پیشنهاد نپختهای که اثر عکس داد!
«پگاه آهنگرانی» خانم هنرپیشهای است که تصاویر حضور فعالش در فتنه سال 88 با یک جستوجوی ساده در اینترنت قابل مشاهده است. چهره سینمایی که به دلایل امنیتی چندین بار احضار و حتی بازداشت شده است و سابقه ساخت مستند برای شبکه بیبیسی فارسی را در رزومهاش دارد، به تازگی به دفتر سخنگوی شورای نگهبان رفته تا برای ساخت مستندی که به گفته خود او بخشهایی از آن مربوط به سال 88 است، با عباسعلی کدخدایی مصاحبه کند! اگر این همراهی سخنگوی محترم شورای نگهبان را حمل بر تلاش ایشان برای روشنگری درباره انتخابات 88 کنیم، نمیتوان از پیشنهاد مطرح شده در این دیدار صرف نظر کرد و به سادگی از کنار آن گذشت! سخنگوی شورای نگهبان در صفحه توئیتر خود در این باره مینویسد: «خانم آهنگرانی سؤالاتی پیرامون انتخابات سال ۸۸ داشتند که تلاش کردم به آنها پاسخ بدهم. در پایان از ایشان دعوت کردم به عنوان یکی از ناظران مردمی شورای نگهبان بر فرایند انتخابات پیشرو(اسفند ۹۸) نظارت کنند تا از نزدیک با نحوه عملکرد ناظران ما آشنا شوند.» جملاتی که دختر منیژه حکمت در واکنش به آن گفته است: «حرفه من سینماست و علاوه بر اینکه شخصاً علاقهای به ایفای نقش ناظر در این معرکه را ندارم، آن را چندان عملیاتی نیز نمیبینم، چون کاری که احزاب و سازمانها با تشکیلات و سازماندهی وسیع نتوانستند انجام دهند و هزاران حرف و حدیث در آن است چگونه ممکن است امثال من به شکل فردی بتوانند.» سؤال اینجاست که چرا فردی در سطح آقای کدخدایی باید چنین پیشنهاد نپخته و صرفاً تبلیغاتی را مطرح کند و پاسخی را که کاملاً قابل پیشبینی هم بود، دریافت کرده و فرصتی را ایجاد کند که یک بازیگر سیاسی عنوان «معرکه» به انتخاباتهای نظام اسلامی بدهد و بار دیگر با تکرار تلویحی دروغ تقلب، فرایند نظارت بر انتخابات را زیر سؤال ببرد؟!
منبع قدرت امام خمینی(ره)
14 خرداد سیامین سالگرد عروج ملکوتی امام خوبیهاست؛ امامی که جامع همه ارزشهای فردی، اجتماعی و سیاسی بود و به واسطه همین جامعیت ارزشی خود توانست در قلوب مؤمنان و مسلمانان به عنوان پدیدهای بینظیر ظهور کند، عشق و علاقه به امام(ره) از کشاورزان روستایی تا تحصیلکردگان در دانشگاههای معتبر دنیا متبلور بود.
امام از آنجایی که توکل پیوسته به قدرت الهی داشت، ابزار مادی قدرت و دلبستگی به قدرت مستکبران را در تصمیمها و برنامهریزیهای خود راه نمیداد و چنین استراتژیای را مبنای قدرت ملی ایران در نظر گرفت و بر این اساس سرفصلهای مهمی را برای شاکله این قدرت قرار داد که در همه محیطهای اجتماعی برای کسب قدرت قابل اتکا و الگوبرداری باشد. در اینجا به برخی از این سرفصلها اشاره میشود:
1ـ اتکا به ملت مسلمان و مستضعف ایران؛ اگر چه بسیاری از احزاب، جریانها و شخصیتهای سیاسی در آغاز حرکت خود تلاش کردند با پیوستن به سهگانه زر، زور و تزویر به قدرت برسند، حضرت امام با پشت پا زدن به این عوامل و با دستان خالی و نهایت سادگی قلبهای ملت ایران و جهان را به سمت احیای اسلام هدایت کردند.
2ـ مقابله با فرهنگ الحادی و مادی جهان سلطه: از ابتدای انقلاب حضرت امام(ره) تلاش خود را به کار گرفتند که از نفوذ دشمنان جلوگیری کنند. ایشان نه تنها با افرادی که به نوعی پیوستگی با غرب داشتند، قطع رابطه کردند و آنها را از نظام سیاسی کشور کنار گذاشتند؛ بلکه با تفکرات مرموزی که برای مقابله با انقلاب در قالبهای جمهوریت نفوذ مییافت به شدت ایستادگی میکردند. همین حرکتها سبب شد که با وجود برخی شبهات که انقلاب به کمک انگلیسیها، به کمک شورویها یا به کمک آمریکاییها به پیروزی رسید، نتواند در افکار عمومی اثرگذار شود و به عنوان یک پارادایم قوی در تاریخ انقلاب باقی بماند.
دشمن همواره درصدد بوده است با پرتوهای درخشان عصر امام خمینی(ره) در سراسر جهان مبارزه کند؛ اما با یاری خداوند این حیلهها نه تنها اثرگذار نشده؛ بلکه موجب گسترش انقلاب اسلامی شده است. یکی از زندهترین شواهد این بحث روز قدس امسال بود که شکوه و عظمت آن سبب شکست طرح خائنانه معامله قرن شد. خداوند در آیه 8 سوره صف میفرماید: «مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا گر چه كافران را ناخوش افتد، نور خود را كامل خواهد گردانيد.»
روزنامه اصلاحطلب: پرستوسازی از همسر نجفی غیرمنطقی است
آش بیاخلاقیهای برخی خبرنگاران اصلاحطلب آنقدر شور شده که صدای همفکرانشان هم درآمد. روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی با عنوان «واکاوی یک قتل» به قلم مجید ابهری آورده: «به نظر میرسد عدهای عمدا در لباس دوست قصد تشدید اوضاع را دارند. پرستوسازی از خانم استاد و یا برنامه ریزی شدن ازدواج ایشان و ارتباط این پرونده با اقدامات زمان شهرداری آقای نجفی اگر ظالمانه نباشد، غیرمنطقی است. چرا که در اصل موضوع یک انسان در یک پیوند نامناسب دچار اختلافات مختلف گردیده و دست به قتل زده است».
در روزهای اخیر تعدادی از خبرنگاران اصلاحطلب برای توجیه قتل نفسی که محمد علی نجفی مرتکب شده، تهمتهایی زدند که در واقع ذبح اخلاق برای دفاع از قاتلی بود که هم جناحیشان است. از جمله این ادعاهای مضحک آن بود که میترا استاد، همسر دوم نجفی با دستگاههای اطلاعاتی در ارتباط بوده و با نقشه به نجفی نزدیک شده است. این ادعا نه تنها هیچ سندی نداشت، بلکه سؤالات دیگری ایجاد میکرد، از جمله اینکه چرا نجفی باید در ارتباطی اینگونه نقطه ضعف نشان دهد و این زن را به عقد خود درآورد؟ و یا چرا- با توجه به سابقه رفتار رسانهای نجفی و علنی کردن مسائل خانوادگی و شخصی- این موضوع مهم را علنی نکرد؟! سال گذشته که تصاویر این ازدواج علنی شد، همین خبرنگاران اصلاحطلب میگفتند کسی نباید انتقاد کند و این مسائل شخصی فرد است.
محکمه تقلب.doc
46.6K
دیروز در بالای صفحه یک روزنامه سازندگی این عبارت از صادق خرازی نقش بسته بود که «خردمندان اصلاحات نیروهای مسئلهدار اصلاحطلب را حذف کنند.» نگارنده نیز که ذرهای تعلق جناحی در خود حس نمیکنم بارها میپرسم چرا ۲۰، ۱۰ نفر اینقدر برای جریان اصلاحات هزینه میسازند؟