eitaa logo
قران پویان
517 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
721 ویدیو
659 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
از هم عیب جویی نکنید و یکدیگر را با لقب ناپسند صدا نزنید😔 کانال قرآن پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شریعت https://eitaa.com/quranpuyan
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول تفسير و تدبر سوره : ترجمه و فهم برخي لغات سوره مرسلات،منظور از هاي ابتداي سوره مرسلات چيست؟والمرسلات عرفا  🔸ﻣﺮﺳﻠﺎﺕ: ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻫﺎ. ﺭﺳﻞ (ﺑﻜﺴﺮ ﺍﻭﻝ) ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻦ ﺑﺎ ﺗﺄﻧّﻰ ﺍﺳﺖ، ﺭﺳﻮﻝ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻪ، ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻣﺮﺳﻠﺎﺕ ﺑﺎﺩﻫﺎﺳﺖ «ﺭﺳﻞ» ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ‌ﻫﺎ ﺍﺳﺖ. 🔸ﻋﺮﻓﺎ: ﻋﺮﻑ (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻗﻔﻞ): ﭘﻰ ﺩﺭ ﭘﻰ. ﮔﻮﻳﻨﺪ: «ﻃﺎﺭ ﺍﻟﻘﻄﺎ ﻋﺮﻓﺎ» ﻳﻌﻨﻰ ﺑﻌﻀﻰ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺑﻌﻀﻰ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻛﺮﺩ «ﺟﺎﺀ ﺍﻟﻘﻮﻡ ﻋﺮﻓﺎ» ﻳﻌﻨﻰ ﭘﻰ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﻭﺻﻒ ﺍﺳﺖ.  🔸ﻣﻠﻘﻴﺎﺕ: ﻟﻘﺎﺀ: ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﻰ ﺀ ﻭ ﻣﺼﺎﺩﻑ ﺷﺪﻥ. : ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ. ﺭﺍﻏﺐ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻟﻘﺎﺀ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﻠﻰ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻰ، ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻋﺮﻑ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺍﺳﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻣﻠﻘﻴﺎﺕ: ﺍﻟﻘﺎﺀ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﻟﻘﺎﺀ ﻣﻌﻨﻮﻯ ﺍﺳﺖ.  🔸ﻋﺬﺭﺍ: ﻋﺬﺭ (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻗﻔﻞ): ﺍﻋﺘﺬﺍﺭ ﻛﺮﺩﻥ. ﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻥ ﻋﺬﺭ.  🔸ﻧﺬﺭﺍ: ﻧﺬﺭ (ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻗﻔﻞ): ﻛﺮﺩﻥ.  🔸ﻃﻤﺴﺖ: ﻃﻤﺲ ﻭ ﻃﻤﻮﺱ: ﻛﻬﻨﻪ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻭ ﻧﻴﺰ ﻣﺤﻮ ﻭ ﻫﻠﺎﻙ ﻛﺮﺩﻥ. ﻟﺎﺯﻡ ﻭ ﻣﺘﻌﺪﻯ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺭﺍﻏﺐ ﺍﺯﺍﻟﻪ ﺍﺛﺮ ﺷﻰ ﺀ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ  ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﻬﺎ، ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎﺳﺖ، ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﺍﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻬﺎ ﻭ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﻰ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺸﻜﻴﻬﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻴﻢ ﻛﻪ ﻫﻮﺍﻯ ﺧﺸﻜﻴﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺷﻌﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻯ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ﮔﺮﻡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﻴﺮﻭﺩ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻫﻮﺍﻯ ﺳﺮﺩ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺸﻜﻴﻬﺎ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻟْﻤُﺮْﺳَﻠﺎﺕِ ﻋُﺮْﻓﺎً ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻟﻒ ﻭ ﻟﺎﻡ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻬﺪ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﺩﻫﺎﺳﺖ (ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻳﻌﻠﻢ) ﻟﻔﻆ «ﻋﺮﻓﺎ» ﺣﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﺮﺳﻠﺎﺕ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﮔﺎﻫﻰ ﺷﺪﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻓَﺎﻟْﻌﺎﺻِﻔﺎﺕِ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﺎﺀ ﺁﻥ ﺣﺎﻛﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﻓﺎﻧﻬﺎ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ «۲». ﺩﺭ ﺟﺮﻳﺎﻥ «ﻧﺎﺷﺮﺍﺕ» ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﺍﺑﺮ ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻮﺍﻯ ﺭﻃﻮﺑﺘﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻮﺍ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻗﺴﻤﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﻠﻰ ﺭﻭﺍﻥ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ، ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻧﺎﺷﺮﺍﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺪﺍﻳﻰ ﻣﻰ ﺍﻓﻜﻨﺪﻧﺪ، ﻟﺬﺍ ﻓَﺎﻟْﻔﺎﺭِﻗﺎﺕِ ﺑﺎ ﻓﺎﺀ ﺗﻔﺮﻳﻊ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ ﻓﺎﺭﻗﺎﺕ ﻣﺘﻔﺮﻉ ﺑﺮ ﻧﺎﺷﺮﺍﺕ ﺍﺳﺖ. ﻇﺎﻫﺮﺍ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻧﺎﺷﺮﺍﺕ، ﺍﺑﺮﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻟﺬﺍ ﻧﺎﺷﺮﺍﺕ ﺑﺎ ﻭﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ. ﻓَﺎﻟْﻤُﻠْﻘِﻴﺎﺕِ ﺫِﻛْﺮﺍً ﻣﺘﻔﺮّﻉ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﻗﺴﻤﻬﺎﻯ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻳﻌﻨﻰ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺬﻛﺮ ﻭ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ، ﺍﻳﻦ ﺍﻟﻘﺎﺀ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﻛﻪ ﺣﻖ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻋﺬﺭ ﻭ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﮕﻮﻳﻨﺪ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﻧﺸﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﻧﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺘﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻋﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻋُﺬْﺭﺍً ﺃَﻭْ ﻧُﺬْﺭﺍً ﻣﻔﻌﻮﻝ ﻟﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﺯ ﻓَﺎﻟْﻤُﻠْﻘِﻴﺎﺕِ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺁﻥ «ﺍﻋﺬﺍﺭﺍ ﻭ ﺍﻧﺬﺍﺭﺍ» ﺑﺎﺷﺪ. 