eitaa logo
قران پویان
515 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
712 ویدیو
645 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو نوزده تفسیر سوره قسمت دوم از جلد پنجم کتاب ✅تعبیر «فَرق» در قرآن مقصود از این كه «در این شب تفریق می شود» چیست؟ كلمه ی «فَرق» همین چیزی است كه ما می گوییم «تفریق» ؛ یعنی دو چیز را كه اول با هم هستند وقتی از یكدیگر تجزیه كنند و تفصیل بدهند، این را می گویند «فرق» ؛ نقطه ی مقابل «جمع» است. اشیاء به هم پیوسته را از یكدیگر جدا كردن «فرق» است. این، هم در امور عینی و هم در امور ذهنی و فكری درست است. اگر شما یك مطلب علمی را كاملاً تجزیه كنید و بشكافید این هم باز خودش « » و « » و «تفصیل» است؛ و [مفهوم ] «تفصیل» در خود قرآن هم آمده. قرآن كریم می فرماید: «وَ اِنْ مِنْ شَیْ ءٍ اِلّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ مانُنَزِّلُهُ اِلّا بِقَدَرٍ مَعْلومٍ» هیچ چیزی نیست (با یك لحن قاطع استثناناپذیری) مگر آنكه خزائن آن در دست ماست و ما آن را به اندازه ی معین و معلوم و حساب شده فرو می فرستیم. در این قرآن همه چیز فرود آمده، از آسمان فرود آمده، حتی زمین هم از آسمان فرود آمده، حتی این آسمان هم از آسمان فرود آمده؛ نه فقط زمین فرود آمده از آسمان، آسمان هم فرود آمده از آسمان، خاك و آب و باد و هوا و آتش و هر چه كه شما در نظر بگیرید امر فرود آمدنی است؛ یعنی هر چیزی در نزد پروردگار حقیقتی و بلكه حقایقی دارد و خلقتش در این عالم در واقع تنزل و نزول آن حقیقت است، یا به تعبیر دیگر مثل این است كه سایه ی آن حقیقت در این عالم اسمش می شود «امر مادی» ، «امر زمانی» ، «امر مكانی» . میرفندرسكی قصیده ی بسیار عالی حكیمانه ی عارفانه ای دارد كه از شاهكارهای ادبیات فارسی است (ادبیات به معنی اعم را عرض می كنم، یعنی ادبیاتی كه شامل معنی و است) . این قصیده شرح شده است؛ قصیده ای است كه یك حكیم گفته نه یك شاعری كه فقط می توانسته الفاظ را سر هم كند؛ می گوید: ✨چرخ با این اختران، نغز و خوش و زیباستی صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی✨ 👈مقصود از «بالا» این آسمان نیست، خود آسمان هم دراین منطق باز آن زیرین است؛ آن یك آسمان فوق آسمان است. 🌸صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یكتاستی🌸 👈این همان معنا و مفهوم «نزول» را بیان می كند كه هر چیزی، حتی خود زمین، حتی آسمان از آسمان دیگر نازل شده؛ اما معنی این «نزول» این نیست كه این [شی ء] با همین شكل، با همین خصوصیت، با همین قدْر و با همین حد در یك جای دیگر بوده، آن را از آنجا برداشته اند آورده اند اینجا؛ مثل اینكه این آدم در یك جایی بوده، او را از آنجا برداشته اند، به یك وسیله ای- مثلاً با هواپیما- آورده اند اینجا گذاشته اند. نه، این «نزول» همین چیزی است كه در اینجا قرآن از آن تعبیر به «فرق» می كند (فِیها یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ ) ، تفصیل و تجزیه است، فرق و جدایی است. https://telegram.me/quranpuyan
