📌متن شبهه👇 #1880
چندوقت پیش جوانی به نام مسعود کرامت اقدام به مهاجرت به استرالیا می کند و دیگر هیچ خبری از او به خانواده و دوستانش نرسید.
پیگیری های خانواده اش به این نتیجه ختم شد که به احتمال زیاد در راه مهاجرت جانش را از دست داده است.
متن زیر بخشی از آخرین نوشته اوست، نامه ای است خطاب به پدرش که دوستش آن را منتشر کرده است:
بابای خوبم،
یادت هست می گفتی دوست داری مرد شدنم را ببینی؟
مرد شدم باباجان،
از مردی عبور کردم
پسرت امسال به سی سالگی رسید.
اینهفته خواهم رفت شاید برای همیشه، می خواهم حاصل سی سال از زندگیت را ببخشی که حرفهایت را زمین گذاشت.
نمی توانستم جواب حرفهایت را بدهم اما حرفهای خودم را برایت می نویسم تا بعد از رفتنم بخوانی.
باباجان تو در سی سالگی چندین سال تجربه داشتی و من در سی سالگی چندین سال امید و آرزو.
تو در سی سالگی خانه ای داشتی و پس اندازی روی خندان و چهره ای جوان و من یک کفش آهنی که با آن بدنبال کار گشتم و موهای تنک شده و تارهای سپیدی مابینش.
تو در سی سالگی یک مرد بودی،
یک پدر بودی،
یک همسر بودی
و در کوچه و خیابان با غرور قدم برمیداشتی و من هر روز ریش و سبیلهایم را میزنم تا کمتر مسخره شوم، در کوچه ها با سرعت حرکت می کنم تا سرزنش ها و حرف مفتها را کمتر بشنوم.
تو در سی سالگی درآغوشت مادرم را داشتی و برادر هشت ساله ام را و من یک دنیا حسرت و بالشت خیس از اشکهای شرم شبانه.
تو در سی سالگی هفت هشت کلاس سواد داشتی و هفت هشت کرور افتخار و من فوق لیسانسی دارم که بخاطرش تحقیر می شوم.
تو در سی سالگی کشوری داشتی که پیشرفتش مثال زدنی بود و من کشوری که سرعت جلو افتادن کشورها از آن مثال زدنیست.
تو در سی سالگی کشوری داشتی صلح طلب با یک جهان دوست و من کشوری دارم سلطه طلب با یک جهان دشمن و تهدید و ارعاب از شش جهت.
تو در سی سالگی نظم و نظام اقتصادی را تجربه می کردی و من اقتصاد مقاومتی را همراه با اختلاس و وابستگی.
تو در سی سالگی حق اعتراض داشتی و من حق بصیرت و صبر.
خلاصه شده
📌پاسخ به شبهه👇
پاسخ:
لطفا اندکی بی اندیشیم!
مشکلات اقتصادی و فرهنگی ای که امروز مردم ما با آن دست و پنجه نرم می کنند، قابل انکار نیست. اما این سبک از نقد نیز قابل قبول نیست.
از آقای مسعود کرامت می پرسیم: اگر اوضاع در زمان پدرت این همه گل و بلبل بود، اگر مردم کار و رفاه و حق اعتراض و نظم و نظام اقتصادی داشتند، چرا پدرت "داعیه انقلاب" داشت؟ چرا می خواست حکومت را تغییر دهد؟ مشکل چه بوده؟ چرا مردم در آن زمان تصمیم گرفتند حکومتشان را تغییر دهند.
در اثبات ساختگی و مغرضانه بودن این متن، باید توجه کنیم به اصطلاحاتی که نویسنده در نقدهایش از آنها به نیکی یاد نکرده است:
1. اقتصاد مقاومتی
2. بصیرت و صبر
3. سلطه طلبی ایران(❗️❗️❗️)
4. وعده ظهور
5. انقلاب
آیا این امور سر منشأ مشکلات کشور هستند، یا مدیریت های پیر و خسته و غیر انقلابی؟
آیا مبارزه با ظلم و استکبار جهانی، مبارزه با کودک کشی و غارت منابع طبیعی، سلطه طلبی است؟
امروز در کشور ما با وجود همه مشکلات، هزاران شرکت دانش بنیان وجود دارد که توسط جوانان همین کشور تاسیس شده و مشغول تولید و درآمدزایی هستند. صدها هزار زوج جوان داریم که در سن زیر سی سال ازدواج کرده و صاحب اولاد هستند. هزاران دانشجوی نخبه داریم که در دانشگاه های همین کشور رشد کرده اند و سپس به صورت رسمی و محترمانه به کشورهای خارجی برای ادامه تحصیل سفر کرده اند نه از راه غیر قانونی!
این حد از سیاه نمایی، خارج از انصاف است و به نظر می رسد بیش از آنکه شرایط جامعه کسی را به این بدبختی و فلاکت بی اندازد، بی عرضگی و تنبلی خود فرد است که او را بی چاره می کند اما از آنجا که ما انسان ها هیچ وقت خود را مقصر نمی دانیم، انگشت اتهام را به سمت جامعه و حکومت دراز می کنیم.
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/GZAIvFKynnDGIREIULJKYE
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