خورشید خانوم🌝 در حالیکه خمیازه ای می کشد از خواب بیدار می شود با دیدن هوای آلوده مثل هر روز شروع می کند به سرفه کردن و خودش را پشت دودها پنهان می کند.🌪
گل قرمز🥀 نگاهی به آسمان می کند و در حالی که از دیروز پژمرده تر شده است با صدای گرفته به دوستش کبوتر نامه رسان 🕊می گوید امروز هم نه خورشیدی است نه بارانی فقط آلودگی هواست. کبوتر نامه رسان وقتی گل قرمز را می بیند غصه می خورد و به آسمان می رود نزدیک ابر☁️ بزرگ می شود و از او یک قطره باران💧 می گیرد و برای گل قرمز می آورد. اما گل قرمز همچنان پژمرده است فایده ای ندارد باید فکر دیگری کند
ناگهان فکری به ذهنش می رسد باید پیش دوستش دخترکی که هر روز پشت پنجره برایش غذا می گذارد برود و با کمک او کاری برای آلودگی هوا کند..
ادامه داستان را شما بنویسید...
#درخواستی_اعضا
#هوای_پاک
#خلاقیت
#کلاس_داستان
@qurankoodak1