eitaa logo
پژوهش های تاریخی دفاع مقدس شهرستان های کاشان و آران و بیدگل
45 دنبال‌کننده
112 عکس
10 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 روزهای انقلاب - یکشنبه 17 دی 1357 🔹 امروز یک روز خارق العاده است . بعد از 62 روز اعتصاب و تعطیلی روزنامه های کیهان و اطلاعات از دیروز دوباره منتشر و روزنامه دیروز در کاشان امروز توزیع شد . عکس صفحه اول با تصویر عکس رهبر و مرجع کبیر امام خمینی تزئین شده است . تظاهرات امروز در کاشان پراکنده بود و میتینگی تشکیل نشد . مردم می خواستند در اطراف پمپ بنزین شهر ، لطفی نیاسری این پاسبان جلاد را دستگیر نمایند که کماندوها با شلیک گلوله آنها را متفرق کردند . مزدوران محافظ امجسمه فرعونی شاه به سوی یک ماشین تیراندازی کردند . مردم خود را برای مراسمات فردا و اطلاعیه مهم امام درباره دولت بختیار آماده می کنند . امام در این بیانیه شدیدا به دولت بختیار حمله کرده و موضع ملت در برابر این دولت مکار مشخص شد . 🔹 برگرفته از کتاب : پایان مجسمه نوشته موسی کیخا
🌹 (( شیطان بزرگ برای یک قرن آینده این انقلاب نقشه و توطئه دارد )) - شهید محمود آکار 🔹 سال 59 و 60 را در لباس مقدس سربازی ارتش در کردستان با تجزیه طلبان کوموله و دموکرات جنگید و در خوزستان با ارتش بعث عراق . بعد از خدمت مقدس سربازی به جمع سرافرازان بسیج پیوست . 🔹 فرودین 1362 در عملیات ولفجر 1 بود که تک دختر عزیزش به دنیا آمد و در انتهای همین سال در اسفند 1362 که هنوز دختر دلبندش به آغوش پدر محتاج بود ، در عملیات خیبر به شهادت رسید و مفقود الاثر گردید . 🔹 در تفحص مرداد 1374 شناسایی و دلبند 13 ساله اش اینگونه بالای سر استخوان های به جا مانده از بابا به دوربین خیره شد . 🌹 شهید محمود آکار : (( دانش آموزان عزیز ، ببینید چه خون هایی در راه این انقلاب ریخته می شود ، با درس خواندن تا پاسدار این خون ها هستید . )) ✳️ یادش به خیر و راه این سرباز لشکر روح الله در سپاه آقا سید علی مستدام باد .
📝 خاطره شب عملیات از شهید محمود آکار : (( توی میدون مین 150 متر با عراقی ها فاصله داشتیم که متوجه ما شدند و ما را گرفتن زیر آتیش . یه نوجوون 15 ساله رفت روی مین و دو تا پاهاش قطع شد . گوشت و استخوون پاهای قطع شده اش تو آسمون تاب می خورد و فریاد می زد الله اکبر - خمینی رهبر . یا مهدی - یا مهدی ، منتظر من نمونید برید طرف دشمن . بچه ها با فریاد الله اکبر طرف خاکریز عراقی ها حمله کردن . )) ✳️ الهی به حق شهدا هیچوقت پشت میدون مین دنیا و آخرت نمونیم و اگه هم موندیم با صبر و استقامت و شجاعت رد بشیم ، یه صلوات محمدی بفرستین . 🌷🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌹🌷
🖌 آخرین حمام و تلفن نصرالله که ممکن نشد -قسمت اول ✳️ تقریبا اون سال های اول ، روزی نبود که ضدانقلاب از ما شهید نگیره . شهدا از هر طیف و طبقه ای بودند . مردم بومی - سرباز - ارتش - ژاندارمری - سپاه - جهاد . هر روز شهید داشتیم از یک نفر تا 10 نفر و بیشتر . خیلی خون دادیم تا منطقه تثبیت شد . تا ضدانقلاب دیگه واقعا امیدش از تجزیه طلبی ناامید شد . ✳️ اون سالها برای برقراری امنیت در کردستان و آذربایجان غربی پاسگاه ها و برجک های زیادی در جاده ها - کوهها - شهرها و روستاها احداث می شد . برخی ثابت نگهبانی می دادند و بعضی ، روزها گشتی پیاده به اطراف هم می رفتند و غروب بر می گشتند . در روز جاده از مردم و دولتی ها بود و از غروب به بعد جاده ها در کنترل ضدانقلاب بود . ✳️ نیروهای مستقر در پایگاه ها و برجک ها از بسیجی و سرباز و کادر هر چند روزی یک بار اجازه داشتند چند ساعتی به عنوان مرخصی ساعتی شهری به روستا یا شهر نزدیک پایگاه بروند . بستگی به تعداد نیرو و وضعیت امنیتی ، هفته ای ، 10 روزی یا بعضی وقت ها ، دو هفته و بیشتر ، موفق می شدند بیایند شهر . تلفن به خانه ، مقداری خرید ، پست کردن نامه و حمام رفتن در یک مرخصی چندساعته شهری که هر چند وقت یکبار اجازه داده می شد . ✳️ روز چهارشنبه هفتم مهر 1361 نصرالله و دوستانش که از دیشب انتخاب شده بودند برای مرخصی شهری ، صبح زود منتظر کامیونی بودند که قرار بود اونها را به شهر ببره . کامیون که اومد همه سریع سوار شدند . چندساعت مرخصی ، دقیقه هاش هم مهم است . سر بچرخونی باید برگشت پایگاه . ضدانقلاب مثل همیشه که مترصد و به دنبال فرصت بود ، جاده روستا را مین گذاری کرده بود . مین که منفجر شد و ماشین از کار افتاد ، ضدانقلاب شروع به شلیک آرپی جی و تیربار به سمت بچه ها کرد . بچه های غافلگیر شده و بی دفاع ، هیچ واکنشی نتوانستند انجام دهند . نصرالله به همراه 11 رفیق و همراهش که مدت ها بود نتوانسته بودند از تپه ها برای تلفن و حمام به شهر بیایند در تاریخ هفتم مهرماه 1361 در مسیر روستای کندی به شهر بوکان به شهادت رسیدند .
🖌 آخرین حمام و تلفن نصرالله که ممکن نشد -قسمت دوم ✳️ شهید نصرالله آیتی فرزند عزیزالله سال 1341 در منطقه آران از شهر آران و بیدگل به دنیا آمد . مثل بسیاری به دلیل تنگدستی نتوانست بیش از کلاس های ابتدایی را بخواند و به کمک پدر در کار کشاورزی پرداخت . بدن ورزیده ای داشت و فوتبال بازی می کرد و کشتی می گرفت . شب ها هم بعد از فراغت از کار برای ورزش به زورخانه می رفت . در ایام تظاهرات انقلاب بر علیه رژیم پهلوی مثل جوانان دیگر شهر فعال و پر جنب و جوش بود . سال 1361 به خدمت سربازی اعزام و در تاریخ 7 مهر 1361 در لباس سربازی ژاندارمری در منطقه کندی بوکان در کمین ضدانقلاب به شهادت رسیدند . ✳️ مزار مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای امامزاده محمد هلال آران می باشد . 🌹 (( از ملت شهید پرور استدعا دارم فرمان امام امت را همچون فرمان پیامبر اسلام (ص) بدانید و در اطاعت آن بکوشید )) 🌹
🌹🌷 در سالگرد شهدای مقاومت فاو ✅ وقتی 28 فروردین 1367 ارتش بعثی عراق برای بازپس گیری منطقه فاو حمله کرد ، روز اول رزمندگان حاضر در منطقه ضمن مقابله ، به تدریج از خطوط اول و دوم عقب نشینی کردند . سحرگاه روز دوم یعنی 29 فروردین گردان هایی که به منطقه آمده بودند وارد عمل شدند که آنها نیز موفق به متوقف کردن نیروهای مهاجم عراقی نشدند رزمندگان کاشان و آران و بیدگل در قالب دو لشکر 8 نجف اشرف و 14 حضرت امام حسین ، در روز دوم وارد عمل شدند که حدود 40 شهید حاصل دفاع مظلومانه و شجاعانه آنها بود . 4 شهید از 5 شهید این تصویر 4 روز بعد از اعزام در فاو شهید و مفقودالاثر شدند .