اصلاح شده اقتصاد کرونا ۹۹۰۱۱۹.pdf
1.1M
گزارش تحلیلی گروه قصد از حکمرانی اقتصادی کشور در شرایط کرونا
🆔 @QasdWay
📢ویروس کرونا؛ پا پس کشیدن بیمارستانهای خصوصی وقتی که همه پای کار هستند
🔹مهمترین استدلال برای خصوصیسازی بهداشت و درمان، افزایش کارایی و کاهش هزینههای درمانی است. با همین استدلال، از دهۀ هفتاد تا به امروز، تعداد زیادی بیمارستان خصوصی با انواع و اقسام رانتها و حمایتهای دولتی، ایجاد شدهاند. اما حالا که نوبت خدماترسانی آنها رسیده است، تمام بار کرونا بر دوش بیمارستانهای دولتی افتاده است!
🔹براساس آمار مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۵ تعداد ۹۵۴ بيمارستان فعال در كشور وجود داشته كه نسبت به سال ۱۳۹۴ معادل ۶ درصد افزايش يافته و ٨٠ درصد از بيمارستانها، دولتی و ٢٠ درصد غیردولتی بوده است.
🔹طبق گزارشهای به دست آمده تنها بیمارستانهای دولتی و کادر درمانی آنها هستند که گویا باید در خط مقدم باشند و خبری از ارائه خدمات و حتی پذیرش از سوی بیمارستانهای خصوصی نیست.
🔹در وضعیتی که مردم برای حفظ جان خود و خانوادهشان مستأصل و نگران به مراکز درمانی مراجعه میکنند تا شاید امیدی در دلشان ایجاد شود، بیمارستانهای خصوصی درهای ورودی را به روی بیماران و خانوادههایشان میبندند و هموطنان خود را ناامیدانه راهی مراکز درمانی دولتی میکنند، اما آیا واقعا چند درصد از این بیمارستانها پتانسیل پذیرش این بیماران را دارند، آیا کادر درمانی مورد نیاز و یا حتی تجهیزات لازم برای درمان این بیماران وجود دارد؟
🔹این در حالی است که بسیاری از بیمارستانهای خصوصی هم از تجهیزات لازم و هم از هزینه کافی برای درمان بیماران برخوردارند، اما چه چیز باعث میشود که آنها اهتمامی برای یاری رساندن به هموطن خود آن هم در چنین شرایطی نداشته باشند؟
🔹آیا ضرری که آنها متحمل خواهند شد بیش از آن دسته از ملاک و تجاری است که برای یاری رساندن به همنوع خود از اجاره بهای دو ماه خود میگذرند؟
🆔 @QasdWay
پیشبینی کسری بودجۀ کشورها در اثر بحران کرونا
با توجه به اندازۀ اقتصاد آمریکا و شدت کسری بودجۀ آن، میتوان حدس زد که دولت این کشور چه میزان نقدینگی به بازار تزریق کرده است تا اقتصاد خود را سرپا نگه دارد.
برآوردهای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که کسری بودجۀ آمریکا بیش از ۳تریلیون دلار خواهد بود!
در شرایط بحرانی نباید از افزایش نقدینگی و اعطای کمکهای بلاعوض به مردم و کسبو کارها هراس داشت.
🆔 @QasdWay
#کرونا در سراشیبی
سیر نزولی مبتلایان به کرونا امیدبخش است اما ظاهرا عدهای تمایل ندارند این خوشی به دهان مردم مزه کند و سیگنالهای خبری مبنی بر تداوم این بحران تا آخر امسال داده میشود.
همه میدانند که تداوم این سبک زندگی امکانپذیر نیست مگر اینکه جنگ شناختی دیگری طرحریزی شود.
کرونا بیش از آنکه از جهت بهداشتی و درمانی اهمیت داشته باشد، ازجهت شناختی و جنگ روانی و پیامدهای اقتصادی و بینالمللی آن حائز اهمیت است.
آمارهای مربوط به مبتلایان و متوفیان کرونا تفاوت زیادی با سایر بیماریهای ویروسی هر ساله ندارد اما این رپرتاژ خبری و دادن اطلاعات لحظه به لحظه از مبتلایان و متوفیان کرونا، بهوضوح نشان میدهد که اغراض خاصی در تغییر نظم جهانی وجود دارد.
باید هوشیار بود:
من نام لم ینم عنه
کسی ک از دشمن غافل شود، دشمن از او غافل نخواهد شد!
🆔 @QasdWay
تئوری ابتلای ۷۰ درصد از جمعیت، مرگ دانش اپیدمیولوژی است. اپیدمیولوژیست ها از هویت خود دفاع کنند و علیه سناریوهای بیمبنا بایستند.
اگر این سناریو و سناریوهایی که با منحنیهای نرمال پیشبینی میکردند صحیح بود، هم اکنون باید ۵۰ درصد از مردم کشورهایی که عکس العملی در برابر کرونا انجام نداده اند به کرونا مبتلا میشدند.
۴.۵ میلیارد نفر از مردم دنیا در کشورهایی زندگی میکنند که هیچ سیاستی را در برابر کرونا در پیش نگرفتند. با احتساب سناریو اپیدمیولوژیستها، نزدیک به ۲ میلیاردنفر از مردم در این کشورها باید به کرونا مبتلا شده باشند. با روند ۳ درصد مرگ، تا کنون باید در این کشورها ۶۰ میلیون نفر از کرونا مرده باشند. حال آنکه واضح است این آمار، کاملا مضحک است.
به عنوان مثال، در پاکستان باید تا کنون از جمعیت ۲۰۶ میلیون نفری، نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر به کرونا دچار شده باشند و از این جمعیت باید بیش از ۳ میلیون نفر از کرونا مرده باشند.
دانش اپیدمیولوژی دچار مرگ شده است یا اپیدمیولوژیستها نمیدانند در کدام زمین بازی میکنند؟
حال دوباره مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی را به نقل از وزارت بهداشت منتشر کرده است که نشان میدهد در سناریو عدم مداخله؛ تا ۴۰۰ روز، ۶۰ میلیون نفر از ایرانیها به کرونا مبتلا میشوند و با این بهانه، سیاستهای سهمگین بهداشتی قطعا ادامه پیدا خواهد کرد.
