🔸اين بار آمريکا
مشابه اشتباه انگليسيها را هشت سال بعد، تفنگداران آمريکايي با تجاوز به آبهاي ايران مرتکب شدند؛ اشتباهي که براي اين تفنگداران و حيثيت آمريکا در جهان بسيار گران تمام شد. عصر روز سه شنبه ۲۲ دي ۱۳۹۴ش. دو فروند قايق جنگي آمريکايي با ده ملوان آمريکايي توسط نيروهاي يگان دريايي سپاه پاسداران در محدودة آب هاي ايران در خليج فارس به دليل ورود غيرقانوني به آب هاي ايران دستگير شدند. ده نظامي آمريکايي دستگير شده، نُه نفرشان مرد و يک نفر زن بودند. آنها در شناورهاي خود، سلاح هاي نيمه سنگين به همراه داشتند.
مقامات آمريکايي در ابتدا ادعا کردند که قايق آنها به سبب نقص فني موتور، وارد آبهاي ايران شده است؛ اما بعد به صورت رسمي اعلام شد که علت اين کار، اشتباه در مسيريابي بوده است. صبح روز بعد، ملوانان دستگيرشده، سالم آزاد شدند و تمامي تجهيزات آنان نيز پس داده شد. يکي از نيروهاي آمريکايي تجاوزگر در همان روز دستگيري، طي مصاحبهاي، به صراحت، اشتباه اين گروه در تجاوز به آبهاي ايران را پذيرفت و از اين خطا، معذرت خواهي کرد.
بعد از دستگيري تفنگداران آمريکايي، آيت الله خامنه اي رهبر جمهوری اسلامی ايران، به سردار فدوي، فرمانده سپاه پاسداران در خليج فارس و چهار تن از فرماندهان اين عمليات، نشان فتح اهدا کرد.
موضوع به يادماندني اين رخداد که ايالات متحده را بسيار عصباني کرد، صحنه هايي بود که ملوانان آمريکايي دستگير شده، هراسان به گريه افتادند. انتشار اين صحنه ها در مجازات فرمانده اين نيروها نيز بي تأثير نبود. نيروي دريايي آمريکا چندي بعد اعلام کرد: فرماندة ده ملوان آمريکايي را که توسط نيروهاي سپاه پاسداران در خليج فارس بازداشت شدند، برکنار کرده است؛ زيرا اين نيرو، اعتماد خود را نسبت به اريک راش، فرمانده اجرايي اسکادران ملوانان زيردست وي، از دست داده است.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag
🔴 روايتي از تحقير دو ابرقدرت توسط ايران
⭕️به بهانه روز ملی #خلیج_فارس
شايد با گذشت دست کم سه دهه از حضور پررنگ آمريکايي ها در جنگ خليج فارس، کسي تصور نمي کرد روزي دريانوردان نظامي اين کشور، به دست ايرانيان تحقير شوند. همچنين در معادلات جهاني، کسي نمي توانست محاسبه کند که روزگاري ايرانيان، سربازان پرافتخارترين نيروي دريايي جهان را مقتدرانه دستگير کنند؛ به طوري که آنان از ترس، جاي خودشان را خيس کنند؛ اما اقتدار جمهوري اسلامي، هر دو اينها را به عنوان خاطراتي شيرين، در آلبوم افتخاراتش ثبت کرده است.
🔸تحقير انگليسي
در ميان ديد و بازديدهاي عيدانة ايرانيان در سوم فروردين سال ۱۳۸۶، ايران در صدر اخبار جهاني قرار گرفت. خبر مربوط به دستگيري پانزده ملوان و تفنگدار انگليسي توسط نيروي دريايي ايران بود. خليج فارس مدت ها بود که با چراغ سبز حکومتهاي مرتجع منطقه، جولانگاه ناوهاي آمريکايي، انگليسي و فرانسوي شده بود و با توجه به ضعف نيروي دريايي کشورهاي حاشية خليج فارس، به نوعي حيات خلوت آنان محسوب مي شد؛ اما اين که کشوري بخواهد اقدام به دستگيري نيروهاي دريايي انگليس کند، اقدامي عجيب و دور از ذهن به نظر مي رسيد.
نيروي دريايي انگلستان، معروف به «ناوگان سلطنتي»، همواره يکي از قدرتمندترين نيروهاي دريايي جهان به حساب مي آيد و معمولاً کشورهاي ديگر، جرأت تعرض و رويارويي با اين قدرت را به خود نمي دهند؛ اما اين کاري است که به دست نيروي دريايي ايران در ۲۲ ژوئن ۲۰۰۴م. انجام و منجر به توقيف سه قايق نظامي انگليس به جرم ورود غيرقانوني به آبهاي ايران در اروندرود شد.
اين اقدام، باعث تمسخر نيروي دريايي انگليس در رسانه هاي جهان شده، ملوانان انگليسي ترسو خطاب شدند. چهار روز پس از اين توافق و با درخواست رسمي دولت بريتانيا، رئيس جمهور ايران شخصاً دستور داد نظاميان انگليسي با تغيير لباس نظامي و پوشاندن لباس شخصي - که يک تحقير نظامي به حساب مي آيد - به کشورشان بازگردانده شوند. در نامة دولت انگليس به ايران، ضمن عذرخواهي و تضمين عدم وقوع مجدد چنين حرکاتي، بريتانيا مجبور به ابراز ارادت ويژه نسبت به جمهوري اسلامي شد.
سفارت انگلستان در بخشهايي از نامة عذرخواهي خود براي عدم وقوع مجدد اين تجاوز نوشت: «قطعاً قصد هيچ گونه تجاوز خصومت آميز نسبت به جمهوري اسلامي ايران در ميان نبوده است و مسئولان براي جلوگيري از تکرار چنين وقايعي، اتفاق نظر دارند و سفارت انگليس ملزم است که اين موضوع را براي آزادي هر چه سريعتر افسران انگليسي بازداشت شده و طراحي دستورالعملي براي جلوگيري از تکرار اين وقايع، با مسئولان ايران، مطرح کند. سفارت علياحضرت نيز از اين فرصت استفاده کرده، مجدداً بالاترين احترامها را نسبت به وزارت امور خارجة جمهوري اسلامي ايران ابراز مي دارد».
شايد جالبترين روايت از دستگيري ملوانان انگليسي، خاطره اي است که سرهنگ ابوالقاسم امانگاه، فرمانده پايگاه دريايي اروند، از وحشت اين سربازان بازگو کرده است: «نكتة جالب در مواجهه با ملوانان نيروي دريايي انگليس، ترس و وحشت بي حد آنها بود؛ به طوري كه هر كدامشان بر اثر دلهره و اضطراب، در مدتي كوتاه، هفت، هشت مرتبه تقاضا كردند كه به سرويس بهداشتي بروند و البته يكي دو نفر از آنها خودشان را خراب كرده بودند».
رهبر انقلاب همان سال در ديدار با فرماندهان نيروهاي مسلح، از اين کار نيروي دريايي تقدير کرد و فرمود: «شما با اين كار، سه سيلي بر گونة انگليس زديد؛ يكي دستگيري متجاوزان در آب هاي سرزميني خودمان، يكي نحوة آزادي آنها با عزت و اقتدار و يكي هم بر هم زدن صحنه سازي آنها بعد از آزادي اين افراد و خنثي كردن جنگ رواني دشمن در اين رابطه».
از اين رو، با شهامت نيروي دريايي ايران و حضور مقتدرانهشان در خليج فارس، حضور ناوهاي آمريکا و انگليس در آبهاي آزاد خليج فارس، کمتر از قبل شده است.
🔴 من و کتاب
#معرفی_کتاب
«من و کتاب»، کتابی است که به بیان فرمایشات مقام معظم رهبری درباره اهمیت کتاب و کتاب خوانی می پردازد. این مجموعه در شش فصل گردآوری شده که عناوین فصول مختلف آن عبارتند از:
🔸اهمیت کتاب و کتاب خوانی
🔸من و کتاب
🔸نقد وضع موجود
🔸چه باید کرد
🔸دست نوشته ها و دست خط.
در صفحه نخست کتاب به نقل از رهبر انقلاب آمده است: «من هر زمان که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه ی خودمان می افتم، قلبا غمگین و متاسف می شوم. این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابر این میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد».
در بخش دیگر این کتاب مقام معظم رهبری درباره اهمیت کتاب و کتاب خوانی می فرماید: «کتاب مقوله ی بسیار مهمی است. البته من به کارهای هنری، تصویری، تلویزیونی، سینما یا از این قبیل چیزها، خیلی اعتقاد دارم؛ اما کتاب نقش مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیز پر نمی کند. کتاب را باید ترویج کرد. مردم باید به کتاب خوانی عادت کنند و کتاب وارد زندگی شود».
و باز هم از ایشان می خوانیم: «اگر تعداد کتاب زیاد شد، اگر عنوان کتاب زیاد شد، اگر کتاب در همه موضوعات مورد نیاز بود، اگر مردم توانستند سوالها و استفهام هایشان را در کتاب بیابند و به کتاب مراجعه کنند، یک عالم دیگر و ماجرای دیگری خواهد شد. هر جا که با کتاب سر و کاری هست، میبینید که از لحاظ کیفیت روحی و وضع فکری، نسبت به آنجایی که این وضعیت وجود ندارد، تفاوت محسوسی هست».
در فصل پنجم این کتاب نوشتههای اختصاصی مقام معظم رهبری در باره 30 عنوان از کتابهای دفتر ادبیات و هنر مقاومت، آورده شدهاند. در فصل ششم نیز تصویر 4 دستخط ایشان بر کتابها آمده است. این کتاب در 128 صفحه با قطع رقعی توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag
🔴 اين ماه را با عبادت ما آکنده ساز!
⭕️ نيايش امام زين العابدين عليه السلام براي ورود به ماه رمضان 1⃣
🔸ترجمه: محمدمهدي رضايي
ستايش براي خداست که ما را به سپاس خود رهنمون گرديد و بدان، اهليت بخشيد؛ تا از شکرگزاران احسان او باشيم و بر اين کار، ما را پاداش نيکوکاران دهد.
ستايش براي خداست که دين خود را به ما عطا فرمود و ما را به آيين خود، ويژه گردانيد و به راه هاي احسان خويش، پويا ساخت؛ تا به فضل نعمت او، به سوي خشنودي اش روانه شويم؛ ستايشي که آن را از ما قبول کند و به سبب آن، از ما راضي شود.
ستايش براي خداست که ماه خود، ماه رمضان را از جمله راه هاي احسان قرار داد که ماه روزه، ماه اسلام، ماه پاکيزگي از آلودگي ها، ماه رها شدن از گناهان و ماه شب زنده داري است؛ ماهي که قرآن، در آن نازل گرديده؛ قرآني که راهنماي مردم و نشانه آشکار هدايت و جدا کننده حق از باطل است.
پس به سبب حرمت هاي فراوان و فضيلت هاي نماياني که براي اين ماه مقرر داشت، برتري آن را بر ديگر ماه ها عيان فرمود. براي بزرگداشت آن، چيزهايي را که ماه هاي ديگر حلال کرده بود، در اين ماه، حرام گردانيد و خوردني ها و آشاميدني ها را غدغن کرد و براي آن، زماني معين قرار داد که نه اجازه مي دهد آن زمان معين پيش انداخته شود و نه مي پذيرد که به تأخير افتد.
آن گاه، يکي از شب هاي اين ماه را بر شب هاي هزار ماه ديگر، برتري داد و نام آن را «شب قدر» نهاد؛ شبي که در آن، فرشتگان و روح، به فرمان پروردگارشان، بر هر يک از بندگان او که بخواهد، با تقدير بي تغيير الهي که براي هر کاري در نظر گرفته شده، فرود مي آيند.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را بياموز که چگونه فضيلت اين ماه را بشناسيم و حرمتش را بزرگ بشماريم و از آن چه منعمان فرموده اي، خودداري کنيم و ياري کن تا با نگه داشتن اعضا و جوارح خود از گناه و به کار گماشتن آنها در آن چه سبب خشنودي توست، روزهاي آن را روزه بداريم؛ آن سان که به سخنان بيهوده، گوش نسپاريم و چشم خود را به سوي بازيچه ها ندوانيم و به حرام ها، دست نگشاييم و به سوي ناشايسته ها، قدم برنداريم و شکم-هايمان جز آن چه تو حلال کرده اي، در خود جمع نکند و زبانمان، جز آن چه تو فرموده اي، نگويد و جز در آن چه ما را به ثواب تو نزديک مي سازد، خود را به زحمت نيندازيم و جز در آن چه ما را به ثواب تو نزديک مي سازد، خود را به زحمت نيندازيم و جز آن کار که ما را از عقاب تو حفظ مي کند، به کار ديگر نپردازيم. آن گاه به لطف خود، همه اين اعمال را از رياي رياکاران و آوازه جويي آوازه جويان، بپيراي؛ تا کسي را در عبادت خود، با تو شريک نگيريم و جز تو، منظور و مرادي نجوييم.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را در اين ماه بر اوقات نمازهاي پنج گانه، آگاهي ده؛ با احکام و شرايط آن که مقرر فرموده اي و واجباتش که لازم گردانده اي و وظايفي که به آنها موظف کرده اي و هنگامه هايي که براي آنها قرار داده اي.
ما را در نماز، با کساني برابرساز که مراتب بلند آن را دريافته اند و ارکان آن را حفظ مي کنند و آن را در وقت خود، به شيوه بنده و فرستاده تو – درودهاي تو بر او و خاندانش باد – در رکوع و سجود و همه فضيلت هاي آن، با کامل ترين وضو و در نهايت خشوع، به جاي مي آورند.
توفيقمان ده که در اين ماه، با نيکي و احسان، به سوي خويشان خود رويم و با بخشش و عطايا، از همسايگان خود، دلجويي کنيم و دارايي هاي خود را از حقوق مردم، بپيراييم و با جدا کردن زکات، پاکيزه نماييم و با کسي که از ما دوري گزيده، آشتي کنيم؛ با آن که بر ما ستم نموده، از مقتضاي انصاف، درنگذريم و با آن که با ما دشمني ورزيده، صلح کنيم؛ مگر کسي که در راه تو و براي تو با او دشمن شده ايم که او دشمني است که با وي دوستي نمي کنيم و از حزبي است که با آن يکرنگ و يکدل نمي شويم.
ما را موفق کن که در اين ماه با انجام دادن کارهاي نيک و پسنديده، خود را به تو نزديک تر سازيم؛ اعمالي که با آنها گناهانمان را بيامرزي و ما را از شروع به ناشايسته ها، نگاه داري؛ تا هيچ يک از فرشتگان تو، بيش از طاعت هاي گوناگون ما، نزد تو طاعت نياورند و در انواع سبب هاي تقرب، به پاي ما نرسند.
#ادامه_دارد
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag
🔴 اين ماه را با عبادت ما آکنده ساز!
⭕️ نيايش امام زين العابدين عليه السلام براي ورود به ماه رمضان 2⃣
🔸ترجمه: محمدمهدي رضايي
خدايا! من از تو مي خواهم که به حق اين ماه و به حق هر فرشته اي که او را مقرب خود ساخته اي و هر پيامبري که او را به رسالت فرستادي و هر بنده صالحي که برگزيده اي و او از آغاز تا انجام اين ماه در عبادتت کوشيده است، بر محمد و خاندانش درود فرستي و ما را شايسته آن کرامت کني که به دوستان خود وعده فرموده اي و از آن چه براي بندگان کوشا در اطاعت خود قرار داده اي، برخوردارمان سازي و به رحمت خود، ما در صف آناني درآوري که بالاترين مرتبه-هاي بهشت را سزاوارند.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان کن که ما از کج روي در مسئله توحيد تو و کوتاهي در بزرگداشت تو و شک در دين تو و گم کردن راه تو و غفلت از حرمت گزاري تو و فريب خوردن از دشمن تو، شيطان رانده شده، بر کنار مانيم.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و هرگاه در هر يک از شب هاي اين ماه، بخشايش تو جمعي از بندگانت را از بند عذاب، رهايي بخشد و گذشت تو، ايشان را ببخشايد، ما را از جمله اين بندگان قرار ده و در شمار بهترين کساني درآور که با اين ماه، به سر برده اند و با آن، همراهي کرده اند.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و چون هلال اين ماه ناپديد شود، گناهان ما را نيز محو نما و چون روزهاي آن به پايان رسد، آلودگي هاي ما را نيز از ميان بردار؛ تا در حالي آن را پشت سرگذاريم که تو ما را از هر خطا، پيراسته اي و از هر گناه پاکيزه ساخته اي.
خدايا! بر محمد و خاندانش درود فرست و اگر در اين ماه، ميانه روي پيشه نکرده ايم، ما را به راه ميانه آور و اگر از راه راست گرديده ايم، به راه راستمان بدار و اگر دشمن تو، شيطان، ما را احاطه کرده است، از چنگ او، رهايي مان بخش.
خدايا! اين ماه را با عبادت ما، آکنده ساز و لحظه هايش را با طاعت ما، بياراي و ما را ياري کن که روزهايش را روزه بداريم و شب هايش را با نماز و نياز و فروتني و اظهار خاکساري در برابر تو، به صبح آوريم؛ تا هيچ روز آن بر غفلت ما و هيچ شب آن بر کوتاهي ما، گواه نباشد.
خدايا! ما را در ماه ها و روزهاي ديگر و تا زنده ايم، اين چنين قرار ده و از آن بندگان شايسته خود گردان که بهشت را به ميراث مي برند و در آن، جاودانه مي مانند؛ آنان که آن چه بايد [در راه خدا] بدهند، مي دهند و در حالي به سوي پروردگارشان باز مي گردند که دل هايشان هراسان است؛ آنان که در کارهاي نيک، شتاب مي ورزند و هم ايشان در آنها بر يکديگر سبقت مي گيرند.
خدايا! در هر وقت و در هر زمان و در هر حال، بر محمد و خاندانش درود بفرست؛ به شمار درودهايي که بر ديگران فرستاده اي و چندين برابر همه آنها؛ چندان که جز تو، کسي آنها را شماره نتواند کرد؛ زيرا تو، هر چه خواهي، همان کني.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag
🔴 چرا رهايم نمي كني؟ 1⃣
🔸 فاطمه شهيدي
قفسم را مي گذاري در بهشت،1 تا بوي عطر مبهم دوردستي مستم كند؛ تا تنم را به ديواره ها بكوبم؛ تا تن كبودم درد بگيرد و درد، نردباني است كه آن سويش تو ايستاده اي براي در آغوش كشيدنم؛ اما من آدم متوسطي هستم و بيش از آن چه بايد، خودم را درگير نمي كنم؛ با هيچ چيز. در بهشت هم حسرتم را فقط آه مي كشم. تن نمي كوبم به ديواره ها كه درد، مرا به تو برساند.
٭٭
قفسم را مي گذاري در بهشت تا تاب خوردن برگ ها، تا سايه هاي بي نقص درختان انبوه، ديوانه ام كند؛ تا دست از لاي ميله ها بيرون كنم؛ تا دستم لاي ميله ها زخم شود و زخم، دالاني است كه در پايانش تو ايستاده اي براي در آغوش كشيدنم؛ اما من آدم متوسطي هستم و خود را درگير نمي كنم؛ با هيچ چيز. در بهشت هم هوسم را فقط نگاه مي كنم و دستم را زخمي هيچ آرزويي نمي كنم.
٭٭
با من چه بايد بكني كه به ميله هايم، به فضاي تنگم، به ديواره ها، آن چنان مأنوسم كه اگر در بگشايي پر نخواهم زد؟2 بال هايم چيده نيست؛ پايم به چيزي بسته نيست كه نيازي به اين همه نيست. در من خاطره درخت مرده است. آبي، رنگ امسال نيست و واژه آسمان، مرا ياد هيچ چيز نمي اندازد. من صحنه را سال هاست ترك كرده ام.
٭٭
صحنه آماده بود. گفتي تماشاگران بنشينند. رديف رديف؛ صف به صف؛ تماشاگران نشستند. رقباي من كه پيش از من براي نقش اول، انتخابشان كرده بودي و نتوانسته بودند و نكشيده بودند، نشستند. چشم دوختند به صحنه و من پشت پرده چه حالي داشتم.
٭٭
كوه ها سر در هم، پچ پچ كنان؛ درياها دامن در دامن، غرّش كنان؛ فرشته ها بال در بال و آسمان آن بالا... نخوت از چشم هايشان مي باريد و هيچ كدام باور نداشتند كه كسي بتواند؛ كه كسي نقش اول باشد. وقتي كه آنها باخته اند؛ وقتي كه آنها كنار رفته اند.
گفتي: «وقتش نزديك است؛ آماده باش»! گفتم: «نه تنها من؛ نه فقط آنها كه آن سويند؛ تو حتي خودت هم مي داني كه مي افتم؛ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً».3 گفتي: «مي دانم آن چه نمي دانند؛4 آماده باش»! يادم هست گريه مي كردم. شايد براي اولين بار. گفتي: «پرده بالا رفته است» و من هنوز گريه مي كردم...
#ادامه_دارد
پي نوشت:
1. خطبه پيامبر پيش از ماه رمضان: اي مردم! همانا درهاي بهشت در اين ماه باز است.
2. مفاتيح الجنان، مناجات التائبين: فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِهِ.
3. طه، آيه 115: وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلي آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً.
4. بقره، آيه 30: إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag
🔴 چرا رهايم نمي كني؟ 2⃣
🔸 فاطمه شهيدي
گفتي: «وقتش نزديك است؛ آماده باش»! گفتم: «نه تنها من؛ نه فقط آنها كه آن سويند؛ تو حتي خودت هم مي داني كه مي افتم؛ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً».3 گفتي: «مي دانم آن چه نمي دانند؛4 آماده باش»! يادم هست گريه مي كردم. شايد براي اولين بار. گفتي: «پرده بالا رفته است» و من هنوز گريه مي كردم.
كوه گفت: «اين كوچك»؟ آسمان گفت: «اين فرودست»؟ فرشته ها گفتند: «خون مي ريزد»!5 و تو حتي خودت گفتي: «اين ستمكار نادان»!6 و رقباي من همه خنديدند. من ايستاده بودم آن وسط. روبه روي همه ذراتي كه براي من آفريده شده بودند و كنجكاوانه سرك مي كشيدند تا بدانند چرا برترم. ايستاده بودم آن وسط و خيلي ترسيده بودم. خودم حتي نمي دانستم ظالم و خونريزم؛ فراموشكار و عجول يا آن چيز ديگري كه فقط او مي داند. ايستاده بودم تا روح دميده در من را تماشا كنند و شرم، روي پيشاني ام عرق مي كرد. شرم نقشي كه مي دانستم توانش در من نيست؛ نمايشي كه مي دانستم كار من نيست. لم نجد له عزماً در من تكرار مي شد. هزاران بار! و نمي فهميدم چرا با من چنين مي كند اگر دوستم مي دارد. تماشاي حقارت من و فرو افتادنم آيا لذتي دارد؟ و نيشخندهاي تمسخر بود كه از لب هاي ذرات مي باريد. حتي فكر كردم اين يك بازي است.7 فكر كردم من مهره بازي شده ام، براي اين كه بخندند؛ براي اين كه... و نبود و صدايت آمد كه گفت: «بار را بگذاريد».8
ناگهان شانه هاي خردم سنگين شد. نفس در سينه هستي حبس بود. لب ها روي نيشخند، همان طور خشك شده بودند و من آن زير، آن پايين، رنجي سترگ را عرق مي ريختم. زانوانم آماده تاشدن بودند و فرو افتادن. گفتي: «حالا بيا»! نمايش، آغاز شده بود و نقش من - نقش اول - همين چند گام بود كه بايد بر مي داشتم. حتي ايستادن با آن فشار روي گرده ها ناممكن مي نمود؛ چه برسد به پيش رفتن.
تو گفتي: «بيا» و عجيب بود كه گفتم: «لبيك»! راه افتادم كه بيايم و همان لحظه زانوانم شكست و خاك را لمس كرد و خاك را لمس كردم. ذرات، خيره خيره مرا مي پاييدند. نفس در سينه هستي حبس بود. افتاده بودم آيا؟ تمام بود؟ رد شده بودم يا هنوز نمايش دنباله داشت؟ زانوانم را آهسته از خاك جدا كردم. دوباره برخاستم و بار هنوز آن جا بود؛ روي شانه هاي ترد من! عجيب بود؛ تا ايستادم، نيشخندها محو شد؛ نفس ها آزاد شد و ذرات فرياد زدند: «تبارك الله احسن الخالقين»!9 فريادشان از صداي شكستن استخوان طاقت من زير ثقل بار بيشتر بود.
من گيج بودم. كجاي اين منظره رقت آور، اين همه با شكوه بود كه بر چشم ها و لب ها، حيرت و تحسين نشسته بود؟ عجيب بود كه تو دوباره گفتي: «بيا»! عجيب بود كه دوباره گفتم: «لبيك»! و باز مثل مورچه اي زير سنگيني ناني بزرگ تر از دهان خودش، افتادم و برخاستم؛ باز همهمه شد؛ باز گفتند: «تبارك الله»! من لاي همهمه ها، صدايت را شنيدم كه به همه شان گفتي: «اين بود آنچه مي دانستم». و گيج تر شدم. افتادنم را مي دانستي يا برخاستنم را؟ نقش اول نمايشت همين بود؟ همين كه با اين كه مي دانم كه مي شكنم، بار را بر مي دارم؟ همين كه مي افتم و باز برمي خيزم؟ همين كه با تن نحيفي كه هيچ تناسبي با كوه ندارد، مي گويم لبيك؟ همين شكوه رنج سترگ من؟
٭٭
تماشاچيان هنوز نشسته اند؛ درست همان جا؛ ولي من صحنه را سال هاست ترك كرده ام؛ گريخته ام. آخرين باري كه افتادم روي خاك، ديگر برنخاستم. تو مدام صدايم مي كني كه بيايم جلو؛ كه اين صحنه را تمام كنم؛ ولي من...
رمضان كه مي شود، صدايت را بلند مي كني؛ بلند و بلندتر. من بيشتر و بيشتر پشت پرده پنهان مي شوم. تو هر رمضان، قفسم را مي گذاري در بهشت تا هوس كنم؛ ولي من... چرا رهايم نمي كني؟ مي خواهم بچرم؟...
من هيچ مولاي كريمي را بربنده زشتكارش صبورتر از تو بر خودم نديده ام!10
پي نوشت:
5. بقره، آيه 30: قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ.
6. احزاب، آيه 72: انّه كان ظلوماً جهولا.
7. مؤمنون، آيه 115: أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً.
8. احزاب، آيه 72: حَمَلَهَا الْإِنْسانُ.
9. مؤمنون، آيه 14: فتبارك الله احسن الخالقين.
10. مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح: فَلَمْ أَرَ مَوْلًي [مُؤَمَّلا] كَرِيما أَصْبَرَ عَلَي عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag
🔴 نشریه پرسمان شماره 160 منتشر شد
نشریه پرسمان، شماره 160، با عنوان "روایت افول آمریکا در روزگار حماسه آفرینی محور مقاومت" منتشر شد.
در این شماره که به دو موضوع "افول قدرت و هژمونی آمریکا" و "پیروزی های جبهه مقاومت، به ویژه در عراق" پرداخته شده است، مطالبی با عناوین زیر را می خوانیم:
🔸انقلابی با آرمان های جهانی
🔸آمریکا چگونه آمرکا شد؟
🔸آمریکای چلاق!
🔸زوال و افول هژمونی آمریکا
🔸آمریکای جهان سومی
🔸 آغازي بر پايان کدخدا
🔸در جیب آمریکایی ها چه می گذرد؟
🔸پشت پرده رفاه
🔸ایران جوان، آمریکای پیر
🔸منبع شناسی افول آمریکا
🔸ظهور دنیای جدید
🔸سپاه در قلب ملت های منطقه
🔸الفت ایران و عراق در سه پرده
🔸حشدالشعبی، نسخه عراقی بسیج ایران
🔸عروسک آمریکایی
🔸مرجعیت عراق، جلودار نهضت انقلابی
🔸انقلاب، معادلات آمریکا را در منطقه دگرگون کرد
🔸رستاخیزی که کابوس اسرائیل شد
برای دریافت این شماره نشریه به تعداد، با شماره 02532934633 تماس حاصل فرمایید
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag