35.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال #خواهر #شهید_ابراهیم_هادی حین دیدن تابوت شهید گمنام😭
❤️برنامه وداع با شهید گمنام در روز آخر سفر راهیان نور #دختران_انقلاب در اهواز
#تولد_ابراهیم_هادی_مبارک🌷
#راهیان_نور💔
#دختران_انقلاب
🇮🇷🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
🌱 ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود. یک روز او را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه، کارتن ها را روی زمین گذاشت.
وقتی کار تحویل تمام شد، جلو رفتم و گفتم: آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!
🍃 نگاهی به من کرد و گفت: کار که عیب نیست، بیکاری عیبه. این کاری هم که من انجام می دم برای خودم خوبه، مطمئن میشم که هیچی نیستم. جلوی غرورم رو می گیره!
🌱 گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست، تو ورزشکاری و... خیلی ها میشناسنت.
👌 ابراهیم خندید و گفت: ای بابا، همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد، نه مردم.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🇮🇷 🌐به کانال
🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
بپیوندید
ابراهیم میگفت: برای خدمت به خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم.
مرتب دعا میکرد: خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن.
#شهید_ابراهیم_هادی
#مدیون_شهدا_هستیم
🟧 ⃟ٖٖٜٖ ⃟ٖٖٜٖ ⃟🔷️قزوین سلام 🔷️
@qazvinsalam
┄┅┅❅🌸🌺🌸❅┅┅┄
من کوچکترین فرد تیم والیبال مدرسه بودم، و ابراهیم بسیار هوایم را داشت. یک روز بعد از مدرسه که برای تمرین می رفتیم ابراهیم با من خیلی صحبت کرد و مرا نصیحت کرد و گفت:
آقا مهدی، محیط ورزش، محیط معنوی هست. سعی کن کارهایت و ورزش کردنت برای خدا باشد. اگر نمازت رو نخواندی، یا اگر غسل واجب به گردن داری،اول برو پاک شو و بعد.. )
گفتم نه آقا ابراهیم من صبح نماز خواندم، خودم به این مسائل دقت دارم. بعد از تمرین هم نمازم را می خوانم.
بعد ابراهیم گفت: نماز ظهرت رو سعی کن اول وقت بخوانی. اصلا بیا از فردا وقتی خواستیم برویم برای تمرین، نمازمان را با جماعت در مسجد بخوانیم.
خیلی خوشحال بودم که محبوب ترین فرد مدرسه و قوی ترین آن ها با من دوست است و مرا راهنمایی می کند.. من کلاس اول دبیرستان بودم و او کلاس چهارم دبیرستان.
#شهید_ابراهیم_هادی
🆔 @qazvinsalam
🌺🌺🙏🙏
هدایت شده از خبرگزاری بسیج استان قزوین
🌷 ما افسانه نیستیم🙂✌️
دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما یعنی شهرک ارتش تهران شرکت میکرد.
یک روز یک گلسینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود.
آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد.
بعد از پانسمان، گلسینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله.
آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیهای را دیدم و خوابیدم.
من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را سر وقت میخوانم.
صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نماز صبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!!
نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت:
❌سریالهایی که میبینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم.
باتعجب گفتم: شما کی هستی؟
گفت: تصویر من روی گلسینه بود که انداختی توی سطل.
دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم.
تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود: #شهید_ابراهیم_هادی
خیلی برایم عجیب بود. بهطور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه.
دیدم کتابی به نام سلام بر ابراهیم لابهلای کتابها است. کتابی در مورد همین شهید. مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟
گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند.
هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود.
صبح روز بعد؛ بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم.
🦋حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانههای ماهواره نمیروم. #حجاب و نمازم نیز کاملاً تغییر کرده.
اخبار فوری👇👇👇
#بسیج
#خبرگزاری_بسیج
@Basij_qazvin
هدایت شده از آموزش و پرورش قزوین(الفبای مینودری )
#نذر_صلوات
🕊#شهیدانه #روایتگری #مقتدرانه
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✨#زندگی_به_سبڪ_شهدا📒
🌷هرشب به یاد یک شهید/ ابراهیم هادی
▫️🌷مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند
✍دائما می گفت: اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست #امام_حسین علیه السلام ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند.
سلامتی و تعجیل در فرج مولا صاحب
الزمان(عج) صلوات🍃
#رفیقآسمونـےمن ♥️
▫️تولد: تهران: ۱۳۳۶/۰۲/۰۱
▫️محل شهادت: کانال کمیل_فکه
▫️سال شهادت: ۲۲/ ۱۱/ ۱۳۶۱
🌷تقدیم به مَحضر شهیدان صلوات🌷
#شهید_ابراهیم_هادی 🕊
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 https://shad.ir/qazvinA