💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نحل آیات 111 تا 118
📄#صفحـہ_280
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_280
❇️#آیه114نحل
💠فکلوا مما رزقکم الله حلالا طیبا واشکروا نعمت الله ان کنتم ایاه تعبدون 114/نحل
🌱پس از آنچه خدا روزیتان کرده ، حلال و پاکیزه بخورید و اگر فقط او رامی پرستید، شکر نعمت خدا را بجای آورید.
🔷✨ این جمله فرع دو آیه قبل است ،یعنی حال که کفران نعمت ، عذاب الهی در پی دارد، پس شما از آنچه خداروزیتان نموده حلال و طیب بهره ببرید و اینها از شما منع نشده ، اما اگر خدا رامی پرستید، شکر او را بجا آورید. از آیه چند نکته استفاده می شود:
🔹اولا): آیه شریفه در مقام آنست که بگوید که هر رزق پاکیزه و طیبی حلال است .
🔹ثانیا): مراد از حلال بودن و طیب بودن این است که آن رزق به گونه ای باشدکه طبع آدمی از آن لذت ببرد و از آن متنفر نباشد و ملاک حلیت شرعی هم همین است ، یعنی حلیت شرعی تابع حلیت فطریست .
🔹ثالثا): امر(کلوا) امریست که در حکم مقدمه برای (واشکروا نعمت الله )می باشد،چون نعمت بودن هر چیزی سبب لزوم شکر آنست .
🔹رابعا): جمله آخر(ان کنتم ایاه تعبدون )خطاب به مؤمنان است ، چون فقطمؤمنین هستند که غیر خدا را نمی پرستند و فقط او را عبادت می کنند.
📚تفسیر المیزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_280
❇️#آیات116و117نحل
💠وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ (۱۱۶) مَتاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ (۱۱۷/نحل)
🌱وبا هر دروغی كه به زبانتان میآيد نگوييد: اين حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشيد. زيرا كسانی كه بر خداوند دروغ میبندند رستگار نمیشوند.
(سرچشمهی همه افتراها رسيدن به دنيايی است كه) بهرهای اندك است، در حالی كه برای آنان (در آخرت) عذابی دردناك است.
👈اين دو آيه هرگونه تحليل يا تحريمی را كه بر مبنای قانون الهی نباشد، محكوم نموده و آنرا دروغ بستن به خدا، برای رسيدن به متاع بیارزش دنيوی میشمرد.
🔹در مورد حلال وحرامها، اظهار نظرهای بیجا و بیدليل نكنيم. (بايد يا خود مجتهد باشيم يا از دانشمندان دينی تقليد كنيم.) لا تَقُولُوا* ... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ
🔹بدعت در دين و احكام آن، ممنوع است. وَ لا تَقُولُوا ... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ
🔹دروغگو، رستگار نمیشود. إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ ... لا يُفْلِحُونَ
🔹انگيزه بسياری از بدعتها در دين، رسيدن به دنياست. «مَتاعٌ قَلِيلٌ»
🔹شكستن مرزهای حلال و حرام، هم شقاوت دنيا را بدنبال دارد و هم عذاب آخرت را. لا يُفْلِحُونَ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
4⃣3⃣ تدبر در سوره #فرقان
🔹نکات مهم سوره فرقان از تفسیر المیزان
4⃣ پيامبر،وكيل و ضامن هدايت مردم نيست
جمله ((افانت تكون عليه وكيلا)){فرقان/۴۳}
استفهامى است انكارى و معنايش اين است كه تو وكيل و سرپرست او و قائم به امور او نيستى تا به دلخواه خود به سوى راه رشد هدايتش كنى ، پس تو چنين قدرتى ندارى كه با اينكه خدا گمراهش كرده و اسباب هدايتش را از او قطع نموده ، تو هدايتش كنى ، و در همين معنا فرموده : ((انك لا تهدى من احببت )) و نيز فرموده : ((و ما انت بمسمع من فى القبور)) و اين آيه به منزله اجمالى است براى تفصيلى كه در آيه ((افرايت من اتخذ الهه هويه و اضله اللّه على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غشاوة فمن يهديه من بعد اللّه )) آمده است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 15 صفحه : 309
https://b2n.ir/j95286
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
✅وقایع روز #ششممحرم سال ۶۱ هجری
🍃🍂👈در روز #ششم_محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
💮👈در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
امام در گفتگوهايش با عمر سعد او را براي مكالمه ميفرستاد و او جواب ميآورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره قطع شد.
زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
👈امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
🍁عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
🍃👈همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
🍃👈در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
🛣🛣💢طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد،
🌴💔 حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: #امام_ حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