🔰 اندر حکايت عشق هاي خياباني 1️⃣
🔸ابراهيم اخوي
🔺پرده اول: يک داستان واقعي
شاهين با دوستش شهاب، روبه روي دبيرستان دخترانه ايستاده بودند و مثل هميشه به دنبال مزاحمت و دردسر تازه براي دختراني بودند که بعد از مدرسه، راهي منزل مي شدند. تنها هنر آنها يک مشت ادعا و کلمات موزوني بود که رديف مي کردند؛ تا به قول خودشان، تفريحي کرده باشند. پشت سر دختر خانمي حرکت کردند. برايشان فرقي نمي کرد چه تيپي باشد و حتي به چهره اين خانم هم نگاه نکردند. شاهين شروع کرد به متلک پراني. آنان منتظر فرصتي بودند که نامه اي را که از قبل تهيه کرده بودند، به او بدهند. دختر خانم وارد محله شد. شاهين کمي ترسيد؛ «اين که بچه محله خودمونه! نکنه آشنا در بياد»! شهاب گفت: چي شده؟ جا زدي؟ نکنه کم آوردي؟ حالا اگه اين دختره يک داداش گردن کلفت باغيرت داشته باشه، دخلمون اومده است... و بعد زد زير خنده. صداي خنده شيطاني شهاب، دخترخانم را نگران کرد. او تمام تلاش خودش را به کار برد؛ تا خود را به خانه برساند. هر چه جلوتر مي رفتند، نگراني شاهين هم بيشتر مي شد. دختر خانم وارد کوچه شاهين شد. خدايا! اين ديگه چه سوژه اي؟ شاهين خشکش زده بود. دختر خانم پشت در خونه شون ايستاده بود و مرتب در مي زد... شاهين ديگر نتوانست اين صحنه را باور کند. چي؟ آبجي من!
🔺پرده دوم: سفارش تلفني
در منزل خودتان نشستهايد و مسابقه فوتبال حساسي را دنبال مي کنيد. صداي پيامک، توجه شما را به خود جلب مي کند. نزديک ترين و باحال ترين دوستتان يک پيامک متفاوت با اين مضمون براي شما ميفرستد: «همين حالا پاشو بيا! اگه دنبال پولي، فرصت رو از دست نده! تو خيابون.... يک عالمه پول ريختند کف خيابون و مي گن هر کي خواست برداره ببره»! اول مي گي برو بابا سرکاريه و بعد جوابش رو مي دي؛ خودتي؛ ولي اون ول کن نيست. ميگويد: باور کن راست مي گم. حالا خودت مي دوني! گوشي موبايل توي دست شما باقي مونده! نگاهت به تلويزيونه؛ اما فکرت تو رو رها نمي کنه! بد جوري وسوسه ميشوي و ميگويي: نکنه راست بگن! اگه واقعا پول ريخته باشند چي؟ من که مدت ها دنبال پول بودم، نبايد اين فرصت از دست بدم. از طرف ديگه، به خودت مي گي هر بچه اي هم مي دونه که اين سرکاريه؟ مگه پول علف هرزه که بريزن کف خيابون! مي موني که بري يا نه!
🔺پرده سوم: کلاس عشق را پايين نياور
دليل آبکي از دين نياور
نگاه تلخي از شيرين نياور
اگر ظرفيتي بالا نداري
کلاس عشق را پايين نياور (محمد کاظم بدرالدین)
با فرا رسيدن روزهاي نوجواني، دوستي هاي سابق ما با جنس مخالف خودمان، رنگ و بوي تازه اي پيدا مي کند. ديگر به زلالي روزهاي قبل از آن نيست. اگر تا ديروز با دختر عمو و دختر خاله همبازي بوديد، حالا يک حس جديدي به شما مي گويد که اين، کار جالبي نيست و حتي حرف زدن با خانم ها که تا مدتي قبل براي شما خيلي راحت بود، الآن طور ديگري است. انگار به راحتي سال هاي قبل نيست و به همين دليل با قوانين جديدي براي ارتباط با جنس مخالف روبه رو مي شويد؛ قوانيني که به آرامش و موفقيت شما منتهي مي شود.
عده زيادي به قوانين ارتباط، پايبندند و تلاش مي کنند مرزهاي ارتباط را رعايت کنند. واژه نامحرم براي آنها قابل درک است و رفتار خود را با توجه به شرايط جديد، تنظيم مي کنند. اين افراد، باهوشند و از مهارت ارتباطي بالايي برخورداند؛ ولي عده ديگري هم هستند که موقعيت جديد خود را باور نکرده اند و همانند دوران کودکي، به دوستي با دختران ادامه مي دهند. قدرت انعطاف پذيري اين گروه، پايين است و در مديريت روابط خود، ضعيف عمل مي کنند. در اين ميان، گروهي بهترين روزهاي عمرشان را به خيابان گردي و سرگرم شدن و يا مزاحمت براي ديگران، سپري مي کنند. اين عده از جوانان بهانه هاي مختلفي براي کار خود جور مي کنند؛ بهانه هايي که فقط براي توجيه نادرستي کار و فريب خود به کار ميگيرند. آشنا شدن با اين افکارنادرست، مي تواند سدي در برابر اين وسوسه ها باشد.
◀️ ادامه دارد...
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 اندر حکايت عشق هاي خياباني 2️⃣
🔸ابراهيم اخوي
🔺بهانه ها و چاره ها
1️⃣ براي سرگرم شدن
«ما فقط مي خواهيم اوقات فراغت خودمان را سپري کنيم».
«قصد بدي نداريم؛ فقط ميخواهيم کمي تفريح کنيم».
«دخترها خيلي پاستوريزه اند و ما مي خواهيم با اذيت کردن آنها، کمي به ارتقاي شخصيتشان کمک کنيم».
اينها جملاتي هستند که برخي جوانان براي توجيه کارشان به آنها استدلال ميکنند. آيا به نظر شما مي توان اين توجيهات را قبول کرد؟
سرگرمي، تفريح و کمک، سه واژه کليدي براي توجيه رفتار اين گروه از جوانان ميباشند.
شاد کردن ديگران، خوب است يا بد؟
آيا مي توان از هر شيوه اي براي شاد کردن ديگران استفاده کرد؟
حال اگر کسي بخواهد با اذيت کردن شما و مسخره کردنتان باعث خنده و شادي يک عده شود، باز کار خوبي کرده است؟ اگر جواب شما منفي است، کليد طلايي زندگي درست، در دستان شماست و آن اين است: هدف، وسيله را توجيه نميکند.
مزاحمت براي ديگران، ايجاد يک ارتباط دروغ، دادن وعده هاي بي جا و ايجاد درگيري عاطفي براي طرف مقابل، نمي تواند توجيه درستي براي سرگرم شدن، تفريح و کمک باشد.
2️⃣ فراگير بودن کار
«همه هم سن و سال هاي ما همين کار را مي کنند».
«زمونه عوض شده، محرم و نامحرم ديگر معنايي ندارد».
«شما هم اگر در موقعيت ما بوديد، همين کار را مي کرديد».
روان شناسان مي گويند: وقتي واژه همه، هيچ وقت، هيچ کس، هميشه و کلمات ديگري که معناي کلي مي دهند، در اظهار نظر افراد وجود داشته باشد، در درست بودن فکر او ترديد کنيد. اينها به خطاي فکري مبتلا شده اند و نيازمند سوخت رساني فکري هستند. بررسي کنيد که با کدام گروه هستيد. آيا واقعا همه دنبال اين کار هستند يا عده محدودي اين روش را پيش مي گيرند؟ اگر شما با اين نظر عمومي شدن ارتباط با جنس مخالف، مخالفيد، قانون ارزشمند ديگري را به دست آورده ايد و آن قانون، اين است: قانون متفاوت بودن.
اين قانون به ما مي گويد که رفتارهاي خود را بر اساس ملاک و معيار، تنظيم کنيم؛ نه افراد. ممکن است افراد زيادي در گروه سني ما اهل سيگار و پارتي هاي آن چناني باشند و دوران زيباي نوجواني را با غرق شدن در لذت هاي زودگذر، به سرعت از دست بدهند؛ ولي ما بخواهيم از مسير ديگري عبور کرده، هدفمند زندگي کنيم و سوار قطار موفقيت شويم. حال آيا مي توانيم خود را به خاطر متفاوت بودن، سرزنش کنيم؟
3️⃣ همرنگي با جماعت
«وقتي مي بينم همه دوستانم يکي براي خودشان دارند، وسوسه مي شوم».
«دوستانم از اين که من توي اين فضا نيستم، سرزنشم مي کنند».
«نمي توانم در مقابل پيشنهاد دوستان خودم مقاومت کنم».
سؤالي که از اين جوانان مي پرسيم، اين است که اگر دوستان شما را به کارهايي مثل ترک تحصيل، اعتياد، فرار از خانه و بزهکاري، دعوت کنند، آيا به راحتي مي پذيريد؟ قدرت تفکر و تصميم گيري در ما به قدري توانمند است که مي توانيم خيلي از موانع موفقيت را به راحتي شناسايي کرده، با افزودن چاشني قاطعيت در يک رقابت دوي با مانع، برنده شويم. شما در طول روز با پيشنهادهاي زيادي روبه رو ميشويد. اگر بخواهيد به همه آنها پاسخ مثبت بدهيد که گرفتاريهاي شما حل شدني نخواهد بود. پس بايد مهارت نه گفتن را ياد بگيريد و از سرمايه نوجواني خود به خوبي مراقبت کنيد.
4️⃣ به دنبال عشق زندگي
«مي خواهم خودم براي آينده ام تصميم بگيرم».
«مي خواهم همسر آينده ام را خودم پيدا کنم».
«من دنبال عشق خودم هستم».
الف. شما چند سال داريد و چند درصد از شرايط ازدواج، براي شما فراهم شده است؟ گمان مي کنيد مردم آن قدر ساده اند که مهم ترين سرمايه هاي خودشان را در کف خيابان رها کنند؛ تا شما بدون هيچ زحمت و تلاشي، آنها را از آن خودتان کنيد! براي سنجش ميزان عقل دوست خود، يک مطلب محال را بگو؛ اگر باور کرد، در عقل او شک کن! آيا ممکن است خانواده اي دختر خود را که سالهاي زيادي برايش زحمت کشيده است، در کف خيابان رها کند و منتظر باشد نوجواني آن را مال خود کند؟
ب. در داروخانه ها بخشي وجود دارد که داروهاي کمياب و خاص را در آن جا نگهداري مي کنند. اين قسمت، بسيار مهم است. در ادبيات ديني هم واژه «عشق» همانند داروهاي کمياب است و فقط عده انگشت شماري توانستهاند از آن استفاده کنند. پس لطفا در استفاده از اين کلمه، حساس باشيد و خود را فريب ندهيد!
◀️ ادامه دارد...
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 اندر حکايت عشق هاي خياباني 3️⃣
🔸ابراهيم اخوي
🔺بهانه ها و چاره ها
5️⃣ کنجکاوي درباره دنياي دختران
«مي خواهم بدانم دختران چه روحياتي دارند؛ تا در آينده بتوانم زندگي خوبي داشته باشم».
«دختران خيلي عجيبند و من کنجکاو هستم که آنها را بهتر بشناسم».
«احساس مي کنم دختران از يک دنياي ديگرند و من در کنار آنها مي توانم احساس خوبي داشته باشم».
آشنا شدن با روحيه دختران، نيازي به پيمودن راههاي پر خطر و مسئوليت آفرين ندارد. وقتي مي شود گره اي را با دست باز کرد، چرا با دندان بازش کنيم. شما تفاوت روحيات خود را با دختران، مي توانيد با مشاهده حالات يکي از خانم هايي که محرم شما هستند، به خوبي به دست آوريد و يا با مطالعه يک کتاب درباره روان شناسي دختران، مي توانيد اطلاعات مورد نياز را به دست آوريد؛ البته اگر به اين اطلاعات نياز داشته باشيد و اين کنجکاوي شما از روي شيطنت نباشد.
6️⃣ مسابقه جذابيت
«مي خواهم بيشتر از همه دوستانم، از جنس مخالف، دوست داشته باشم».
«فکر مي کنم با داشتن دوستان بيشتر، جذاب تر و موفق ترم».
«خوش تيپي من باعث مي شود دوستان زيادي دور و برم جمع شوند».
جذابيت، هديه اي است که از سوي خداوند، در اختيار شما قرار گرفته است. بخش عمده اي از اين جذابيت، به دنياي درون شما بر مي گردد. زيبايي شخصيت، ماندگارتر و تأثيرگذارتر از زيبايي چهره و تيپ شماست. وقتي موفق شويد کسي را با ظاهر زيباي خود جذب کنيد، خيلي مغرور نشويد؛ چون اين مسابقه برنده ندارد و هميشه زيباتر از شما هم پيدا مي شود. علاوه بر اين، دختران عاقل و آينده نگر، به مردان مطمئن، قابل اعتماد و پاک، دل ميبندند؛ نه به يک مردنما که وقت زيادي از روز و شب خود را به ظاهرش اختصاص مي دهد. جذابيت واقعي، به وسيله رفتارهاي درست شما ايجاد مي شود.
7️⃣ ارتقاي مهارت ارتباط
«دوست شدن با جنس مخالف، باعث مي شود از خجالتي بودن دربيايم».
«دوستي با جنس مخالف، ارتباطات اجتماعي مرا افزايش مي دهد».
«دوستي هر چه گسترده تر باشد، احتمال موفقيت بيشتر است».
مهارت ارتباط، روشي است که قابل يادگرفتن و به کار گرفتن است. اين روش بدون آموزش هاي ويژه هم در عده اي از انسان ها وجود دارد. آن چه مهم است، نحوه استفاده از اين مهارت است. جوانان موفق، مهارت ارتباط را براي رسيدن به اهداف علمي، معنوي، هنري و ديگر پيشرفت هاي خود، به کار مي گيرند. عده اي ديگر نيز از اين سرمايه، غنيمتي براي فريب و ضربه زدن به ديگران استفاده مي کنند. وقتي خود شما با يک فرد جذاب و با روابط عمومي بالا برخورد کنيد، شايد از ظاهر او و نحوه ارتباطش، خوشتان بيايد؛ ولي اعتماد کردن به او، نيازمند خصوصيات ديگري است که در او جستوجو مي کنيد. در ارتباط با جنس مخالف نيز همين گونه است. شما تظاهر به يک رابطه موفق مي کنيد و از نگاه خودتان با اين ارتباط گيري، به خودتان مي باليد؛ در حالي که هميشه نگراني ناشي از بي اعتمادي، طرف مقابل شما را رنج مي دهد و اين رابطه بي تضمين را به يک دردسر، تبديل مي کند. شايد ريشه بسياري از روابط قطع شده در همين نکته نهفته باشد.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 هفت درس کارآفريني براي نود روز تعطيلي 1️⃣
تابستان، فصل شادي و خنده، فصل سر زدن به هر جا و فصل ياد گرفتن يک درس و يک مهارت جديد است.
تفاوت زيادي است بين آدمي که دانشگاه رفته و کسي که به هر دليل، از طي کردن اين مسير دشوار، منصرف شده است؛ اما يک واقعيت را بايد پذيرفت که به دلايل مختلف، فارغ التحصيلان دانشگاه، آمادگي هاي لازم را براي حضور در بازار کار ندارند و اين مسئله در همه جاي دنيا کم و بيش وجود دارد. گاهي جواني بعد از فارغ التحصيل شدن از دانشگاه، کسب و کار کوچکي براي خود راه انداخته، کارآفريني مي کند؛ اما بعضي ها خيال مي کنند که راه انداختن يک کسب و کار کوچک را نمي توان يک فعاليت اقتصادي سالم و اثربخش دانست؛ در حالي که اغلب واحدهاي اقتصادي دنيا را حتي در اقتصادهاي پيشرفته، همين کسب و کارهاي کوچک تشکيل مي دهند. بعضي بچه مثبت ها هم فکر مي کنند خدمت به کشور، يعني حتماً کار سياسي و فرهنگي کردن و اين کارها را منافي شأن خود به عنوان يک جوان انقلابي مي دانند؛ به نظر عالي ترين مقام کشور دو دليل اساسي، يعني آمادگي کشور براي جهش و فشار اقتصادي دشمنان، ايران، بيش از هر دوره ديگر به کار و کارآفريني، احتياج دارد.
فصل تابستان، فرصت خوبي است که دانشجويان علاقه مند، مطالعاتي در خصوص موضوع کارآفريني داشته باشند و خود را براي راه اندازي و اداره يک کسب و کار پس از پايان دوران دانشجويي، آماده کنند. اين نوشته، چند نکته مهم و کليدي را در اين خصوص مورد توجه قرار داده است. تذکر اين نکته ضروري است که رعايت اين موارد الزاماً موفقيت کارآفرينان جوان را به دنبال ندارد؛ اما بي توجهي به آنها، با احتمال بالايي، شکست را موجب خواهد شد.
1️⃣ آدم هاي کارآفرين ويژگي هايي دارند که برخي از آنها عبارتند از: توفيق طلبي، قبول مسئوليت، خطر پذيري معقول، خلاقيت و تحمل شکست. اگر قصد راه انداختن يک کسب و کار را داريد، قبل از هر چيز بايد اين ويژگي ها را در خود پرورش دهيد و در صورتي که در هر کدام از آنها ضعف داريد، آن را در خود تقويت کنيد. زندگي آدم هاي کارآفرين با بقيه آدم ها تفاوت هاي قابل توجهي دارد. سخت کوشي، تنوع کاري، کار مستمر و... از بديهيات زندگي اين نوع آدم ها مي باشند. بايد، با چشم باز، خود را براي اين شرايط آماده کنيد.
2️⃣ از شتاب، پرهيز کنيد؛ با کمي ديرتر کارآفرين شدن، هيچ تغيير بنياديني در هستي اتفاق نمي افتد؛ فقط شما تجربه بيشتري کسب کرده، براي بازار کار، پخته تر مي شويد. پس هيچ نيازي به عجله و شتاب نيست. مأموريت ويژه يک جوان دانشجو در مسير راه اندازي کسب و کار، علاوه بر مهارت افزايي، شناسايي و انتخاب يک فرصت مناسب، براي ايجاد کسب و کار شايسته مي باشد. چشم هاي فرد کارآفرين، بايد تيز باشد. او بايد دنيا را به شکل فرصت هاي کسب و کار ببيند. جست وجو در منابع اطلاعاتي و به ويژه اينترنت، موشکافي نيازهاي مردم، بررسي اقلام صادراتي و وارداتي کشور، مطالعه طرح هاي موجود، ايجاد شناخت نسبت به اقتصاد کشورهاي ديگر، گفت وگو با آدم هاي صاحب ايده و کارآفرين، بازديد از نمايشگاه هاي تجاري مختلف، مطالعه نشريات اقتصادي، فکر کردن به نحوه بازيافت ضايعات و بسياري راه هاي ديگر، مي توانند ايده هاي خوبي براي شخص کارآفرين باشند. تعطيلات، فرصت مناسبي براي اين کار است. لازم است دفتري را به ثبت و ضبط تجربه ها و ايده ها اختصاص دهيد. اگرچه در مقام راه اندازي کسب و کار فقط يک ايده اصلي ملاک قرار داده مي شود، اما غني کردن ايده ها و طراوت بخشي به تراوشات ذهني، مي تواند بهترين انتخاب ها را تضمين کند. اين نحوه اجرا، نگراني از بابت لو رفتن ايده را - که بسيار مرسوم و متداول است - به حداقل مي رساند؛ البته فقط داشتن يک ايده خوب، کافي نيست؛ بلکه بايد در خصوص اين ايده، تحقيقات کافي شود و طرح و برنامه مشخصي در خصوص نحوه راه اندازي و اداره آن داشت که اين موضوع نيازمند تحقيق و جمع آوري اطلاعات مي باشد و شايد خيلي از ايده ها در موقع اين تحقيق، نامناسب تشخيص داده شوند. در عالم کارآفريني، به فرآيند تحقيقاتي مزبور، تدوين طرح کسب و کار مي گويند و يکي از عوامل موفقيت کارآفرين، نگارش حرفه اي اين طرح مي باشد.
◀️ ادامه دارد...
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 هفت درس کارآفريني براي نود روز تعطيلي 2️⃣
3️⃣ آدم هاي کارآفرين، مهارت هاي خاصي دارند؛ مديريت و ساماندهي، مهارت هاي فني، مذاکره، بازاريابي و تبليغات، مسائل حقوقي و شرعي کسب و کار و خيلي مهارت هاي ديگر را بايد قبل از شروع به کسب و کار، به خوبي فرا گرفت. اين يادگيري، حتماً هزينه بر است. کتاب هايي را بايد تهيه و مطالعه کرد و يا در کلاس هاي آموزشي شرکت کرد. در هر حال، بايد اصول کسب و کار را فرا گرفت؛ در اولين تجربه کاري، با شکست رو به رو نشويد!
4️⃣ بازديد از محيط هاي واقعي کار، به ويژه در حوزه هاي مربوط به رشته تحصيلي، مي تواند ديدگاه خوبي نسبت به موضوع کسب و کار ايجاد کند و تابستان، فرصت مناسبي براي اين بازديدهاست. اگر خودتان کار اداري نداريد، براي کمک به دوستان و خانواده، به ادارات مراجعه کنيد. اين مراجعات و آشنايي نزديک با محيظ هاي اداري و بانک ها (که به هر حال جزء لاينفک زندگي يک کارآفرين خواهند بود)، مي تواند در ايجاد آشنايي اوليه، مفيد باشد. مصاحبت با کارآفرينان و استفاده از تجربه هاي آنها، مي تواند در تقويت پايه هاي موفقيت در کسب و کار، مؤثر باشد.
5️⃣ تا زماني که پدر، مادر و اعضاي خانواده، همدلي و همراهي مناسبي با ما نداشته باشند، نخواهيم توانست به راحتي کسب و کار موفقي راه اندازي کنيم. بنابراين، متقاعد کردن آنها با طرح مباحث استدلالي، نقل احاديث، بحث در خصوص واقعيت هاي کشور و... يکي از پيش نيازهاي موفقيت در کارآفريني است. علاوه بر اين، يکي از اولين منابع تأمين مالي، کمک هاي خانواده است و تا زماني که موافقت آنها را جلب نشود، در اين مسير، موفق نخواهيم بود. دعوت آنها به مشارکت و حضور مستقيم در کار نيز ايده اي است که مي توان به آن فکر کرد؛ زيرا کسب و کارهاي خانوادگي، يکي از الگوهاي موفق کارآفريني در دنيا مي باشند.
6️⃣ قرار نيست از اول، شرکتي به اندازه مايکرو سافت تأسيس کنيد و قرار نيست شرکت شما براي حل همه مشکلات بشري برنامه داشته باشد. استخدام نيرو به تعداد زياد يا سرمايه گذاري بالا، هيچ کدام به تنهايي هنر نيست؛ هنر در کسب و کار، شناسايي مرواريدهايي ارزنده ، اما ناشناخته اقيانوس مواج بازار و رقابت است که مي توان با يک تلاش معقول و معمول، آنها را صيد کرد. کارآفرينان موفق، از ابتدا بزرگ فکر مي کنند؛ اما مي پذيرند که بايد ابتدا از کوچک شروع کرد و به سرعت گام هاي عملياتي را برداشت. آنها مي دانند که اگر در دنياي قديم، ماهي هاي بزرگ تر، ماهي هاي کوچک تر را مي خوردند، امروز به جاي آن، ماهي هاي سريع تر، ماهي هاي کوچک را مي خورند.
7️⃣ نداشتن نگاه عملياتي در جامعه امروزي، مشکلي است که نه در حوزه کارآفريني، بلکه در بسياري مسائل ديگر کشور، ما به آن مبتلا هستيم. ريشه يابي تاريخي اين موضوع و بررسي تأثير مسائل نوظهوري همچون درآمدهاي نفتي بر بروز و تشديد اين وضعيت، بحث جداگانه اي است؛ اما يادآوري اين نکته، ضروري است که يک انسان متعهد، قبل از هر اقدامي، بايد تأثير آن را بر روي تحقق نتيجه مورد نظر، جويا شود.
به ياد داشته باشيم که خداي کارآفرينان، همان خداي جبهه هاست و اگر نگاهمان به کسب و کار، به عنوان عبادت باشد و اگر متوجه باشيم که در اسلام، تلاش براي کسب رزق حلال، نه جزء از ده جزء ايمان برشمرده شده است و در عين حال، مزد بگير بودن، مذموم و نکوهش شده، به کارآفريني، به گونه ديگري مي نگريم.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 اينها يعني محدوديت...
⭕️به بهانه روز عفاف و حجاب
🔺زهرا مينايي
1️⃣ اين که نتواني موهايت را بريزي دورت و توي خيابان، وقتي باد مي آيد، بپيچد لايشان، اين که نتواني با کوله پشتي، تاپ بپوشي، اين که وقتي موهايت را رنگ مي کني، کسي نمي فهمد، اين که نتواني کلاه رنگارنگ سرت کني، اين که مدل موهايت را تعداد معدودي آدم مي بينند، اينها يعني محدوديت.
اين که در تابستان به خاطر آن همه پارچه اي که دورت ريخته، از گرما خفه مي شوي، اين که همين پارچه ها طوري توي دست و پايت است که توي بي آرتي يا مترو، نمي داني چادرت را جمع کني يا کيفت را بگيري يا خودت را، اين که توي باران مثل موش آب کشيده مي شوي و وزن لباس هايت چند برابر مي شود، اين يعني محدوديت.
2️⃣ اين که به خاطر درس خواندن، نتواني تلويزيون نگاه کني يا بروي سينما يا بنشيني با خانواده ات به حرف زدن، اين يعني محدوديت. اين که به خاطر حقوق ديگران، کلي توي صف بايستي و معطل شوي، يعني محدوديت. اين که براي اين که چاق نشوي و بعد هم سکته نکني و بميري، مجبوري کم غذا بخوري، يعني محدوديت.
اين که به خاطر اين که ديگران را آزار ندهي، مجبوري يک روز در ميان بروي حمام، يعني محدوديت. اين که مجبوري توي زندگي کار کني، تا يک لقمه نان دربياوري و وقتت به کارهاي طاقت فرسا مي گذرد، يعني محدوديت. اين که نتواني ماشينت را هر جا که مي خواهي پارک کني، يعني محدوديت.
3️⃣ اطراف ما پر است از محدوديت. اين، خاصيت زندگي اجتماعي است. رعايت حقوق ديگران، براي آدم ها محدوديت مي-آورد. در واقع، در جهان اجتماعي، قوانين ما را محدود مي کنند؛ تا هر کاري که مي خواهيم، نتوانيم انجام دهيم. هنجارها و ارزش ها هم به صورت نانوشته، همين مکانيزم را انجام مي دهند و ضمانت اجرايي همة اينها هم اجبار اجتماعي است.
اين قوانين از کجا مي آيند؟ در دنياي مدرن، قوانين را يک عده آدمي که بهشان مي گويند نمايندة مردم، مي نويسند. يک جورهاي غير مستقيمي – آنها ادعا دارند- مردم مي نويسند يا در واقع، اکثريت مردم؛ اما در دنياي پيشامدرن، قوانين را پادشاهان تعيين مي کردند و مردم هم معمولا از آنها پيروي مي کردند؛ چون اين، خاصيت زندگي اجتماعي است و اگر نمي خواستند از آنها پيروي کنند، مستلزم از دست دادن امنيتشان بود. هميشه داشتن امنيت، عنصر مهمي در تعيين شکل زندگي انتخابي مردم بوده است؛ اما زمان معصومين عليهم السلام - که طبيعتا الگوي زندگي اجتماعي کشور ماست - اين قوانين بر اساس قرآن و سخنان معصومين عليهم السلام تعيين مي شدند.
4️⃣ اما اين که محدوديت هاي دين را اين روزها خيلي رنگي تر از ديگر محدوديت ها مي بينيم، شايد به خاطر دنياي جديد باشد و گرنه، چرا کسي نمي گويد که من مي خواهم ماشينم را اين جا پارک کنم و اختيار ماشينم را دارم و به کسي هم ربطي ندارد و بعد همه بهش جواب مي دهند که اين قانون است و بايد رعايت شود. دنياي جديد، دنيايي است که در آن بر جدايي دين از حکومت و سکولاريسم، تاکيد مي شود. مفهومي در حوزة خصوصي و فردگرايي، تئوريزه مي شود و همة اينها فکر و ذهن ما را شکل مي دهد. گفتمان غالب، گفتماني است که رد يا قبول محدوديت هاي دين را به افراد مي سپارد و براي آن، هيچ اجبار اجتماعي تعيين نمي کند؛ گفتماني که انسان را ملزم به رعايت قوانين اجتماعي بشري مي کند؛ اما دربارة قوانين الهي، سکوت اختيار کرده است؛ گفتماني که ناخودآگاه از طريق فيلم ها و محصولات فرهنگي اش تبديل مي-شود به اسطوره هاي ذهن ما و موجب اين مي شود که محدوديت هاي دين را ببينيم و ازشان سوال کنيم. گفتمان غالب، بدون اين که بفهميم، پندارهاي خود را به ما منتقل کرده، هر روز در ما تعارض بيشتري نسبت به دين ايجاد مي کند. اين که جلوي آينه بايستيم و چهل و پنج دقيقه وقت، صرف کشيدن خط چشم کنيم، اين که لباس هايي چنان تنگ بپوشيم که قادر به درست نفس کشيدن نباشيم، اين که کفش هاي وحشتناک پاشنه بلند بپوشيم، اين که بدبختي ها و هزينة عمل زيبايي دماغ را بپذيريم، محدوديت محسوب نمي شود؛ چون گفتمان غالب براي ما اين امر را چيزي لذت بخش و مشروع تعريف کرده است؛ گفتماني که دين را تبديل به يک ابزار، براي حفظ انسجام اجتماعي مي کند و براي دين، آن موقعيتي را قائل نيست که در عصر پيامبرصلي الله عليه وآله وجود داشته است. اين مي شود که هر روز بيشتر از قبل، محدوديت هاي دين را مي بينيم و محدوديت هاي قوانين و ارزش هاي گفتمان هاي غالب را نمي بينيم.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 کشف حجاب و قیام مسجد گوهرشاد 1️⃣
🔸 به مناسبت سالروز قیام مسجد گوهرشاد علیه قانون کشف ححاب رضاخان
🔻قانون رضاخاني: روسپيان بايد چادر سر کنند!
با اعلام قانون منع حجاب در 17 دی 1307ش. آيين نامه زير طي بخش نامه هايي به تمامي مراکز دولتي و غيردولتي ابلاغ شد:
1. اعطاي وام به کارمندان دولت جهت خريد لباس مناسب براي همسرانشان، به منظور حضور در جشن ها و ميهماني ها.
2. توبيخ و در مواردي اخراج کارمندان دولت، در صورت عدم حضور آنها و همسرانشان (بدون حجاب) در ضيافت ها.
3. بازداشت و مجازات مخالفان کشف حجاب.
4. ممانعت از ورود زنان باحجاب به فروشگاه ها، سينماها، گرمابه هاي عمومي، درمانگاه ها و يا ممانعت از سوارشدن آنها به درشکه و اتومبيل.
براي اهانت بيشتر به زنان چادري، روسپيان حق بي حجاب شدن نداشتند. مجله شهرباني نيز آماري از جرائم اعمال منافي را که در زير چادر انجام شده بود، ارائه داد. حکومت با اقدام به اين تبليغات، سعي مي کرد نماد عفت را به سمبل بي عفتي تبديل کند.
🔻جشن شيراز، مقدمه قيام مسجد گوهرشاد
برگزاري جشن هاي گرامي داشت بي حجابي در ماه هاي دي و بهمن 1314 در سراسر کشور، به ويژه در شيراز را مي توان مقدمه قيام مسجد گوهر شاد ناميد. چند ماه قبل از قيام مردم مشهد، برگزاري جشن شيراز با حضور علي اصغر حکمت، وزير معارف، در 13 فروردين 1314ش. مقدمه قيام مسجد گوهر شاد شد. در اين جشن پس از ايراد سخنرانيها، در پايان جشن، عده اي از دوشيزگان بر روي صحنه نمايان شدند و ناگهان نقاب از چهره برگرفتند و ارکستر، آهنگ رقص مينواخت و دختران به پاي کوبي پرداختند. روز بعد، اين خبر مانند بمبي در شهر پيچيد و عده اي از مردم در مسجد وکيل اجتماع کردند. در اولين اقدام، حسام الدين فال اسيري يکي از عالمان شيراز، به برگزاري چنين مراسمي اعتراض کرد و آن را از مظاهر بي ديني در جامعه ناميد... . اعتراض او باعث شد تا بلافاصله دستگير و زنداني شود.
🔻قيام مسجد گوهرشاد
پس از واقعه کشف حجاب در جشن شيراز و دستگيري و حبس آيت الله فال اسيري و بي حرمتي به وي، موجي از اعتراضات در کشور، به ويژه در حوزه هاي علميه قم، مشهد و تبريز به راه افتاد. در تبريز، دو مرجع عاليقدر، سيد ابوالحسن انگجي و ميرزا صادق آقا به تغيير لباس و کلاه شاپو، اعتراض کردند و به سمنان تبعيد شدند. «در مشهد هم که دستور تغيير لباس رسيده بود و خبر جشن شيراز و گرفتاري فال اسيري و تبعيد دو نفر از عالمان تبريز منعکس شده بود، غوغايي برپا شد و مراجع روحاني سخت ناراحت شدند و براي بحث و گفت وگو درباره تغيير لباس و سخت گيري هايي که در باره معممين شده بود، جلساتي تشکيل دادند. در اين جلسات که آيت الله حاج آقا حسين قمي و آيت الله سيد يونس اردبيلي و فرزند آخوند ملا محمد کاظم خراساني و جمعي ديگر از عالمان و مدرسان درجه اول مشهد شرکت داشتند، مسئله تغيير لباس مطرح شد و بيان شد که اين تغيير لباس، به برداشتن حجاب منتهي خواهد شد و بايد به شدت از آن جلوگيري شود.
تا اين زمان، برخي از عالمان معتقد بودند که کارهاي صورت گرفته، بدون اطلاع شاه بوده، وي مخالف اين اعمال ضد ديني است؛ اما علي اصغر حکمت طي نطقي در ميدان جلاليه تهران، با حضور رئيس الوزراء (ذکاء الملک)، به طور آشکار اعلام کرد که گمان مردم مبني بر عدم آگاهي رضاشاه از جشن شيراز و خود سرانه بودن اين حادثه، اشتباه محض است. در اين نطق، حکمت گفت که وقوع اين حادثه، مستقيماً به دستور شخص رضاشاه بوده است. اين اظهارت و وقوع اين حوادث در کشور، پس از درج در مطبوعات، در سطح شهر مشهد هم انتشار يافت. آيت الله سيد عبدالله شيرازي که در اين زمان در مشهد حضور داشت و از نزديک شاهد اين وقايع بود، مي گويد: چون روزنامه حاوي درج اين مطالب براي آيت الله قمي ارسال شد. ايشان پس از مطالعه اين اخبار و جريانات، گريه کرد و گفت: «خلاصه، اسلام فدايي مي خواهد و من حاضرم فدا شوم».
◀️ادامه دارد....
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔴 کشف حجاب و قیام مسجد گوهرشاد 2️⃣
🔸 به مناسبت سالروز قیام مسجد گوهرشاد علیه قانون کشف ححاب رضاخان
🔻اشاره آيت الله حائري به رگ هاي گردنشان
مهم ترين مخالفت علما و مراجع قم با رژيم رضا شاه، در ماجراي كشف حجاب بروز يافت. مرحوم آيتالله حائري ضمن رعايت تمام جوانب قضايا و بدون اين که بهانه اي به دست رژيم طاغوت بدهد، از مسئله كشف حجاب اظهار نفرت نمود و چون احساس كرد اين نقشه شوم، جدّي است و كارگزاران رژيم به شدّت پي گير عملي ساختن آن، حتّي در شهر مذهبي قم هستند، به عنوان اعتراض، جلسات درس و بحث و نماز جماعت خود را تعطيل كرد و تنفّر خويش را از حوادث پيش آمده، اعلان کرد و چون عدّه اي از روحانيون و بازاريان نزد وي آمدند و در خصوص كشف حجاب و عوارض ناگوار آن مطالبي به عرض رسانيدند، آن مرجع عاليقدر به رگ هاي گلويش اشاره كرد و گفت: بايد تا پاي جان مقاومت نمود. من ايستاده ام؛ زيرا مسئله حجاب، از ضروريات دين است و بنا به نص قرآن، واجب شمرده ميشود.
🔻مهاجرت آيت الله حسين قمي به تهران
آيت الله حاج آقا حسين قمي براي مذاکره با رضاخان پيرامون مسائلي که به واسطه کشف حجاب پيش آمده بود، به تهران رفت. قبل از حرکت، از وي درباره نحوه عملکرد و اين که در ملاقات با شاه چه خواهد کرد، سؤال شد و وي در پاسخ گفت: «اول اصرار و التماس مي کنم که از برنامه هاي ضدديني و اسلامي خود دست بردارد و اگر موافقت نکرد، دست او را مي بوسم و اگر باز هم موافقت نکرد، خفه اش مي کنم». وي در تصميم خود قاطع بود؛ به طوري که قبل از عزيمت به تهران گفت: اگر جلوگيري از اين عمل خلاف مذهب، منجر به کشته شدن ده هزار نفر و خودم هم بشود، باز هم ارزش دارد.
🔻بهلول و پيشنهاد تحصن در مسجد گوهرشاد
پس از ورود مرحوم شيخ محمد تقي بهلول از فردوس به مشهد و اطلاع از هجرت و زنداني شدن آيت الله قمي، وي در اعتراض به شرايط پيش آمده، سخنراني کوتاهي کرده و به واسطه اين سخنراني، دست گير شد و پس از آزادي، وي در سخنراني ديگري، پيشنهاد تحصن در مسجد گوهرشاد را مطرح کرد و گفت: «... کار از کار گذشته و ما نبايد نرمي نشان دهيم. بايد پايمردي کرده، مقاومت کنيم يا حاج آقا حسين قمي را از زندان آزاد کرده و احکام اسلامي را جاري کنيم يا همه کشته شويم».
با وجود مذاکره بهلول با سران نظامي شهر مشهد و تلگراف عالمان مشهد به رضاخان و درخواست براي حفظ حرمت استان مقدس رضوي، نظاميان، صبح يکشنبه روز 21 تيرماه 1314ش. با يورش به متحصنين در حرم به سرکوب آنها پرداختند، پس از مدتي، مقاومت مردم در مقابل تجهيزات نيروهاي رژيم شکسته شد و آنها قتل و عام شدند. عمق جنايت رضاخاني به حدي بود که بر اساس مشاهدات يکي از حاضرين، تعداد کاميون هايي که مجروحين و کشته شدگان قيام مسجد گوهر شاد را خارج مي کردند، 56 کاميون ذکر شده است که در محله خشت مال ها و باغ خوني مشهد در گودالي ريخته شدند؛ در حالي که بعضي از آنها هنوز زنده بودند.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 مصرف شما، نشانه شخصيت شماست 1️⃣
🔸 يحيي شعباني
پديده مصرف، گوياي بسياري از ويژگي هاي فردي و اجتماعي است؛ به طوري که با نگريستن به شکل و شيوه مصرف در يک جامعه، مي توان جنبه هاي مهمي از شخصيت فردي و اجتماعي افراد آن جامعه را دريافت. افراط و تفريط در مصرف، زيانهاي فراواني در پي دارد که به نوبه خود مي تواند سرآغاز بحران ها و شکاف هاي اجتماعي و رواني شود و برخي از اين مشکلات نيز ممکن است به هسته اوليه مشکلات کلان تري بدل شوند.
مصرف در گسترده ترين معناي آن، به کار بردن يک يا چند کالا، براي دست يابي به هدف يا اهدافي مشخص است. منظور ما از کالا در اين عبارت، نتيجه يا محصول کار فردي و اجتماعي عده اي از انسان ها، براي ايجاد ارزش اقتصادي است. بنابراين، مي توان کالا را انباشت ارزش اقتصادي، به واسطه کار عده اي از انسان ها دانست. از همين تعريف نسبتاً ساده، مي توان دريافت که مصرف نکردن در يک جامعه (يا تفريط در مصرف)، يک بحران است و مي تواند کار فردي و اجتماعي را بي معنا و بي هدف سازد و اگر در جامعه اي مصرف صورت نگيرد، چرخه عرضه و تقاضا، مختل خواهد شد. با نگاهي دقيق تر به همين تعريف، مي توان پي برد که مصرف به خودي خود، هدف نيست؛ بلکه هدف مصرف در بيرون آن قرار دارد.
پس مشکل ديگر در اين زمينه، اين است که خود مصرف به هدف تبديل شود و به عبارت ديگر، افراط و تفريط در مصرف، نشان دهنده خروج جامعه از حالت تعادل است و حفظ اين تعادل، تنها و تنها در سايه مصرف ناهنجار ممکن است؛ اما مصرف هنجار، مصرفي است که مهار آن در دست انسان باشد؛ يعني آگاهانه و فعالانه به سراغ مصرف برويم. رفتار آگاهانه و فعالانه تنها با مديريت مصرف، ممکن است و منظور از مديريت، داشتن راهبردي عقلاني، براي يک هدفِ عيني و مشخص در مصرف و اجراي صحيح اين راهبرد است.
مديريت مصرف مثل بسياري از پديده هاي انساني، هم جنبه فردي دارد و هم جنبه اجتماعي؛ يعني هم نيازمند توجه به جنبه هاي فردي است و هم نيازمند برنامهريزي و توجه به جنبه هاي کلان اجتماعي و سياسي. از اين رو، افراد و نهادها هم زمان بايد در اين مديريت، نقش خود را ايفا کنند. در يک تقسيم بندي کلي مقولاتي که بايد در اين زمينه به آنها توجه کرد، عبارتند از:
1️⃣ انتخاب آگاهانه کالا
تناسب نياز با کالا، اصل مهمي در مصرف است و مصرف کننده هر چه آگاهانه تر دست به انتخاب بزند، مصرف، صورت معقول تري به خودش مي گيرد؛ اما آن چه در اين زمينه اهميت شاياني دارد، نقش نهادها و به طور کلي دولت، در اين مقوله است. اين نهادها مي توانند به تنظيم و تعادل بازار مصرف، کمک کنند. روشن است که در يک مقطع زماني، هيچ جامعه اي همه کالاهاي مورد نياز خود را توليد نخواهد کرد؛ پس براي انتخاب و مصرف آگاهانه، بايد از طرفي به توليد داخلي کمک کرد و از طرف ديگر با واردات معقول، نيازهاي باقي مانده را برطرف ساخت. نهادهاي خصوصي و دولتي، نقشي کليدي در انتخاب آگاهانه ايفا مي کنند. توليد کنندگان نيز بايد آگاهي هاي لازم را در اختيار مردم قرار دهند؛ تا اين انتخاب هر چه آگاهانه تر صورت گيرد.
◀️ ادامه دارد...
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 مصرف شما، نشانه شخصيت شماست 2️⃣
🔸 يحيي شعباني
2️⃣ استفاده از کالاهاي بومي
مصرف، مثل قله کوه يخي است که بخش عظيمي از آن در زير آب قرار دارد؛ يعني بخش عظيمي در لايه هاي زيرين اجتماعي، در خدمت چرخه توليد، توزيع و مصرف قرار دارد و طبيعي است که مصرف کالاي بومي، به ايجاد و تثبيت اين چرخه، کمک فراواني خواهد کرد. براي اين که ظرفيت هاي بالفعل جامعه پابرجا بمانند و ظرفيت هاي بالقوه نيز فعال شوند، مصرف کننده بايد بيشتر توجه به داخل داشته باشد. فراموش نکنيم که فعال شدن ظرفيت هاي جامعه، به نفع همه اعضاي جامعه است. بنابراين، اگر در انتخاب يک کالاي داخلي، از ايده آل کيفي خود نيز پايين بياييم، اما در تحليل نهايي، چيزهاي ديگري به دست مي آوريم که در ميان مدت و دراز مدت، به سود ماست. نهادهاي اجتماعي در سطح دولتي يا خصوصي، مي توانند با ايجاد زمينه و تسهيلاتي براي توليد، توزيع و تبليغ کالاهاي داخلي و نيز فرهنگ سازي براي آن، به چرخش چرخ هاي جامعه و سرانجام، آرامش و ثبات رواني، اجتماعي و سياسي آن، کمک کنند.
3️⃣ حفظ محيط زيست
مصرف انرژي در شکل فعلي آن و سرعت سرسام آور در هدر دادن حامل هاي انرژي، آينده ما را دچار ابهام مي کند. فاصله معنادار استانداردهاي داخلي مصرف با استانداردهاي بين المللي، تأسف انگيز است. بايد براي اصلاح مصرف و بهينه سازي آن، بايد تلاش کرد. اگر به اين مسئله بحران منابع آبي را نيز بيفزاييم، ابعاد وخيم اين موضوع، روشن تر خواهد شد. انسان، عضوي از زيست بوم طبيعي است و زيست بوم، شبکه و چرخه اي از امور انساني و پديده هاي غير انساني طبيعي است. بايد به جاي تصرف بر طبيعت که نتيجه برخورد عجولانه و غيراخلاقي با طبيعت است به تعلق به طبيعت انديشيد.
4️⃣ اضطراب مصرف
پديده اضطراب مصرف، عبارت است از سرعت، ابتذال و پراکنده گزيني مصرف و اين سه بيش از هر چيز ديگري، بر جنبه هاي اجتماعي مصرف ناظرند. اگر مصرف را صرفاً به جنبه هاي فردي تقليل دهيم، آن گاه بخش مهمي از اين پديده را نخواهيم ديد. اين وجه اجتماعي مصرف، نتيجه اين امر است که کالا، داراي يک هويت نشانه اي است؛ مثلاً مصرف، بيانگر جايگاه فرد مصرف کننده در سلسله مراتب اجتماعي است و در بسياري از موارد همين نقش و کارکرد اجتماعي مصرف کالا، بر ديگر جنبه هاي آن مي چربد؛ به عنوان مثال، اگر بر پديده چشم و هم چشمي در سطح خانواده ها نگاه کنيم، با همين امر مواجه مي شويم و اصلاح و جهت دهي در اين زمينه، سخت و پيچيده است و نياز به بررسي همه جانبه دارد.
اقتصاد از پديده هاي متعددي تأثير ميپذيرد و هر يک از اين مؤلفه ها، هم سبقه فردي دارند و هم اجتماعي؛ هم ويژگي خرد دارند و هم کلان و هم خصلتي ملي دارند و هم بين المللي. بنابراين، اقتصاد حوزه اي جدا از بقيه حوزه ها نيست. اگر قرار است اقتصاد نقطه قوت ما باشد، بايد به همه اين موارد انديشيد. اقتصاد، معادله اي چند متغيره است و برخورد نادرست با اين متغيرها، مي تواند بر مشکلات اقتصادي بيفزايد.
از تأثيرات حوزه سياسي بر اقتصاد، نبايد غافل بود. در شرايطي که در عرصه بين المللي با محدوديتهايي روبهرو هستيم، اين هنر ديپلماسي سياسي در سطح خارجي است که مي تواند گره گشاي برخي مشکلات اقتصادي باشد. در حوزه سياست داخلي نيز اين نکته حائز اهميت است که هر گونه تنشي مي تواند گره هاي اقتصادي را کورتر کند و امنيت رواني حوزه اقتصادي را بر هم زند. حوزه اقتصاد، حوزه عقلانيت است و رفتار عاقلانه عوامل و بازيگران اقتصادي، به شکل گيري هر چه بيشتر اين عقلانيت کمک خواهد کرد و هر گونه رفتار احساسي و غير معقول بر مشکلات اقتصادي ميافزايد. بنابراين، پرهيز از هر گونه تنش، بايد سرلوحه بازيگران سياست داخلي باشد.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 عموجان! از خدا بترس
⭕️ جرعه نوشي از سيره آسماني امام جواد عليه السلام 1️⃣
🔸 انسيه سادات هاشمي
🔺کودک بي تعارف
بزرگ و کوچک ندارد. اگر کسي بدون اينکه شايستگي داشته باشد، منصبي را اشغال کرده باشد و بدون اطلاعات کافي در آن منصب مشغول به کار شود، بايد با او بدون رو در بايستي برخورد کرد. حتي اگر کودکي نُه ساله باشي و او عمويت باشد:
امام رضا شهيد شده بود. امام جواد کودک بود. مردم دنبال جانشين امام رضا مي گشتند. ناگهان عده اي با عبدالله عموي امام وارد مسجد شدند و گفتند اين امام است. عبدالله روي منبر رفت. طبق معمول، بزرگان براي امتحان کردن او شروع کردند به سؤال کردن. چند حکم شرعي پرسيدند و او قاطعانه پاسخ هاي غلط مي داد. ناگهان جوادِ نُه ساله گفت: «عمو جان! از خدا بترس! نمي ترسي روز قيامت به خاطر فتواي اشتباه در مورد چيزهايي که نمي داني از تو بازخواست کنند؟!» سپس خود امام يکي يکي پاسخ درست سؤال ها را فرمود.
🔺مهريه: يک کتاب دعا
مأمون پيشنهاد ازدواج دخترش را به امام جواد عليه السلام داد. چون امام مال و اموالي نداشت در مورد مهريه به مأمون نوشت: «خدا براي هر زني از اموال شوهرش، مهريه اي قرار داده. خدا اموال ما را در آخرت ذخيره نموده، همان طور که اموال شما را در همين دنيا به شما داده و گنج هايش بر روي همين زمين است. من مهرية دختر تو را اين دعاها قرار مي دهم که نامش «الوسائل الي المسائل» (راه رسيدن به حاجات) است. اين کتاب يک مجموعه مناجات است که از پيامبر صلي الله عليه وآله دست به دست گشته تا به من رسيده است. جبرئيل هنگام نزول اين دعاها به پيامبر صلي الله عليه وآله گفته: اي محمد! خداي بزرگ به تو سلام مي رساند و مي گويد اين مناجات کليد گنج هاي دنيا و آخرت است. اينها را وسيله رسيدن به آرزوهايت قرار بده. ولي مبادا از آن براي هدف هاي دنيوي استفاده کني که از آرزوهاي اخروي مي ماني.»
🔺تکاندن سفره در صحرا
در سفر بودند. سفره پهن کردند. بعد از غذا غلام امام شروع کرد به جمع کردن ريزه نان ها و غذاهايي که روي زمين ريخته بود. امام فرمود: نه! بگذار باشد. جمع نکن. هر وقت در صحرا غذا خورديد، آنهايي که ريخته، جمع نکنيد، حتي اگر يک ران گوسفند باشد. اما اگر در خانه بوديد، هرچه افتاده را جمع کنيد.
امام باقيمانده غذايي را که در صحرا مي خوردند، سهم جانوران صحرا مي دانست.
🔺اين چيزها در شأن شما هست؟
يک نفر از امام پرسيد: نظر شما دربارة مشک چيست؟
امام فرمود: پدرم امام رضا (عليه السلام) دستور داد برايش مُشک داني بسازند. فضل بن سهل گفت مردم اين کار را نمي پسندند! پدرم در جوابش گفت: مگر نمي داني، يوسف لباس زيبا و آراسته مي پوشيد و روي تخت طلا مي نشست. اين کار چيزي از مقام نبوت او کم نمي کند. سليمان هم دستور داد برايش عطرداني به قيمت چهار هزار درهم درست کنند.
***
بعضي از مردم پاکيزگي و آراستگي را با تجملات اشتباه مي گرفتند و داشتن عطردان را در شأن ائمه نمي دانستند. اما عطر چيزي است که پيامبر صلي الله عليه وآله هميشه سفارشش را مي کرده است و اولادش هميشه به آن عمل مي کردند. امام رضا عليه السلام چون در قصر مأمون بود بيشتر در مظان تهمت قرار داشت و با مثال يوسف و سليمان که پادشاه بودند، ثابت کرد که اين جايگاه ها چيزي از مقام نبوت و امامت آنها کم نمي کند. مهم اين است که ثروت دنيا آنها را از ياد خدا غافل نکند و ايمان آنها با ثروت و بي ثروت يک اندازه باشد.
◀️ ادامه دارد...
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824
🔰 عموجان! از خدا بترس
⭕️ جرعه نوشي از سيره آسماني امام جواد عليه السلام 2️⃣
🔸 انسيه سادات هاشمي
🔺 راه چارة زلزله
علي بن مهزيار نماينده امام در اهواز بود. به امام نامه نوشت و گفت: «اينجا زياد زلزله مي آيد. اجازه مي دهيد از اين شهر خارج شوم؟» امام جواب داد: «از اهواز خارج نشو. در عوض اين کار را کن. چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگيريد. روز جمعه غسل کنيد و لباس تميز بپوشيد و دسته جمعي به در خانه خدا برويد و از او بخواهيد اين بلا را دفع کند.»
اين کار را کردند و زلزله پايان يافت.
***
چيزي که باعث دفع بلا از مردم اهواز شد، روزه و دعاي دسته جمعي بود. وقتي تمام مردم يک شهر براي رفع مشکلاتشان دست به دست هم دهند و همه با هم توبه کنند، خداوند بي شک بلا را از آنها دور مي کند. اما اگر عده اي به گناه مشغول باشند و عده اي ديگر به عبادت خود سرگرم باشند و نهي از منکر نکنند، بلايي که تر و خشک را با هم مي سوزاند، گريبان گيرشان خواهد شد.
🔺بهترين برخورد ممکن
براي امام پارچه هاي کتاني گران قيمت مي آوردند. در بين راه دزد پارچه ها را دزديد. حامل پارچه ها جريان دزدي را براي امام نوشت. امام در نهايت خونسردي پاسخ داد: «اموال و جان ما هديه و امانت خداست. هرچه از آنها را که بتوانيم استفاده کنيم، باعث شادي ماست و هرچه را بدزدند خدا در عوض آن پاداش مي دهد. کسي که ناراحتي و جزع و فزعش از صبرش بيشتر باشد، اجر و پاداش خود را ضايع مي کند. به خدا پناه مي بريم از چنين صفتي.»
***
شايد حامل پارچه ها وقتي پيغام ربوده شدن پارچه ها را مي داد، اضطراب داشت از اين که به او بگويند چرا مراقب نبودي؟ چرا سهل انگاري کردي؟ يا او را از کار بيکار کنند و ديگري را به جاي او منصوب کنند. ولي پاسخي که امام عليه السلام به او داد و او را به صبر به جاي جزع و فزع دعوت کرد، آرامش بخش ترين پاسخ ممکن به يک کارگزار بود.
🔺 مال حرام خوردي حلالت!
وکيل امام سراغ امام آمد و گفت: آقا مرا به خاطر آن ده هزار درهم حلال کن. امام فرمود: حلالت باشد!
وقتي از در بيرون رفت امام فرمود: حق آل محمد صلي الله عليه وآله را تصرف مي کنند و به فقرا هم نمي دهند و خودشان مصرف مي کنند، بعد مي آيند مي گويند ما را حلال کن! او فکر مي کند من مي گويم حلال نمي کنم! به خدا روز قيامت خدا از همه اين اموالي که خورده اند سؤال مي کند.
***
مسئولاني که در اموال بيت المال دست مي برند و از آنها استفاده شخصي مي کنند، اگر در اين دنيا هم حلاليت بطلبند تا وقتي آن اموال را باز نگردانده اند، از عذاب آن دنيا محفوظ نيستند.
#به_کانال_نشریه_دانشجویی_پرسمان_بپیوندید
https://eitaa.com/porsemanmag/824