📌متن شبهه👇 #2202
مگر حضرت علی اصغر علیه السلام چه کرده بودند که در شش ماهگی باب الحوائج شدند، یا امام زمان علیه السلام در پنج سالگی به امامت رسیدند؟
📌 *پاسخ به شبهه*👇
https://chat.whatsapp.com/INO8D5XljHd27aWdzCLQn6
در تاریخ انبیا و اولیای الهی، نمونههای مشابه بسیاری وجود دارد که تفکر و تأمل در احوال آنان، ابواب حکمتهای بسیاری را به روی انسان میگشاید.
●- حضرت یحیی علیه السلام، در خردسالی [سه سالگی] به نبوت رسیدند. و فرمود:
«يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا - اى يحيى كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير و از كودكى به او حکمت (و نبوت) داديم؛
«وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِيًّا - و [نيز] از جانب خود مهربانى و پاكى [به او داديم] و تقواپيشه بود»؛
«وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا - و با پدر و مادر خود نيكرفتار بود و زورگوي نافرمان نبود». (مریم علیهاالسلام، 12 تا 14)
●- حضرت عیسی علیه السلام، پسر خاله حضرت یحیی علیه السلام بودند. هنوز مردم در شگفت بودند که چگونه یک کودک سه ساله، به علم و حکمت رسیده و به پیامبری برگزیده شده، که خداوند متعال پیامبر دیگری را فرستاد که در نوزادی و در گهواره سخن فرمود! حضرت مریم علیه السلام، در پاسخ سرزنش معترضانه مردم، به گهواره اشاره کرد:
«فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا - [مريم] به سوى [عيسى] اشاره كرد گفتند چگونه با كسى كه در گهواره [و] كودك است سخن بگوييم»؟!
«قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا - [كودك] گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است»
«وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا - و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته و تا زنده ام به نماز و زكات سفارش كرده است»
«وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا - و مرا نسبت به مادرم نيكوكار كرده و زورگو و نافرمانم نگردانيده است» (مریم علیها السلام، 29 تا 32)
●- حضرت امام جواد علیه السلام، هفت یا هشت سال داشتند که مسئولیت سنگین امامت [که مستلزم برخورداری از علم، حکمت و تقوای والاست] بر عهدهی ایشان گذاشته شد، و مردم هنوز در تعجب، بهت و حیرت بودند که خداوند متعال حضرت حجت بن الحسن، امام مهدی علیه السلام را در سن 5 سالگی به ولایت و امامت رساندند.
مگر آنها چه کرده بودند؟!
یکی از خطاهای بزرگ ذهنی بشر – که اگر دقت نماییم، ریشه در نوعی تکبر نیز دارد و شیطان نیز از همین راه نفوذ نموده و نوعی حقد و حسد را نیز اضافه مینماید – این است که بشر گمان دارد، اگر خداوند علیم، حکیم و منان، چیزی میدهد، حتماً در مقابل عملکرد میباشد! و در واقع فعل خود را مقدم بر فعل و عطای خداوند سبحان میشمارند! حتی شاهدید که وقتی گشایشی برای کسی ایجاد میگردد و یا برکتی به او میرسد، میگویند: «ببین چه کردی بودی که خدا این را به تو داد»؟!
بله، خداوند متعال در این دنیا نیز اجر میدهد، دعا را مستجاب مینماید، استغفار و توبه را میپذیرد، دعای پدر و مادر در حق اولاد را مستجاب میدارد، با صدقه بلا را دفع مینماید و ...؛ اما اینها بدان معنا نیست که هر چه به انسان عطا میشود، معلول عملکرد خودش میباشد.
فرمود من ارحم الراحمین هستم و رحمتم سبقت دارد؛ یعنی هستی بخش هستم و موهبت هستی و کمالات از سوی من، سبقت دارد، نه این که کار و عملکرد شما، مقدم بر علم، حکمت، مشیت، نعمت و بخشش من باشد.
مگر حضرت آدم علیه السلام، قبل از خلقت چه کرده بودند که خداوند متعال فرمود: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» اراده کردهام او را خلیفهی خود در زمین قرار دهم؟ - مگر حضرت حوا علیها السلام، قبل از خلقت و یا به محض خلقت چه کرده بودند که خداوند علیم و حکیم اراده نمود او را مادر نسل بشر قرار دهد؟!
مگر دیگر آدمیان، قبل از خلقت و هنگام نوزادی چه کرده میکنند که خداوند متعال، دو نعمت بزرگ "عقل و فطرت" را در وجودشان نهادینه مینماید؟
مگر آدمیان، ایمان را با تلاش خودشان و از بیرون کسب مینمایند؟! خیر، فرمود: «منم که بذر ایمان را در دل شما کاشتم – منم که کفر را در نظر شما مذموم قرار دادم».
پس او بدون این که ما هیچ کاری کرده باشیم، حَبّ (بذر) ایمان را در لمان کاشت و حُبّ به آن را در وجودمان نهادینه نمود، سپس با ارسال انبیا علیهم السلام، آدمی را تذکار و هشدار داد که نه تنها مانع از رشد و به غنچه رسیدن و شکفتن آن نگردید، بلکه آن را پرورش دهید تا میوه دهد.
بنابراین، هیچ کس ابتدا به ساکن، برای مقام، درجه و موهباتی که خداوند متعال به او ارزانی داشته، نه تنها کار خاصی، بلکه اساساً هیچ کاری انجام نداده است.
باب الحوائجی جضرت علی اصغر علیه السلام:
خداوند متعال، علیم