تاملی در دیدگاه های استاد مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت بیست و پنجم تحریفات معنوی از کتاب ✅قدرت أبا عبد اللّه علیه السلام مخصوصاً خود كه به میدان آمد در چه وقتی آمد؟ فكر كنید، عصر روز عاشوراست، چون تا ظهر شد هنوز عده ای از اصحاب بودند كه نماز هم خواندند. از صبح تا عصر تلاش كرده است، چه تلاشهایی! بدن هر یك از اصحابش را غالباً خودش آورده در خیمه ی شهدا گذاشته است. بدن یارانش را خودش آورده است، به بالین یارانش خودش آمده است، اهل بیتش را خودش تسلّی داده است. این قدر تلاش كرده كه خدا می داند! گذشته از آن داغهایی كه دیده است. آخرین كسی كه به میدان می آید خودش است. خیال كردند كه دیگر در یك چنین شرایطی می توانند با حسین مبارزه كنند. هر كسی كه جلو آمد لحظه ای مهلتش نداد كه فریاد عمر سعد بلند شد، گفت خدا مرگتان بدهد، مادرهایتان به عزایتان بنشینند، 😑به مبارزه ی چه كسی رفته اید؟ این، پسر كشنده ی عرب است، پسر علی بن ابی طالب است.به خدا روح پدرش علی در كالبد این است، به جنگ این نروید.⚔ این علامت شكست بود یا نه؟ سی هزار نفر از جنگ تن به تن كردن با یك مردِ تنهای غریبِ آن همه مصیبت دیده، آن همه زحمت كشیده و آن همه تلاش كرده ی تشنه ی گرسنه عقب نشینی می كنند. نه تنها در مقابل شمشیر ابا عبد الله شكست خوردند، در مقابل منطقش هم شكست خوردند. ابا عبد الله در روز عاشورا قبل از شروع جنگ دو سه بار انشاء كرد. وقتی آن های أبا عبد اللّه را می بینیم، مخصوصاً مفصل ترین خطبه اش، همان كه در روز عاشورا آمد از اسب پیاده شد، سوار شتر شد🐪. فرمود: «تَبّاً لَكُمْ اَیَّتُهَا الْجَماعَةُ وَ تَرَحاً حینَ اسْتَصْرَخْتُمونا والهِینَ فَاَصْرَخْناكُمْ موجِفینَ. » یك بار و دو بار و سه بار صحبت كرد، عمر سعد بر لشكریان خودش ترسید كه مبادا نطق حسین اینها را تحت تأثیر قرار بدهد. نوبت دیگر كه أبا عبد اللّه آمد صحبت كند دستور داد سروصدا كنید، دستتان را به دهانتان بزنید كه كسی صدای حسین را نشنود. 😓 آیا این علامت شكست نیست؟ آیا این علامت پیروزی حسین نیست؟ آیا این نباید برای ما درس باشد كه یك بشر اگر با ایمان باشد، اگر موحد باشد، اگر به خدا پیوند داشته باشد، اگر به آن دنیا ایمان داشته باشد، اگر نفس مطمئنه باشد، یكتنه سی هزار نفر را از نظر روحی شكست می دهد؛ آیا این طور نیست؟ اینها درس است. گفته اند این عزا را احیا كنید و زنده نگهدارید كه این نكته ها را بفهمید و دریابید، برای اینكه عظمت حسین را درك كنید، برای اینكه اشكی اگر می ریزید،😢 از روی معرفت باشد. حسین شما را بالا می برد، شما را انسان می كند، شما را آزاد مرد می كند، شما را اهل حق و حقیقت می كند، اهل عدالت می كند، یك مسلمان واقعی می كند. مكتب حسین، مكتب انسانسازی است نه مكتب گنهكارسازی. حسین سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهكاری.👉 پس این است فلسفه ی این كه گفته اند عزای حسین بن علی را زنده نگه دارید. ببینید چه مصیبتی برای حسین بن علی پیش نیامد، چه سختی پیش نیامد، چه بلا و گرفتاری پیش نیامد؟ ببینید در مقابل همه ی اینها آیا حسین بن علی سرفراز بیرون آمد یا نه؟ در صبح روز عاشورا جمله ای گفت كه در آن وقت شاید انسان باور نكند كه این جمله چقدر از روی حقیقت گفته شده است. 