◾️ پيوند با آرمان امام حسين(ع)
🔻
🔹ما از خود چه چيزي در راه رسالت حسين(ع) تقديم كرده ايم؟
امام حسين(ع) هنگامى كه نهضت خود را آغاز كرد از مردم انتظار داشت از وجود خود اندكى - نه براي خود او - بلكه براى رسالت و آرمان او ببخشند.
شايد پاسخ دهيم كه اشك هاي خود را براى او افشانده ايم! يا آنان كه با قمه و شمشير بر سر خود مى كوبند بگويند، خون خود را هديه داده ايم!!
يا برخى بگويند درد سينه و پشت خود را هنگامى كه براى او سينه يا زنجير زده ايم هديه كرده ايم.
اما آيا اين چيزى است كه حسين(ع) از ما انتظار دارد؟
#گريستن پيامد مصيبت است، نه هدف آن. حتى درخواست اهل بيت(ع) براى برگزارى مجالس حسينى به دليل اين نبود كه گريه و اندوه را هدف قلمداد مى كردند؛ بلكه آن را به اين دليل از ما خواستند كه گريه و حزن قلب انسان را به فاجعه و مصيبت امام حسين(ع) مى گشايد و با گشاده شدن دل، عقل انسان نيز به آن اهتمام مى ورزد و همين باعث درك آرمان، هدف و فداكارى بزرگ امام حسين(ع) مى شود. اين چيزهايى كه ما به امام حسين(ع) تقديم مي كنيم ارتباطي با هدفى كه ايشان در پى آن بود، ندارد. اگرچه گريه و اندوه بر حسين(ع) نتايج خوبى در پي داشته و پيوند ما را با ايشان بيش تر مى كند،
اما بايد به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه امام حسين(ع) نمى خواهد صرفا با شخص او ارتباط برقرار نماييم، بلكه انتظار دارد تا با #مكتب و هدف او پيوند برقرار كنيم.
حديث عاشورا، ص٢٤٤
علامه سيد محمد حسين فضل الله
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#رجزهای_عاشورا
🎙استاد نورالهيان: حبيب بن مظاهر فرمانده ميسره جناح چپ و زهير فرمانده جناح راست و قمربني هاشم فرمانده ميدان است. رجز حبيب اينگونه است كه با بي اعتنايي كامل به كثرت دشمن و تكيه بر وفاداري خود و افراد معدودش در ميسره سپاه مي گويد ما براساس اعتقاد به خدا و آخرت به ميدان آمده ايم؛ اما شما چه؟
🔴 عمر بن جناده انصاري، يازده ساله و كوچكترين رزمنده كربلاست كه پدرش در ابتداي حمله به شهادت رسيده است. امام حسين ابتدا به او اجازه نمي دهد اما عمر مي گويد مادرم به من امر كرده كه به ميدان بروم. عمر شجاعانه جنگيد و نخستين سري بود كه در كربلا جدا شد و سرش را به سوي مادرش پرت كردند. مادر سر فرزند را بوسيد و با عمود خيمه به دشمن حمله كرد و رجز خواند كه درست است كه زنم و عزادار فرزند و همسرم هستم، اما چنان به شما حمله مي كنم كه فرزند زهرا راضي شود.
⚫️ انس يكي از صحابه پيامبر است كه رجزش اين بود: آل علي پيرو رحمان و شما پيرو شيطان.
🔴 اسلم، شهيد ايراني و ترك زبان عاشورا كه حضرت، هنگام جان دادن به بالينش مي رود اين رجز را مي خواند: دريا به شمشيرم مي شكافد و هوا با تيرم مواج مي شود.
⚫️ فرزندان زينب رجز خواندند: اگر مرا نمي شناسيد، فرزند جعفر طيارم كه جدم در موته به شهادت رسيد و دو دستش قطع شد و در بهشت در حال پرواز است.
🔸فرزند ديگر زينب رجز خواند: پناه بر خدا از ظلم شما قوم كه اصول قرآن را بهم ريختيد و با كفر و طغيان به مقابله با قرآن رفتيد.
🔴 امام نمی خواست «جون» غلام خود را اذن ميدان دهد. اجازه گرفت و رجز خواند: شما فاجران ضربت دست من را بچشيد. من با دست و زبانم تا اخرين قطره خون از خاندان پيامبر دفاع مي كنم.
🔴 وهب كه ١٧ روز از ازدواجش گذشته و با امام مواجه شده، ١٢ روز است مسلمان شده است. با همسر و مادرش در كربلاست و رجز مي خواند: من خادم حسينم و او بهترين سرور جهان است كه دل را شاد و قلب را نوراني مي كند.
⚫️ علي اكبر و قاسم رجزهاي ماندگاري دارند.
🔴 اما ابوالفضل العباس بزرگ بني هاشم پس از سيدالشهداست. قمر بني هاشم در عصر تاسوعا زماني كه لشکر كوفه حمله كرد و امام ابوالفضل را براي گرفتن مهلت فرستاد و روز عاشورا، با اين رجز عازم فرات براي آوردن آب شد: من در دفاع از فرزند پيامبر هر كاري مي كنم و با ضربات محمدي شما را به عقب مي رانم. در فرات گفت: اي جان تشنه من، آب نخواهم خورد تا حسين تشنه است. بيرون فرات هم رجز عجيبي خواند و پس از قطع دست راست گفت: بخدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد تا ابد از دينم و امامم حمايت مي كنم.
بعد از قطع دست چپ گفت: اي جان از كفار نترس. و به شهادت رسيد.
♦️♦️ رجزهای عاشورا، گنجينه ارزشمندي است كه تحت الشعاع مرثيه قرار گرفته است.
نقل از کانال انجمن اندیشه وقلم
@andisheqalam
@quranpuyan
📝
یکی از مهترین پیامهای فراموش شده عاشورا
شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:
هر کس از شما #حق_الناسی به گردن دارد برود
وآن حق را ادا کند که خداوند شهادتش را نمی پذیرد .
او به جهانیان فهماند که حتی شهید شدن درراه خدا در کربلا
بالاترازرعایت حق الناس نیست .
در عجبم از کسانی که هزاران گناه میکنند .
و معتقدند یک قطره اشک بر حسین
ضامن بهشت آنهاست.
همسایه آزاری مردم آزاری تضييع حقوق شهروندان به هرطریق ...
گران فروشی و کم فروشی و کم کاری
همه ی اینها حق الناس است و با یک گریه ی شما پاک نمیشود.
@quranpuyan
◾️ بخشى از واقعه ظهر #عاشورا و شهادت امام حسين(ع)، از كتاب #مقتل_ابي_مخنف (لوط بن يحيي ازدي)متوفاي ١٥٧ق
( نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا، تحقيق آيت الله يوسفى غروى)
🔻
... مردان جنگى كه در طرف راست و چپ [حسين ع ] ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﻃﺮف او ﺣﻤﻠﻪ ﺑﺮﺩﻧﺪ. [ﺣﺴﻴﻦ ع ] ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩ ﺑﻄﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﻭ [ﻋﻘﺐ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ]، [ﺑﻌﺪ] ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺳﻤﺖ ﭼﭙﺶ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧد.
به خدا ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺠﺮﻭﺣﻰ ﺭﺍ- ﻛﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻧﺶ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ- ﺑﻪ ﻗﻮّﺕ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺩﻟﻰ ﻭ ﺟﺮﺃﺕ ﺍﻭ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍﻡ. ﺑﺨﺪﺍ ﭼﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺍم! ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺟﻨﮕﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮔﺮﻳﺨﺘﻦ ﮔﻠﻪ ﺑﺰﻯ ﻛﻪ ﮔﺮﮒ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﻨﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﭙﺶ ﻣﻰ ﮔﺮيختند!...
[سپس] [ﺣﺴﻴﻦ ع ] مدتى ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻣﻜﺚ ﻛﺮﺩ، [ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ] ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ ﻣﻰ ﻛﺸﺘﻨﺪ، ﻭﻟﻰ [ﺍﺯ ﻛﺸﺘﻨﺶ] ﭘﺮﻫﻴﺰ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺮﺧﻰ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻰ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺳﺘﻪ ﺩﻳﮕﺮ به جاﻳﺸﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﺪ. ﺷﻤﺮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ: ﻭﺍﻯ ﺑﺮ شما! ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻰ كنيد! ﺍﻭ ﺭﺍ بكشيد! ﻣﺎﺩﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﺰﺍﻳﺘﺎﻥ بنشيند!
ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺳﻮ ﺑﻪ [ﺣﺴﻴﻦ ع ] ﺣﻤﻠﻪ ﻭﺭ ﺷﺪند. ﺳﭙﺲ ﺯﺭﻋﺔ بن شريك ﺗﻤﻴﻤﻰ ﺑﻪ ﻛﻒ ﺩﺳﺖ ﭼﭗ ﻭ ﮔﺮﺩﻥ [ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ] ﺿﺮﺑﻪ ﺯﺩ، ﺑﻄﻮﺭﻯ ﻛﻪ [ﺣسين ع ] ﺑﺎ ﺳﺨﺘﻰ ﻭ ﻣﺸﻘﺖ ﺑﺮﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ [ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ] ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﺳﻨﺎﻥ ﺑﻦ ﺃﻧﺲ ﻧﺨﻌﻰ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ [ﺍﻣﺎﻡ ع ] ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎد.
ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ [ﻭﻗﺘﻰ] ﻛﺴﻰ ﺑﻪ ﺣﺴﻴﻦ [ ع ] ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﻰ ﺷﺪ ﺳﻨﺎﻥ ﺑﻦ ﺃﻧﺲ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺳﺮ [ﺣﺴﻴﻦ ع ] ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﻴﻔﺘﺪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ [ﺑﺎﻟﺎﺧﺮﻩ] ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻠﻮﻯ [ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ] ﺭﺍ ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﺳﺮ [ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ] ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﻟﻲّ ﺑﻦ ﻳﺰﻳﺪ [ﺃﺻﺒﺤﻰ] ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻧﻤﻮﺩ. ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ نيز ﺑﺮ ﺗﻦ ﺣﺴﻴﻦ [ ع ] ﺑﻮﺩ ﻏﺎﺭﺕ ﮔﺮﺩﻳﺪ...
ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻨﺎﻥ ﺑﻦ ﺃﻧﺲ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ، ﭘﺴﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺍﻯ؟ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ [ﻣﺮﺩ] ﻋﺮﺏ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﻯ؟! [ﺣﺴﻴﻦ] ﻧﺰﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻣﺪه بود ﺗﺎ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﺩﺷﺎهى ﺸﺎﻥ ﻗﻄﻊ ﻛﻨﺪ، ﭘﺲ [ﺗﻮ ﺍﻯ ﺳﻨﺎﻥ، ﺍﻯ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺮﺩﻯ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻰ] ﻧﺰﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﺎﻧﺖ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍه! ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﻣﻮﺍﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ به پاس ﻛﺸﺘﻦ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻫﻨﺪ كم است...
@quranpuyan
4_5936003153668343601.mp3
27.93M
🔹آینهای در برابر آینهداران🔹
مجلس دهم
" #عاشوراخوانی ۲"
وقایع روز عاشورا
📝تولید محتوا: نشریه چند رسانهای رِباط
📻 تدوین: فائزه حسنی
🎙راوی: کوروش اسکندری
🪑میهمانان برنامه: آیتالله محمدهادی یوسفیغروی و متین رضوانیپور
🎤نوحهسرا: حسین سعادتمند
@quranpuyan
ادامه وقایع نگاری روز عاشورا
🔸حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
🔸۱۸:۴۹ اذان مغرب
داستان روز غم انگیز عاشورا اینطور تمام میشود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
🚩ولَعنَتُ اللهُ عَلَى القُومِ الظالمين... 🚩
@quranpuyan
قران پویان
⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در
#خطبه_امامحسین ( ع) در منا
🌴✴قسمت پنجم :
💫🔶لَقَدْ خَشِيتُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمُتَمَنُّونَ عَلَى اللَّهِ أَنْ تَحُلَّ بِكُمْ نَقِمَةٌ مِنْ نَقِمَاتِهِ لِأَنَّكُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ اللَّهِ مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِهَا وَ مَنْ يُعْرَفُ بِاللَّهِ لَا تُكْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللَّهِ فِي عِبَادِهِ تُكْرَمُونَ وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَقْرَعُونَ وَ أَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَقْرَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ اللَّهِ مَحْقُورَةٌ وَ الْعُمْيُ وَ الْبُكْمُ وَ الزَّمِنُ فِي الْمَدَائِنِ مُهْمَلَةٌ لَا تَرْحَمُونَ وَ لَا فِي مَنْزِلَتِكُمْ تَعْمَلُونَ وَ لَا مِنْ عَمَلٍ فِيهَا تَعْتِبُونَ وَ بِالادِّهَانِ وَ الْمُصَانَعَةِ عِنْدَ الظَّلَمَةِ تَأْمَنُونَ كُلُّ ذَلِكَ مِمَّا أَمَرَكُمُ اللَّهُ بِهِ مِنَ النَّهْيِ وَ التَّنَاهِي وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ وَ أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِيبَةً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ
🔷 ترجمه:
💢ای آرزومندانِ به درگاه خدا! من میترسم کیفری از کیفرهای او بر شما فرود آید، زیرا شما از کرامت خدا به منزلتی دست یافتهاید که بدان بر دیگری برتری دارید و کسی را که به وسیله خدا (بر شما) شناسانده میشود، گرامی نمیدارید با اینکه خود به خاطر خدا در میان مردم احترام دارید. شما میبینید که پیمانهای خدا شکسته شده و نگران نمیشوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس میافتید. میبینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لالها و از کار افتادهها در شهرها رها شدهاند و رحم نمیکنید و در خور مسئولیت خود کار نمیکنید و به کسانی که در آن راه تلاش میکنند وقعی نمینهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسودهاید. همه اینها همان جلوگیری و بازداشتن دستهجمعی است که خداوند را بدان فرمان داده و شما از آن غافلید. مصیبت شما از همه مردم بزرگتر است؛ زیرا در حفظ منزلت علما مغلوب شدید، کاش (در حفظ آن) تلاش میکردید.
🔷 بخش اول شرح این فراز
"«قدترونَ عهودَالله منقوضه فلاتَفزَعون» میبینید که پیمانهای الهی همه نقض شده و زیر پا انداخته شده و فریاد نمیزنید. «امّا انتم لبعضِ ذمّم آبائکم تَفزعون» اما همین که به یکی از پیمانهای پدران خودتان ذرهای جسارت میشود، فریاد میزنید. میثاق رسولالله(ص) در این جامعه، تحقیر شده و کورها، لالها، زمینگیرها، بیچارهها و محرومان در شهرها رها شدهاند و کسی به فکر محرومان و بیچارهها نیست. کسی به ایشان رحم نمیکند.» امام بلافاصله بعد از اینکه از تحقیر شدن میثاق رسول الله(ص) سخن میگویند، بحث محرومان را پیش میکشند که چگونه در شهرها رها شدهاند. پس معلوم میشود که این بحث، از مفاد اصلی پیمان رسول الله(ص) است.
✅انتقاد از #ماستمالی و #سازشکاری علما
فرمود: «لا فیمنزلتکم تَعملون و لا من عمل فیها تعتبون»؛ نه در آن منزلت الهی که دارید، به تکلیف خود عمل میکنید یعنی نه خودتان اهل عمل هستیدو نه از کسی که عمل میکند و اهل عمل است، حمایت میکنید. این همه احترام و حرمت را برای چه میخواهید؟ برای چه وقت میخواهید؟! کجا میخواهید خرجش کنید؟
«بالادهانِ و المصانعةِ عند الظلمةِ تعملون.» (دُهن به معنی روغن است. ادهان، روغن مالی یا همین ماستمالی کردن است که ما در زبان فارسی، به کنایه از سازشکاری و سهلانگاری میگوییم.) حضرت میفرمایند شما همهچیز را #ماستمالی میکنید.
مصــــانعه هـــمان #سازشکاری است. میفرماید که شما با ستمگران سازش کردید برای آنکه خودتان امنیت داشته باشید، به خاطر امنیت خود، همه ارزشها را فدا کردید. جانتان و منافعتان، از دین خدا نزد شما عزیزتر است. اینها همه، محرمات الهی بود که باید ترک میشد و شما باید نهی میکردید و نکردید. شما از بقیه مردم وضعتان در آخرت بدتر است. مصیبت شما بیشتر است، زیرا مجرای حکومت باید در دست علمای الهی باشد"
💫استاد رحیم پور ازغدی
بخش دوم شرح فراز، فردا
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
◾️ #زینبِ گريان يا زينب #صبر و استقامت
🔻
🔹 از جمله تصوراتی که برخی از مردم از شخصیت حضرت زینب(ع) دارند این است که این قهرمان عرصه اندیشه، صبر و جهاد، همواره در اینجا و اینجا گریه سر می دهد و ناله می کند.
این تصویر با زینبِ هوشیار و دلیری که رو در روی ابن زیاد می ایستد و با شدت و قدرت با وی صحبت می کند،
یا با اهل کوفه سخن از واقعه عاشورا و امام حسین(ع) می گوید و یا در برابر یزید می ایستد و آن موضع دلیرانه و درخشان را از خود نشان می دهد تناسب ندارد.
آیا چنین زنی که از مدینه به کربلا آمده است به امام حسین(ع) می گوید: "ما را به حرم جدمان برگردان"!؟ 😞😞مگر زینب(س) از حقانیت حرکت امام حسین(ع) بی اطلاع بود؟ یا اینکه بر جان خود می ترسید؟
در بسیاری از تعزیه خوانی ها و نوحه سرایی ها شخصیت زینب(س) شخصیت یک زن نالان، از پا افتاده و نومید می باشد که در پس هر کلامی که می گوید گریه سر می دهد!
اما زینب(س) چنین نیست.
زینبی که در برابر بدن بی جان امام حسین(ع) می ایستد و می گوید: "خدایا این قربانی را از ما بپذیر" ممکن نیست انسان نومیدی باشد.
از این رو لازم است هنگامی که سخنی را می شنویم ذهن خود را به کار گیریم و تلاش کنیم مقایسه ای میان آن چه این جا و آن جا می شنویم انجام دهیم.
#اشک ریختن عالی است... اما این اشک ها باید اشک هایی جوشیده از #خودآگاهی و هوشیاری باشد.👌👌
حديث عاشورا، ص١٦٤
علامه محمد حسين فضل الله
@quranpuyan
#دعاهای_روزانه
امام سجّاد علیه السلام:
خدایا کیست آن که شیرینی محبتت را چشید پس به جای تو دیگری را برگزید؟
و کیست آن که با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روی برتافتن تو شد؟
@quranpuyan