سهولت درشریعت نبوی.mp3
16.97M
#سهولت در شریعت نبوی
✅ بابل/مسجدضرابی
☑️۳آذر ۹۷
استاد سروش محلاتی
@quranpuyan
#احادیث_جعلی، ریشه ها و واکنشها
🛑قسمت هفتم :
💮💢 #خرافه_ای در مسئله ی #احیای_دین
💢🍂سرایت این #خرافه_به_شیعه
👈این فكر به شیعه سرایت كرده است. من كتابها را خیلی گشتم. به نظر من اولین كسی كه این فكر را در شیعه وارد كرد شیخ بهایی بود، نه به عنوان اینكه این را یك حقیقت بداند و بگوید كه این حدیث درست است، بلكه در رساله ی كوچكی كه در «رجال» دارد وقتی كه راجع به شیخ كلینی بحث می كند می گوید شیخ كلینی چقدر مرد باعظمتی است كه علمای اهل تسنن او را مجدّد مذهب شیعه دانسته اند. شیخ بهایی یك مرد متبحر بود، از حرفهای اهل تسنن اطلاعاتی داشت، خواست این را به عنوان فضیلتی از شیخ كلینی ذكر كند نه اینكه بگوید این حدیث، حدیث درستی است. گفته است شیخ كلینی آنقدر عظمت دارد كه اهل تسنن به حرفش اعتماد دارند و او را مجدّد مذهب شیعه دانسته اند. دیگران هم كه «رجال» نوشته اند، حرف شیخ بهایی را نقل كرده اند. كم كم خود شیعه هم باورش آمده كه این حرف، حرف درستی است.😔 بعد در دوره های صد سال و دویست سال بعد از شیخ بهایی،
💢در قرون دوازدهم و سیزدهم- كه به عقیده ی من ما دوره ای منحطتر از این دو قرن نداریم؛ یعنی اگر بخواهیم بدانیم كه معاریف شیعه و كتابهایی از شیعه در چه زمانی از همه وقت بیشتر انحطاط داشته یعنی سطحش پایین تر بوده، قرن دوازدهم و سیزدهم است- افسانه سازها این حدیث را به صورت یك حدیث واقعی درنظر گرفته و بدون اینكه خودشان بفهمند كه ریشه ی این حدیث كجاست، نشسته اند بقیه ی [مصداقها] را درست كرده اند.
💢👈اهل تسنن تا شیخ كلینی آمده بودند. اینها همین طور آمده اند تا رسیده اند به اول قرن چهاردهم. گفتند میرزای شیرازی مجدّد مذهب شیعه است در اول قرن چهاردهم. حالا این مدركش چیست، معلوم نیست.
از همه مضحكتر این است كه حاج میر ملاّ هاشم خراسانی در كتاب منتخب التواریخ همین موضوع را نقل كرده است و مجدّدهای مذهب شیعه را قرن به قرن ذكر می كند. او هم هرچه نگاه می كند می بیند جور در نمی آید،
💢🍁 حاج ملاّ هاشم مثل علمای تسنن گفته است علما حسابشان جداست، سلاطین هم حسابشان جداست. #مجدّدها در میان خلفا و سلاطین كیانند؟ تا آنجا كه شیعه پادشاه نداشته است، از سنیها گرفته اند: عمر بن عبد العزیز و مأمون و. . . از آنجا كه خود شیعه پادشاه داشته است، آمده اند سراغ پادشاهان شیعه: عضدالدوله ی دیلمی و. . . كم كم رسیدند به نادرشاه.!!
این مردی كه از كلّه ها مناره ها می ساخت، شده است مجدّد مذهب شیعه! بعد می گوید نادرشاه اهمیتش این بود كه سپهسالار خوبی بوده، یك قلدر بزن بهادر خوبی بوده است. تا روزی كه متوجه دشمنان ایران بود خوب كار می كرد، دشمنان ایران را بیرون كرد، هندوستان را فتح كرد. ولی بعد دیگر كارش خونریزی بود، دائم آدم كشت تا آنجا كه بعضی معتقدند این مرد در آخر عمرش دیوانه شد. این مرد دیوانه می آید می شود مجدّد مذهب شیعه! ببینید كار ما به كجا رسیده است!❗️❗️
👈توجه داشته باشید كه گاهی در این حرفها ریشه هایی از مذهبهای دیگر وجود دارد. اهل مذهبهای دیگر آمده اند معتقدات خودشان را داخل كرده اند. این فكر كه در هر هزارسال یك بار یك #مجدّد دین می آید، مربوط به قبل از اسلام است.
یك فكر در ایران قدیم بوده و از زردشتیهاست كه هر هزار سال یك بار، مصلحی می آید.
💢👈بنابراین آن سخن از حرفهای دروغی است كه با روح اسلام جور در نمی آید و از ناحیه ی دیگران آمده است.
💫ادامه دارد
📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج21، ص: 253
https://b2n.ir/k99264
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞خدای خوبم
امروزم را به تو میسپارم.
به مـن کمک کن تا آنچه را سبب درد و رنجم شده است
و آنچه محدود ومحـصورم میکند را ببخشم.
به من کمک کن تا دوباره شروع کنم.
🤲پروردگارا
به زندگیم برکت ببخش و ذهنم را روشن کن.
روزی را که پیش رو دارم به تو میسپارم.
با خودت تکرار کن
«همه چيز در جهانم نيكو و عالی ست
من برای رسيدن به آرزوهايم پر از
شور و شوق هستم و هم
اكنون با آغوشی باز آماده دريافتم.
[خداوندا سپاسگزارم]
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سورہ_مبارڪـہ_بقره آیات 257 تا 259
📄#صفحـہ_43
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_43
❇️#چگونه تحت #ولايت_خدا باشيم؟
💠 اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ«257/ بقره»
🌱 خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاريكىها (ى گوناگون) بيرون و به سوى نور مىبرد. لكن سرپرستان كفّار، طاغوتها هستند كه آنان را از نور به تاريكىها سوق مىدهند، آنها اهل آتشند و همانان همواره در آن خواهند بود.
👈گوشهاى از سيماى كسانى كه #ولايت_خدا را پذيرفتهاند:
آنكه ولايت خدا را پذيرفت، كارهايش رنگ خدايى پيدا مىكند. «صِبْغَةَ اللَّهِ»
اطاعت از رهبران الهى را مي پذيرد. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً»
🔹راهش روشن، آيندهاش معلوم و به كارهايش دلگرم است. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ»، «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» ، «لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»
🔹در جنگها و سختىها به يارى خدا چشم دوخته و از قدرتهاى غير خدايى نمىهراسد.«فَزادَهُمْ إِيماناً»
از مرگ نمىترسد و كشته شدن در تحت ولايت الهى راسعادت مىداند.
تنهايى در زندگى براى او تلخ و ناگوار نيست، چون مىداند او زير نظر خداوند است.
🔹از انفاق و خرج كردن مال نگران نيست، چون مال خود را به ولى خود مىسپارد. «يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً»
تبليغات منفى در او بى اثر است، چون دل به وعدههاى حتمى الهى داده است: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
غير از خدا همه چيز در نظر او كوچك است.
🔹از قوانين و دستورات متعدّد متحيّر نمىشود، چون او تنها قانون خدا را پذيرفته و فقط به آن مىانديشد. و اگر صدها راه درآمد برايش باز شود تنها با معيار الهى آن راهى را انتخاب مىكند كه خداوند معيّن كرده است. «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ»
🔹مؤمنان، يك سرپرست دارند كه خداست و كافران سرپرستان متعدّد دارند كه طاغوتها باشند و پذيرش يك سرپرست آسانتر است. درباره مؤمنان مىفرمايد: «اللَّهُ وَلِيُّ» امّا دربارهى كفّار مىفرمايد: «أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
🔹مؤمن در بن بست قرار نمىگيرد. «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ»
🔷✨اين «ولايت»، شكل سادة روابط سياسي و پيمانهاي نظامي ميان چند كشور در روزگار ماست و جنبة فردي آن در كنارجنبة اجتماعياش بسيار كمرنگ ميباشد.
متأسفانه دولتهاي به ظاهر اسلامي در صدة اخير، اغلب يا همپيمان و وابسته به بلوك شرق [روسيه و چين] بودهاند، يا بلوك غرب [آمريكا و انگليس و...]
🔷✨ حال آنكه قرآن از «بِطَانَه» [مشاور همراز و نزديك] گرفتن بيگانگان، مسلمانان را نهي كرده [آلعمران 118] و آنها را از نفوذ غيرخوديها «وَلِيجَه» در اركان اجتماعيشان برحذر داشته است [توبه 16 ].
