📌متن شبهه👇 #3106
امام حسن یه حدیث داره که توش میگه با چه زنی ازدواج کنیم، خب حسن جان تو اگه بلد بودی خودت یه زن میگرفتی که نکشتت!!!
https://chat.whatsapp.com/BiFk2wwErhFI9Z3hXtPvGJ
📌پاسخ به شبهه👇
⚠️ این که یک نادان یا از روی نادانی یا برای مطرح کردن خودش؛ حرف عجیبی بزند؛ یا یک شیاد برای جلب توجه عوام مطلب عجیب نادرستی را منتشر کند قابل پیشگیری نیست؛
اما باید اکثریت جامعه به حدی از دانش و آگاهی برسد که کسانی که به این روش قصد مطرح کردن خود را دارند، یا برای جذب دنبالکننده مطلب جذاب زیانباری را منتشر میکنند مورد تقبیح قرار گیرند و از آنها روی گردانده شود، نه اینکه انبوهی کاربر آن مطالب را در گروههای مختلف بازنشر کنند! و در پیِ آن نقل محافل حقیقی هم بشود.
حد دانش و آگاهی برای رویگردانی از مطالب بیاساس حد چندان زیادی هم نیست.
در این باره به چند مطلب لازم است دقت کنید:
با توجه به فرهنگ آن روزگار، ازدواج ها تنها بر اساس رعایت تناسب و هم کفو بودن انجام نمى پذیرفت؛ بلکه گاهى براى اداى احترام به یک شخصیت و یا براى ابراز علاقه یک قبیله به قبیله دیگر و یا جلوگیرى از انتقام قبیله اى صورت مى گرفت. به طورى که اگر طرف مقابل نمى پذیرفت، به عنوان رد احترام و گاهى در حد اعلان تنفر و جنگ بود. بنابراین اگر چه برخى ازدواج ها، براى امامان معصوم بسیار سنگین بود؛ ولى بزرگوارى شخصیت ایشان موجب مى شد که آن را بپذیرند. البته آنچه گفته شد، از نگاه زمینى و روابط اجتماعى بود؛ اما از دید دیگر این نوع ازدواج ها، یک امتحان الهى براى امت اسلام بود تا بیش از پیش، خیانت و پستى بدخواهان و مظلومیت و بزرگوارى معصومان در طول تاریخ نشان داده شود؛ چنان که براى پیامبران گذشته نیز گاهى چنین ازدواج هاى ناموفق رخ مى داد.
قرآن درباره همسران نوح و لوط فرموده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قِیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ»؛ تحریم(66)، آیه 10.؛ «خدا براى کسانى که کفر ورزیده اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست [ شوهران ]آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان، به آتش داخل شوید». بنابراین امکان دارد، برخى بتوانند ارتباطى نزدیک - همچون ارتباط زناشویى با پیامبر یا امام داشته باشند؛ اما با سوء اختیار خود، به راه کفر و گناه بروند و گرفتار بدفرجامى شوند که «جعده» نیز این چنین بود.
او به امام خیانت کرد و چون امام الگوى مردم بود، تا لحظه آخر با او رفتار عادى داشت و از علم لدنى خود استفاده نکرد.
اما چگونگی این ازدواج : در جریان ازدواج امام حسن با جعده آمده که امیرالمومنین(ع) دختر سعید بن قیس(برادر اشعث) را برای امام حسن خواستگاری نمود، وقتی اشعث از این جریان مطلع شد نزد سعید رفت و او را از این کار منصرف نموده و دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد، بعد از آن نزد امیرالمومنین آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری نموده اید زن پسر من است. در آنجا با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن درآورد.(ابی الفرج عبدالرحمن بن جوزی،ص 27) در منابع، فرزندی از جعده برای امام حسن گزارش نشده است.
در بیشتر منابع شیعی آمده است که معاویه با وعده مالِ بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش، امام حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانه نشین شده بود زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین کرد و بر اثر آن امام را به شهادت رساند (برای نمونه رجوع کنید به مفید، ج 2، ص 16؛ ابنشهر آشوب، ج 3، ص 202؛ اربلی، ج 2، ص 138ـ139؛ طبرِسی ج 2، ص 13)
پس از کارگر افتادن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد (ابوالفرج اصفهانی، ص 48) و به او گفت که میترسد فرزندش، یزید، را نیز مانند حسن بن علی به قتل برساند (رجوع کنید به مسعودی، ج 3، ص 182؛ طبرسی، همانجا). بنا به نقل بعضی از منابع نیز، سم دادن جعده به امام حسن علیهالسلام، به تحریک و دستور یزید بن معاویه بوده است (رجوع کنید به ابن ابی الحدید، ج 16، ص 11، به نقل از مدائنی؛ ابنکثیر).
با توجه به مطالب ذکر شده و اوضاع سیاسی اجتماعی آن روز درمی یابیم که جعده و اشعث فریب وعده های معاویه را خورده و نه اینکه جعده عاشق یزید باشد بلکه چون خلیفه آن وقت معاویه بود و می خواست زن پسر خلیفه آن روز و خلیفه آینده شود دست به چنین کاری زد، و امام در این قضیه فدای توطئه معاویه و یزید شد.
در مورد سرنوشت جعده و زندگی او پس از امام حسن