👈ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺍﻟﻤﻴﺰﺍﻥ: ﺍﻭﺻﺎﻑ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﺳﺖ ﺯﻳﺮﺍ ﮔﺮﭼﻪ ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎﻯ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺩﻭﻡ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﺑﻪ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﻃﻮﻓﺎﻧﻬﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻓَﺎﻟْﻤُﻠْﻘِﻴﺎﺕِ ﺫِﻛْﺮﺍً ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﺻﺮﻳﺢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﻣﻠﺎﺋﻜﺔ ﺁﻭﺭﻧﺪﻩ ﻭﺣﻰ ﻣﻰ باشد ﻭَ ﺍﻟْﻤُﺮْﺳَﻠﺎﺕِ ﻳﻌﻨﻰ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﭘﻰ ﺩﺭ ﭘﻰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻓَﺎﻟْﻌﺎﺻِﻔﺎﺕِ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﻋﺖ ﻫﺒﻮﻁ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎﺩﻫﺎﻯ ﺷﺪﻳﺪ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭَ ﺍﻟﻨﺎﺷِﺮﺍﺕِ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺻﺤﻒ ﻭﺣﻰ ﺭﺍ ﻧﺸﺮ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺧﺬ ﻛﻨﺪ. ﻓَﺎﻟْﻔﺎﺭِﻗﺎﺕِ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻛﺘﺐ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻞ ﺟﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻓَﺎﻟْﻤُﻠْﻘِﻴﺎﺕِ ﺫِﻛْﺮﺍً ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻳﺎ ﻣﻄﻠﻖ ﻭﺣﻰ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺣﺠﺖ ﻳﺎ ﺍﻧﺬﺍﺭ. ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻛﻪ ﺇِﻧﻤﺎ ﺗُﻮﻋَﺪُﻭﻥَ ﻟَﻮﺍﻗِﻊٌ.  👈👈ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻟﻤﻴﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺟﻬﺖ ﻗﺎﺑﻞ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺍﺳﺖ  ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻭﻟﻮﺍ ﺍﻟﻌﻘﻠﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺍﻭﻟﻮﺍ ﺍﻟﻌﻘﻞ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ: ﺑَﻞْ ﻋِﺒﺎﺩٌ ﻣُﻜْﺮَﻣُﻮﻥَ ﻟﺎ ﻳَﺴْﺒِﻘُﻮﻧَﻪُ ﺑِﺎﻟْﻘَﻮْﻝِ ﻭَ ﻫُﻢْ ﺑِﺄَﻣْﺮِﻩِ ﻳَﻌْﻤَﻠُﻮﻥَ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ/ ۲۷، ﻭَ ﺍﻟْﻤَﻠﺎﺋِﻜَﺔُ ﻳُﺴَﺒﺤُﻮﻥَ ﺑِﺤَﻤْﺪِ ﺭَﺑﻬِﻢْ ﻭَ ﻳَﺴْﺘَﻐْﻔِﺮُﻭﻥَ ﻟِﻤَﻦْ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﺷﻮﺭﻯ/ ۵ ﻭ ﺩﻩ‌ﻫﺎ ﺁﻳﺎﺕ ﺩﻳﮕﺮ، ﻟﺬﺍ ﺑﻌﻴﺪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﻣﺮﺳﻠﺎﺕ، ﻋﺎﺻﻔﺎﺕ ﻭ... ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻟﻒ ﻭ ﺗﺎﺀ ﺟﻤﻊ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺍﻃﻠﺎﻕ ﺷﻮﻧﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺟﻤﻌﻬﺎ ﻳﺎ ﻭﺻﻒ ﻣﺆﻧﺚ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻣﺜﻞ ﻣﻀﺮﻭﺑﺎﺕ، ﻣﻘﺘﻮﻟﺎﺕ، ﻣﻈﻠﻮﻣﺎﺕ، ﺣﻮﺭ ﻣﻘﺼﻮﺭﺍﺕ، ﻭ ﻳﺎ ﻭﺻﻒ ﻣﺬﻛﺮ ﻟﺎ ﻳﻌﻘﻞ ﺁﻳﻨﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺮﻓﻮﻋﺎﺕ، ﻣﺠﺮﻭﺭﺍﺕ، ﺍﻳﺎﻡ ﺧﺎﻟﻴﺎﺕ، ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻗﻮﻯ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻧﻤﻰ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﺄﻭﻳﻞ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻋﺎﺕ. ﻭﺻﻒ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻋﻠﻢ. ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﺩﺭ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﺍﻳﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺑﻪ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻗﻠﺐ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ ﻭﻟﻰ ﺗﻄﺒﻴﻖ ﺑﻪ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﺿﻌﻴﻔﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ ﺑﻴﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﻬﺎ ﻭ ﻭﻗﻮﻉ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎﻳﻰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻳﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺭﻭﺷﻦ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻧﻴﺰ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻈﺎﻣﺎﺕ ﻛﻠﻰ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ تفسیر احسن الحدیث http://yon.ir/Qp3980 https://eitaa.com/quranpuyan
✳️ تابش نور محمدی در فاران (حری) 🔹بشارت هجدهم 🔸 از آیه ۱۰ در پاسخ کاهن که از نام آن حضرت سؤال کرده فرماید: نام عجیب است، زیرا که خدا وقتی روان او را آفرید و در نور آسمانی او را گذاشت او را نامید (۱۹) خدا فرمود: صبر کن ای محمد! زیرا که برای تو می خواهم خلق کنم و جهان و بسیاری از خلایق را که میبخشم آنها را به تو حتی این که هر که تو را مبارک میشمارد مبارک میشود و هر که تو را لعنت کند ملعون میشود. 🔹و در آیه ۱۸ فرماید: همانا نام مبارک او محمد است. آن وقت جمیع مردم صداهای خود را بلند نموده گفتند: ای خدا بفرست برای ما پیمبر خود را. ای ! بیا زود برای خلاص جهان. 🔹و در فراز ششم از حرف میم (وحی گذشته كودك) نیز به کلیت آن حضرت اشاره کرده فرموده است: او است جمله و كل. (آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری.) و چنان که از این جمله مستفاد می گردد، پیمبر اسلام به شخصه، عموم پیمبران بوده و مظهریت تامه همگی برگزیدگان خدای را دارا است. 🔸 مجید نیز در مورد خاتمیت آن حضرت، گاه از منطق افضلیت وارد شده می فرماید : فكيف إذا جئنا من كل أمه بشهيد وجئنا بك على هؤلاء شهيدا . (نساء، 441 ) پس چگونه است حالشان آن هنگامه ای که از هر امتی گواهی آوریم، و تو را بر همه آن امت ها و گواهانشان گواه آوریم؟ 🔹 انبیاء به تصدیق خاتم انبیاء شناخته میشود و هنگامی آن بزرگوار را مصدق انبياء خوانده، تصریح می کند که پروردگار از ازل با عموم پیمبران پیمان گرفته که به آن حضرت ایمان آورده و یاری اش کنند، چنان که می فرماید : وإذ أخذ الله ميثاق النبيین (۱) لما اتيتکم من کتاب وحکمة (۲) ثم جاءکم رسول (۳) مصدق لما معکم (۴) لتومننّ به (۵) ولتنصرنّه (۶) قال ءأقررم وأخذتم على ذلكم إصرى قالوا أقررنا قال(۸) فاشهدوا وأنا معكم من الشاهدين ( آل ، ۸۱ ) و چون خدا از تمامی پیامبران برجسته (صاحب كتاب) پیمان گرفت، که هرگاه به شما کتاب و دادم، سپس شما را فرستاده ای آمد در حالی که آنچه را با شماست تصدیق کننده است، بی گمان به او ایمان بیاورید، و به راستی و درستی یاری اش کنید. (آن گاه) فرمود: «آیا اقرار کردید و بر این پیمان بار گرانم را بر عهده گرفتید؟» گفتند: «آری، اقرار (پایدار) کردیم.» فرمود: «پس گواه باشید و من با شما از گواهانم.» 🔹برگرفته از کتاب 🔸نویسنده : آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی http://yon.ir/Qp8719 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
سلام بر همه خوبان .. خوشبخت کسی است که شکوه رفتارش، آفریننده لبخند زندگی در چهره دیگری باشد ... 🍃ܓ🌸صبحتان به خیر قلبتان مملو از عشق زندگیتان سرشار از نیکی https://eitaa.com/quranpu
