مدتی با یکی از همکاران به مشکل خورده بودم .
آن همکار انسان با تقوا نبود ، بنده مورد آزار و اذیت قرار میداد.
آن همکاران به بنده از فشار روحی و روانی سنگین وارد میکرد .
گاهی با آقا سید صحبت میکردم ،
میگفتم آقا سید چرا ؟ آخه چرا ؟...
ما با این بنده خدا همکار شدیم ؟...
آقا سید حمیدرضا هاشمی سرچشمه
یک شب به خواب بنده آمد ، در حال برنج خیس کردن بود .
هر چی به آقا سید نگاه کردم
شاید او هم به نگاه کنه .
اما آقا سید نگاه نکرد ، انگار متوجه شده بود ، که فشار روحی و روانی بهم وارد شده ، پشت سر آقا سید گفتم :
چرا آقا سید با این بنده خدا همکار شدیم .
به آقا سید حمیدرضا هاشمی سرچشمه توسل کنید .
بدون جواب رد نمیکنه ...
آقا سید حمیدرضا هاشمی سرچشمه
کار درست ، کار درست هست.
#خاطرات_سید_عزیز
#هوای_بچه_هاتو_داشته_باش
#دلتنگت_شدیم_آقا_سید_عزیز
💐شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات