eitaa logo
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
144 دنبال‌کننده
190 عکس
646 ویدیو
23 فایل
Ŧ 🔷ختم قرآن مجازے☀ فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ مزمل/ 20 پس هرآنچه براے شما امڪان داردقرآن بخوانید. قال النبی(ص):«نوروا بیوتڪم بتلاوة القرآن » «نورانی ڪنیدخانه‌هاے خودرابا تلاوت قرآن ڪریم ». https://eitaa.com/joinchat/3671326949Cf91e492d6f
مشاهده در ایتا
دانلود
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° قسمت_هشتم :داستان دنباله دار مذهبی جذاب📝(عاشقانه‌اے برای تو) ✍این قسمت 
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 📝داستان مذهبی جذاب 💕عاشقانه ای برای تو:📝 قسمت_نهم 👈این قسمت ((حلقه)) ☀️نزدیڪ زمان نهار بود ... ڪلاس نداشتم و مهمتر از همه ڪل روز رو داشتم به این فڪر می‌ڪردم ڪه ڪجاست؟ ... 🍀به صورت ڪاملا اتفاقی، شروع ڪردم به دنبالش گشتن ... زیر درخت نماز می خوند ... بعد وسایلش رو جمع ڪرد و ظرف غذاش رو در آورد ... . 🌷 یهو چشمش افتاد به من ... مثل فنر از جاش پرید اومد سمتم ... خواستم در برم اما خیلی مسخره می‌شد ... 🍃داشتم رد می‌شدم اتفاقی دیدم اینجا نشستی ... تا اینو گفتم با خوشحالی گفت: چه اتفاق خوبی. می خواستم نهار بخورم. می خواے با هم غذا بخوریم؟ ... . 🌷ناخودآگاه و بی معطلی گفتم: نه، قراره با بچه‌ها، نهار بریم رستوران ... دروغ بود ... . ☘خندید و گفت: بهتون خوش بگذره ... . 🌷اومدم فرار ڪنم ڪه صدام ڪرد ... رفت از توے ڪیفش یه جعبه ڪوچیڪ درآورد ... گرفت سمتم و گفت: امیدوارم خوشت بیاد. می خواستم با هم بریم ولی ... اگر دوست داشتی دستت ڪن ... . 🎁جعبه رو گرفتم و سریع ازش دور شدم ... از دور یه بار دیگه ایستادم نگاهش کردم ... تنها زیر درخت ... . 🎀شاید از دید خانوادگی و ثروت ما، اون حلقه بی ارزش بود اما با یه نگاه می‌تونستم بگم ... امیرحسین ڪلی پول پاش داده بود ... شاید ڪل پس اندازش رو ... ✍ادامــه دارد...... •ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅ لحظه‌هاتـــون زیبا و سرشار از عاشقانه‌هاے الهی 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خــدا چقدر قشنگ میگه وَاللّه یَعلـمُ مَـا فِـی قُـلُوبِکُـمٔ حواسم هست تو دلت چی میگذره ♡ •••••✨🌸☁️ 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 📝داستان مذهبی جذاب 💕عاشقانه ای برای تو:📝 قسمت_نهم 👈این قسمت ((حلقه))
☀️💛☀️💛 •ღ•⇨ ↬  ↫•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 📝 داستان دنباله دار 📝 عاشقانه اے برای تو: ✍این قسمت((معناے تعهد)) 🌷گل خریدن تقریبا ڪار هر روزش بود … گاهی شڪلات هم ڪنارش می‌گرفت … بدون بهانه و مناسبت، هر چند ڪوچیڪ، برام چیزے می‌خرید … زیاد دور و ورم نمیومد … اما ڪم‌ڪم چشم‌هام توے محوطه دانشگاه دنبالش می‌دوید … . 💥رفتارها و توجه ڪردن‌هاش به من، توجه همه رو به ما جلب ڪرده بود … من تنها ڪسی بودم ڪه بهم نگاه می‌ڪرد … پسرے ڪه به خنثی بودن مشهور شده بود حالا همه به شوخی رومئو صداش می‌ڪردن … . ❄️اون روز ڪلاس نداشتیم … بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر، سالن زیبایی و … . 💎همه رفتن توے رختڪن اما پاهاے من خشڪ شده بود .. براے اولین بار حس می‌ڪردم در برابر یه نفر تعهد دارم … ڪیفم رو برداشتم و اومدم بیرون … هر چقدر هم بچه ها صدام ڪردن، انگار ڪر شده بودم … . 🕰چند ساعت توے خیابون‌ها بی‌هدف پرسه زدم … رفتم براے خودم چند دست بلوز و شلوار نو خریدم … عین همیشه، فقط مارڪدار … یڪیش رو همون جا پوشیدم و رفتم دانشگاه … . 🎀همون جاے همیشگی نشسته بود … تنها … بی‌هوا رفتم سمتش و بلند گفتم: هنوز ڪه نهار نخوردے؟ … 🎁امتحانات تموم شده بود … قرار بود بعد از تموم شدن امتحاناتم برگرده … حلقه توے جعبه جلوے چشمم بود … . 🍁دو ماه پیش قصد داشتم توے چنین روزے رهاش ڪنم و زیر قولم بزنم … اما الان، داشتم به امیرحسین فڪر می‌ڪردم … اصلا شبیه معیارهاے من نبود … . 👝وسایلم رو جمع ڪردم … بی خبر رفتم در خونه‌اش و زنگ زدم … در رو ڪه باز ڪرد حسابی جا خورد … بدون سلام و معطلی، چمدونم رو هل دادم تو و گفتم: من میگم ماه عسل ڪجا میریم … . 💞آغاز زندگی ما، با آغاز حسادت ها همراه شد … اونهایی ڪه حسرت رومئوے من رو داشتند … و اونهایی ڪه واقعا چشم شون دنبالش افتاده بود … . 🍂مسخره ڪردن ها … تیڪه انداختن‌ها … ڪم‌ڪم بین من و دوست‌هام فاصله می‌افتاد … هر چقدر به امیرحسین نزدیڪ‌تر می شدم فاصله‌ام از بقیه بیشتر می‌شد … . ✍ادامـــه دارد.... •ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅ لحظه‌هاتـــون ‌‌زیباو سرشار از عاشقانه‌هاے ‌الهی 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
C᭄‌C᭄‌C᭄‌C᭄‌ خدایا ... آدم‌هاے خوب سر راهم بگذار ... حس بسیار خوبی‌ست هنگامی ڪه در لحظه‌ هجوم غم؛ نا امیدے یا پریشانی؛ بی هوا ڪسی سر راه آدم سبز بشود ... ڪلامش، نگاهش، حتی نوشته‌اش آرامش و شادے و امید بپاشد به زندگی ... فقط از دستِ خودِ خدا بر می‌آید ڪه آن آدم را، یا ڪلام و نگاه و نوشته‌اش را براے آن لحظه‌ خاص‌ سرِ راه زندگی ما بگذارد ... شاید یڪی دیگر از دعاهاے روزانه ما بتواند این باشد: خدایا؛ من را واسطه‌ے خوب ‌ڪردنِ حالِ بنده‌هایت قرار بده ... 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
C᭄‌زنـدگی بـا آیـه‌هاC᭄‌
☀️💛☀️💛 •ღ•⇨ ↬  ↫•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° #قسمت_دهم📝 داستان دنباله دار 📝 عاشقانه اے برای تو: ✍ا
•ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 📝 قسمت_یازدهم داستان دنباله دار عاشقانه مذهبی جذاب ((عاشقانه اے برای تو)) ✍این قسمت :📝 ((زندگی با طعم باروت)) 🍃🍃از ایرانی‌هاے توے دانشگاه یا از قول شون زیاد شنیده بودم ڪه امیرحسین رو مسخره می‌ڪردن و می گفتن: ماشین جنگیه … بوے باروت میده … توے عصر تحجر و شتر گیر ڪرده و … . 🌼ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود … امیرحسین اونقدر خوب بود ڪه می‌تونستم قسم بخورم فرشته اے با تجسم مردانه است … . 🌷اما یه چیز آزارم می داد … تنش پر از زخم بود … بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال ڪردم … باورم نمی شد چند ماه با چنین مردے زندگی ڪرده بودم … . 🌺توے شانزده سالگی در جنگ، اسیر میشه … به خاطر سرسختی، خیلی جلوے بعثی‌ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جاے شلاق‌هایی بود ڪه با ڪابل زده بودنش … جاے سوختگی … و از همه عجیب تر زمانی بود ڪه گفت؛ به خاطر سیلی‌هاے زیاد، از یه گوش هم ناشنواست … و من اصلا متوجه نشده بودم … . 🍃🍃باورم نمی شد امیرحسین آرام و مهربان من، جنگجوے سرسختی بوده ڪه در نوجوانی این همه شڪنجه شده باشه … و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش، آزادیش باشه … . 🌼زمانی ڪه بعد از حدود ده سال اسارت، برمی‌گرده و می‌بینه رهبرش دیگه زنده نیست … دردے ڪه تحملش از اون همه شڪنجه براش سخت‌تر بود … . 😢وقتی این جملات رو می گفت، آرام آرام اش، می ریخت … و این جلوه جدیدے بود ڪه می‌دیدم … جوان محڪم، آرام، با محبت و سرسختی ڪه بی پروا با اندوه سنگینی گریه می‌کرد … . 💥اگر معناے تحجر، مردے مثل امیرحسین بود؛ من عاشق تحجر شده بودم … عاشق بوے باروت … ✍ادامــه دارد..... •ღ•⇨ ↬  ↫ °❀°🌺°❀°‌🌺°❀°🌺°❀° 🇪 🇳 🇪 🇷 🇬 🇾 _🇵 🇱 🇺 🇦 🇸  ‎‎ ❅❅❅❅❅❅❅❅ لحظه هاتون زیبا و سرشار از عاشقانه هاے الهی 💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا