✅ شهید «قدرتالله چگینی» تابع امام خمینی(ره) بود
✍️ «در همه اعمال، کارها و صحبتهایش تابع امام خمینی (ره) بود و حتی موضعگیریهایش را با نظر امام مطابقت میداد ...» ادامه این خاطره از شهید ترور معلم «قدرتالله چگینی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/593203
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ آژیر خطر و خفگی
✍️ «یک روز سر کلاس نشسته بودیم ناگهان صدای آژیر خطر بلند شد همه کلاسها سریع به سمت پناهگاهی که در نزدیکی مدرسه بود رفتیم. در چشمان همه ترس موج میزد و از همه بیشتر معلمان و کادر دفتری مدرسه نگران حال اون همه دانشآموز بودند ...» ادامه این خاطره از «زهرا علیجانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/594061
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ شهید «احمدیمقدم» هیچ هراسی در دل نداشت
✍️ «یک شب که نماز میخواند آتش خمپاره میآمد حتی نزدیک سنگر ما طبق معمول خوابیدیم هر قدر که ایشان را نصیحت کردیم که برادر احمدی نماز را قطع کنید، اما برادرمان نماز را به ویژه قنوت را بیشتر طول میداد و هیچ هراسی در دل نداشت ...» ادامه این خاطره از شهید «جعفر احمدیمقدم» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/594157
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ سرنوشتش شهادت بود
✍️ «در زمان کودکی علی، در همان محله قدیم ما در خیابان مولوی قزوین یک شب که او را در آغوش داشتم زلزلهای به وقوع پیوست که من بلافاصله علی را برداشته و به حیاط خانه دویدم ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوهچین» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/594643
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ سری که قرآن میخواند
✍️ «بعد از چند دقیقه بازهم خمپارهای بر سر ما انداختند وقتی گردوخاک خوابید دیدم خمپاره به سر یکی از همرزمان اصابت کرده و سرش از بدن جدا شد و همان سر جدا شده شروع به خواندن قرآن کرد ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/594641
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ این آقا نخستوزیر است!
✍️ «به او گفتم این آقا را میبینی که جلوی تو نشسته است گفت بله. گفتم این آقای رجایی نخستوزیر است نگاه محبتآمیزی به من کرد و گفت شما هم مثل اینکه محلی نیستید گفتم نه. خیلی اصرار کرد تا به او گفتم وزیر کشاورزی هستم ...» ادامه این خاطره از شهید رئیسجمهور «محمدعلی رجایی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/595204
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ همه بدنش کبود بود
✍️ «یک روز بهانهای پیدا کرد آمدند حاجآقا را بردند. شکنجهاش کردند صدای یاالله و یا زهرا (س) گفتههایش را میشنیدیم و گریه میکردیم. وقتی برش گرداندند لبخند میزد همه بدنش کبود بود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان، شهید «حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد» است که تقدیم حضورتان میشود.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/595233
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ شهید «سیمیاری» بیخبر به جبهه رفت، اما نامهاش بازگشت
✍️ «بعد گذشت چند روز از اعزام پسرم به جبهه، خبر شهادتش رسید، خبری تلخ که قلب خانواده را شکست. اما درست در همان روزها، نامهای از پسرم به دستمان رسید که سرشار از عشق و عذرخواهی بود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «ابوالحسن سیمیاری» است که تقدیم حضورتان میشود.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/595591
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ روایتی از شجاعت خلبان شهید «عیوضی» در نجات دادن خلبان شکاری
✍️ «قرار بود مقر دشمنان را بمباران کنیم سکوت رادیوی مطلق بود، به هدف که رسیدم شیرجه زدم و بمباران کردم از شیرجه که بیرون آمدم، پشت سر من شهید عیوضی آمد، شیرجه زد و هنگام بیرون آمدن، کابینش تیر خورد، هر چند کابین من بیشتر از ایشان صدمه دید به طوری که لانکچر و موشکهای سمت راست من آتش گرفت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خلبان شهید «ایرج عیوضی» است که همزمان با سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان میشود.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/595687
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ طرح لبیک آمد و همه عازم جبهه شدند
✍️ «طرح لبیک آمد و همه عازم جبهه شدند، چون کارگزینی سپاه نیرویی را نداشت و از طرفی هم قبلاً در کارگزینی کار کرده بودم، مسئول کارگزینی رزمندگان شدم ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «دکتر پرویز لطفی» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/595211
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ دلتنگیهای من و دستهای بیانتهای شهدا
✍️ «نامهای که برای یک شهید مینویسم، درد دل کردن با اوست و بیگمان تو در آن سوی افق چیزی دیدی که چشم را از دیدن جهان فرو بستهای و دستهای تو منتهای دلتنگی من است و اکنون تو تمام دلتنگیهای مرا با خود بردهای ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐
https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/596611
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات
✅ لحظات شیرین خلبانان شکنجه شده در سلول اسارت
✍️ «لحظاتی شیرین و به یاد ماندنی برای هر سه نفر ما بود. سه برادر مسلمان ایرانی سه خلبان اسیر، که دو - سه ماه را در تنهایی با آن شکنجهها، سختیها، دلهرهها و ترسها گذرانده بودند حالا در کنار هم بودند. از اینکه دیگر تنها نخواهیم شد اشک شوق و امید از چشمانمان جاری بود ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان میشود.
بیشتر بخوانید 👇👇👇
🌐 https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/595228
➡️ @qazvinnavideshahed
#نویدشاهدقزوین
#نوید_شاهد_قزوین
#دفتر_خاطرات