🔰اگر نقش انسان، رشد خودش و رشد خلق شد، دیگر لباسش و نگاهش و رفت و آمدش باید جوری باشد که رشد بدهد، نه اینکه بُت بشود.
📚 برشی از کتاب حجاب و آزادی روابط مرحوم علی صفایی حایری
#رزق۷
🔰 امام هادی علیه السلام:
✨ألعُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ اِلَی الغَمطِ وَالجَهلِ.
💭خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را بسوی نادانی و خواری می کشاند.
📚 میزان الحکمة، ج6، ص 46
#رزق۹
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴تحلیل حضرت آیتالله خامنهای درباره مجاهدت #امام_کاظم سلام الله علیه
🔹بین دل و عقل عاشق هیچ درگیری نیست. درگیری میان #عقل_فارغ و #دل_عاشق است. ما میخواهیم عشق ابراهیم را با عقل خودمان بسنجیم، در حالی که عشق ابراهیم را باید با عقل خودش سنجید. #هر_عقلی این را میپذیرد که #مهم_را_فدای_مهمتر کن. وقتی ابراهیم در راه مهمتر، اسماعیلش را ذبح میکند، درست این کار هماهنگ و طبیعی است. همانطور که تو پولت را فدای یک کیلو سیب میکنی و یا عمرت را فدای فرزندت. پس عشق و عقل ابراهیم هماهنگ است و تضادی ندارد. این تضاد ساختگی به خاطر این است که ما جایگاهش نظر نمیگیریم و آدمها را با هم قاطی میکنیم.
🔸اسلام برای تکمیل خلق و خوبیها و تبدیل رذایل و بدیها تنها، بر حرف و تلقین و ریاضت و عادت تکیه نمیکند؛ که در انسان ترکیبی را از معرفت و محبت ایجاد میکند تا تبدیل را فراهم کند و همانطور که در طبیعت همراه ترکیب، تبدیلها شکل میگیرد و بنبستها میشکند، همانطور میتوان نعمتها را به کفر تبدیل کرد؛ که ((بدلو نعمت الله کفرا))1 آنها را به بنبست کشاند.
🔹این گونه از ادراکات حضوری همراه ذکر و یادآوری، کار شروع میشود و با تزکیه و تعلیم، انسان به تدبر و تفکر و تعقل میرسد و به شهادت و ترکیبهای جدید و تبدیلها راه مییابد. نکته همین است که ذکر مبناست نه تلقین و شعار. آدمها ادراکات حضوری دارند. لازم نیست که در مرحله اول به آنها چیزی داد، کافیست به او یادآوری شود تا اندیشههای مدفون برانگیخته شوند و سنجشهای مرده سر بردارند؛ (وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول)1 ذکر مبناست و رسول ذکر است. قرآن ذکر است. نماز ذکر است و آیات عالم، آیه و نشان و یادآورند و ذکر هستند. و همین است که بر ذکر تاکید میشود نه بر تلقین، که صبح به صبح جلوی آینه با خودت ۵۰ بار حرف بزنی که دیل کارنگی میفرماید من باید این چنین باشم.
🔸داستان، داستان تلقی نیست که تو آنقدر به خودت دروغ بگویی که خیال کنی راست میگویی داستان، داستان ذکر است که فکر و ذکر تبدیل به عهد و عمل و یقین و شهود میشود.
اسلام برای تربیت انسان بالغ، روشی دارد و این روش در سه حوزه انسان را دگرگون میسازد.
ذکر، تزکیه، تعلیم، روش تربیت اسلامی است.
🔹اسلام برای تربیت انسان بالغ، روشی دارد و این روش در سه حوزه انسان را دگرگون میسازد.
(ذکر، تزکیه، تعلیم، روش تربیت اسلامی است.)
🔸✓ذکر
باید بین ذکر و تلقین و عادت تفاوت قایل شد.
🔹✓تزکیه
تزکیه در بعضی آیات مقدم بر تعلیم و در بعضی آیات، پس از تعلیم مطرح شده است. و سر این نکته شاید در این باشد که عوامل تزکیه و آزادی انسان، عواملی که انسان را میرهاند و وابستگیها و کنشهای او را برمیدارد، متفاوت هستند؛ بعضیها پیش از تعلیم در انسان هستند و با ذکر بارور میشوند و بعضیها احتیاج به تعلیم و آموزش دارند و با تعلیم رسول در او شکل میگیرند.
انسان کنجکاوی و طلب دارد. رسول با ذکر و سوال از او میپرسد: ((عین تذهبون؟)) انسان، کنجکاو و طالب و بیآرام است.
انسان، ذاهب و رونده است. ابراهیم می گوید: ((انی ذاهب))؛ من روندهام، بی آرام. و سوال این است: این تذهبون؟ به کجا میروی؟ به چه کسی روی خواهی آورد؟ و در این مرحله نوبت تعلیمها و آموزشهاست.
🔸✓تعلیم
تعلیم دامنه گستردهای دارد؛ تعلیم آنچه که نمیدانستیم و تعلیم آنچه که خود نمیتوانستیم بدون رسول بیابیم و بدانیم. (عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ) مربوط به گذشته است و (وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ) مربوط به همیشه و شاهد ناتوانی انسان.
خداوند آنچه را که نمیدانستیم و آنچه را که نمیدانیم و آنچه را که نمیتوانیم بدانیم به ما میآموزد.
🔹تعلیم انبیا آموزشی است که حذر و عمل و شهود و قرب را به دنبال میآورد و همین است که انذار میگویندش و روش کار فقیه هم همین است. تعلیم و آموزش تنها نیست، تعلیمی است که مغز و قلب و دست و پا را در بر میگیرد (لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ). تفقه در تمامی دین نه در احکام، مقدمه انذار است و انذار هم وسیله حذر.
🔰(انسان در دو فصل، علی صفایی حائری، ص53)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻بر سر دوراهیها، کدام راه را انتخاب کنیم؟!
🔸از مواعظ امام کاظم (علیهالسلام) به هشامبنحکم:
«...هرگاه دو کار برایت پیش آمد که ندانستی کدامیک بهتر و درستتر است، ببین کدامیک به هوای نفْست نزدیکتر است، با همان مخالفت کن؛ زیرا کار درستتر (نتیجهبخشتر)، در مخالفت کردن با هوای نفْست است...»
📚تحفالعقول، ص۳۹۸
〰〰〰〰〰
جاهل کسی نیست که نمی داند، بلکه کسی است که نمی تواند. یعنی می داند که انجام کاری اشتباه است اما نمی تواند حریف هوای نفس خود شود و انجام ندهد. چه بسیار عالمانِ جاهل...
〰〰〰〰〰
💎چه چیز مسئولیت می آورد؟
🔹1- اولین چیزی که مسئولیت می آورد، ظرفیت ها و استعدادهایی است که خدا به انسان داده است.
اگر خدا حکیم است، پس بی جهت به کسی استعداد نمی دهد، حال که حکیمانه عطا کرده؛ پس یک بازدهی و باز گردانی هم نیاز است.
✓ - ملاک برتری انسان ها، مقدار استعدادهایی که به او داده شده نیست، بلکه ملاکِ برتری انسان ها، مقدار تلاشی است که هر فرد برای شکوفا کردن این استعدادها انجام می دهد؛ لذاست در فردای قیامت از انسان سوال نمی شود که چرا استعداد نداشتی، (از نداشته ها سوال و عقاب نمی شود) ولی از این که چرا یاد نگرفتی و چرا استعدادهایت را شکوفا نکردی، سوال خواهد شد.
✓ - پس نقطۀ آغاز مسئولیت، داشته های خدا دادی اوست.
✓ - هرکس بامش بیش، برفش بیشتر.
🔹2- خداوند متعال در وجود هر کسی، نعمت ها و سرمایه هایی به ودیعه گذاشته است که از ابتدا تا لحظه مرگ در اختیار انسان است و قطعاً تا پایان عمر، تمام این سرمایه ها را از دست می دهد.
آنچه که مهم می باشد این است که این سرمایه ها را باید در مقابل چیزی، بهتر و بیشتر از این سرمایه، مصرف کنی.
🔹3- نگه داشتن و استفاده نکردن از این سرمایه ها، احتکار است. و نابجا مصرف کردن آنها نیز، اسراف خواهد بود؛ پس حتما باید این سرمایه ها را هزینه کرد و حتما باید با این سرمایه ها مطاع بهتری خریداری کرد.
✓ - بهترین و مطمئن ترین راه و روش برای معاملۀ این سرمایه ها، عمل به همان توصیۀ دهندۀ این سرمایه هاست او توصیه کرده که «انا لله و انا الیه راجعون»
✓ - تو نمی توانی سرمایه های که او داده است را در مسیری که او راضی نیست، هزینه و مصرف کنی .
✓ - مجموعۀ این نگاه ها، مسئولیت را می سازد و آن را در فرد ایجاد می کند.
📚 مسئولیت و سازندگی
#رزق۱۰