eitaa logo
قران پویان
515 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
712 ویدیو
645 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای امام جواد(ع) خداوندا! اینک و در سرزمین های تو قدرت یافته تا آنجا که قسط و مساوات را از بین برده و راه های هدایت را قطع نموده و حق و صدق و راستی و خیر و نیکی را از میان برداشته و بدی ها را آشکار کرده و نور تقوا را خاموش کرده، خیر و از همه چیز رفته و و تباهی را رشد داده و را گسترش داده و از حدّ، گذرانده است. پروردگارا! به سلطنت و قدرت تو تکیه می کنیم که با عنایت و توجه تو است.  🔺🔺پروردگارا! را قطع کن 🙏🙏 و را پاره کن !  خدایا! کسانی را که از ستم بیزارند، عزیز فرما! را بمیران تا آنان که در وحشت بسر می برند، آرام گیرند و انسانهای دلسوخته به آرامش رسند و پناهجویان پناه گیرند و آواره ها سامان یابند و غنی شوند و مظلوم، عزیز و ستمگر،خوار شود و غمها برطرف شود و دشواریها گشایش یابد و و آگاهی و و آشتی فراگیر شود و تفرقه به اتحاد مبدّل شود و ایمان گسترش یابد. براستی که تو پاداش دهنده و روزی دهنده و احسان کننده ای... مهج الدعوات صفحه ۳۱۵ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💢 و های از هر جزء قرآن کریم ✅ روز پنجم : جزء (قسمت سوم) 💠اينكه چون مسلمانيم ،پس همواره باماست و خود را از همه طلبكار بدانيم، است. ملاك حق و باطل، رفتار شماست. لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً «123» 🌱(پاداش و عقاب و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست! هر كه بدى كند بدان كيفر داده مى‌شود و جز خدا، براى خويش سرپرست و ياورى نيابد. 🔹"مسلمانان به خاتميّت پيامبر اسلام و اينكه بهترين امّتند افتخار مى‌كردند. و اهل‌كتاب نيز به سابقه‌ى خود مى‌باليدند و مى‌گفتند: جز ايّام معدودى در آتش نخواهيم بود. اين آيه در تصحيح پندار هر دو گروه، ملاك را «عمل» قرار داد.برخى مسلمانان انتظار داشتند كه پيامبر ص در مشاجره آنها با اهل‌كتاب، از مسلمانان جانبدارى كند، و حق را به انها بدهد در حالى كه اصل بر عدالت است، نه حمايت. 🔹اسلام بر واقعيّات استوار است، نه بر خيالات يا تمايلات افراد. لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ‌ ... 🔹خداوند عادل است و پاداش و كيفرش بر اساس عمل است. «مَنْ يَعْمَلْ» 🔹در مكتب وحى، همه در برابر قانون برابرند. «مَنْ يَعْمَلْ» (سوء استفاده و از و ممنوع است) 🔹اصل، عمل است نه شعار، ضابطه است نه رابطه! «مَنْ يَعْمَلْ»" 📚تفسير نور 💠نحوه مواجهه با و تمسخركنندگان قران و مقدسات 🔸وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا (نساء:140) و در اين كتاب [قرآن، اين حكم] بر شما نازل شده است كه چون شنيديد [در محفلي] آيات خدا مورد انكار و استهزاي [گروهي] قرار مي‌گيرد، با آنان منشينيد تا به سخني ديگر در آيند. بي‌گمان در اين صورت [با حضور رضايت‌آميزتان] مانند آنان محسوب مي‌شويد. محققاً خدا همگي منافقان و كافران را در جهنم گِرد مي‌آورد. 🔻حضور مؤمنين در جمعي كه آيات خدا را به انكار و استهزاء مي‌گيرند، از ديد ناظران تأييد گروه منكران تلقي مي‌شود. علاوه بر آن، منكران را نيز جرأت و جسارت بيشتر و سكوت‌كنندگان را ضعف و ذلّت مي‌بخشد. تعيين مدت اين روگرداني تا «به سخن ديگري مشغول شوند»، با استهزاء كنندگان آيات خدا و حتي قهر و ترك معاشرت با آنان را مي‌رساند و مجوزي است براي نشستن با آنها در صورت ترك تمسخر و توهين! چنين آزادمنشي و سعة صدري، به راستي دلالت بر حفظ حرمت و بيان، حتي براي استهزاء كنندگان آيات خدا در قرآن مي‌كند. 🔻مخاطب اين آيه مؤمنين‌اند، اين اعتراضي است محترمانه و معقول نسبت به توهين به باورهاي اساسي خود و عكس‌العملي دفاعي، بدون هيچ تعرضي در به هم زدن جلسه و حتي پاسخگويي به كفرگويي و استهزاي آنها 📚تفسير بازرگان‌. 💠در اسلام، اساس است نه (بكشيد منافقان همكار با دشمنان را) مگر كساني كه به قومي بپيوندند كه ميان شما و آنان پيماني [از همزيستي مسالمت‌آميز] برقرار است، يا آنكه [با اين اعلام موضع و تعهّد] نزد شما آيند كه از جنگ با شما يا با قوم خود به تنگ آمده‌اند [و مي‌خواهند موضع بي‌طرفانه اتخاذ نمايند، در اين صورت كاري به آنها نداشته باشيد]،زيرا اگر خداوند مى‌خواست آنان را بر شما مسلّط مى‌كرد و آنان با شما مقاتله مى‌كردند.پس اگر آنان از شما كناره گرفته و با شما نجنگيدند و پيشنهاد و سازش دادند، خداوند براى شما راهى براى تعرّض و جنگ با آنان قرار نداده است. نساء:90 👈به دنبال دستور به شدت عمل در برابر منافقانی که با دشمنان اسلام همکاری نزدیک داشتند، در این آیه دستور می دهد که دو دسته از این قانون مستثنا هستند. 🔹به پيمان‌هاى نظامى حتّى با كفّار، بايد احترام گذاشت. 🔹جهاد اسلام براى سلطه و تحميل_عقيده نيست، بلكه براى دفع شرّ و موانع است. پس اكنون كه آنان از شما دست برداشته‌اند شما تعرّض بر آنان نكنيد 🔹به انگيزه‌هاى صلح‌طلبانه و تقاضاى آتش بس، احترام بگذاريد. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد. 🔹صلح كردن بهتر است" (وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ). نسا 128 ‏اين جمله كوتاه و پر معنی گرچه در مورد اختلافات خانوادگی در آيه فوق ذكر شده ولی بديهی است يك قانون كلی و عمومی و همگانی را بيان ميكند كه در همه جا اصل نخستين، صلح و صفا و دوستی است، و نزاع و كشمكش و جدايی بر خلاف طبع سليم انسان و زندگی آرام بخش او است. 📚تفاسير نمونه و نور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و هایی از هر جزء قرآن کریم ✅ روز دهم جزء قسمت اول: 🔴 جزء دهم قران کریم از ایه ۴۰ تا انتهای سوره انفال و ایات ۹۲-۱ سوره توبه را شامل میشود. ادامه ایات سوره انفال شامل برخی احکام جهاد، خمس، جنگ و صلح ، و نکوهش مرددان و منافقان و نیز تشویق مسلمانان هجرت نکرده به هجرت است. ✅ سنت الهی در نعمت به -خداوند نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته تغيير نمى‏ دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خود دارند تغيير دهند و خدا شنواى داناست ۵۳ "نعمتى كه خداوند آن را بر قومى ارزانى داشته وقتى به آن قوم افاضه مى شود كه در نفوسشان استعداد آن را پيدا كنند و وقتى از ايشان سلب گشته و مبدل به نقمت و عقاب مى شود كه استعداد درونيشان را از دست داده و نفوسشان مستعد عقاب شده باشد و اين خود يك قاعده كليى است در تبديل نعمت به نقمت و عقاب." تفسیر المیزان ✅ هم در برابر مجهز شوید و هم اگر پیشنهاد دادند، بپذیرید. -و در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد و (همچنين) گروه ديگري غير از اينها را كه شما نمي‏شناسيد و خدا مي‏شناسد. و هر چيزى در راه خدا انفاق كنيد به خود شما بازگردانيده میشود . 60 و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.۶۱ و اگر دشمنان به فکر فریب دادن تو باشند البته خدا تو را کفایت خواهد کرد، اوست که به نصرت خود و یاری مؤمنان تو را مؤیّد و منصور گردانید.۶۲ ❇💢باندازه توانتان تلاش و کنید از تمسخر و نهراسید. الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ 79/توبه 🌱 کساني که به مؤمنان صدقه دهنده با ميل و رغبت [در مخارج جهادي] و نيز به کساني که چيزي جز تلاش خود [=مايه گذاشتن از توان و جان خويش] ندارند، طعنه مي‌زنند، خدا تمسخرشان [را تلافي] مي‌کند و عذابي دردناک [در انتظار] دارند. ❄🌸"«مُطَّوِّعِينَ»، مؤمنان مشتاقي بودند که با ميل و رغبت و به اميد رضايت ربّ براي تدارک مالي جهاد انفاق مي‌کردند، گروه ديگر مستمندان فقيري بودند که حداقلي را که داشتند مي‌دادند و با جِدّ و جهد در اين امر مشارکت مي‌کردند، اما منافقين با خرده‌گيري، داوطلبان را به رياکاري و مستمندان را به تنگدستي و بيچارگي طعنه مي‌زدند. مسئوليّت هركس به اندازه‌ى توان اوست. «لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ»" 🔴🔴 اسلام در هيچ موردی روی" كثرت مقدار عمل" تكيه نكرده، بلكه همه جا اهميت به" كيفيت عمل" داده است، و برای اخلاص و نيت پاك، ارزش فوق العاده‌ای قائل شده كه آيات فوق نمونه‌ای از اين منطق قرآن است. برای مطالعه سایر نکات این جزء کلیک کنید https://b2n.ir/n04695 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جزء دهم، سه فراز از سوره های انفال و توبه: نگاه قرآن به و ، 🎙سیدکاظم فرهنگ
🏝 : شاهدی بر اهمیت صلح، جان و در اسلام امام حسن(ع) هم مظلوم واقع شده‌اند. واقعا ناراحت کننده است که حرکت انسانی و صلح طلبانه ایشان که می‌تواند بسیار الهام بخش باشد تا این اندازه در حاشیه قرار گرفته است؛ 👈در اسلام صلح کردن نیاز به دلیل ندارد 👈این استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ادامه داد: در اسلام آن طور که می‌فهمیم صلح، اصل است و جنگ نیاز به دلیل دارد. همان‌طور که محاکمه و مجازات کردن نیاز به دلیل دارد و اگر دلیلی نداشته باشیم نمی‌توانیم کسی را محاکمه و مجازات کنیم. در موضوع جنگ هم همین گونه است. 🔶 در برخی از کتاب‌های فقهی مثل «کتاب » اصل را بر جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان قرار می‌دهند. واقعا کتاب جهاد نیازمند به بازنگری است، کتاب جهاد در فقه کنونی اصل را برجنگ مسلمانان با غیرمسلمانان قرار می‌دهد و برای برقراری صلح مدت و محدودیت تعیین می‌کند. این در حالیست که قرآن مجید صلح را هم در ساحت روابط خانوادگی و خصوصی و هم در ساحت روابط اجتماعی به عنوان اصل مرجع و محوری مطرح می‌کند. 🏝اگر طرف مقابل بال تواضع برای گشود شما هم صلح او را بپذیرید قرآن می‌فرماید: برای مقابله با دشمنان تجهیز قوا کنید و قوی باشید ولی در ادامه تاکید می‌کند که اگر طرف مقابل بال تواضع برای صلح گشود شما هم صلح او را بپذیرید؛ به همین دلیل است که صلح امام حسن(ع) هیچ دلیلی نمی‌خواهد. چطور (ع) می‌توانست از پذیرش صلح استنکاف ‌کند در حالی که به هر حال طرف مقابل آن را پیشنهاد داده بود؛ گرچه در آن زمان هم مانند امروز افراد تندرو نه تنها امام حسن(ع) را برای پذیرش صلح زخم زبان زدند بلکه برخی او را با شمشیر مجروح کردند و اعتراض می‌کردند که تو چگونه با یک کافر صلح می‌کنی. 🔷برابر مفاد این پیمان آنچه امام با معاویه درباره آن توافق کرد این بود که امام حسن(ع) که الان به حق و بر پایه و رضایت جمع زیادی از مسلمانان رهبری جامعه اسلامی را در دست دارد، این امر را واگذار می‌کند، بر این مبنا که معاویه در خلافت و امامت به سنت پیغمبر عمل کند. معاویه حق ندارد این عهد و خلافت را بعد از خودش به کس دیگری واگذار کند. بیعتی که از امام حسین(ع) می‌خواستند تحمیلی بود و ایشان نمی‌خواست زیر بار برود؛ متن هم هماهنگ با آرمان امام حسین(ع) و مبارزه با بیعت تحمیلی است. در صلح‌نامه ابتدا عمل به کتاب خداوند مورد تاکید قرار گرفته است. سپس اینکه معاویه نباید خلافت را موروثی کند و مردم را از حق تعیین سرنوشت محروم نماید. برابر مفاد این پیمان، امر امت باید با و مردم‌سالاری باشد و در نهایت مساله امنیت شهروندان در این پیمان به شدت مورد تاکید قرار گرفته است. دغدغه امام(ع) همه انسانها و نه تنها شیعیان و موالیان بوده است. برابر این پیمان جان، مال و فرزندان مردم در هر کجا که باشند باید در امنیت باشد. می‌بینیم که این پیمان بر ارزش‌ها و مسایل مهم و انسانی تاکید دارد. خداوند به انسان‌ها جان داده در دنیا زندگی کنند؛ «جان» در نظام ارزشی اسلام چیزی نیست که بتوان به آسانی از آن گذشت. یک ارزش بنیادین است که هم مسلمان و هم رهبران دینی باید برای پاسداشت آن بکوشد. 👈وقتی در تزاحم با صلح قرار می‌گیرد، مقدم می‌شود در دستگاه فکری اسلام عدالت بسیار مهم است؛ اما وقتی عدالت در تزاحم با صلح قرار می‌گیرد، صلح مقدم می‌شود. متاسفانه ما صلح را که اسلام نه فقط در ساحت روابط شخصی بلکه در ساحت روابط اجتماعی هم مطرح می‌کند، به معاملی محدود کرده‌ایم. این در حالیست که صلح باید در گستره وسیع و در سطح روابط میان ملل و ادیان گوناگون مطرح شود. 👈 شاهد مثال از سیره ائمه(ع) می‌آورم؛ در جریان جنگ جمل افراد زیادی دستگیر شدند و یاران حضرت امیر(ع) گفتند: هر یک از این افراد مرتکب جنایاتی علیه ما شده‌اند؛ دست و پا بریده‌اند و… آنها را قصاص کنید. 🌴 امام(ع) پاسخ دادند اگر بخواهم به قصاص رو بیاورم میان این امت نمی‌شود. ✒️حجت الاسلام دکتر نوبهار 💻 نقل از وب سایت شبکه اجتهاد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
در و 💐🌴از (ع) درباره و پرسیده می‌شود و آن حضرت می‌فرماید: «مروت و جوانمردی، حفظ دین و عزت نفس و نرمش و مداومت بر نیکی و احسان و ادا کردن حقوق و دوستی با مردم است» (تحف‌العقول، ص 225). آن حضرت در حدیثی دیگر می‌فرماید: «جوانمردی، حفظ دین، و گرامی‌داشتن نفس و مهربان بودن و انجام درست امور و اداء حقوق می‌باشد» 📚 (جواد قیومی، صحیفه الحسن، ص 340) 👈و می‌فرماید: «جوانمردی، توجه کامل به و و می‌باشد» (همان). پیامبر خدا (ص) این سخن را به‌گونه‌ای اندکی متفاوت بیان می‌فرماید: 🍃«هر کس با مردم ت داشته‌باشد و بر آنان نکند و با آنان سخن گوید و دروغ نگوید و به آنان وعده دهد و وفا کند از کسانی است که جوانمردی‌اش به کمال رسیده و دادگری‌اش آشکار گردیده و برادری با او واجب است و غیبتش حرام است 📚(نهج‌الفصاحه، ص 165). 🔸امام‌علی (ع) کمال جوانمردی را به دو چیز می‌داند: «با و که جوانمردی به کمال می‌رسد»، «با صدق و راستی است که مردانگی کامل می‌شود» 📚(غررالحکم، ح 4201 و 4224). 🖌اینها سخنان امام مجتبی (ع) درباره و بود. اما آن حضرت در طول زندگی به بالاترین معنا اصول جوانمردی را رعایت کرده که اوج آن تصمیمی تاریخی است که گرفته است. 📌 آن حضرت حکومتی را که حق اوست رها می‌کند و به تن می‌دهد که به ظاهر بدنامی برای او در پی دارد به‌گونه‌ای که برخی از یاران او در جمع او را «خوارکننده مؤمنان» خطاب می‌کنند. 📌اما آن حضرت از حکومت می‌گذرد و توهین و دشنام را به جان می‌خرد تا در برهه‌ای خاص بهترین تصمیم را برای مردم گرفته باشد. او در واقع مردم و کشور و دین را فدای حکومت و قدرت خویش نمی‌کند بلکه همه وجود خویش را فدا می‌کند و در واقع به بد تن می‌دهد تا از بدتر و فاجعه‌ای بزرگ پیشگیری کند. 📌پس از اینکه امام (ع) به صلح با معاویه تن می‌دهد، معاویه از آن حضرت می‌خواهد که در میان مردم سخن بگوید و صلح و بیعت خود را اعلام کند. امام می‌پذیرد و خطبه‌ای می‌خواند و پس از حمد خدا و درود بر پیامبر او می‌فرماید: 👈👈«ای مردم! زیرک‌ترین زیرکی‌ها، تقوا و پرهیزگاری است و احمقانه‌ترین بی‌خردی، فجور و گناه است... ⭕️معاویه با من در مورد حقی منازعه می‌کند که آن حق من است و نه او، و من مصلحت امت و پایان یافتن و را در نظر گرفتم، و شما با من بیعت کرده‌بودید که با هر که کنم صلح و با هر که بجنگم بجنگید. من به این عقیده رسیده‌ام که با معاویه سازش کنم و خط جنگ بین خود و او را پایان دهم، و با او نمودم و دیدم که جلوگیری از خونریزی بهتر از ریختن آن است، و قصدم از این کار و بقای شماست» 📚(صحیفه الحسن، ص 195). 😔این فدا کردن زندگی و آبروی خویش برای و ملت است و این اوج مروت و جوانمردی است. آن کس که شعارهای توخالی می‌دهد و پرخاشگری می‌کند، ضرورتاً قهرمان و شجاع و جوانمرد نیست. شعارهایی که خود شعاردهنده هزینه‌اش را نمی‌پردازد بلکه ملت و مملکت باید هزینه سنگین آن را بپردازند. و غیور آن کس نیست که می‌گوید من آن هستم که با دشمنان این‌گونه سخن گفتم و با سخن خود بر دهان آنان کوبیدم. این‌چنین سخن گفتن هیچ شجاعتی نمی‌خواهد. و غیور و جوانمرد حاکمی است که همه‌جا و همه وقت مصلحت ملک و ملت را در نظر می‌گیرد و هر جا لازم باشد در این راه از آبرو و حیثیت خود مایه می‌گذارد. 🌴آری! مجتبی جوانمرد بود و شجاع و غیور و پرهیزگار؛ کسی که هیچ‌چیز را برای خود نمی‌خواست و قدرت و حکومت تا جایی برای او ارزش داشت که بتواند خدمتی کند و مصلحت دین و ملت در آن باشد. اما جایی که چسبیدن به این قدرت و حکومت مفسده‌ای بسیار بزرگ برای دین و مملکت و ملت دارد، آن حضرت، جوانمردانه، نه‌تنها از قدرت و شوکت می‌گذرد و انزوا می‌گزیند، بلکه آبروی خود را نیز در طبق اخلاص می‌گذارد. آن امام همام را به‌حق باید پیشوای جوانمردان خواند. 🖋🖋دکترعبدالرحیم سلیمانی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔰 در از عاشورا 📍دربارۀ عاشورا آنچه ذهن بسیاری از محققان و نواندیشان را به خود مشغول کرده است، شیوه‌های عزاداری و مسئلۀ است. از محدث نوری تا امروز، شاید بیش از بیست کتاب و ده‌ها و بل صدها مقالۀ مایه‌دار و علمی نوشته‌اند که موضوعشان تحریفات و انحرافات در فرهنگ عزاداری است. کارنامۀ تحریف‌شناسی و تحریف‌زدایی، بسیار پربرگ‌وبار است؛ اما تا امروز نتوانسته است در برابر سیل آسیب‌ها و کژفهمی‌ها بایستد و یا دست‌کم از شتاب و گسترۀ آن بکاهد. هنوز سرقفلی عاشورا به نام مداحان است و آنان گردن این مثنوی را بسته‌اند/ می‌کشند آنجا که خود دانسته‌اند. 🔸مشکل نه در سود و سودای مداحان است و نه در کم‌کاری عالمان. مشکل اصلی، آن است که «مشکل اصلی» گم شده است. 📍 ، همۀ وقت و نیروی خود را صرف آن کرده‌اند که مثلا دربندی را در کتاب یا خطاهای کاشفی را در یا گزافه‌گویی‌های برخی مداحان را نشان دهند و تاریخی پاکیزه‌تر و مستند از نهضت کربلا به گوش‌ها برسانند. غافل از آن‌که مشکل در این دروغ‌ها و خطاها و گزافه‌ها نیست؛ مشکل در جایی است که این دروغ‌ها و خطاها از آنجا سرازیر می‌شوند. از قضا برخی از همین تحریف‌ستیزان محترم، آب به جوی همان انحراف اصلی می‌ریزند. 🔸آنچه ما به آن مبتلا شده‌ایم، تنها تحریف در چند واقعه یا چند خبر یا مسائلی همچون و مناسک‌‌سازی و مصیبت‌تراشی نیست؛ مشکل اصلی در شاکله و قالبی است که موجود در رهگذر تاریخ پذیرفته و به دست بخش‌های سیاست‌اندیش جامعه، مذهبی جدا و دینی مستقل از اسلام و حتی تشیع اثتی‌عشری شده است. عاشورای موجود، بخشی از دین و مذهب نیست که در پناه آن از بلای تحریف مصون بماند؛ چنان‌که نماز و روزه در پناه دین از تحریف و خرافه مصون مانده‌اند؛ بلکه ما از عاشورا و خودبنیاد ساخته‌ایم. 📍 (نه عاشورای سال 61 هجری)، در چرخۀ نیازهای رنگارنگ جامعه و در ادوار مختلف تاریخی، اکنون شکل و شمایلی به خود گرفته است که ارتباط دادن آن به دین و مذهب، جز از طریق پاره‌ای روایات در برخی کتاب‌ها ممکن نیست. دربارۀ سند و دلالت این روایات سخنی نمی‌گویم تا در دام انحرافی نیفتم؛ اما می‌گویم: عاشورای برساختۀ ما گفتمانی جدا از مجموعۀ دین شده است و در فضای «عاشورا برای عاشورا» سیر می‌کند و تا چنین است، تحریف‌ستیزی، آب در هاون کوبیدن است؛ بلکه دادن نشانی غلط به جامعۀ دینی است. 🔸تحریف بزرگ، این است؛ نه گزافه‌هایی که دربارۀ شمار کشتگان دشمن یا عروسی قاسم بن حسن(ع) در کربلا یا حضور جنیان در روز عاشورا گفته‌اند و از مردم اشك گرفته‌اند. اگر تحریف‌ستیزان راه به جایی نمی‌برند و هر دم آید غمی از نو به مبارکبادشان، از آن رو است که بت بزرگ را نشکسته‌اند. بت بزرگ، جداسازی جزء(عاشورای موجود) از كل (مذهب مادر) است. اگر ما عاشورا را از دین بیرون نیاورده‌ایم و به آن استقلال نداده‌ایم، چرا در طبقات مذهبی، محرم عملاً مهم‌تر از رمضان است و عاشورا مهم‌تر از بعثت و هجرت، و زیارت محبوب‌تر از حج، و آن مایه از احساسات و هیجان‌ها و عواطفی که روضه‌ها برمی‌انگیزند، نیایش‌ها برنمی‌انگیزند؟ اگر عاشورا را از دین جدا نکرده‌ایم، چرا این همه به عزاداران سفارش می‌کنند که ظهر عاشورا نماز را فراموش نکنید؟ 📍اگر امروز منبرهای عزا بیشتر از منبرهای اخلاق است، و مجالس عزاداری بیشتر از محافل معنوی، و جست‌وجو در گذشته بیشتر از گفت‌وگو دربارۀ آینده، از آن رو است که عاشورای ما دینی است خودبنیاد که در آن، دینداری در حاشیۀ عزاداری است. 🔴 امام حسین(ع) از مکه به سوی کوفه رفت که همچون عموی بزرگوارش جعفر بن ابی‌طالب كه به حبشه هجرت كرد، در آزادی و امنیت زندگی کند و آزادی و امنیت را برای بخشی از مسلمانان فراهم آورد؛ نه ‌آن‌که مذهبی نو بنیان بگذارد که در آن، روضه مهم‌تر از مناجات باشد و عزاداری ارجمندتر از دینداری و شورانگیزتر از رمضان و جنگ ممدوح‌تر از صلح و اصحاب او بلندآوازه‌تر از پیامبران. آن گریه و آن و آن و آن سینه‌زنی که پشتوانۀ و نباشد و خرد حسینی را جایگزین خوی یزیدی نکند، حاصلی جز زخم و زحمت ندارد. 🔸 ما برای رسیدن محرم و عاشورا لحظه‌شماری می‌‌کنیم؛ اما امام حسین(ع) به استقبال عاشورا نرفت؛ جنگ را بر او تحمیل کردند؛ جنگی که شیعه می‌توانست از آن سرمایه‌ای برای ممکن و پایدار بسازد و اعتباری برای عقلانیت؛ نه مذهبی نو که همچون مذاهب دیگر، عقایدی دارد و مناسکی و احکامی و آخرتی که سنگ ترازوی آن برای سنجش اعمال، اشک است ✍ @quranpuyan
امام (ع) و مرز آشکار و نگاه ابزاری 🌴امام حسن مجتبی(ع) مصلحت امت را در این دید که با معاویه صلح کند و با اینکه خود را شایسته حکومت و خلافت می دانست و با اینکه معاویه را شایسته این امر نمی دانست اما از حکومت و خلافت دست برداشت و با معاویه معاهده صلح امضا کرد. ❇ امام(ع) خود، علت این تن دادن به را اینگونه بیان می کند: «معاویه با من در مورد حقی منازعه می کند که آن برای من است، و برای و قطع فتنه و آشوب آن را رها کردم ... من به این عقیده رسیده ام که با معاویه سازش کنم و خط جنگ بین خود و او را پایان دهم، و با او بیعت نمودم و دیدم که جلوگیری از خونریزی بهتر از ریختن آن است و قصدم از این کار صلاح و بقای شماست ...» 📚(صحیفة الحسن، ص195). 👈از این سخن بر می آید که امام(ع) به صلحی تن داده است. آن حضرت چنین تشخیص داده است که ادامه این جنگ به نابودی امت می انجامد و هرچند حکومت فردی مانند معاویه برای یک جامعه فاجعه است اما فجیع تر از آن نیز می تواند وجود داشته باشد. حکومت خوب و عادلانه نعمتی بسیار کم نظیر است، اما اگر در ظرفی خاص پیاده شدن آن ممکن نباشد و پافشاری بر آن نابودی یک ملت را در پی داشته باشد، این پافشاری نه معقول است و نه مشروع🔻. 💠 در واقع این حکم روشن عقل و خرد است که انسان باید بین و حتما بد را بپذیرد و به آن تن دهد. این تن دادن، به معنای تایید امر بد نیست بلکه فرار از بد بیشتر و فجیع تر است. امام(ع) با پذیرش حکومت معاویه جامعه ای را از نابودی نجات می دهد. در واقع امام(ع) مصلحت سنجی کرد و آنچه را که در آن ظرف خاص به مصلحت امت دید انجام داد. در آن وضعیت ادامه جنگ به جز نابودی و قتل و تباهی ثمره ای نداشت و عقل حکم می کرد که امام از این مفسده بزرگ پرهیز کند. حتی اگر سخن کسی یا گروهی حق باشد و حتی اگر مدعای آنان درست باشد در صورتی عقلا و شرعا مجاز به مقاومت هستند که این عمل به نابودی یک ملت نیانجامد و خسارت های جبران ناپذیری وارد نکند. در غیر این صورت هرگونه جنگ افروزی و هر عملی که بهانه به دست دشمن دهد خیانت به دین و ملت و عملی خودخواهانه و هواپرستانه است. 🛑اما باید توجه داست که مرز روشن و آشکاری بین مصلحت سنجی، که عملی پسندیده و عقلانی است، و نگاه ابزاری به ارزش ها و معیارها، که عملی ناپسند و غیر اخلاقی است، وجود دارد. 👈توجه داشته باشیم که امام هرگز معاویه و رفتار و کردار او را تایید و تصدیق نمی کند و بلکه با صراحت آنها را رد می کند. معیارهای امام برای حکومت و حاکم آشکار و روشن و خدشه ناپذیر است. ❇بعد از و بعد از اینکه بر اریکه قدرت تکیه زده است، از امام(ع) می خواهد که بر منبر رفته از فضل و جایگاه امویان سخن بگوید. حضرت بر فراز منبر، خود و خاندانش را معرفی می کند که همان معرفی برای روشن شدن حق کافی است. معاویه می گوید: ای حسن! به گمانم آرزو داشتی که خلیفه باشی اما نیستی. 🔻🔻امام(ع) فرمود: ⭕️وای بر تو ای معاویه! حق کسی است که به روش رسول خدا(ص) سیر کند و به اطاعت الهی گردن نهد. و کسی که می کند و سنت های الهی را تعطیل گذارده و به دنیا همچون پدر و مادر خود دلبستگی دارد و بندگان خدا را برده های خود ساخته و مال خدا را می کند خلیفه نمی باشد، و بلکه او به زور حکومتی را به چنگ آورده و از آن، مدت کوتاهی استفاده می کند و به زودی دورانش پایان می یابد، لذتش تمام شده و تبعات آن بر عهده اش باقی می ماند...» (تحف العقول، ص235؛ صحیفة الحسن، ص206). حاکم مردم و خلیفه رسول خدا کسی است که در حکومت او ظلم و ستمی وجود ندارد و همه امور بر اساس عدل و قانون است. به هر حال امام(ع) در عین اینکه به صلح با معاویه تن داده است، معیارهای واضح حکومت حق را بیان می کند. 🔻🔻حق بودن و اسلامی بودن یک حکومت به نام نیست، بلکه به روش هاست. اگر رفتار و کردار حکومتی که خود را دینی و اسلامی می خواند به گونه ای باشد که تفاوتی با حکومت پادشاهان نداشته باشد، صرف نام مشکلی را حل نمی کند بلکه بر مشکل می افزاید. 🖋عبدالرحيم سليماني. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نکند که ما با محشور نشویم!! ❇دعوت قرآن به نظر افکندن در شخصیت و اوصاف رسول الله (ص)‌ است . این دعوت حکایت از دیدن او و او و او و همه لحظات عمر او در خانه و جامعه دارد . سپس آنان که او را دیدند وقتی از شخصیت او و رفتار بهرمند نشدند را توبیخ میکند آنجا که فرمود: “تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ/ میبینی آنان را که به شما نگاه میکنند ولی شما را نمیبینند !” (اعراف / ۱۹۸) ❌نشود که ما پیامبر را نبینیم !! ❇استاد آیت الله علامه حسن زاده آملی (ره) میفرمود؛ افرادی در زمان پیامبر بودند که هر روز با ایشان بودند و نماز سه وقت را با حضرت بودند اما محشور با ایشان نبودند! ❇ دعوت او بر وزان شخصیت او معنا می شود ساختار شخصیتی او بر محور و و محبت و اخلاق و گذشت بود‌ لذا در زندگی پیامبرانه او همه چیز براساس “دعوت به ” و زندگی و همزیستی استوار بر “ و مسالمت آمیز” معنا و تفسیر می شود. (اعراف/۱۹۹) ♻ ثبات روحیه او بر “صلح” رفتارهای او بر یک اصل کلیِ قرآنی استوار بود آن این بود؛ “ ” ( نساء / ۱۲۸) او اولا ؛ به دشمن فرصت میداد ، وثانیا ؛ اگر آنان پناه می خواستند به انان پناه میداد ، و ثالثا ؛ در مکان امن به آن مشرکین جای میداد تا کلام الهی را بشنوند و قبول و باور کنند.. (توبه/۱۰) بله ، وقتی مواجه با “ ” می شد که بر حریم انسان و دین خدا تجاوز داشت ، مبارزه