📚تفاسير نور و بازرگان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_43
❇️ #تاریخچه_بتپرستى
💠 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ ۖ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
"258/بقره"
🌱آیا ندیدى (و آگاهى ندارى از) کسى [= نمرود ]که بر اثر (غرور ناشى از) حکومتى که خدا به او داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه و گفتگو کرد؟ و هنگامى که ابراهیم گفت: «خداى من آن کسى است که زنده مى کند و مى میراند.» گفت: «من نیز زنده مى کنم و مى میرانم.» (و دستور داد دو زندانى را حاضر کردند، فرمان آزادى یکى و قتل دیگرى را داد.) ابراهیم گفت: «خداوند، خورشید را از مشرق مى آورد. (اگر راست مى گویى) تو آن را از مغرب بیاور!» به این صورت، آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمى کند.
🔷✨براى بت پرستى به زحمت مى توان تاریخچه اى نشان داد و آغاز آن را تعیین نمود، بلکه از قدیم ترین ایامى که امروز از آن آگاهى داریم این موضوع در میان افراد بشر که داراى افکارى منحط و در سطح پایین بوده اند، وجود داشته است.
🔷✨در حقیقت بت پرستى، یک نوع تحریف در عقیده خداپرستى است، همان عقیده اى که جزء فطرت و سرشت انسان است، و از آنجا که این سرشت همیشه در انسان بوده، تحریف آن در میان افراد منحط نیز همیشه وجود داشته است.
و لذا مى توان گفت: تاریخ بت پرستى با تاریخ پیدایش انسان، تقریباً همراه بوده است.
توضیح این که:
انسان به مقتضاى سرشت و خلقت خویش، متوجه نیروى ما فوق طبیعت بوده است، این سرشت، با استدلال هاى روشنى از نظام هستى که نشان دهنده وجود یک مبدأ عالم و قادر بوده است، تأیید مى شده و انسان از این دو طریق (سرشت و عقل) همیشه کم و بیش با آن مبدأ هستى آشنائى داشته است.
🔷✨ولى همان طور که اگر احساس گرسنگى در وجود کودک به موقع، رهبرى نشود و غذاى سالم در اختیار او قرار نگیرد، کودک دست خود را به چیزهائى مانند خاک دراز مى کند و کم کم به آن خو مى گیرد، و سلامت خود را از دست مى دهد، انسان نیز اگر در مسیر فطرت و عقل، از نظر خداجوئى رهبرى نشود، رو به خدایان ساختگى و انواع بت ها کرده و در برابر آنها سر تعظیم فرود مى آورد، و صفات خدائى را براى آنها قائل مى شود.
🔷✨از یک سو احتیاج به تذکر ندارد که افراد کوته بین و سفیه سعى دارند همه چیز را در قالب حسى ببینند و اساساً فکر آنها از منطقه محسوسات گام بیرون نگذاشته، به همین دلیل، پرستش خداى نادیده براى آنها مشکل و سنگین است و میل دارند خداى خود را در یک قالب حسى بریزند، این جهل و بى خبرى هنگامى که با سرشت خداپرستى آمیخته شد، به شکل بت پرستى و خداى حسى خودنمائى مى کند.
🔷✨از سوى دیگر، گفته مى شود: اقوام پیشین روى احترام خاصى که براى پیامبران و بزرگان مذهب قائل بودند بعد از وفات آنها مجسمه هاى یادبود آنها را مى ساختند و روح قهرمان سازى که در افراد ضعیف و کم فکر است، آنها را وادار مى کرد که براى آن بزرگان و سپس براى مجسمه هاى آنها مقامات و نفوذ فوق العاده اى قائل شوند و آنها را به سرحدّ الوهیت برسانند و این خود، سرچشمه دیگرى براى بت پرستى بود.
🔷✨ یکى دیگر از سرچشمه هاى بت پرستى این بود که: یک سلسله از موجودات که منشأ برکات و فوائدى در زندگى انسان بودند مانند: ماه و خورشید و آتش و آب توجه او را به خود جلب مى کردند، آنها به عنوان قدردانى در برابر این منابع سر تعظیم فرود مى آورند بدون این که افق فکر خود را وسیع تر سازند و سبب نخستین و آفریدگار جهان را در ماوراى آنها ببینند، این احترامات عظیم با گذشت زمان شکل بت پرستى به خود گرفت.
👈 البته ریشه همه اشکال بت پرستى یک چیز است و آن انحطاط فکرى و جهل و نادانى بشر و عدم رهبرى صحیح او در مسائل خداجوئى و خداشناسى است که با تعلیم و تربیت و راهنمائى انبیاء به خوبى قابل پیشگیرى مى باشد.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan