آخرین شهدا در آخرین روز
📷 پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ - کاشان - تشیع جنازه شهید عباسعلی صابونیان
🔹متولد ۱۳۳۵ در کاشان .
🔹بعداز سیکل از ادامه تحصیل منصرف و به شغل نقاشی ساختمان مشغول شد .
خیلی زود تبدیل به استادکاری شد که حتی از شهرستان های دیگر هم سفارش کار داشت .
🔹سال ۱۳۵۴ در تهران سرباز گارد بود و چندبار از خدمت فرار کرد تا بالاخره با بیرون آمدن از گارد در قسمتی دیگر خدمتش را به پایان رساند .
🔹دهه فجر ۱۳۵۷ داوطلب حضور در کمیته استقبال از امام شد .
🔹عصر ۲۲ بهمن که هنوز عناصری از رژیم در بعضی نقاط مقاومت می کردند ، عباسعلی برای مقابله با آنها به ایستگاه رادیو میدان ارگ اعزام شد و در درگیری با اشرار شاهنشاهی مجروح و بعد از انتقال به بیمارستان دادگستری و انجام عمل جراحی به شهادت رسید .
🌹 آخرین جمله قبل از شهادتش که دایی اش از او پرسید : عباسعلی چه کار با خودت کردی ؟ این بود که (( کاری کردم که امام خمینی از من راضی باشد))
🔹دوستانش بچه محل های رزم آرا(فدائیان اسلام بعدی) می خواستند او را در بهشت زهرا دفن کنند ولی به درخواست پدر و مادر به کاشان منتقل و در مزار دشت افروز به خاک سپرده شد .
📷 دو عکس ۴ شهیدی
🖌 غذای گردان را که تقسیم می کرد دیگر غذایی نمانده بود ، می نشست و با نان و ماست خودش را سیر می کرد .
🔹عمو حسینعلی سال ۱۳۶۰ که جبهه ایی شد ۴۵ سالش بود و چون اکثریت رزمندگان سنی بین ۱۵ تا ۲۰ سال داشتند ، عمو حسین همیشه نقش پدری و بزرگتری را داشت .
🌹 امروز سالگرد شهادت فرمانده بزرگ حسینعلی فخری مسئول تدارکات گردان های پیاده امام محمدباقر علیه السلام و بعد گردان امیرالمومنین علیه السلام لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام در سال ۱۳۶۶ در عملیات والفجر۱۰ است .
عمو حسینعلی موقع شهادت صاحب ۹ فرزند بود .
📚 کتاب ((عمو حسین)) که با تلاشی قابل تقدیر جمع آوری و در سال ۱۳۹۵ منتشر شده حاوی خاطرات با ارزشی از زندگی و جنگ عمو حسینعلی است .
🔹در اصل نام کتاب باید عمو حسینعلی می بود ، اما چون خیلی سالهای قبل یعنی سال ۱۳۲۰ کتابی به نام (عمو حسینعلی) اثر سید محمد علی جمالزاده منتشر و ثبت شده بوده ، اولین اثر از آثار پنجگانه رزمنده و فرمانده دفاع مقدس و دانشجوی سالهای بعد و نویسنده فعلی این سالها ، حاج عباس رئیسی ((عموحسین)) نامگذاری شد .
🌹 مزار شهید بزرگوار حسینعلی فخری گلزار شهدای امامزاده حسین بیدگل است . 🌹
🌹 اسفندهای علی اصغر
🔹۲۹ اسفند ۱۳۴۷ ولادت
🔹۲۱اسفند۱۳۶۳ اولین مجروحیت
🔹۲۷اسفند۱۳۶۴ دومین مجروحیت
🔹۲۸اسفند۱۳۶۶ شهادت
🌹برادرها از جبهه که می آمدند فانسقه لباسشان را در می آورد و به کمر می بست و می گفت منم رزمنده ام .
🔹 ۱۵ سالگی آموزش مقدماتی بسیج را سال ۶۲ دید . ۱۶ سالگی آموزش تکمیلی را دید و عازم جبهه شد و مثل دو برادرش تا زمان شهادت جبهه را ترک نکرد .
🔹سه بار مجروح شد . یکبار دست راست ، یکبار دست چپ که پلاتین گذاشت و یک بار هم شیمیایی .
برای سه سال کارنامه بالایی برای علی اصغر اربابی بود و حالا منتظر آخرین رتبه اش بود .
🌹سال قبل برادر فرمانده اش علی محمد ، فرمانده ستاد لشکر نجف اشرف به شهادت رسیده بود و حالا در عملیات والفجر۱۰، علی اصغر با بمباران خوشه ای دشمن سرش جدا و بدنش پر از ترکش شد .
🌹علی آقا برادر بزرگتر که فرمانده گردان بود ، دیگر طاقت دوری برادران و سایر رفقای شهیدش را نداشت . علی آقا نمره ۲۰ اخلاص بود و کمتر کسی اینچنین ذوب در برای خدا بودن بود . شلمچه ۲۳ خرداد ۱۳۶۷ محل پرواز و عروجش شد .
✅ خدایا به حق شهدا ، خصوصا این سه برادر شهید ، مزه بنده و عبد خودت بودن را در این ماه به مشتاقان بچشان .