eitaa logo
رواق آنلاین (مدارس) قم
3.6هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
21.2هزار ویدیو
827 فایل
✍️ کانال رسمی اطلاع رسانی اداره کل آموزش و پرورش استان قم @eduqom ✍️ کانال اطلاع رسانی و انعکاس فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی مدارس استان قم @qommedu . ✍️ ارتباط با ما: 👤 @moho1398 ⁦☎️⁩ ۰۲۵_۳۲۹۳۸۰۱۷ 🌐 www.qom.medu.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
amoozesh khanevade2.pdf
1.96M
جلسه دوم : " آموزش خانواده " با موضوع : آرامش در خانواده " مدرس : خانم مدحج
👆📸اولین جلسه ی معلمان پایه ی دبستان عبداللهی۱ درسال۹۹ باموضوع ارائه ی راهکارهای مفیدوآسان جهت آموزش دروس باقیمانده از کتاب های درسی دانش آموزان،صبح امروز برگزارشد😊
کار دستی زیبا ی علوم دوم فصل ۸ بسازیم و لذت ببریم امیر علی بیات دبستان بیهان شیرازی
🌺نامه پسر گلم محمد حسین خازنی ،به معلم خود برای درس ط نام معلم خود عاطفه شیخ قنبری را یاد گرفته،پسر گلم باسوادیت مبارک🌺
🌺نامه ونقاشی پسرگلم عرفان ابراهیمی، به مناسبت یادگیری نام معلم خود، عاطفه شیخ قنبری مدرسه آزادی 🌺
با سلام واحترام کلیپهای دانش آموزان دبیرستان استعدادهای درخشان دکتر اسحاق حسینی با تاکید بر پرچم ملی مان
18.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمع سه رقمی به روش انتقالی یا تکنیکی محمدحسین عارفی کلاس دوم ایثار دبستان شاهد امیدهای انقلاب ناحیه ۴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه گویی دختر گلم هلیا اربابی از روی یکی از عکسهای یادگاری دبستان غیر دولتی شادی ناحیه ۴
فائزه ضیاء الدین کلاس پنجم زنجیره را بشکن موضوع کرونا👏👏👏
محمد مهدی رضانژاد همت شاهدامیدهاناحیه۴ بهادری سرگرمی👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🎥حضورمعلمان دبستان عبداللهی۱ درمدرسه جهت ضبط فیلم تدریس دروس باقیمانده ی کتاب های درسی🤓 آموزش درمدرسه ی عبداللهی۱ناحیه۲ ❌❌ تعطیل نیست❌❌ دانش آموزان را تنها نخواهیم گذاشت
تدریس واژه آموزی درس16فارسی# نوشتن تکالیف این درس توسط دانش آموزان# چهارم شقایق خانم سمانه آرش دبستان فرهیختگان2پردیسان
نمونه تکالیف مجازی علوم#چهارم شقایق خانم سمانه آرش فرهیختگان2پردیسان
🌷پاورپوینت خانوادگی موضوع: مسابقه از امام حسین علیه السلام تا حضرت مهدی موعود عج الله کیفیت عالی، دارای 24 اسلاید. 🌷از مدیران و معاونین پرورشی گرامی درخواست میشود این پاورپوینت مسابقه خانوادگی را در کانال اختصاصی مدرسه خود قرار دهند . با تشکر معاونت پرورشی و فرهنگی اداره کل 👇👇👇
از حسین تا مهدی.pptx
23.44M
✳️ پاورپوینت مسابقه مهدوی 🌷پاورپوینت خانوادگی موضوع: مسابقه از امام حسین علیه السلام تا حضرت مهدی موعود عج الله کیفیت عالی، دارای 24 اسلاید. معاونت پرورشی و فرهنگی اداره کل
22.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر خانه یک مسجد🕋🕌 💫کلاس چهارم میخک مدرسه دخترانه ام کلثوم. آموزگار: خانم خسروی. احسنت بر شما خانم خسروی 🍀از استقبال بسیار خوب همکاران عزیز از طرح " هرخانه یک مسجد " بسیار ممنون و سپاسگذارم . اگرمدرسه تعطیل شود، تربیت ادامه دارد " معاونت پرورشی و فرهنگی اداره کل
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت قرآن دانش آموز نوروزی منش از دبیرستان شهید منتظری ناحیه یک قم در برنامه اسرا ☝🌸🌸👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلمی هست که شبکه های کودک و نوجوان لبنانی صدای نوروزی منش دانش آموز دبیرستان شهید منتظری خودمان را بر روی قرآئت قرآنشون قرار دادن. ضمن تبریک به ایشان و خانواده بزرگ دبیرستان شهید منتظری شما را به دیدن این فیلم دعوت میکنم 👇👇👇👇
🌹داستان شماره 19: زمخت . ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه ، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه ! من که بازنشسته ام، کاری ندارم ، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند ، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود . صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد. ما خانواده ی سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم. اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند ومیامدند تو،روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند؛ قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند. برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم.تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم... چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید! شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست ؟؟؟ !!! در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم. پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم ! پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند. راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟! حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد: "من آدم زمختی هستم" زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظه ها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛ فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه... میوه داشتیم یا نه... همه چیز کافی بود: من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک . پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...! زمخت نباشیم! جهت نشر در کانال اختصاصی مدرسه
طراحی سفره ی هفت سین به سلیقه ی دانش آموزان کلاس چهارم آموزگار : خانم بیگدلو دبستان میرزا ابوطالب قمی۱ # ناحیه یک
مطالب ارسالی از سوی دانش آموزان جهت تدوین متن درس آزاد با مشارکت آنان با عنوان سردار دل ها کلاس سوم شقایق آموزگار: خانم عرب زاده دبستان میرزا ابوطالب قمی ۱ # ناحیه یک # آموزش تعطیل نیست
رواق آنلاین (مدارس) قم
هر خانه یک مسجد🕋🕌 💫کلاس چهارم میخک مدرسه دخترانه ام کلثوم. آموزگار: خانم خسروی. احسنت بر شما خانم خس
🌷سلام بر همکاران محترم و عزیز . اجرای این طرح ، در خانه های قم ، در ایام قرنطینه، و استقبال بسیارخوب آموزگاران در کنار فعالیتهای آموزشی وهمکاری خانواده ها، به ویژه در دوره ابتدایی، اثر تربیتی بسیار ارزشمندی را به همراه داشت . میکنم اگر تا به حال، اقدام نکردید، شما هم این طرح را در کانال اختصاصی مدرسه نشر داده و تجربه کنید . معاونت پرورشی و فرهنگی اداره کل
داستان نویسی ازدانش آموزعلی زندیه عنوان داستان=کرگدن بادکنکی پایه دوم دبستان شعبانزاده1پردیسان آموزگارآقای زینلی
13.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه حجم اجسام نامنظم را بدست بیاوریم؟ خانم لطیفی دبستان مهدیه2 ناحیه 4