eitaa logo
مدرسه عالی علوم انسانی
604 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
511 ویدیو
515 فایل
pttmiumhd
مشاهده در ایتا
دانلود
یک‌بار خواست دعایی در حقش بکنم می‌گفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم است. هر وقت امتحانی داشت یا مشکلی داشت ، از من می‌خواست که دعایش کنم سریع روضه پنج تن نذر کردم . همان اوایل بودکه قرار شد به سوریه برود یکبار از محل کارخودش تلفنی با هم صحبت میکردیم. پرسیدم حمیدجان مشکلت حل‌شد؟ گفت بله دستت درد نکند گفتم من یک روضه پنج تن نذر کردم با خنده‌ای از ته دل جواب داد دستت دردنکنه اگربدانی چه حاجتی داشتم. بعدبه همکارانش گفته بود اگر بدانید چه شده؟ مادرم کرده که بروم سوریه. شهید حمید رضا اسداللهی به جمع ما بپیوندید در نکته های ناب