میکرد و مبارزه خود را صرف مبارزه با ریشه ظلم میکرد ؛ وَإِنْ نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ (توبه/۱۲) ♻ زندگی خصوصی او مثال زدنی است رسول الله (ص) خانه ش محل رفت و آمد و انس مسلمین بود تا جاییکه خدا به مردم هشدار میدهد که بیش از حد مزاحم ایشان نشوید؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ(احزاب/۵۳) اینکه میبینید در تاریخ اسلام هر آنچه دشمنان دیروز و امروز تلاش کرده اند بر زندگی خصوصی او خُرده گیرند و او در زندگی خود نقطه خاکستری و پر ابهام معرفی کنند ولی نشد و نتوانستند چون چیزی را از مردم مخفی و نمیکرد . استاد هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
🟥سه نکته کوتاه از زبان مجتبی (ع) درباره " " ،بمناسبت 26 ربيع الاول سالروز صلح امام حسن ع 📍امام حسن(ع) در خطبه‌ای خطاب به مردم فرمودند:«مردم من با معاویه بر سر چیزی که اختلاف داشتم آن حق من بود، از حق خود به خاطر و و اموال شما گذشتم.» (شرح الاخبار ج۳ ص۱۰۵) 📍حُجر بن عَدی به امام حسن (ع) اعتراض می‌کند ؛ چرا صلح کردی؟ گران آمد بر حسن و از اين رو به او گفت :«تمايل را در صلح دیدم و اینکه از جنگ گریزانند ، من نخواستم آنان را به چیزی وادار کنم از آن چیزی که از آن دوری میکنند و روی برگردانند و آن جنگ و خون‌ریزی بود، لذا صلح کردم برای ابقاء و حفظ پيروان و شیعیان راستین. من چنین نتیجه گیری نمودم که جنگ را موکول به زمان دیگری کنم ، پس جنگ را به روز دیگری واگذار کردم. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهی هر روز به گونه‌ای است که باید آن را مناسب انجام دهد.» (دينوری در «الأخبار الطِّوال» ص ۲۲۱) 📍آیا مردم به وظیفه خود عمل نکردند؟ پاسخ در کلام حضرت امام حسن (ع) در سخنرانی‌ شان در شهر «مدائن» که شرایط زمانه را توصیف می‌کند ، چنین است: «وقتی در جنگ صفین با سپاه شام می‌جنگیدیم، وضعیت شما اینگونه بود که شما مقدم بر دنیای تان بود، اما اکنون تان مقدم بر دین تان شده» (اسدالغابه ابن اثیر ج۲ ص۱۳) 🔰در اسلام نه جنگ اصالت دارد و نه صلح. درباره جنگ ، آمده است :«وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ‌. و در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند...»[بقره/۱۹۰] و درباره صلح میفرماید:«وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ . و اگر ( دشمنان) به صلح تمايل داشتند، (تو نيز) تمايل نشان ده ...» [انفال/۶۱] 📍مهم به تعبیر شهید استاد مطهری "اسلام و است" اگر این بقاء اسلام و استیفای حقوق مسلمین در جنگ است ، آنجا باید ایستادگی و مقاومت نمود ، و اگر بقاء‌اسلام و حقوق مسلمین درصلح باشد باید آن را تمکین نمود . و البته پشتوانه افکار عمومی و حضور مردم در صحنه برای مقاومت و حتی جنگ تعیین کننده است و حق آنان است که گرایش خود را نمایان کنند گرچه ممکن است اشتباه هم بکنند. 📍باری ؛در پیش گرفتن هر نوع سیاست و جنگی و یا مذاکره و یا صلح ؛ مربوط به شرائط خودش میباشد و آن اثری که هر کدام میتواند داشته باشد. آنچه در مورد صلح امام حسن مجتبی (ع) از به صراحت از زبان خود حضرت صادر شده این است : "صلح ؛ درخواست مردم ، مصلحت ، حفظ خون و اموال مسلمین بوده". و این معیار ، آنچنان مشخص و گویاست که قابل توجیه نیست. 📝استاد هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
‍ ✅ كمتر شناخته شده : را نمی‌شود با زور به کسی تحمیل کرد پیامبر دو معجزه بزرگ دارد؛ یکی قرآن و دیگری که برای ما کمتر شناخته شده است، نظام گفتگو، و صلح است. او از ذره‌ذره فرصت‌ها برای برقراری صلح استفاده می‌کرد. 💢 در قرآن و روایات ما، بیش از بحث از جنگ و دفاع، بحث از است. ⏪ شیعیان گشودگی به جهان را از دست دادند و نتوانستند جهانی فکر کنند و چون نتوانستند جهانی فکر کنند، چند تکه شدند. هر فرقه‌ای دیگری را تکفیر و علیه آن شمشیر کشید. 💫 چنین شد که ما پیامبر اسلام را که بود، پیامبر جنگ معرفی کردیم و آن‌قدر تکرار کردیم که خودمان هم باورمان ‌شد که اسلام دین جنگ است😔 و پیامبر، رسول شمشیر. نتیجه این شد که بسیار سخت است که عادت به گفتگو با مخالفان پیدا کرده و آنها را تحمل کنیم. 💫 پیامبر؛ آزادی مذهبی غیرمسلمانان را به رسمیت می شناخت و بالای 130 پیمان و قرارداد دارد که سه تای آن بسیار مشهور است، یکی از آن‌ها است. ✅ حکمرانی پیامبر نه بر آرایش جنگی بلکه بر نرم‌افزار قرارداد ایستاده است فرق با این است که قرارداد در جاری می‌شود اما در اسلام جهادی، کسانی که مغلوب می‌شوند، دچار نفاق می‌شوند. دلشان با اسلام نیست. به ضرب شمشیر مسلمان شده‌اند و هر روز این شمشیر نباشد، اعتراض‌ها شروع خواهد شد. 🔺🔺این منطق تاریخ است: دین را نمی‌شود با زور به کسی تحمیل کرد و هر کسی هم تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است. 🥀زنده ياد استاد داود فيرحي @quranpuyan
❇️علي ع   🛑قسمت اول 🔻جنبه حاكميتي حضرت علي ع عامتر و درس اموزتر از جنبه پدري اوست. ايكاش روز ميلادش را روز الگوي حكمراني ميناميدند نه روز بخشي  از جملات فرمان علی ع به مالک‌اشتر را مرور كنيم: "به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نيز فرمان مى دهم، پس بايد اطاعت شود، كه اين گونه دل را فاسد، و دين را پژمرده، و موجب زوال نعمت هاست. 👈بدان اى مالك هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به رعيّت بهتر از ، و تخفيف ماليات، و مردم به كارى كه دوست ندارند، نمى باشد، پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفادارى رعيّت، خوشبين شوى، كه اين خوشبينى رنج طولانى مشكلات را از تو بر مى دارد، پس به آنان كه بيشتر احسان كردى بيشتر خوشبين باش، و به آنان كه بد رفتارى كردى بد گمان تر باش.  ⭕️و به هيچ كدام از اطرافيان و زمين را واگذار مكن، و 👌به گونه اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، مانند آبيارى مزارع، يا زراعت مشترك، كه هزينه هاى آن را بر ديگران تحميل كنند، در آن صورت سودش براى آنان، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براى تو خواهد ماند.  ⬅️هرگز پيشنهاد از طرف دشمن را كه خشنودى خدا در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان، و آرامش فكرى تو، و امنيّت كشور در صلح تأمين مى گردد. لكن زنهار زنهار از دشمن خود پس از آشتى كردن، زيرا گاهى دشمن نزديك مى شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش، و خوشبينى خود را متّهم كن. حال اگر بين تو و دشمن منعقد گرديد، يا در پناه خود او را امان دادى، به عهد خويش وفا دار باش، و بر آنچه بر عهده گرفتى امانت دار باش، و جان خود را سپر پيمان خود گردان، زيرا هيچ يك از واجبات الهى همانند وفاى به عهد نيست. كه همه مردم جهان با تمام اختلافاتى كه در افكار و تمايلات دارند، در آن اتّفاق نظر داشته باشند. تا آنجا كه مشركين زمان جاهليّت به عهد و پيمانى كه با مسلمانان داشتند وفادار بودند، زيرا كه آينده ناگوار پيمان شكنى را آزمودند. ⭕️از بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهى را نزديك مجازات را بزرگ نمى كند، و نابودى نعمت ها را سرعت نمى بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى گرداند، و روز قيامت خداى سبحان قبل از رسيدگى اعمال بندگان، نسبت به خون هاى ناحق ريخته شده داورى خواهد كرد، پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن. ⬅️پس بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگى كنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش، و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند، من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مى فرمود: «ملّتى كه را از زورمندان، بى اضطراب و بهانه اى باز نستاند، رستگار نخواهد شد». پس درشتى و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن، و تنگ خويى و خود بزرگ بينى را از خود دور ساز تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو بگشايد، و تو را پاداش اطاعت ببخشايد، آنچه به مردم مى بخشى بر تو گوارا باشد، و اگر چيزى را از كسى باز مى دارى با مهربانى و پوزش خواهى همراه باشد. ⭕️هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان بودن رهبران، نمونه اى از تنگ خويى و كم اطّلاعى در امور جامعه مى باشد. نهان شدن از رعيّت، زمامداران را از دانستن آنچه بر آنان پوشيده است باز مى دارد، پس كار بزرگ، اندك، و كار اندك بزرگ جلوه مى كند، زيبا زشت، و زشت زيبا مى نمايد، و باطل به لباس حق در آيد.  ⬅️ با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى دينى تو، و دسته ديگر در آفرينش مى باشند. 📚نامه 53 نهج البلاغه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