرڪتهایت باید رهنمود هاۍ حضرت آقا باشد.
{من حزبم #حزب_ولایت است}
#انتخابات
🍃 🎋 🍃
⚫️یعقوب و یوسف😭
... برای عرضتسلیت خدمت یکی از بزرگان جبهه مقاومت بودیم
با اینکه حال مساعدی نداشتند ولی صحبتشان را با خاطرهای جانسوز شروع کردند
ایشان گفتند:
اوایل رهبری #حضرت_آقا روزی سید عباس موسوی دبیرکلِ وقتِ حزبالله
به حضرت آقا مراجعه کرده و درخواست میکنند که اجازه دهند سید#حسن_نصرالله (که آنموقع حدودا ۳٠ساله بود و در قم مشغول تحصیل) به لبنان رفته و به او در امر اداره حزبالله کمک کند ولی حضرت آقا مخالفت میفرمایند
بعد از مدتی مجددا سیدعباس به محضر آقا رسیده و باز همین خواسته را مطرح کرده و این بار اصرار میکند فلذا حضرت آقا نیز مجاب شده و اجازه میدهند
نکته قابل توجه در نقل ایشان آنجایی بود که گفتند:
در آن زمان که سیدحسن نصرالله طلبه جوانی بود و هنوز دبیرکل حزبالله هم نبود آقا در مورد رابطه خود و ایشان فرموده بودند:
رابطه من با سیدحسن مثل رابطه یعقوب و یوسف است.
در ادامه ایشان گفتند:
من کسی را ندیدهام تاکنون که تا این حد مطیع حضرت آقا و ذوب در ایشان باشند تا جایی که این اواخر وقتی با سیدحسن صحبت میکردیم انگار که با #حضرت_آقا صحبت میکنیم و البته آقا هم همیشه نگران جان ایشان بود
و من از امروز عصر دائم در این فکرم که چهها کشیدهاست یعقوب از غروب جمعه که متوجه شد گرگها به یوسفش حمله بردهاند تا ظهر شنبهای که یقین پیدا کرد بییوسف شده است!
ما هنوز نمیفهمیم چه علمداری از دست دادهایم ولی هلهله گله کفتارها به گوش میرسد
اگر به هوش نباشیم حسین را به مقتل خواهند برد
عجیب است که او فرمان #جهاد داده ولی زندگی ما همچنان عادیست!
✍امیر احتشام
.
⚫️یعقوب و یوسف😭
... برای عرضتسلیت خدمت یکی از بزرگان جبهه مقاومت بودیم
با اینکه حال مساعدی نداشتند ولی صحبتشان را با خاطرهای جانسوز شروع کردند
ایشان گفتند:
اوایل رهبری #حضرت_آقا روزی سید عباس موسوی دبیرکلِ وقتِ حزبالله
به حضرت آقا مراجعه کرده و درخواست میکنند که اجازه دهند سید#حسن_نصرالله (که آنموقع حدودا ۳٠ساله بود و در قم مشغول تحصیل) به لبنان رفته و به او در امر اداره حزبالله کمک کند ولی حضرت آقا مخالفت میفرمایند
بعد از مدتی مجددا سیدعباس به محضر آقا رسیده و باز همین خواسته را مطرح کرده و این بار اصرار میکند فلذا حضرت آقا نیز مجاب شده و اجازه میدهند
نکته قابل توجه در نقل ایشان آنجایی بود که گفتند:
در آن زمان که سیدحسن نصرالله طلبه جوانی بود و هنوز دبیرکل حزبالله هم نبود آقا در مورد رابطه خود و ایشان فرموده بودند:
رابطه من با سیدحسن مثل رابطه یعقوب و یوسف است.
در ادامه ایشان گفتند:
من کسی را ندیدهام تاکنون که تا این حد مطیع حضرت آقا و ذوب در ایشان باشند تا جایی که این اواخر وقتی با سیدحسن صحبت میکردیم انگار که با #حضرت_آقا صحبت میکنیم و البته آقا هم همیشه نگران جان ایشان بود
و من از امروز عصر دائم در این فکرم که چهها کشیدهاست یعقوب از غروب جمعه که متوجه شد گرگها به یوسفش حمله بردهاند تا ظهر شنبهای که یقین پیدا کرد بییوسف شده است!
ما هنوز نمیفهمیم چه علمداری از دست دادهایم ولی هلهله گله کفتارها به گوش میرسد
اگر به هوش نباشیم حسین را به مقتل خواهند برد
عجیب است که او فرمان #جهاد داده ولی زندگی ما همچنان عادیست!
✍امیر احتشام
.