تداوم واسپاری کشور به دست اپیدمیولوژیستها و وزارت بهداشت، نتیجه ای جز مرگ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور را نخواهد داشت. تهی بودن نظریات این افراد روز به روز آشکارتر میشود.
@hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
📢 آیا زمان بازگشایی #حرم_های_اهل_بیت علیهم السلام فرا نرسیده است؟
🔸از ابتدای شیوع کرونا و با فضای رسانهای ایجادشده، بسیاری از ترددها و تجمعات مردم به صورت داوطلبانه کاهش یافته بود و تعداد بسیار کمی از مردم برای زیارت به حرمها میرفتند و عملا حرمها بسیار خلوت شده بود؛ بااینحال، بهخاطر ترس از ازدحام بیش از اندازه در زمان تحول سال نو، حرمها و حتی مساجد کاملا تعطیل شد.
🔸در ابتدا اینگونه بیان میشد که این تعطیلی صرفا محدود به تعطیلات روزهای ابتدایی نوروز است، اما بعد تا پایان تعطیلات نوروز تمدید شد و پس از آن نیز همچنان این تعطیلی تداوم پیدا کرده است.
🔸اگرچه ما از ابتدا با سیاست تعطیلی مخالف بودیم و به جای آن، #سیاست_ایمن_سازی را پیشنهاد کرده بودیم، اما از این بازگشایی تدریجی و با رعایت پروتکلهای بهداشتی حمایت میکنیم.
🔸با این حال، آنچه این روزها اهمیت دارد، بازگشایی امکان مذهبی و زیارتی است. ظاهرا قرار است این هفته اجازۀ بازگشایی مساجد هم داده شود؛ مساجدی که خلأ جدی آنها هم از لحاظ پرکردن خلأ معنوی جامعه و هم از لحاظ مرکز سازماندهی نیروهای مردمی، احساس میشد.
🔸به نظر میرسد پیشنهاد منطقی، بازگشایی این اماکن تا قبل از شروع ماه رمضان تحت پروتکلهای بهداشتی معین است تا فرصت کافی برای مدیریت تجمعات شبهای قدر وجود داشته باشد.
🔸اگر این اقدام الان صورت نگیرد، فرصت بعدی بازگشایی تا حداقل یک ماه دیگر پیش نخواهد آمد.
🆔 @QasdWay
ویروس کرونا آگاهی انسان را نسبت به نادانی خود افزود
مصاحبه هابرماس با روزنامه لوموند
یورگن هابرماس آلمانی که اینک از ٩٠ سالگی عبور کرده، یکی از مهمترین فیلسوفان در قید حیات دنیای امروز محسوب میشود. او که به تازگی در آلمان "تاریخ فلسفه"ی بزرگ خود را در دو جلد منتشر کرده، در گفتگویی با روزنامۀ فرانسوی لوموند، نتایج اخلاقی و فکری اپیدمی جهانی کووید ١٩ را میشکافد و قبل از هر چیز بر "نادانی" انسان تأکید میکند.
روزنامۀ لوموند در نخستین سؤال از هابرماس میپرسد: این بحران بیماری جهانی از نظر اخلاقی، فلسفی و سیاسی چه به ما میآموزد؟ هابرماس پاسخ میدهد: "از نظر فلسفی، میبینیم که این اپیدمی جهانی، اندیشیدن را نزد همه تقویت کرده. نوع تفکری که تاکنون منحصر به کارشناسان بود، حالا نزد مردم عادی بیشتر شده: هر کس باید تصمیم بگیرد و دست به عمل بزند، آنهم با آگاهی از ندانستن"...
هابرماس تأکید میکند که دولتها و یا کارشناسان همه چیز را در مورد ویروس کرونا نمیدانند. دولتها کاملاً آگاهند که متخصصان ویروسشناس که به آنها مشاوره میدهند دانستههای محدودی دارند و بنابراین باید با اتکاء به همین دانستههای محدود تصمیمگیری کنند. شهروندان نیز این وضعیت را به خوبی میبینند. هیچوقت مردم به این روشنی ندیده بودند که تصمیمگیری سیاسی در شک و تردید و "ندانستن" انجام میشود. به باور هابرماس "شاید این تجربۀ کمسابقه تأثیری بر آگاهی عمومی داشته باشد".
چالشهای اخلاقی اپیدمی
هابرماس در ادامۀ گفتگو با لوموند، گوشزد میکند که به طور کلی "حق هر انسان برای زیستن و برخوردار بودن از سلامتی جسمی" یک اصل بنیادین است که مثلاً در قانون اساسی آلمان هم ذکر شده است. اما شرایط کنونی، گاه شبیه به وضعیت جنگی است: پزشکان گاه ناچار میشوند که گزینشی عمل کنند و اصل "برابری درمانی و بهداشتی" را زیر پا بگذارند. مثلاً مجبور میشوند که به بیمار جوانتر الویت بدهند. هابر ماس میافزاید: "ولی حتی در مواردی که بیمار سالخورده داوطلبانه از حق خود میگذرد – که این رفتاری تحسینآمیز است – باز هم باید پرسید: یک پزشک چگونه میتواند زندگی یک انسان را ارزشگذاری کند؟"
هابرماس بدون اینکه پزشکان را محکوم کند، میگوید که در این نوع داوری یا ارزشگذاری نباید واقعیت را از چشم پزشک، که از سوی بیمار نگریست. هابرماس در عین حال تأیید میکند که در "شرایط فاجعهبار"، پزشک چارۀ دیگری ندارد و باید تا جایی که ممکن است فقط با اتکاء به معیارهای حرفهای و علمی تصمیم بگیرد.
بازگشت به وضعیت عادی: چالشی دیگر
هابرماس به دوران پایانی اپیدمی نیز میاندیشد و در اینجا نیز چالش اخلاقی و سیاسی بزرگی میبیند. تصمیم به خروج از شرایط اضطراری و بهراه انداختن چرخ اقتصاد، الزاماً خطرهایی در پی دارد: از جمله بعید نیست که بیمارستانها ناگهان به حد اشباع برسند و شمار تلفات افزایش یابد. هابرماس میگوید: "مسئولان سیاسی وقتی از یکسو به زیانهای اقتصادی و اجتماعی فکر میکنند و از سوی دیگر به تعداد تلفاتی که میتواند قابل جلوگیری باشد، باید از وسوسۀ تفکر ابزاری و فایدهگرا (اوتیلیتاریستی) بپرهیزند".
