⏳ یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۵۷ - کاشان
🔹 کاشان همچنان غرق اعتصاب و تظاهرات است. با فعالیت مجتهدین کاشان کمیته ها و فروشگاههای اسلامی آنچنان انجام وظیفه میکنند که مایحتاج مردم ارزان تر از همیشه ارائه میشود . پمپ بنزین در اختیار روحانیون قرار دارد و هیچ صف طولانی ماشین در پمپ بنزین وجود ندارد .
🔹 هیچ پلیسی در کاشان دیده نمیشوند و همه در شهربانی جمع هستند . از وقتی شاه رفته پاسبانها شب و روز در پاسبانی به سر میبرند و مردم آماده هرگونه حمله احتمالی از سوی ماموران چماق به دست هستند . جوانان شب و روز انتظامات و کشیک محله ها و خیابان ها را به عهده دارند، کاشان اکنون به دست مردم اداره میشود.
🔹 امروز به عنوان یک روز به یادماندنی و شاد در تاریخ ملت ایران ثبت خواهد شد . ساعت ۶:۲۰ صبح رادیو بی بی سی اعلام کرد جمعه آینده امام خمینی وارد ایران میشود . اشک شوق در چشمان ملتی که در فراق رهبر واقعی خود میسوزد حلقه زده است .
این خبر بلافاصله در کاشان پیچید، مردم با خوشحالی فریاد میزدند رهبرمان جمعه می آید ، آقا میآید.
به میمنت این خبر کاشان امروز آرام تر از همیشه بود. در اکثر مساجد از جمله مسجد گذر باباولی، کیهان و پشت مشهد. مجالس تعلیم قرآن برای کوچک و بزرگ ادامه دارد.
🔹 با درخواست آیت الله صبوری و آیت الله یثربی روز به روز همبستگی طبقات مستحکم تر میگردد .
📚 کتاب پایان مجسمه . یادداشت های روزشمار آقای موسی کیخا از روزهای انقلاب در کاشان
📷 شهریور و مهر ۱۳۶۲ - سنندج
🌹 شهید هاشم جلوداریان :
🔹 عزیزان گفتن « اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد ان محمّداً رسول اللّه و اشهد ان علیاً ولی اللّه » اسلامیّت شما را به تنهایی امضا نمی کند ، بلکه خداوند وعده داده است شما را مورد آزمایش قرار می دهد .
« احسب النّاس ان ینزکوا ام یقولو آمنا فهم لایمتنون »
🔹 به راستی که ما برای آزمایش خلق شده ایم و بر این گیرودار زندگی رسالتی عظیم بر دوش داریم به عنوان خلیفه خدا بر روی زمین هستیم و می بایست ثابت کنیم که به حق خلیفه اوییم . بیندیشید که هدف از زندگی چیست ؟ آیا هدف از آن چند صباحی را در رفاه و آسایش بودن است ؟
آیا چون حیوانات خورد و خواب است ؟ آیا زندگی دنیوی کسب مقام های زودگذر است ؟ آیا رسیدن به آمال و آرزوهای بی پایان است ؟ و هزاران آیا دیگر به همین مضمون . نه ، نه .
اگر بنا بود هدف زندگی خورد و خواب و خوشگذرانی باشد همانا حیوانات از این جهت از بشریّت جلوترند ، ولی کدام عقل می پذیرد که حیوانات مقدّم باشد ، چرا که بشر اشرف مخلوقات است .
🔴 با خیبریون
📷 دو برادر در خیبر
🔹 پنج روز از شروع عملیات خیبر در سوم اسفند ۱۳۶۲ می گذرد .
رزمندگان دفاع مقدس هشت ساله به حق گله مند بودند از برخی کسانی که بدون اینکه باری از کشور و مردم را به دوش بکشند فقط غر می زدند و مخالفت می کردند . همین اعتراض و گلایه ای که شهدای امروز میدان مقاومت نیز دارند .
این گلایه و اعتراض در وصیت نامه شهدا نیز آورده می شد و برخی حتی نمی خواستند اینگونه افراد در تشیع جنازه آنها شرکت کنند .
🌹 شهید علی محمد احسن زاده ۴ روز قبل از شهادت در پایان وصیتنامه اش این اعتراض و گلایه را اینگونه بیان می کند :
ـ((وصیت دیگر من به شما این است نمی خواهم در تشیع جنازه ام افرادی بیایند که دائم برای این انقلاب و رهبر و وضع اقتصادی نق می زنند و بر سر گورم نمی خواهم کسانی بیایند که دشمن نماز جمعه و دشمن رهبر هستند .))
🌹🌷 دانش آموز شهید علی محمد احسن زاده در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۲ در جبهه پاسگاه زید و برادر شهیدش دانشجوی شهید حسین احسن زاده در خرداد ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه آسمانی شدند .
🔴 با خیبریون
🌹 آنها که جانشان را خانوادگی وقف راه مقدس جمهوری اسلامی کردند .
📷 اطلاعیه مراسم پدر شهید به همراه یادبود فرزندان شهیدش
🌹 احمد که در خیبر شهید شد اولین شهید خانه نبود و آخرین نیز نبود .
🌹 برادرش علی اکبر سال ۱۳۵۹ مقابل بعثیون در آبادان دفاع کرد و به شهادت رسید .
🌹 پدر بزرگوار نیز که با سن بالا و چندین فرزند از همان سالهای آغازین تجاوز در کسوت نیروی جهاد سازندگی به جبهه ها رفته بود در سال ۱۳۶۴ در آب های هورالعظیم با بمباران بعثیون به مقام شهادت نائل گشت .
✅ این بزرگان و نام آوران حجت - نشانه و دلیل اصالت و درستی مسیر انقلاب آخرالزمانی مردم ایران می باشند .
🌹 دانش آموز شهید احمد زاهدی :
((وحدت الهی خود را حفظ کنید .))
🔴 وداع آخر
عکس - غروب نهم اسفند ۱۳۶۵ - شهرک دارخوئین - آخرین وداع شهرک و رزمندگان با علمدار جبهه ها حاج حسین خرازی قبل از انتقال پیکر به اصفهان
🔹 ۶۵-۱۲-۸ - جمعه
داوود متولی رزمنده گردان حضرت امام محمدباقرعلیه السلام- شلمچه – موقعیت مهدی-
اسیری که صبح گرفته بودیم ، حاج اکبر(احسن زاده) گفت ببرید خط دوم پیش حاج حسین .
حاج حسین پای تانکر آب بود . اسیر را تحویل دادیم و رفتیم . مقداری که دور شدیم صدای خمپاره ای همان حوالی آمد و ما بعد فهمیدیم حاج حسین شهید شده .
🔴 با خیبریون
📷 اطلاعیه مراسم برادران شهید
عباس برادر کوچکتر در ۲۲ سالگی که در خیبر به شهادت رسید متاهل و صاحب فرزند بود .
علی برادر بزرگتر نیز که در سن ۳۰ سالگی در کربلای ۵ به شهادت رسید متاهل و صاحب فرزند بود .
نکته قابل توجه در وصیتنامه شهید عباس نیک سرشت سفارش چندباره ایشان درباره امام خمینی (ره) است:
🔹 سلام بر نایب بر حق امام زمان خمینی بت شکن .
🔹 همسر عزیزم ، گوش به فرمان امام باشیم .
ای امت حزب الله ، امام و اسلام را یاری کنید .
🔹 امام را تنها نگذارید .
🔹 دعا به جان امام خمینی را فراموش نکنید .
انشاالله انقلاب را به دست صاحب اصلی اش امام زمان(عج) برسانید .
🔴 با خیبریون
🔹 انسان باید ریشه و اصل هایی باشد تا در یک بزنگاه ظرفیتش آنقدر شده باشد که به بالاترین مقام انسانیت که همان مقام شهادت و قرب الی الله است برسد .
🔹 اصغرآقا پسر بزرگ خانه - حساس به حلال و حرام خدا و معتقد به کسب روزی حلال و کمک به دیگران و ظلم ستیز و یاور بی پناهان و مستمندان بود . احترام به پدر و مادر و گرامی داشتن همسرش که از جامعه فرهنگی آموزش و پرورش بود از خصلت های ایشان بود .
🔹 جمع صفات خوب و برجسته در این جوان رشید و دلاور بود که وقتی کشور و اسلام را در خطر دید هیچیک از علائق مادی مانع انجام وظیفه اش نشد و اینگونه نوشت :
(( اینک که در راه خدا پا به جبهه می گذارم به یاد همه شما هستم . پای به خطی می گذاریم که دشمنان اسلام در پی نابودی آن هستند . من آمده ام تا اگر لازم باشد جان بی ارزشم را فدای اسلام کنم .))
🌹 شهید اصغر منعمی در نوزدهم اسفندماه ۱۳۶۲ در ادامه عملیات خیبر به شدت مجروح و بعد از چند روز بر اثر شدت جراحات در بیمارستان تبریز به درجه شفیع شهادت نائل آمد .
📷 نوه های عمه جانم علی آقا و عباس آقای گل که حالا برای خودشان آقا و سالاری هستند .
🔴 با بدریون
🌹 سردار شهید امیرحسین نیکروش (۱)
🔹 امیرحسین متولد تیرماه ۱۳۴۷ بود . اولین بار در سال ۶۱ در سن ۱۴ سالگی عازم جبهه شد . از این تاریخ تا زمان شهادتش در عملیات بدر همه را در جبهه بود . اگر در مرخصی بود جایش پایگاه بسیج صاحب الزمان(عج) بیدگل بود .
در اوقات فراغت ، مطالعه کتاب های استاد شهید مطهری و شهید آيت الله دستغیب را از دست نمی داد .
🔴 با بدریون
🌹 سردار شهید امیرحسین نیکروش (۲)
🔹 سال ۶۱ امیرحسین در حالی که ۱۴ سال داشت سه مرتبه به جبهه اعزام شد .
مرتبه اول در تابستان ۱۳۶۱ بعد از اینکه به او گفتند سنت کم است و نمی توانی به عنوان نیروی رزمی بسیج اعزام شوی رفت به دنبال آموزش های فنی تا با جهاد سازندگی اعزام شود و موفق به این کار شد .
امیرحسین همزمان با عملیات رمضان در جبهه ها در قسمت تاسیسات سنگر سازی جهاد در اهواز مشغول به کار بود اما او را به خط نمی بردند . سماجت و اصرار او برای رفتن به خط برای کارهای سنگر سازی بالاخره جواب داد و او توانست برای اولین بار در سن ۱۴ سالگی میدان واقعی جنگ را از نزدیک ببیند .