📖 ؟ فرد مسلمان در قرآن ✅ و جهاد و در قرآن در قران كريم بهتر است يا پذيرش ؟ به نام خدا هر ساله در ايام محرم و نيز در سالهاي اخير كه موضوع توافقات هسته اي در جريان بود،موضوع جنگ وصلح در اسلام و ارجحيت آنها بر يكديگر و نيز تفاوت صلح امام حسن با جنگ امام حسين ع مورد توجه قرار ميگيرد. در اين صفحه به جمع آوري و ارزيابي آيات صلح در قران كريم خواهيم پرداخت. 1-آیات انتهایی سوره انفال راجع به گروههای مخالف مسلمان که پیمانهای خود رانقض کرده بودند،به پیامبر ومسلمانان دستور میدهد که اگر در جنگ بر انها دست یافتید،با شدت برخورد کنید چرا که آنها خائن هستند(ایات ۵۶و۵۷) سپس در آیه ۶۰ بر حداکثر آمادگی مسلمانان برای ترساندن دشمنان تاکید میکند باعبارت معروف زیر: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ  مکارم: در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد و (همچنين) گروه ديگري غير از اينها را كه شما نمي‏شناسيد و خدا مي‏شناسد  پس از این آیات که سیاق قتال وجنگ دارند ،بلافاصله در آیه ۶۱ خداوند راه صلح را باز می کند وبه پیامبر خطاب میکندکه: وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۶۱﴾  فولادوند: و اگر به صلح گراييدند تو [نيز] بدان گراى و بر خدا توكل نما كه او شنواى داناست بنا براین در مقابل دشمنان و خائنین تا زمانیکه انها تمایل به صلح و اجتناب از جنگ دارند ،ما باید ضمن حفظ حداکثر امادگی وتوان همه جانبه ،از در صلح وارد شویم و آغاز گر جنگ یا تحریک کننده به جنگ نباشیم. http://yon.ir/Qp8595 https://eitaa.com/quranpuyan
♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول تفسير و تدبر سوره : معانی قسمهای ابتدای سوره 💢یک قسم است كه نخستين آيه براى همان است، سپس «فالعاصفات» و «الناشرات» و «فالفارقات» و «فالملقيات» عطف هايى گوناگون براين «المرسلات» هستند. 💢دو قَسَم است بدين معنى كه دومينش «و الناشرات» است و سه يا چهار با اضافه «فالعاصفات» و «فالفارقات» و در آخر كار پنجمين قَسَم "فالملقيات ذكراً" است، و در هر صورت اين قسم يا قسمها خود سوگندهائى به ادله اى براى تثبيت واقعيت قيامت است. 💢«المرسلات» مؤنث، وصفى است براى موصوف مؤنثى محذوف، كه بر مبناى اطلاقش مناسب ترينش موصوف قوّات و نيروهاى ربانى است، و اين نخستين قَسَم به همان نيروهاى فرستاده شده ربانى است، بحالت «عُرفاً» عُرف هم بمعناى معرفت و شايستگى و پياپى است، چنانكه اين هر سه معنى در لغت آمده، مثلا در آيه (۷:۱۹۹) بمعناى احسان و نيكى است، و بالاخره اين مرسلات ربانى براى معرفت و معروف و پياپى يكديگر در طول زمان به سود مكلفان ريزانند. 💢مرسلات اعم از مرسلات درونى و ، و مرسلات برونى مماس حواس پنجگانه، و نيز مرسلات منفصل پيامبران آلهى، و كل آيات و نشانه هاى ربانى است، كه انسان در اين مثلث شايسته پيوسته مورد ارسالهاى هدايتى معنوى و مادى ربانى قرارگرفته، و در حقيقت در طول زندگى تكليف در ژرفاى ارساليات و ادله هدايتى ربانى غرِ است. «فالعاصفات» عطف به مرسلات است، كه يا كلّ مرسلات و يا برخى از آنها و زشهايى براى خيزشهايى از مكلفان دارند، سپس "والناشرات نشراً" كه نيروهائى نشرو پخش كننده رحمتهايى براى مكلفان دارند. اعم از پخش زندگى وپخش مرگ، نشر هم داراى معانى زيرين است: بازكردن، پخش نمودن، باد رحمت، جداسازى، تراشيدن، پناه دادن، وزيدن، رسائى، زنده كردن، رويانيدن، و روياندن برگهاى درختان، و اينجاـ چون قرينه ويژه اى در كار نيست ـ تمام اين معانى كه رحمتهاى گوناگون پروردگارند مراد مى باشند. سپس "فالفارقات فرقاً" اين فارقات نيروهاى جداسازى ـ طبعاً ـ بر مبناى رحمت وكرامت ربانى است.  💢💢در آخر كار "فالملقيات ذكراً" كه در جمع مرسلات، ناشرات و فارقات آنان يا دواره هاى ربانى را بر مكلفان مى افكنند. "عذراً اونذراً" اين ذكر اعم است از يادآورى نخستين كه بيانگر احكامى ربانى است، بگونه عرف، عصف، نشرو فرِ: جداسازى، كه در اين مربع ـ با معانى گوناگونش ـ حضرت اَقدس الهى همواره يادواره هايى كافى و وافى براى كل مكلفان مى افكند.  🌀مرحله دوم ذكر بعد از است، يعنى كسانى كه تذكر يافته اند ولى تخلف مى كنند مشمول امر به معروف و نهى از منكراند، از اين آيه بخوبى مى فهميم كه يادواره در هر دو جهتش هرگز مشروط به شرط هيچگونه تأثيرى نيست، چنانكه آياتى از قبيل آيه (۲:۶) براى اين كافران هشدار دادن يا عدم هشدار را برابر دانسته، ولى براى مقام رسالت اين برابرى نيست، كه در هر صورت انذار و هشدارش تداوم دارد. عُذْرًا أَوْ نُذْرًا _…_۶ معذوران يا هشدار دهندگان (كه در صورت عدم تأثير مقدرند كه تكليف خود را انجام داده اند)، _…_۶ آيه 6 ـ اينجا در دومين بعد ـ كه «ذكر»: امر به معروف و نهى از منكر است ـ خالى از چهار جهت نيست: يقيين، گمان، احتمال تأثير و يقيين به عدم تأثير، حال آنكه واقعيت وسيعتر از اين يقيين است كه نادانسته احياناً تأثير بخش است، و اينها مشمول «نذراً» هستند، و ديگر «عذراً» كه هيچگونه تأثيرى ندارد، خود عذرى در برابر حضرت اقدس الهى است، گرچه همپاى اين عذر تكرار حجت ربانى است نسبت به كسانى كه هرگز تأثيرپذير نيستند، روى اين مبنا و دو آيه (۷:۱۶۶) و (۳۱:۱۷) و آياتى مشابه در باب امر و نهى، هرگز احتمال تأثيرى شرط نيست، بلكه در زمينه يقيين به عدم تأثير و زيانى كمتر هم اين امر و نهى واجب است.  آرى، اگر اين امر ونهى مشتمل بر ضررى بيشتر باشد طبعاً وجوبش ساقط و بلكه حرام است، و در ضرر برابر مباح و در ضرر كمتر همچنان بر وجوب خود باقى است، چنانكه در آيه (۳۱:۱۷) "يا بنى اقم الصلاة و أمر بالمعروف وَ اْنهَ عن المنكر وَ اصْبِر على ما أصابَكَ إنَّ ذلِك مِنْ عَزْمِ الاءَمُورِ" كه صبر بر زيانهايى فروتر در زمينه امر و نهى واجب است، واگر اين دو مشروط به بى زيانى مطلق بودند، دو اسطوانه نگهبانى از دين نيز نوعاً واژگون بود. 📚تفسیر فرقان http://yon.ir/Qp3980 https://eitaa.com/quranpuyan
با سلام به مخاطبان گرامي كانال قران پويان لطفا با فوروارد پستهاي مطلوب تون از كانال در گروههاي مرتبط و نيز اشخاص علاقه مند كه در پيام رسان ايتا حضور دارند در گسترش مفاهيم قراني سهيم شويد با تشكر
صفحه #قران‌پويان در #اينستاگرام را به ادرس زير دنبال(follow) نماييد. www.instagram.quranpuyan
«پيامبر گرامي اسلام صلي‌الله عليه و آله و سلم»:✨✨ اِنَّ اللهَ حَرَّمَ الغيبةَ كَما حَرَّمَ المالَ و الدَّمَ. خداوند غيبت كردن (مسلمان) را مانند حرمت مال و جان (او) حرام فرموده است (ميزان الحكمة، ج ٧، ص ٣٣٣)✨✨ ـ «مولي اميرالمؤمنين عليه‌السلام»:✨✨ السّامعُ لِلغيبَةِ كَالمُغتابِ. كسي كه را گوش مي‌دهد (در گناه) همانند است. (ميزان‌الحكمة، ج ٧، ص ٣٥٢)✨✨ کانال قران پویان