پرسش اصلی از نظر هابرماس چنین است: آیا ما حاضریم که به خاطر رونق مادّی و اجتناب از فجایع اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی، شمار مرگ و میر بیشتری را بپذیریم؟
اتحادیۀ اروپا و اصل همبستگی
یورگن هابرماس که سخت طرفدار اتحادیۀ اروپاست و تاکنون مطالب زیادی در این باره نوشته، معتقد است که تنها راهحل عملی، ایجاد یک "صندوق مشترک کرونا" در سطح اروپایی است تا کشورهایی که اقتصاد شکنندهتر و یا بدهیهای بیشتر دارند، بتوانند از پس هزینههای کمرشکن مقابله با اپیدمی برآیند. او به شدت از مخالفتهای دولت آلمان با این صندوق انتقاد میکند و به وزیر اقتصاد فرانسه توصیه میکند که مبادا نظریات آلمانی را بپذیرد.
هابرماس میگوید که وی و یارانش (گروهی از روشنفکران) آنگلا مرکل و وزیر اقتصاد آلمان را در این مورد مؤاخذه کردهاند. هابرماس تأسف میخورد که نگرشهای ناسیونالیستی و خودخواهیهای ملیگرایانۀ دولت آلمان مانع همبستگی بیشتر اروپاییها میشود. او میگوید: "اگر امانوئل ماکرون در روابط با آلمان تنها یک خطا کرده باشد، همانا نادیده گرفتن میزان ناسیونالیسم آنگلا مرکل است".
هابرماس درپایان گفتگو با روزنامۀ لوموند بار دیگر اصرار میورزد که تنها راه منطقی برای اروپا، تأکید بر دموکراسی و اتحاد است و تنها "چنین شهامتی است که میتواند ما را از این بنبست پسادموکراسی برهاند".
https://www.lemonde.fr/idees/article/2020/04/10/jurgen-habermas-dans-cette-crise-il-nous-faut-agir-dans-le-savoir-explicite-de-notre-non-savoir_6036178_3232.html
🆔 @QasdWay
📢حمایت از تولید در تاریخ انگلستان
#محمدجواد_معصومی_نیا
🔸صنایع نخی و کتانی هند در اواخر قرن ۱۷ کاراترین و پیشرفتهترین صنعت آن زمان بود که به دلیل نیروی کار ارزان و روحیه قناعت مردمان بیشمار هند، مهارت و قرنها تجربه در اوج بود.
🔸صنایع نخی و ابریشمی نوزاد انگلستان توان رقابت با چنین صنعتی را نداشتند. اگر بریتانیا اجازه صادرات محصولات پنبهای و ابریشمی هند و کشورهای آسیایی را به انگلستان میداد کارخانهها و کارگاههای ابریشمبافی و پنبه بافی این کشور بهسرعت روبه نابودی میگذاشت زیرا پارچههای نخی و ابریشمی شرقی بسیار باکیفیت و ارزانتر بودند.
🔸بریتانیا که بهخوبی این حقیقت را درک کرده بود در سال ۱۷۰۰ شروع به ایجاد موانعی بر واردات تولیدات نخی باکیفیت هندی کرد. بر اساس نظریه مزیت نسبی در ظاهر به نفع انگلستان بود که پارچههای نخی و ابریشمی از هند وارد کرده و مواد خام یا طلا به هندیها بدهند.
🔸اما بریتانیا همانند صنایع پشمینه بافی ناکارا و کم کیفیت خود در قرون ۱۵ و ۱۶، روند معکوسی را در پیش گرفت و از صنایع نخی ناکارای خود حمایت کرد. صنایعی که تا سالهای ۱۷۸۰ همچنان صنایعی عقبمانده، ناکارا، کوچک بود که جز با حمایت توانایی رقابت با پارچه¬های نخی توری و ارزانقیمت هندی در کیفیت و قیمت نداشتند.
🔸حمایتهای انگلیس از صنایع نخی و ابریشمی و قوانین تحمیلی بر هند این صنعت ریشهدار در هند را از اساس نابود ساخت. با تسلط بریتانیا و کمپانی هند شرقی و انحصاری شدن تجارت هند در دستان این کشور در سال ۱۸۱۳ این صنعت در هند بهطورکلی نابود شد.
🆔 @QasdWay
📢و ما ادراک ما ال «بورس»!
دکتر #علی_سعیدی
🔸حضرت آقا در ۲۸ آبان ۹۸ در دیدار در دیدار جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی بیانات بسیار مهمی دربارۀ تولید و وظیفۀ مردم در آن فرمودند اما از مجموع این بیانات، فقط این جمله در رسانهها شنیده شد: «یک جاهایی در بورس»
🔸خیلیها هم سردست گرفتند که بله، حضرت آقا هم فرمودند در بورس سرمایهگذاری کنید! اما فقط یکبار آن هم در «یک جاهایی از بورس» در بیانات ایشان بود.
🔸 اما در همان جلسه، ایشان چندین بار از تعاونیها و کسبوکارهای خرد و مردمی و کار جهادی سخن گفتند و بر آن تأکید کردند اما در رسانهها شنیده نشد! چرا؟
مثلا به این جملات در همان سخنرانی دقت کنید:
🔅بنده اعتقاد زیادی به تعاونیها دارم.
🔅تعاونیها بسیار پدیدۀ مطلوبی هستند
🔅اگر بشود این تعاونیها را شبکهسازی کرد... خیلی برکات دارد؛
🔅این تعاونیها را باید دنبال کنند.
🔅با جدّیّت مسئلۀ تعاونیها را دنبال کنید
🔅این مشکلاتی را که ذکر کردند در مورد تعاونیها، برطرف کنید
🔅در سرمایهگذاریهای مولّد حتماً شرکت کنند، از جمله در همین تعاونیها
🔅فرهنگ کار جهادی و همکاری و تعاون را مردم بین خودشان ترویج بکنند.
🔅من خودم چند تجربۀ موفّقِ عینیِ شخصی دارم در قضیّۀ کمکهای مردمی و تعاونهای مردمی برای این جور حوادث.
🔅در بخش نفت و گاز، بخش خصوصی و تعاونی میتوانند حضور همهجانبه داشته باشند.
🔸گاهی اوقات تعلقات و ذهنیات حاکم بر ما آنقدر عمیق و خدشهناپذیر مینماید که در صحبتهای دیگران صرفا دنبال کوچکترین اشارهها میگردیم تا آن انگارهها را تأییدشده بدانیم!
🆔 @QasdWay
📢کشاورزی، محور #جهش_تولید
سیدمحمدجواد #رضوی_راد
🔸به احتمال زیاد سریال حضرت یوسف را دیدهاید. ایشان ازطریق کشاورزی، اقتصاد کشوری با آن عزمت را چرخاند؛ چطور؟
🔸ایشان زمین هایی که متعلق به فرمانروای مصر بود رو در اختیار کشاورزها قرار داد که گندم بکارند و گندم رو خود حکومت تحویل گرفت و به مردم پخش کرد.
🔸بنده کاری ندارم که در اوضاع قحطی این اتفاق افتاده و حکومت مصر این گندم را بدون پول از کشاورزها تحویل میگرفت (این هم به خاطر استراتژی مقابله با قحطی بود) بنده فقط و فقط با این قسمت کار که زمین های حکومت را به کشاورزها دادند که در آن کشاورزی کنند کار دارم.
🔸الان خدارا شکر در کشوری قرار داریم که چهار فصل است و در هر شهر یک استعداد کشاورزی داریم. کشاورزهایی که زمین دارند که هیچ کارشان مشخص است و کشاورزهایی که زمین هایشان به هر دلیل زمین هایشان از بین رفته دولت با اختصاص دادن زمین هایی که برای خودش است (انفال) اجازه کشت و کار را در این زمین ها بدهد (در اقتصاد اسلامی هم این قسمت هم وجود دارد در زمینی را آباد کند صاحب محصول این زمین است.)
🔸براساس همین قاعده کشاورز صاحب محصول زمین است و دولت موظف است خود محصولات را به تناسب نیاز داخل وشور بخرد و به دست مصرف کننده برساند. و بقیه را یا خودش و یا کشاورز صادر کند.
🔸در مورد زمین هایی که بایر هستند دولت میتواند این امکان را به شرکت های دانش بنیان بدهد که در این گونه زمینها مطالعاتی انجام دهد و در حد توان زمین را درحد زمین زراعی تبدیل کنند و دوباره بدست کشاورز بسپارد.
🔸وزرات جهاد کشاورزی باید گروه هایی تشکیل دهد و به سرتاسر کشور بفرستد و استعدادهای کشاورزی هر منطقه را بررسی کند.
🔸«زمین» یکی از عوامل مهم تولید است که اگر دولت آن را به رایگان دراختیار کشاورزان (و حتی صنعتگران) قرار دهد، میتواند هزینه های تولید را تا حد زیادی کاهش دهد. البته واگذاری زمین باید مشروط به بهرهبرداری و آبادکردن آن باشد و اگر کسی زمینی را گرفت ولی روی آن کار نکرد، دولت باید فورا از او پس بگیرد و به کسی بدهد که توان و انگیزۀ بهرهبرداری از آن را دارد.
🔸با ورود دولت(وزارت جهاد کشاورزی) نتایج زیر حاصل میشود:
۱-حذف دلال و محصولات کشاورزی با قیمتی مناسب به دست مصرف کننده میرسد
۲-تنظیم درست محصولات کشاورزی در داخل کشور
۳- جلوگیری از مصرف بی رویه ی محصولات کشاورزی و خالی شدن کشور از محصولات
👈حرف آخر
🔅مصر به کمک خدا فقط با یک محصول کشاورزی توانست اقتصاد خود را بچرخاند.
🆔 @QasdWay
🔅#سرمایهگذاری_در_بورس، مولد نیست
سرمایهگذاری در #بورس، کمکی به اقتصاد واقعی نمیکند
سرمایهكذاری در بورس، فقط دلالی است
سرمایهگذاری در بورس، به تولید کمک نمیکند...
***
🔅وقتی نرخ بازدهی در بورس اینقدر بالاست که اساسا قابل مقایسه با بخش واقعی نیست، کدام فعال اقتصادی انگیزۀ سرمایهگذاری در تولید پیدا میکند؟!
از این نظر، بورس هم مثل بانک است، فقط بانک نرخ ثابت میدهد اما بورس نرخ بازدهی متغیر داره، ولی هر دوی اینها تولید واقعی را بیصرفه میکنند
***
🔅بورس پول را از کدام بازارها جمع میکند؟
از بازار طلا و ارز و دلالی مسکن؟ که خب این صرفا انتقال دلالی از اون بازارها به بازار بورس هست و باز هم ربطی به تولید نداره
اما بورس مقداری از سرمایه های بازار واقعی را هم جذب خود می کند و از این طریق کاملا ضدتولیدی عمل می کند
***
🔅حتی در عرضۀ اولیه سهام هم پولی که در بازار بورس جمع میشه صرف تولید نمیشه، بلکه به جیب صاحبان قبلی سرمایه واریز میشه.
تنها در جایی که شرکتی بخواد به طور مشخص برای یک طرح تولیدی خاص اوراق بهاداری منتشر کنه و محل مصرفش هم مشخص باشه که میدونید این حجمش اساسا چیزی نیست!
🆔 @QasdWay
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دکترین اقتصادی چین، یک ایده بیسابقه است.
🔰«دکتر حمیدرضا مقصودی»، کارشناس علوم اقتصادی
🔹در حالی که به نظر میآید چین از ۱۹۸۰ – ۱۹۹۰ به این طرف یک دکترین اقتصادی کاملاً مستقل است، یک ایده جدید در اقتصاد و یک کنش به عبارتی بیسابقه در اقتصاد است، که سابقه آن را نه میشود در نظام اشتراکی کمونیستی شوروی سابق جستجو کرد و نه میشود ایدههایش را به نظام سرمایهداری فعلی ارتباط داد.
📌کانال فکرت:
🆔 @fekrat_net
🆔 @QasdWay
مقایسۀ خروج سرمایه از اقتصادهای نوظهور (چین، هند، شرق آسیا، برزیل و...) در بحرانهای مختلف قرن ۲۱
ویروس کرونا ضربۀ مهلکی به این اقتصادها و بهویژه چین وارد کرده است.
[نمودار از فاننشال تایمز است]
🆔 @QasdWay
👈پول هلیکوپتری (پولپاشی)، الان وقتش است! (Helicopter money: The time is now)
نوشتۀ جردی گالی؛ مدیر مرکز تحقیقات اقتصاد بینالملل و استاد مدرسه اقتصاد اسپانیا
ترجمۀ #احسان_ولدان
قسمت اول
🔸شیوع گسترده ویروس کرونا در بسیار ی از کشورهای جهان چالشی برای نظام سلامت آن ها ایجاد کرده است. اگر سناریوهای واقع گرایانه را در نظر بگیریم، تعدادی از افراد جان خود را از دست می دهند، بخشی از آن ها به دلیل عدم توانایی برای فراهم کردن اقدامات درمانی مناسب برای همه افرادی است که بدان نیاز دارند. همین امر باعث می شود که بسیاری از دولت ها اقداماتی برای کند کردن نرخ سرایت و شیوع ویروس به انجام رسانند که شامل ماندن در خانه، محدودیت مسافرت، بستن رستوران ها و سینماها، تعلیف رویدادهای ورزشی و مواردی دیگر می باشد.
🔸این اقدامات درحالی که ضروری است ، اثرات مستقمیی بر اقتصاد از طریق کانال های مختلف می گذارد .
اول نتیجه این اقدامات اثر مستقیمی است که بر تولید و فروش در بسیاری از بخش ها می گذارند، بخش هایی که درآن ها فعالیت به طور کامل یا نسبی متوقف شده است. این یا نتیجه قطع عرضه است ( به دلیل عدم دسترسی به مواد اولیه، نیروی کار و ...) یا یه دلیل کاهش تقاضاست ( به دلیل تغییر اجباری الگوی مصرف درنتیجه اقدامات مرتبط با سلامت و بهداشت).
🔸بنابراین کاهش تولید ناخالص داخلی با توجه به اقداماتی که در راستای کنترل شیوع ویروس انجام می شود اجتناب ناپذیر است. و اگر به مدت دو یا سه ما ه به طول انجامد، ضررر انباشتی که به تولید وارد می شود ممکن است بیش از مقداری باشد که در بحران مالی اخیر تجربه کردیم.
🔸این زیان مستقیم به تولید ناخالص داخلی، که به صورت گسترده ای خود را در کاهش میزان مصرف کالاها و خدمات نشان می دهد، دردآور بوده اما امکان تاب آوردن دربرابر آن وجود دارد. متاسفانه این زیان مستقیم به تولید ممکن است به دلیل وجود اثرات غیرمستقیم کاهش تولید بر کاهش اشتغال تشدید شود (همچنین به دلیل زیان واردشده به درآمد و مصرف). به عنوان یک رویکرد جایگزین برخی بنگاه ها ممکن است تغییری در لیست حقوق و دستمزد خود ایجاد نکنند و هم چنین دیگر هزینه های ثابت از قبیل اجاره، بهره و... را در دوره تعطیلی متوقف نکنند و این از طریق دریافت وام از بانک ها ممکن است.
🔸اما بانک ها ممکن است با توجه به امکان نکول و وخیم شدن وضعیت ترازنامه هایشان قادر به پرداخت چنین تسهیلاتی نباشند. اما درحالتی که بانک ها زیر بار چنین تسهیلاتی بروند، افزایش در بدهی های بنگاه وضعیت ترازنامه آن ها را دائما بدتر می کند و ممکن است دیر یا زود موج ورشکستگی بنگاه ها آغاز شود یا در بهترین حالت ترازنامه آن ها بسیار اوضاع نابسامانی پیدا کند.
🔸واکنش های سیاستی هدفمند و سریع که متناسب با اندازه چالش است برای حداقل کردن آثار اقتصادی غیرمستقیم بحران کرونا لازم است. یک رویکرد این است که دولت ها دخالت کرده و برای بنگاه ها( و خویش فرمایان) تآمین مالی مناسب جهت دستمزد و دیگر هزینه های اجتناب ناپذیر را فراهم کنند بدون اینکه دیون مالی این بنگاه ها را افزایش دهند. این مساعدت دولت در قالب پرداخت در دوره تعطیلی تحمیلی است و نیازی به برگرداندن پول نیست. یکی از مؤلفه های این کمک معافیت و بخشودگی سریع مالیاتی است.
🔸متاسفانه چنین راهبردی تنها مشکل را به دولت منتقل می کند و درنتیجه دولت به ناچار یا مالیات ها را افزایش می دهد ( که این امر بار موجود بر دوش خانوارها و بنگاه ها را افزایش می دهد) یا از بازارهای سرمایه وام می گیرد که این نیز میزان بدهی دولت را افزایش می دهد ( و ناچار می شود در آینده مالیات را افزایش دهد).
یک رویکرد جایگزین برای کمک مستقیم و بدون نیاز به بازپرداخت توسط بانک های مرکزی وجود دارد که تحت عنوان "پول هلیکوپتری" شناخته می شود.
ادامه دارد...
🆔 @QasdWay
👈پول هلیکوپتری (پولپاشی)، الان وقتش است! (Helicopter money: The time is now)
نوشتۀ جردی گالی؛ مدیر مرکز تحقیقات اقتصاد بینالملل و استاد مدرسه اقتصاد اسپانیا
ترجمۀ #احسان_ولدان
قسمت دوم
🔸خوشبختانه راهکاری جایگزین به جای راهکار مبتنی بر افزایش مالیات ها و بدهی دولت برای تأمین مالی اضطراری بنگاه ها وجود دارد، هرچند این رویکرد برای بسیاری از اقتصاددانان و سیاستگذاران تابو و حرام شمرده می شود. این راهکار تأمین مالی مستقیم و بلاعوض توسط بانک مرکزی از طریق پرداخت های مالی اضافی است.
🔸بانک های مرکزی توانایی خلق پول درقالب پول رایج قانونی یا ایجاد اعتبار برای یک حساب نزد خود را دارد. در ترتیبات معمول و متعارف تنها بانک ها و دولت ها می توانند نزد بانک مرکزی حساب داشته باشند. در شرایط حاضر بانک مرکزی می تواند برای حساب دولت یا دولت های محلی در طول اجرای برنامه تأمین مالی ایجاد اعتبار کند. این اعتبار نیازی به بازپرداخت ندارد درواقع این وجوهی است که توسط بانک مرکزی به دولت اعطا شده است.
🔸از دیدگاه حسابداری این به مثابه کاهش سرمایه بانک مرکزی یا یک دارایی دائمی در سمت دارایی ها در ترازنامه به حساب می آید. بنابراین اثری بر سود بانک مرکزی که به صورت دوره ای به دولت منتقل می شود ندارد بویژه اگر نرخ بهره ذخایر نزدیک صفر نگه داشته شود.
🔸توجه داشته باشید که این انتقال از بانک مرکزی به دولت معادل خرید بدهی دولت توسط بانک مرکزی است که در نتیجه از حساب بدهی های دولت حذف می وشد و کماکان اثری بر بدهی های مؤثر دولت ندارد.
🔸دخالت مالی که در بالا توضیح داده شد چند مسئله را ایجاد می کند:
1⃣ اول واضح است که چالش های اجرائی بسیاری در به کارگیری این سیاست وجود دارد از جمله اینکه میزان دریافتی هر بنگاه چه مقدار باید باشد. اما این مشکلات در مقایسه با چالش های اقتصاد کلانی که این کشورهای با آن روبرو هستند در درجه دوم قرار دارد و با عزم و اراده سیاسی لازم قابل حل است.
2⃣ دوم اینکه چنین دخالتی در نظام قانونی برخی کشورها ممکن است غیرقانونی باشد. بویژه اینکه این سیاست پولی می تواند نقض آشکار اصل استقلال بانک مرکزی باشد. اما بسیار دیده ایم که در برخورد با شرایط فوق العاده اصول مقدس تاحدی سست تر شده اند. علاوه بر این بانک مرکزی می تواند به صورت داوطلبانه در چنین طرحی شرکت داشته باشد و استقلال رسمی آن آسیبی نبیند.
3⃣ درنهایت و فارغ از مسائل قانونی احتمال استفاده دوباره چنین سیاستی می تواند منبع تورش تورمی باشد و تغییراتی در رفتار افراد ایجاد کند و کارآمدی آن ها را تحت الشعاع قرار دهد.
🔅نتیجه گیری
دخالتهای دولت برای تأمین منابع پولی ابزاری قدرتمند است. هشدارهایی که در سطور بالا ذکر شد نشان می دهد که سیاستمداران تنها در شرایط اضطراری باید به این راهکار متوسل شوند، زمانی که دیگر ابزارها غیرمؤثر می شوند و یا موجب پیامدهای نامطلوبی می گردند. متاسفانه هم اکنون به دلیل شیوع کرونا با این اضطرار روبرو هستیم به همین دلیل زمان استفاده از راهبرد پول هلیکوپتری همین الان است!
🆔 @QasdWay
قیمت منفی نفت WTI به چه معناست؟
◀️ دکتر #سیدعلی_سبحانی_ثابت
🔹 در ادبیات اقتصاد مالی اوراق آتی علاوه بر ابزارهایی برای پوشش ریسک به عنوان یکی از مهم ترین علائم بازاری برای شکل دهی به انتظارات قیمتی در بازار شناخته می شوند. ساختار قراردادی اوراق آتی به گونه ایست که فروشنده و یا دارنده کالا که در اینجا نفت است، کالای خود را به صورت پیش فروش و با یک مقدار معین در قبال پیش پرداخت تعیین شده به خریدار می فروشد. سررسید این قراردادها می تواند بین یک ماه تا یک سال باشد. هنگامی که موقع سررسید این قراردادها فرابرسد خریدار می تواند نفت را به قیمت زمان خرید اوراق از فروشنده بخرد.
🔹 این اوراق به نوعی قیمت انتظاری نفت را در سررسیدهای مشخص تعیین می کنند. هنگامی که یکی از معتبرترین نفت های دنیا یعنی نفت WTI با اوراق آتی به قیمت منفی فروخته می شود این علامت را به انتظارات کنشگران بازاری می دهد که قیمت نفت در حال کاهش شدید است و این کاهش شدید به دلیل مازاد عرضه است.
🔹 بنابراین قیمت نفت های دیگر مانند نفت برنت دریای شمال و یا نفت اوپک و نفت ایران نیز در سررسید آتی WTI کاهش قیمت را تجربه می کنند. به خاطر داشته باشید که طی چند روز گذشته اعضای اوپک پلاس تصمیم به کاهش تولید و به تبع آن کاهش عرضه با هدف جلوگیری از کاهش بی رویه قیمت نفت گرفته بودند.
در نتیجه کاهش قیمت این چنینی را می توان پاسخ امریکا به تصمیم مذکور دانست و این به نفع ایالات متحده است که با کاهش قیمت نفت، ذخایر استراتژیک خود را در بالاترین حد پر کند و پس از بحران کرونا آن را حتی به کشورهای صادر کننده نفت بطری بطری و با قیمت بالا بفروشد.
🆔 @QasdWay
تغییر در جریان حوالۀ پول براساس مناطق مختلف جهان
براساس پیشبینی بانک جهانی، اروپا بیشترین و آسیای شرقی کمترین میزان خروج پول را در سال ۲۰۲۰ خواهند داشت.
مقصد این وجوه طبیعتاً آمریکا خواهد بود!
شواهد نشان میدهد آمریکاییها توانستهاند از بحران کرونا جیب بزرگی برای خود بدوزند؛
نفت ارزان، سهام و اوراق بهادار ارزان، دلار گران و نتیجه معلوم است.
برخلاف تحلیلهایی که چین را برندۀ کرونا میدانند، بهنظر میرسد آمریکاییها ماهیهای خوبی از آب گل آلود کرونا گرفتهاند.
🆔 @QasdWay
در بحرانهایی مثل کرونا، یک رویکرد جایگزین برای کمک مستقیم و بدون نیاز به بازپرداخت توسط بانک های مرکزی وجود دارد که تحت عنوان "پول هلیکوپتری" شناخته می شود.
متن کامل نوشتار جردی گالی، اقتصاددان مشهور پولی را در این زمینه از لینک زیر بخوانید. این گزارش توسط آقای احسان ولدان ترجمه شده است.
http://qasdway.ir/fa/news/view/131/3
کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
🆔 @QasdWay
گابریل زوکمن و امانوئل سیز مینویسند:
مهمترین پیامی که باید به سرعت از جانب سران کشورها، حتی قبل از هرگونه قانونگذاری جدید یا تکمیل جزئیات اجرایی، ابلاغ شود این است که: « کارگران خود را اخراج نکنید. دولت هزینهکارگران بیکارشده و همچنین هزینههای ضروری را در هنگام تعطیلی کسبوکار ، تأمین میکند. پول دولت به زودی میرسد.»
این متن توسط آقای محمد سلیمانی ترجمه شده است.
متن کامل تحلیل را از لینک زیر بخوانید:
http://qasdway.ir/fa/news/view/132/3
🆔 @QasdWay
گزارش مدیریتی
حکمرانی اقتصادی در مواجهه با بحران کرونا
جهت ارائه به دستگاههای دولتی و حاکمیتی
تهیه کننده:اندیشکده قصد
قسمت اول:
پیامدهای اقتصادی بحران کرونا از روز اعلام اولین مورد مبتلا در ۱۰ دی ماه (۳۱ دسامبر ۲۰۱۹) رفتهرفته آشکار شد. افت چرخۀ تجارت در دنیا و کاهش ارزش دلار و همچنین کاهش قیمت نفت از ۶۷.۹۶ دلار تا ۵۶.۶۷ دلار از روز اعلام تا ۳۰ بهمنماه (۱۹فوریه ۲۰۲۰) از اولین آثار اقتصادی بحران کرونا در فاز اول بود. اما ۳۰ بهمنماه و اعلام تشخیص کرونا در ایران و در روزهای پس از آن تشخیص کرونا در کشورهای اروپایی و آمریکا، روندهای اقتصادی را با تغییر و تحولات شدیدی مواجه کرد. ارزش دلار که از آغاز کرونا تا ۳۰ بهمن رو به کاهش گذاشته بود، به یکباره با روند شدید صعودی مواجه شد. بازارهای مالی در منطقه غرب آسیا و سپس در اروپا و آمریکا با سقوط ارزش تا ۳۰ درصدی مواجه شدند (بازارهای مالی همچنان در حالت خرسی بهسر میبرند). روند کاهش قیمت نفت که از ابتدای کرونا قابل مشاهده بود از ۳۰ بهمن شیب بسیار شدیدی گرفت تا جایی که در ۲۰ آوریل سبدهای نفتی دنیا بهطور متوسط به قیمت ۱۷ دلار در هربشکه رسیدند و سبد WTI تا منفی ۳۵ دلار را برای لحظاتی تجربه کرد که البته این مقدار منفی در نتیجۀ تسویۀ اوراق خرید ماههای قبل صورت گرفته است.
اتفاقات فوق در کنار فکتهای متعددی که این نوشتار کوتاه مجال کافی برای پرداختن به آنها ندارد نشان میدهد که رکودی بیسابقه و حتی شدید تر از رکود بزرگ ۱۹۳۰ در حال سایه انداختن بر اقتصاد دنیاست. بر خلاف رکود ۱۹۳۰ که طرف تقاضای اقتصاد را درگیر کرده بود و با اعمال سیاستهای طرف تقاضا تا حد زیادی مرتفع شد، این رکود با تعطیل کردن چرخش بینالمللی کالا، تعطیل کردن مشاغل و همچنین در خانه ماندن نزدیک به چهار میلیارد نفر از مردم دنیا، هم طرف عرضه و هم طرف تقاضا را درگیر کرده است. بیانیه مشترک رئیس سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد، مدیر کل سازمان تجارت جهانی و مدیرکل سازمان بهداشت جهانی و هشدار آنها نسبت به کمبود مواد غذایی، نشان میدهد که باید هشدارهای مختلف نسبت به احتمال بالای بروز کمبود و حتی قحطی مواد غذایی از اواخر تابستان امسال را جدی رفت.
صورتهای مالی فدرال رزرو تا ۲۰ آوریل نشان میدهد این نهاد، داراییهای خود را در دو ماه اخیر بیش از ۲.۳ تریلیون دلار افزایش داده است. رئیسجمهور آمریکا از بودجه دو تریلیون دلاری جهت مبارزه با کرونا رونمایی کرد. اقتصاددانان متعدد آمریکایی و اروپایی از ضرورت و فوریت اعمال سیاست پولپاشی (Helicopter Money) سخن میگویند و مدلسازیهای متعدد نشان میدهد این سیاست بهدلیل رکود بیسابقهای که بر طرف عرضه و تقاضای اقتصاد تحمیلشده است، نمیتواند اثر تورمی داشته باشد و ارزش دلار را روزبهروز افزایش خواهد داد! لذا آمریکاییها با محوریت انتشار دوباره حجم عظیمی از دلار به بازارهای داخلی و بازارهای بینالمللی در حال خریدن حجم عظیمی از داراییهای سرمایهای و حتی فیزیکی هستند. این سیاست که شاید بتوان آن را «قمار ترامپ» نام گذاشت، ضمن ازبینبردن کارایی پیمانهای دو و چندجانبه پولی و همچنین افزایش ارزش دلار، تجارت جهانی را دوباره دلاری خواهد کرد.
