eitaa logo
آرشیوکنفرانس اتحادیه عماریون
10 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
371 ویدیو
592 فایل
💮در شــــام شــــوم خــــواص کـــــور نــور بصیــــــرت عمـــــــارم آرزوست💮 🌐#مجری_طرح_اتحاد_گروه های_ولایی 🇮🇷#عمــــــاریون_رهبـــــریم 🆔 @ammareyon 🚫#کپی برداری از #طراحی گپشن ها و#تنظیمات کنفرانس ها بدون اجازه مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
پروژه روشنفکری دینی گام به گام نیمه‌ی پنهان خود را آشکار می‌کرد. سال 1369، وقتی که دیگر انتشار مقالات چهارگانه‌ی قبض و بسط از سروش در ماهنامه کیهان فرهنگی به پایان رسید، زیرساخت‌های پروژه جامعه مدنی نیز در مرکز مطالعات دموکراسی در دانشگاه وست مینستر لندن توسط پرفسور جان کین نظریه‌پرداز MI6 بازتولید گشت و با آغاز دهه 1370 به پروژه اصلی روشنفکران سکولار ایران بدل شد. 8⃣
🔘کیان و نگاه نو: ارباب حلقه‌ها ؟! پروژه روشنفکران دینی در ایران که دولت آمریکا را به وجد می‌آورد، با انتشار سلسله مقالات «قبض و بسط تئوریک شریعت» در ماهنامه کیهان فرهنگی صورتبندی شد. انتشار این سلسله مقالات از اردیبهشت 1367 آغاز گشت؛ از قضاء همزمان با فروپاش اروپای شرقی (1989.م). 9⃣
عبدالکریم سروش ادعا داشت که می‌خواهد تا فهم نوینی را از اسلام عرضه کند و این امر را در گرو اصلاح دین و تعقیب پروژه پروتستانتیسم اسلامی می‌دانست. او در قبض و بسط معتقد بود در جهان امروز، همه علوم وابسته به یکدیگرند و ما با یک جغرافیای معرفت روبه‌رو هستیم. هر تکانی در این جغرافیا، همه علوم را تکان خواهد داد و علوم دینی مانند فقه از این تحولات مصون نیستند. (5) 🔟
به روایت سروش، جغرافیای معرفت در جهان معاصر حاوی معرفت‌شناسی نوینی است که غرب با تکیه بر عقلانیت مدرن آن را عرضه کرده است و دین را باید برپایه آموزه‌های معرفت‌شناختی عصر مدرنیته فهمید؛ (6) معرفت شناسی‌ای که برآمده از آراء فیلسوف یهودی سرشناس سِر کارل پوپر است و «فهم علمی غرب» را معیار اثبات و ابطال «مسائل» می‌داند. یعنی، آنچه که با عقلانیت مدرن غرب سازگار است، «علمی» است و آنچه که با فلسفه مدرنیته نمی‌خواند، «غیرعلمی» است. 1⃣1⃣
فصلنامه ایران‌نامه ارگان مطبوعاتی بنیاد مطالعات ایران به ریاست عالیه‌ی اشرف پهلوی در واشنگتن.دی.سی اجزاء بنیادین پروژه جامعه مدنی ایران را ابتدا از این مرکز انگلیسی اقتباس کرد و تحقق آن را شرط لازم فروپاشی ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی دانست. 1⃣2⃣
پژوهشگران این بنیاد مانند علی بنوعزیزی اعتقاد داشتند که ساختارهای جامعه مدنی به گسترش سکولاریسم در ایران کمک می‌کند و فصلنامه کنکاش نیز به سرعت خط یک مبارزه‌ی ایدئولوژیک در داخل کشور را ترسیم ساخت. (12) آنان در جستجوی خلق «دو نیروی موازی روشنفکری» به عنوان اهرم‌های پروژه کودتای ایدئولوژیک بودند، چنان‌که کنکاش درباره کارکرد واحد این دو نیرو می‌نویسد: 1⃣3⃣
شش ماه پس از نشر این نظریه، از قضاء ماهنامه‌های نگاه‌نو و کیان در یک فصل روی کیوسک‌های مطبوعاتی قرار گرفتند: پاییز 1370 و هردو به سرعت تبدیل به پایگاه گسترش علوم انسانی سکولار شدند. هر دو مجله از «یک مشرب سیاسی» و آن هم مشرب فیلسوفان یهودی پیروی می‌کردند. 1⃣4⃣
ماهنامه نگاه‌نو به مثابه‌ی تریبون روشنفکران سکولار سِر آیزایا برلین (فیلسوف یهودی انگلیسی) را به عنوان پدر فکری خود برگزید و به تبلیغ مداوم آن پرداخت. 1⃣5⃣
ماهنامه کیان نیز به عنوان ارگان روشنفکران دینی اندیشه‌ی سِر کارل پوپر یهودی را سرلوحه تکاپوهایش قرار داد و برای نهادینه‌سازی آن می‌کوشید، اما تنها یک « مشرب سیاسی» این دو مجله را به هم گره نمی‌زد، بلکه پشتیبانی مالی هر دو نشریه را نیز «یک تیم اقتصادی» با استفاده از بودجه دولت سازندگی و محوریتِ غلامحسین کرباسچی (شهردار وقت تهران) و محمدتقی بانکی تقبل کرد 1⃣6⃣
بانکی، صاحب امتیاز نگاه نو، دانش‌آموخته مدیریت در دانشگاه هوستون آمریکا و از رفقای نزدیک بهزادنبوی و محمدمحسن سازگارا بود. او در دولت میر حسین موسوی رئیس سازمان برنامه وبودجه و سپس وزیر نیرو شد. آبان 1365 موسسه صراط را به همراه محمد مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش تاسیس کرد. در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی نیز به مدیرعاملی شرکت ملی فولاد ایران رسید؛ (14) کسی که در یک زمان هم با سکولارهای دو آتشه مانند خشایار دیهیمی می‌نشست، هم عضو ارشد حلقه روشنفکران دینی بود، هم مانند کرباسچی دولتمرد تکنوکرات دولت‌های هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی. 1⃣7⃣
نگاه‌نو و کیان در جستجوی هدف واحدی بودند و هر یک، از نقطه عزیمتی به سوی آن حرکت کردند. 1⃣8⃣
. نیروی نگاه‌نو متکی به حلقه‌ای بود که علی میرزایی (مدیر مسئول) و خشایار دیهیمی (دبیر شورای نویسندگان) در 6 شماره نخست آن را ساماندهی کردند. چهره‌هایی چون عزت‌الله فولادوند، مصطفی رحیمی، بهاءالدین خرمشاهی، فخرالدین عظیمی، فریبرز رییس‌دانا، عبدالحسین آذرنگ، هرمز همایون‌پور، عبدالله توکل، رضا رضایی، مراد فرهادپور، نادر انتخابی، کریم امامی، گلی امامی، فاطمه ولیانی و… بدنه شورای نویسندگان را تشکیل می‌دادند. به تدریج روشنفکران سکولار مقیم اروپا و آمریکا نیز به جمع آنان پیوستند؛ کسانی مانند ژانت آفاری (فمینیستِ بهایی و عضو ارشد بنیاد اشرف پهلوی)، بزرگ نادرزاد (معاون وزیر فرهنگ رژیم پهلوی)، حوریا یاوری (پژوهشگر مقیم نیویورک)، رامین جهانبگلو (نویسنده مقیم فرانسه)، محمدرضا نیکفر (فلسفه‌دان لائیک مقیم آلمان)، مهرداد درویش‌پور (جامعه‌شناس لائیک مقیم اروپا). 1⃣9⃣