پرتقال
یادمه اومده بودن سیدحمزه و هرچقدرر خوندن من چشمام حتی یه قطره هم نبارید ولی وقتی به این روضه رسیدن م
دلم بدجوررررری لک زده برا اون روز 💔:)
دلم میخواد یه عالمه عروسک بگیرم برم بهزیستی
برم تو دنیای اون بچه ها :)))
پوسیدم اینجا