کشور ایران که در سال گذشته و در اثر تحریمهای ظالمانه، قریب به ۴۰ میلیارددلار از صادرات نفتی خود را از دست داد، در نتیجه اتفاقات فوق با مخاطرۀ جدیدی مواجه شده است. تداوم اخلال در نظام تجارت بینالملل و کاهش ارزش فراوردههای نفتی، احتمالاً تا ۲۰ میلیارد دلار از ارزش صادرات غیرنفتی ایران را نیز کاهش خواهد داد. رکود در بازارهای داخلی و توقف تولید، توزیع و مصرف در نتیجه سیاست «در خانه بمانیم» و وحشت شدیدی که بر جامعه القاء شده است میتواند رکود را در اقتصاد کشور را تشدید کند. تداوم شرایط فعلی، حداقل ۲۰ درصد رشد منفی را بر اقتصاد ایران القاء خواهد کرد.
با توجه به موارد فوق، پیشنهادات زیر به قید فوریت شدید زمانی جهت عبور از این بحران تقدیم میشود.
۱-اعمال نگاه چندوجهی با اولویت رویکرد اقتصادی در ستاد ملی مبارزه با کرونا برای آمادهسازی کشور برای مقابله با بحرانهای اقتصادی پیشرو.
🆔 @QasdWay
گزارش مدیریتی
حکمرانی اقتصادی در مواجهه با بحران کرونا
جهت ارائه به دستگاههای دولتی و حاکمیتی
تهیه کننده: اندیشکده قصد
قسمت دوم:
۲- اعمال سیاست انبساط پولی شدید با محوریت جهش در پایه پولی، خلق پول و افزایش نقدینگی. این انبساط باید بهطور متوازن هم مشمول طرف عرضه و تولیدکنندگان و هم مشمول طرف تقاضا و با اولویت مصرفکنندگان آسیبپذیر شود. با توجه به عمق رکود، افزایش فوری ۴۰ درصدی در پایۀ پولی ضروری است. اعمال سیاست نظارتی شدید (موقعیت اضطراری) جهت جلوگیری از ورود نقدینگی به بازار ارز و طلا و سرمایه میتواند به اثربخشی این سیاست کمک کند. عدم امکان نظارت نیز نمیتواند توجیه مناسبی برای عدم اعمال این سیاست باشد.
۳- ایجاد تسهیلات مالی برای اعمال سیاست ایمنسازی مشاغل بهجای سیاست فاصلهگذاری اجتماعی و هوشمند. اعمال این سیاست ضمن تقویت صنعت ایمنسازی در کشور و ایجاد ارزش افزوده از محل تولید و صادرات محصولات این صنعت میتواند به ایجاد امنیت و سلامت لازم برای تداوم فعالیتهای اقتصادی کمک کند.
۴- نزولات جوی در دوسال اخیر شرایط را برای جهش در سطح کشت محصولات کشاورزی با اولویت محصولات استراتژیک (گندم، ذرت، دانههای روغنی و …) فراهم کرده است. اعطای تسهیلات نقدی و غیرنقدی ویژه به کشاورزان و شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه کشاورزی جهت افزایش فوری سطح کشت ابزار مهمی جهت مقابله با قحطیِ محتمل است. استفاده از ظرفیت نیروهای مسلح جهت آبرسانی و تسطیح اراضی میتواند به تسهیل این فرایند کمک کند. در صورت اجرای این سیاست، ایران میتواند در انتهای تابستان، ضمن تأمین نیازهای غذایی خود، به صادرکننده جدی در محصولات غذایی تبدیل شود و بخشی از رکود خود را از این محل جبران کند. زمزمههایی از مجتمعهای تولید گوشت و مرغ درجهت معدومسازی محصولات و مازاد عرضه به گوش میرسد که لازم است با آن مقابله شود. با اعمال دیپلماسی اقتصادی میتوان در تعامل با کشورهای در معرض کمبود، علیالخصوص روسیه و کشورهای اروپایی، زمینه را برای صادرات مازادهای احتمالی فراهم کرد.
۵- سقوط قیمت نفت، ضمن هزینههایی که داشته است فرصتی جدی را برای ایران فراهم کرده است. کشورهای واردکننده محصولات غیرنفتی ایرانی، عموماً کشورهای نفتی هستند. اعمال سیاست خرید نفت و راهاندازی تهاتر کالا در برابر نفت میتواند چرخۀ تجارت کالای ایرانی در منطقه را به راهبیاندازد و بر حجم تولید محصولات کشاورزی و صنایع کشور بیافزاید. بستن چاههای غیر مشترک و استفاده از نفت وارداتی ارزان، افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور با اولویت پترو پالایشگاههای خرد، خرید تضمینی نفت وارداتی از صادرکنندگان و افزایش قدرت ذخیرهسازی نفت با همکاری بخش خصوصی و نهادهای حاکمیتی میتواند سیاست عدم خامفروشی در نفت را به سیاست خرید نفت تغییر دهد. در صورت ارسال سیگنالهای پرقدرت مبنیبر تبدیل ایران به یک خریدار بزرگ منطقهای، میتواند قیمت نفت را بهطور جهشی افزایش دهد و تولید فراورده نفتی در ایران را بهینه سازی کند. (تذکر: مدت زمان مورد نیاز برای راهاندازی پتروپالایشگاههای خرد و مخازن نفت بهطور متوسط ۶ ماه است. خرید آتیهای نفتی در موقعیت فعلی برای تحویل در سه یا شش ماه آینده میتواند اعمال این سیاست را میسر کند).
🆔 @QasdWay
کتاب «اقتصاد کرونا» منتشر شد
کتاب «اقتصاد کرونا» که توسط انتشارات نیلوفران و به سفارش سازمان پدافند غیرعامل تهیه شده، منتشر شد.
کتاب «اقتصاد کرونا» با رویکرد اقتصاد مقاومتی در عصر ویروس کرونا که محوریت آن تحلیل شرایط اقتصادی پیش آمده ناشی از ویروس کرونا است، توسط حجت الله عبدالملکی و جمعی از کارشناسان نظیر روح الله ایزدخواه، مسعود براتی، سید امیر سیاح، سید احسان خاندوزی و حمیدرضا مقصودی تهیه شده است.
این کتاب که با همکاری سازمان پدافند غیرعامل کشور و بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) تهیه شده، توسط انتشارات نیلوفران منتشر شد.
@hamidrezamaghsoodi
@qasdway