eitaa logo
پژوهش های تاریخی دفاع مقدس شهرستان های کاشان و آران و بیدگل
66 دنبال‌کننده
163 عکس
12 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 توصیه نامه 🌹 حسن ۱۶ سالش بود که برای اولین بار سال ۶۱ می خواست برود جبهه . 🔸علاوه برسن کم ، ریز نقش هم بود ، به همین دلیل هر چه برای ثبت نام تلاش کرده بود به در بسته خورده بود و آقای سیف الله حاجی حسینی مسئول اعزام نیروی آن روز سپاه آران وبیدگل اجازه ثبت نام نمی داد . 🔸یک روز از شناسنامه برادر بزرگترش فتوکپی می گیرد و برای ثبت نام می رود . حالا خبر داشته یا نداشته ، آن روز آقای حاجی حسینی در محل اعزام نیرو نبوده و موفق به ثبت نام می شود . 🔸در عملیات رمضان شرکت می کند و پایش قطع می شود . سال بعد می خواهد اعزام شود به او می گویند هم هنوز جراحات داری و هم تو را در لشکر به کار نمی گیرند . 🔸چاره را در گرفتن توصیه نام می بیند . 🔸مرحوم حاج شیخ عباس یوسفیان امام جمعه آران وبیدگل ، خطاب به فرمانده لشکر امام حسین علیه السلام (حاج حسین خرازی)‌ ، توصیه می کند ایشان می توانند در کارهای تبلیغاتی فعالیت کند و اینچنین دوباره حسن عازم جبهه می شود . 🌹 جانباز شهید حسن بوته کن در ۳۰ فروردین ۱۳۶۴ در جاده اهواز خرمشهر - ایستگاه حسینیه بر اثر بمباران دشمن به همراه دوستش حسین عمو رسولی به درجه شهادت می رسند . 🌹 شهید بوته کن در حال رفتن به جزیره مجنون برای کسب خبری از دوست شهید مفقودالاثرش خسرو سقایی بوده که در بمباران به شهادت می رسند .
🖌 قابل توجه کسانی که با بیت المال سر و کار دارند خلاصه یک خاطره 🌹مصطفی در این خاطره ، ۵۰ سال سن ، جانباز دفاع مقدس از ناحیه چشم و برادر دو شهید بزرگوار است . آذرماه فصل سردی در سوریه است . نیروهای تکفیری به چندین خط بچه های مقاومت حمله کردند . مصطفی و آقای عباس بنایی سریع نیروها را آماده وحرکت کردند . تا صبح در سرمای سوزناک در چند نقطه نفوذ تکفیری ها را سد کردند . تعدادی از نیروهایشان شهید و مجروح شدند . عباس بنایی از ناحیه سینه هدف تک تیرانداز قرار گرفت . نمی شد او را عقب آورد . مصطفی با قلاب کردن اسلحه سعی داشت او را از دید و تیر خارج کند که تک تیرانداز دستش را زد ولی به هر فلاکتی بود عباس را کشید داخل کوچه . مصطفی با دست خونین از پشت دیوار کوچه که آمد او را دیدم . گفتم مصطفی چی شده ؟ خندید و گفت مهم نیست . بلند شدم تا مصطفی را برسانم اورژانس خط . آنقدر هوا سرد بود که من داخل ماشین با اینکه بخاری روی آخرین درجه اش بود ، زیپ اورکت را تا بالا کشیده بودم . دیدم در این سرما با بدن مجروح رفت عقب وانت . گفتم : مصطفی بیا جلو یخ می زنی تا اورژانس . دست خون اش را نشان داد و گفت : بیایم جلو صندلی های ماشین خونی می شود . و من مات و مبهوت فقط نگاهش کردم که ای خدا اینها کجا و ما کجا ؟ 🌹 سردار جانباز شهید مصطفی زاهدی که همه نوجوانی و جوانی و سلامتی اش را برای استمرار نظام مقدس جمهوری اسلامی داده بود ، در ادامه عمرش آنقدر بصیرت و اعتقاد به این مسیر اصیل نظام داشت که سه مرتبه در ماموریت های سوریه نیز حضور پیدا کرد .
🖌 یادداشت های حاج آقا آبیاری از عملیات طریق القدس - قسمت اول 🌷 حاج علی عباس آبیاری ، که خداوند سلامتی به ایشان عطا کنند ، ابوی شهید علیرضا آبیاری می باشند . هم خودش و هم فرزندش سال های ۶۰ و ۶۱ در جبهه بودند . علیرضا در عملیات محرم به شهادت رسیدند . 🔸از عادات خوب و ماندگارحاج آقا آبیاری در جبهه نوشتن خاطرات روزانه بوده است . طبق نوشته های یکی از دفترهایش که مربوط به عملیات طریق القدس است ، این دفتر را در سنگر عراقی ها پیدا می کنند و خاطرات عملیات آزادسازی بستان (طریق القدس) را در همین دفتر می نویسند . 🔸 پنج روز از آغاز عملیات گذشته : ۶۰/۹/۱۳ -جمعه - سوسنگرد علی عباس آبیاری –تعقیبات نماز صبح را می خواندم که رئیسی و ترنجی آمدند و ۲ نامه که از خانه آمده بود دادند . در مقر جهاد اصفهان حاج حبیب فندقی – برادر محمود صلواتی و برادر محمود جعفری که از دوستان دوران آبادان بودند را دیدم . با خبر شدم چند نفر از ستاد کمک رسانی کاشان به سوسنگرد آمده اند و رفتیم و با آنها آشنا شدیم .( دکتر الماسی رئیس داروخانه رازی – سید حسن ساطع – حسین گواهی از بیدگل – علی هیزمی از راوند – علیرضا فرمانبر – رسول زاده ) آقای رمضان رمضانی که اصفهانی بود مسئول رانندگان تانکر آب بود که مرد بسیار شریف و خوبی بود . گویا امروز دشمن در جبهه سودانیه (سویدان) ضد حمله کرده بود .
🖌 یادداشت های حاج آقا آبیاری از عملیات طریق القدس - قسمت دوم 📷 ۶۰-۹-۱۴ -شنبه علی عباس آبیاری – پس از آب دادن به بهداری بستان که صحرائی است رفتیم نزد ۱۲ نفر از سپاهیان که ۳ نفر آرانی که یکی علی اصغر اقبالیان و دیگر آبانی و دیگری نمی دانم و یکی از سپاهیان هم علی قرائتی داداش آقای محسن قرائتی بود . عکس گرفتیم . بعد آمدیم به توپخانه و در راه محل شهادت یکی از همشهری ها را نشان دادیم . به سوسنگرد و خانه که رسیدیم آقای ساطع رفت پیت حلوا را آورد تا بدهیم به پاسداران کاشانی در بستان .
🖌 یادداشت های حاج آقا آبیاری از عملیات طریق القدس - قسمت سوم 🔴 چند روزی است از آزادسازی شهر بستان در آذر ۱۳۶۰ می گذرد . جمع زیادی از رزمندگان کاشان و آٰران و بیدگل در ۴ تیپ تازه تشکیل شده امام حسین-امام سجاد-عاشورا و کربلا هستند . مقدمات تشکیل تیپ المهدی(عج) که بخش بزرگی از آن رزمندگان کاشان و آٰران و بیدگل بودند در حال شکل گیری است . 🔹 ۶۰-۹-۱۶ – دوشنبه علی عباس آبیاری – پاسداران کاشانی به دهکده سوسنگرد منتقل شده بودند 🔹 یادداشت های موسی کیخا – سوسنگرد – مقر شهید بهشتی – در حیاط مقر علی فضلی شیلنگ آب و سطل آب دستش بود ، علی معمار جارو به دست بود ، سیدمصطفی سید حسن زاده نایلون به دست زباله ها را جمع می کرد ، محمد راجی معاون ابهری دستشوئی ها را تمیز می کرد و سید علی ابهری هم جلو پایگاه را تمیز و مرتب می کرد و جارو به دست در حال رفت و آمد بود . قرار بود نیرو از کاشان اعزام شود و فرماندهان مشغول مرتب کردن مقر بودند . 🔹 مقر نیروهای جهاد سازندگی کاشان در سوسنگرد – جنب پارک شهر – نزدیک تانکر هوائی بزرگ – مقر شهید بهشتی (عج)
🖌 یادداشت های حاج آقا آبیاری از عملیات طریق القدس - قسمت چهارم ۶۰-۹-۱۸ – چهارشنبه امروز در بستان رفتیم مقر جهاد اصفهان که در مدرسه ای افتتاح کرده بودند . کتاب های درسی که عراقی ها از ۳ سال پیش برای مردم بستان چاپ کرده بودند دیدیم . چون تلمبه خانه سوسنگرد شلوغ بود رفتیم تلمبه خانه حاجیه . برای تعمیر کلاچ رفتیم جهاد خراسان در سوسنگرد و آنجا فهمیدیم که آقای سید علی ابهری (شهید) سرپرست جهاد کاشان در آبادان آمده سوسنگرد . این خبر توسط ترنجی که پل آهنی برای رودخانه درست می کردند به ما داده شد . در فلکه مسجد سوسنگرد با برادران سید علی ابهری – مهدی اقبالی بیدگلی (از حوزه علمیه یثربی) و علی پور محمدیان از بچه های جهاد کاشان برخورد کرده و روبوسی کردیم . بعد از نماز مغرب و عشا رفتیم به پایگاهی که نیروهای جدید پاسدار و بسیجی آمده اند و در هنرستان سوسنگرد است . 🌹 سردار شهید سید علی ابهری از فرماندهان گمنام کاشان عضو جهاد سازندگی کاشان بود اما از همان سال ۱۳۵۸ با شروع غائله کردستان به جمع یاران سپاهی گروه ضربت علی معمار پیوست و تقریبا در همه مقاطع تا زمان شهادت به جز عملیات شکست حصرآبادان و آزادسازی بستان که در جهاد سازندگی بود در یگان های رزمی بودند . البته برادران دیگری نیز بوده اند که نیروی جهاد سازندگی کاشان بوده ولی در مقطع سالهای اولیه جنگ (تا عملیات رمضان) در تیپ ها و لشکرهای سپاه بوده وسپس به جهاد سازندگی بازگشته اند . برادران حاج احسان درستکار - حاج حمید صدوری و چند نفر دیگر از این جمله اند .
✍️ روزهای قبل از عملیات کربلای ۴ از میان نامه ها و یادداشت های رزمندگان 🔸۶۵-۹-۱۴-جمعه از یادداشت های سردار شهید علی محمد اربابی - کاروان سپاهیان محمد صل الله علیه و آله رسیدند . 🔸۶۵-۹-۱۵-شنبه رزمندگان اعزامی از کاشان در قالب سپاه محمد (ص) به شوشتر رسیده اند . گردان فتح بچه های کاشان و آران و بیدگل بودند و حالا یگ گردان به نام حضرت قمربنی هاشم علیه السلام از نیروهای جدید ثبت نام می کرد . از یادداشت های سردار شهید علی محمد اربابی - گردان قمربنی هاشم علیه السلام تشکیل شد . امرالله عزت پور رزمنده ابوزیدآبادی – فرمانده برای تشکیل گردان همه را در سالن جمع کرد و برایمان سخنرانی کرد – اتمام حجت کرد و گفت امکان برگشت در عملیات آینده برای گردان ما کم خواهد بود و بروید چندساعتی فکر کنید و بعد برگردید جواب دهید . حدود سی چهل نفری رزمندگان ابوزیدآباد بودیم و بزرگ ما شهید عیسی راستی بود و با ایشان مشورت کردیم . گفت این قضیه فرق می کند هر جور خودتان صلاح می دانید . حدود 12 نفر بچه های ابوزیدآباد برگشتیم داخل سالن . فرمانده آمد و از جمع باقی مانده دوباره کوچکترها و کم سن ها را جدا کرد و اینطوری گردان حضرت قمربنی هاشم علیه السلام تشکیل شد . شهید راستی گروهان حضرت ابوالفضل علیه السلام بود و ما گروهان حضرت امام حسین علیه السلام برنامه آموزشی سختی در گردان شروع شد چون گردان ما در عملیات آینده خط شکن بود اکبر سهرابی رزمنده ابوزیدآبادی – بعد از تشکیل گردان شهید حسین صباغ زاده فرمانده و حاج سیدجواد تکیه معاون ایشان معرفی شدند . 🔸۶۵-۹-۱۶– یکشنبه نامه های برادر محسن مختصی – شوشتر – امروز حلیم پزهای بیدگل آمده اند اینجا – پدر شهید دادخواه و پسرش – پدر شهید فریدونی – محمود حاجی زاده و چند نفر دیگر . 🔸۶۵-۹-۱۷– دوشنبه نامه های برادر محسن مختصی – شوشتر و در پادگان انبیا هستیم . تمام کسانی که با ما بودند به واحدهای دیگر رفتند و فقط ما 5 نفر من – حسین رضا حاجی – منصور مصباح پور – ماشاالله مانده علی زاده و علی تمسکی به واحد ناگفتنی(تخریب) که نباید نامش را بگویم رفته ایم . 🔸۶۵-۹-۲۱- جمعه از یادداشت های سردار شهید علی محمد اربابی - ساعت 7 عصر رفتم به سوی موقعیت یابن الزهراء(خرمشهر) 🔸۶۵-۹-۲۶ – چهارشنبه از حسن محمودیان به آدرس اهواز ص پ 368-61335 – داخلی 116 به خیرالله ایمانیان نهار را خورده ایم و نزدیک اخبار ساعت ۲ است و با بچه ها مشغول کپ زدن هستیم . اصغر زاهدی – اصغر استادیان – حاج شیخ جواد قاسمپور – علی اکبر احسن زاده – حسین اوقانی – حسین صفرآهنگ – نعمت فرمانیان – حسین فرمانیان – احمدعلی بیابانپور سلام می رسانند . 🔸۶۵-۹-۲۷ - پنجشنبه سردار شهید عبدالله الماسی – نامه و وصیت به همسر – شوشتر – ص پ 173/64515 – داخلی71-گردان فتح عباس جندقیان – لشکر8 – گردان زرهی صفر – امروز آمدیم اهواز به سپنتا و تانک تحویل گرفتیم
✍️ گزارش پژوهشی - منابعی از جبهه های شرق و غرب ایران 📷 امروز موزه دفاع مقدس یزد در ادامه مطالعات تاریخ رزمندگان کاشان و آران و بیدگل در سیستان و بلوچستان ، هفته گذشته به دو کتاب از رزمندگان یزد در سال ۵۸ در بلوچستان رسیدم : 🔸روایت شرق: نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد در ایجاد امنیت و محرومیت‌زدایی در سیستان و بلوچستان 🔸بازگشت بالاچ: روایتی از زندگی شهید سید محمد کاظم حسین زاده . با این امید که بتوان ردی از رزمندگان خودمان پیدا کرد تصمیم به تهیه آنها گرفتم . 🔸فاطمه دخترم چون ساکن یزد هستند زحمت کشید و به حفظ آثار یزد مراجعه و کتاب ها را گرفت . یکی هدیه و دیگری خرید . 🔸در اینترنت به کتابی دیگر به نام مسافر مجنون از همان یزد از آقای رنجبر رسیدم که نویسنده کتاب های قبلی است . 🔸چون از دیروز برای شرکت در جلسه سوم یکی از آشنایان مرحوم آمده ام یزد ، امروز سری به حفظ آثار و موزه زدم و خوشبختانه کتاب را داشتند و به اضافه کتابی دیگر با عنوان سردار شیاکوه ، به عنوان هدیه به من دادند . 🔸منطقه گیلانغرب و سرپل ذهاب و از جمله جبهه شیاکوه یکی از مناطقی است که رزمندگان ما از اول سال ۱۳۶۰ تا پایان ۱۳۶۰ در چند گروه اعزام شده اند و بخش بزرگی از تاریخ دفاع مقدس شهرستان های کاشان و آران و بیدگل است . 🔸
✍️ کمیته های انقلاب اسلامی کاشان 🔸قبل از تشکیل رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کاشان در ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ ، دو کمیته انقلاب اسلامی ( کمیته خیابان امام و کمیته معروف به کمیته آقای خراسانی ) در کاشان مسئول امور انتظامی و امنیتی در شهر بوده اند . این دو کمیته منتسب به حضرات آیات مرحومین صبوری و یثربی بوده است . 📷 عکس فوق کارت عضویت شهید علی معمار در کمیته آیت الله خراسانی است . زندان شهربانی کاشان پس از پیروزی انقلاب در اختیار همین کمیته بوده است .
🌷🌷 تولد ۲۱ آذرماه ، آسمانی شدن ۲۶ آذرماه (اربعین حسینی ) ۶۰-۹-۲۶ - پنج شنبه – اربعین حسینی یادداشت های حاج علی عباس آبیاری - ساعت ۳ نیمه شب توسط برادر محمدرضا ترنجی خبر داده شد که برادر حمید فتی شهید شده . برادر محمد رئیسی و عباس زاهدی برای دیدن جنازه رفتند ......صبح قرار شد برادر ترنجی به همراه جنازه به کاشان برود .