#شهید_خدمت 🇮🇷 🌐 کانال قزوین سلام 🆔 @qazvinsalam

#زندگینامه‌نادرشاه_افشار⚔️ #پسرشمشیرفرزنددرگز #قسمت‌اول شب سردی بود ، در خراسان بزرگ در ناحیه درگز ، روستای دور افتاده ای بود که نامش دستگرد بود ، در این روستا تیره ای ایرانی به نام افشار زندگی می کردند که با گله‌ داری و پوستین دوزی امورات خود را می گذراندند سحرگاه یک شب نسبتاً سرد پاییزی در سال ۱۱۰۰ هجری ، زن روستائی بنام هاجر ، درد زایمان امانش را بریده بود ، شوهرش امام قلی برای چرای گله گاو و گوسفند ، به صحرا رفته بود ، قابله سالمند روستایی برای پرستاری از هاجر ، کمر بسته بود ، هاجر درد زیادی می کشید که او را تا آستانه مرگ پیش برده بود ، سرانجام درست هنگامی که نزدیک بود پنجه مرگ ، مرغ جان او را از قفس تنش بیرون بکشد ، نوزاد به دنیا آمد آفتاب تمامی دشت را پوشانده بود که امامقلی با شتاب به چادر آمد تا ببیند چه بر سرِ همسرش آمده ، زنان تیره افشار او را بشارت دادند که پسری بسیار قوی و غیر عادی به دنیا آورده ، زنان تیره افشار ، نوزاد را آوردند. امامقلی با دیدن بچه که بسیار قوی و تنومند بود گفت چنین بچه ای واقعاً نادره ، در همین حال کدخدای ده نیز به چادر آمد و وقتی که درشتی و تندرستی بچه را دید لبخندی زد و گفت واقعا این بچه نادره (نایاب ، کمیاب) ، همانجا اسم این نوزاد ، نادر نامیده شد سال ها یکی پس از دیگری گذشت ، نادرقلی ۷ ساله و ۱۰ ساله و ۱۷ ساله شد امامقلی دیگر ، پیر و از کار افتاده شده بود ، نادرقلی و برادر بزرگترش ابراهیم ، سرپرستی و تیمار خانواده خود را عهده دار شده بودند در یک شب تیره ، ازبکان غارتگر به دستگرد تاختند و دارایی روستاییان را به غنیمت گرفتند، دختران و پسران جوان را اسیر ، و با خود می بردند  ، اما مقلی و ابراهیم ، پدر و برادر بزرگتر نادر به سمت کوههای الله اکبر فرار کردند ، ولی نادرقلی هفده ساله و جوان با وجود پای گریز ، فرار نکرد و با شهامت تمام در کنار مادرش ایستاد و گفت من ، مادرم را تنها نمی گذارم و بدون او قدم از قدم بر نمی دارم ازبکان با تازیانه به جان نادر افتادند ، اما او از جان گذشته در همان جا ایستاد و گفت ، بدون مادرم ، با شما نخواهم آمد ، ازبکان که پایداری آن جوان رشید و سرسخت را دیدند تصمیم گرفتند هاجر سالخورده را نیز با خود ببرند به این امید که تا رسیدن به مقصد ، بر اثر خستگی از پای درآید و بمیرد لشگر چپاولگر ازبک ، بهمراه اسراء براه افتادند ، شدت تابش خورشید و حرارت آفتاب لحظه به لحظه بیشتر می شد ، گرما و تشنگی ، عده ای از اسیران را یک به یک از پای درمیآورد ، هاجر دیگر ، تاب رفتن نداشت ، نادر از فرمانده غارتگران ازبک خواست تا مادرش را بر پشت یکی از اسب هایشان سوار کنند ، فرمانده پوزخندی زد و گفت ، تو خود خواستی که مادرت را بیاوری ، پس باید جورش را هم خودت بکشی ، نادر با مردانگی و غرور تمام گفت ، می‌پذیرم ولی باید دستهایم را باز کنید تا خودم مادرم را بدوش بگیرم فرمانده ازبکان که می پنداشت نادر در آن گرمای طاقت فرسا ، چند گامی بیشتر نمی تواند مادرش را بر دوش بکشد دستور داد تا بند از دست های نادر بگشایند ، نادر بیدرنگ مادر را به دوش گرفت و به راه افتاد نزدیک به یک فرسنگ دیگر راه پیمودند ، فرمانده ازبک زیر چشمی نادر جوان و تنومند را که بدون ذره ای ضعف راه می پیمود زیر نظر داشت و از پایداری و سرسختی و نیروی فوق العاده این جوان ، سخت در شگفت شده بود و در دل او را تحسین می کرد و بعبارتی ، از نادر خوشش آمده بود سردار ازبک بناگاه دستور توقف داد و فرمان داد هاجر را از دوش نادر پیاده و بر پشت یکی از اسبان بنشانند ، و بدین گونه بود که نادر برای نخستین بار سخن خود را به کرسی نشاند نادرقلی و مادرش چهار سال در اسارت ازبکان بودندنادر در این ایام در آستانه ۲۱ سالگی بود و نگران و اندوهگین و ماتم زده چشم از چشم مادرش برنمی داشت ، ناگهان هاجر چشم گشود و گفت ، پسرم ، دیگر به من امیدی نیست ، می دانم که در این چهار سال فقط بخاطر من روح سرکش ات را تسلیم این نامردان کرده ای ، امشب آخرین شب زندگی من است ، از این به بعد ، تو آزادی که از اسارت ازبکان بگریزی ، من تو را به خدا می سپارم و از خداوند خواسته ام قدرتی به تو بدهد که انتقام قوم و قبیله ات را از این غارتگران بستانی نادر با چشمانی گریان و قلبی مجروح مادر را می نگریست ، فردای آن شب ، پیکر بی جان مادر ستمدیده اش را در گورستان ازبکان به خاک سپرد از همان لحظه ای که از گورستان باز می گشت تصمیم به گریختن از اسارت و انتقام از ازبکان گرفت. عضویت در کانال ایتا👇👇👇 _ #دوستداران_ولایت @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat

کنفرانس بصیرتی ۱۴۰۳/۰۵/۰۹ موضوع : دنیا وارد مرحله جدیدی شده فلسطین کلید رمزآلود ظهور ساعت صفر تقابل جبهه خیر و شر بسم‌الله الرحمن الرحیم و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد سلام علیکم جمیعا عرض ادب و احترام دارم خدمت همه شما عزیزان در یکی دو روز گذشته سران خیلی از کشورها جهت تبریک و تحلیف دکتر پزشکیان با وی دیدار کردن در این دیدار چیزی که خیلی به چشم خورد ،حمایت محور مقاومت بالاخص فلسطین در بیانات رئیس جمهور محترم بود که الحق و الانصاف مواضع ایشان همانی بود که حضرت آقا فرموده بودن اولویت ما حمایت از محور مقاومت است حتی در تماس تلفنی که با مکرون داشته هم در حمایت از فلسطین تاکید کرده و جالبتر اینکه اعلام کرده در صورت حمله اسرائیل به لبنان تبعات سختی گریبان گیر اسرائیل خواهد شد احسنت به این موضع گیری شفاف تا این موضعگیری رئیس جمهور جدید ایران رو آمریکا متوجه شد ، همون آمریکایی که گفت من پیش شرط دارم برای مذاکره ، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا امروز اعلام کرد: رویکرد واشنگتن تغییر نکرده است و دیپلماسی را بهترین راه برای دستیابی به راه حل موثر و پایدار برای برنامه هسته ای ایران می دانیم. تاریخ نشان داده هر بار ما محکم در مقابل اینها ایستادیم در مقابل ما کرنش کردن و هر گاه کوتاه اومدیم برامون رجز خوندن اما باید بدونن که ایران علیرغم اینکه دوست داره با دنیا تعامل کنه ، به هیچ کشور مستکبری باج نخواهد داد الان هم الحمدلله اینقدر قدرتمند شدیم که کسی جرأت نکنه برامون شاخ و شونه بکشه الانم با قدرت اعلام میکنیم که پشت جبهه مقاومت هستیم و از تمام زورمون برای حمایت از فلسطینی ها استفاده خواهیم کرد چون ما موضوع فلسطین رو مسئله اول جهان اسلام میدونیم و فلسطین رو کلید رازآلود ظهور میدانیم فلسطین زمینی است که به عشق آزادی اش محور مقاومت داره تربیت میشه تا سپاه امام زمانی یمانی رو قدرتمند و ورزیده کنه قطعا این محور مقاومت داره آماده میشه برای ایجاد سپاه امام زمان عج و ان شاالله گردن مستکبرین عالم رو خواهد شکست وظیفه جمهوری اسلامی حمایت از سپاه یمانی و محور مقاومته اسرائیل میدونه با حمله وسیع به عمق لبنان ، درگیر یک جنگ همه جانبه خواهد شد ببینید که اینها چقدر ذلیل شدن که دنبال این میگردن مثلا چند محل رو بمباران کنند تا بگن ما به لبنان حمله کردیم ولی شدت بمبارانها جوری نباشه که تبدیل به یک جنگ همه جانبه و بلند مدت بشه چون خودشون میدونن که توانایی جنگ همه جانبه رو ندارند و جنگ غزه اینها رو بشدت فرسوده و ناتوان کرده در حالی که از این طرف یمنی های سلحشور ، تازه نفس و پای کار ایستادن تا دمار از روزگار اسرائیل دربیارن دنیا داره وارد مرحله جدیدی میشه به زودی دنیا اسیر هرج و مرج و آشوب خواهد شد بنشینید و نظاره کنید و کماکان میگویم که ایران کشتی ثبات در آخرالزمان خواهد بود شاید تکانه هایی بخورد ولی غرق نخواهد شد و ان شاالله این مردم دلیر و شایسته ، مقدمه ساز حکومت جهانی حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا خواهند شد و اون روز بسیار نزدیک است والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته #آنتی_فتنه #کنفرانس_بصیرتی عضویت در کانال ایتا👇👇👇 _ #دوستداران_ولایت @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat

⭕ *در مراسم تنفیذ رئیس‌جمهور نهم چه گذشت؟* 🔹توصیه‌هایی به رئیس‌جمهور جدید؛ از رقبای دیروز و رفقای امروز تا سیاسیون قدیم و جدید عضویت در کانال ایتا👇👇👇 _ #دوستداران_ولایت @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat

#طرح_سراسری_استغاثه #قرار_جمعه_ها 🔻مراسم دعا و استغاثه به امام زمان(عج) در گلزار مطهر شهدای شهر قزوین برگزار شد 🔹همزمان با سراسر کشور مراسم دعا و استغاثه به امام زمان(عج) به منظور تعجیل در امر فرج با حضور محمدرضا شکوهی سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین، افشین اوسطی سرپرست بنیاد شهرستان قزوین و جمعی از مسئولان و مردم شهیدپرور به‌ویژه خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران در گلزار مطهر شهدای شهر قزوین برگزار شد. 🔹در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین نبی‌الله محمدی از واعظان قزوینی به سخنرانی و مهدی حمیدی مداح اهل بیت(ع) به مدیحه سرایی پرداختند. 🔹در پایان مراسم فوق، حاضران نماز مغرب و عشا را در جوار شهیدان آرمیده در گلزار شهدا اقامه کردند. 🔹در حاشیه این مراسم کانون فرزندان شهید استان قزوین اقدام به برپایی ایستگاه صلواتی به منظور پذیرایی از شرکت‌کنندگان در مراسم کرد. @issar_qazvin

💎👇 روستای چهره های ماندگار @bayan_dastanehonar روی بنری بزرگ چندین عکس از شخصیت های روستا _آئین ها وسنت های مردم در گذشته _ وبرداشت محصولات کشاورزی وهمچنین طبیعت روستای گرمارود سینا در الموت شرقی در قزوین _ روی دیوار مغازه نصب شده بود. آقای قورچی بیگی هدف از این کار ارزشمند را زنده نگه داشتن نام چهره های ماندگار وسنت های خوب ومشاغل فراموش شده روستا برای انتقال به نسل جوان وهمچنین گردشگران ذکر کرد. در کوچه های  روستا قدم می زدم .با تعدادی از گردشگران ملاقات کردم .آنها از نامناسب بودن کوچه ها  گله داشتند . در انتهای کوچه منزل قدیمی آیت الله سید محمد موسوی گرمارودی قرار داشت این مکان الان کتابخانه روستاست. به گرمارود سینا که سفر می کنید نام شاعر برجسته کشورمان سید علی موسوی گرمارودی همواره بر سر زبان هاست . #Garmarodeslna #همسفر_روستا ✒به روایت محمد مهدی توکل 💎بیان ودستان هنر https://t.me/bayan_dastanehonar ایتا https://eitaa.com/bayan_dastanehonar 🆔 @Monabategereh اینستاگرام 👇 Instagram.com/tavakkol40 https://instagram.com/monabategereh?igshid=YmMyMTA2M2Y کانال :منبت گره: https://t.me/+dtRQrZdV3zcwMDZk #استان_قزوین لینک سایت👇 https://handicrafts365.com/product-tag/mohammad-mehdi-tavakol/