📝نوشته اند همین كه نماز صبح را با اصحاب خودش خواند، رو به اصحاب خودش كرد و فرمود: اصحاب من! آماده باشید. مردن جز یك پلی نیست كه شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، از یك دنیای بسیار سخت به یك دنیای بسیار عالی و شریف و لطیف. این سخنش بود، اما عملش را ببینید. این را كه حسین بن علی نگفته است، دیگران گفته اند، حضار گفته اند، كسانی كه وقایع نگار بوده اند گفته اند. حتی حمید بن مسلم كه وقایع نگار عمر سعد است این قضیه را گفته است. می گوید من تعجب می كنم از حسین بن علی كه هر چه شهادتش نزدیكتر و كار بر او سخت تر می شد چهره اش برافروخته تر می شد. مثل آدمی كه به وصل دارد نزدیك می شود. كأنه خوش حالتر می شود. حتی یك جمله ای دارد، می گوید آن لحظات آخر كه من به سراغ حسین بن علی علیه السلام رفتم، وقتی رسیدم كه آن لعین ازل و ابد سر مقدسش را از بدن جدا كرده بود. چشمم كه افتاد، 👀آن بشاشت و روشنی چهره اش آنچنان مرا گرفت كه كشته شدنش را فراموش كردم. آیا شما برای این نمونه پیدا می كنید؟ اگر نمونه پیدا كردید، بعد به جای عزای حسینی عزای او را می گیریم، به جای یاد حسین از او یاد می كنیم. https://telegram.me/quranpuyan
و قرآن پويان سؤال: چگونه نزول قرآن در شب انجام گرفته است در حالى كه قرآن در مدت بيست سال، نجوما يعنى قطعه قطعه و در مناسبتهاى مختلف و پيشامدهاى گوناگون، نازل شده است؟ پاسخ: در اين مساله،نظرات متفاوتي وجود دارد كه ميتوان آنها را پنج گروه تقسيم كرد: "1. نظر اول. آغاز 👉نزول قرآن در شب قدر بوده است(نه نزول كل آن)، چنانكه از ظاهر آيه «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ ...» به دست مىآيد. بيشتر محققين اين رأى را برگزيدهاند. 2. نظر دوم. گروهى معتقدند كه در شب قدر هر سال، آن اندازه از قرآن كه نياز سال بود يكجا بر پيغمبر (ص) نازل مىشد، سپس همان آيات تدريجا در ضمن سال، بر حسب مناسبتها و پيشامدها نازل مىگرديده است. اين نظر را به ابن جريح، عبد الملك بن عبد العزيز بن جريح (متوفاى 150)، نسبت دادهاند. 3. نظر سوم. مقصود از «أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» انزل فى شأنه يا فى فضله القرآن است. 4. نظر چهارم. بيشتر آيات قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شده است كه برخى علما مانند سيد قطب آن را به صورت احتمال آوردهاند؛ ولى هيچ نشانهاى براى اثبات اين نظر، در دست نيست. 5. نظر پنجم. گروهى معتقدند كه قرآن دو نزول داشته است: دفعى و تدريجى. 👌 اين نظر شايد مشهورترين نظر نزد اهل حديث باشد و منشأ آن رواياتى است كه اين تفصيل در آنها آمده است. جلال الدين سيوطى مىگويد: صحيحترين و مشهورترين اقوال همين قول است." از كتاب تاريخ قرآن،ايت اله براي مشاهده توضيحات بيشتر و پرسش و پاسخ ها به لينك زير مراجعه نماييد http://www.quranpuyan.com/yaf_postst473_nZrt-mkhtlf-dr-nzwl-tdryjy-y-dfy-qrn-drshb-qdr-chh-chyzy-nzl-shdh-st.aspx 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
به نام خدا نظرات مختلف در تدريجي يا قرآن در چه چیزی نازل شده است؟ ✏️قسمت چهارم 🔹منظور از نزول دفعي چيست؟ايا همه قران،يكبار باهم و يكبار ،تدريجي نازل شده است؟ در زمينه نزول دفعى و تدريجى قرآن، بزرگان توجيهاتى دارند كه بيشتر جنبه تأويل احاديث را دارد: 1⃣ مقصود از نزول دفعى قرآن بر پيغمبر اكرم (ص) در شب قدر، آگاهى دادن ايشان به محتواى كلى قرآن است. اين تأويل در كلام شيخ صدوق آمده است. طبق روايات اهل سنت قرآن يكجا از عرش بر آسمان اول (پايينترين آسمانها) نازل گرديد، آنگاه در جايگاهى به نام «بيت العزّة» به وديعت نهاده شد، ولى در روايات شيعه آمده است كه قرآن از عرش بر آسمان چهارم فرود آمد و در «بيت معمور» نهاده شد. 2⃣ فيض كاشانى بيت معمور را قلب پيغمبر دانسته است؛ زيرا قلب آن بزرگوار خانه معمور خداست كه در آسمان (رتبه) چهارم جهان ماده قرار دارد. پيامبر، مراتب جماد و نبات و حيوان را پشت سر گذارد و به اوج مرتبه چهارم يعنى جهان انسانيت نايل گشت. 3⃣ ابو عبد الله زنجانى مى گويد: روح قرآن كه اهداف عالى قرآن است و جنبه هاى كلى دارد، در آن شب بر قلب پاك پيغمبر اكرم تجلى يافت «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ»؛ سپس در طول سالها بر زبان مباركش ظاهر شد «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِيلًا». 4⃣ علّامه طباطبايى همين تأويل را با بيانى لطيفتر مطرح كرده و فرموده است: اساسا قرآن داراى وجود و حقيقتى ديگر است كه در پس پرده وجود ظاهرى خود پنهان و از ديد و درك معمولى به دور است. قرآن در وجود باطنى خود از هرگونه تجزيه و تفصيل عارى است، نه جزء دارد و نه فصل و نه آيه و نه سوره. بلكه يك وحدت حقيقى به هم پيوسته و مستحكمى است كه در جايگاه بلند خود استوار و از دسترس همگان به دور است. پس قرآن داراى دو وجود است: ظاهرى در قالب الفاظ و عبارات و باطنى در جايگاه اصلى خود؛ لذا قرآن در شب قدر با وجود باطنى و اصلى خود كه داراى حقيقت واحدى است يكجا بر قلب پيغمبر اكرم (ص) فرود آمد سپس تدريجا با وجود تفصيلى و ظاهرى خود در فاصلههاى زمانى و در مناسبتهاى مختلف و پيشامدهاى گوناگون در مدت نبوت نازل گرديد. 5⃣ نظر آیه الله : آیات مورد بحث راجع به شروع نزول وحی است بنابراین نزول دفعی نداریم و کلا نزول تدریجی بوده است زیرا قران از قرانی صحبت میکند که در دسترس مردم است نه آنچه که در لوح محفوظ است زیرا میخواهد شان شب قدر را بالا ببرد در ضمن چه سودی دارد که مثلا قران از عرش در شب قدر بر آسمان چهارم نازل شود؟ برگرفته از كتاب تاريخ قران ايت اله معرفت http://www.quranpuyan.com/yaf_postst473_nZrt-mkhtlf-dr-nzwl-tdryjy-y-dfy-qrn-drshb-qdr-chh-chyzy-nzl-shdh-st.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت 💢🔸💢🔸💢🔸💢🔸💢 https://eitaa.com/quranpuyan
در واقعه تاریخی قسمت بیست و پنجم تحریفات معنوی از کتاب ✅قدرت أبا عبد اللّه علیه السلام مخصوصاً خود كه به میدان آمد در چه وقتی آمد؟ فكر كنید، عصر روز عاشوراست، چون تا ظهر شد هنوز عده ای از اصحاب بودند كه نماز هم خواندند. از صبح تا عصر تلاش كرده است، چه تلاشهایی! بدن هر یك از اصحابش را غالباً خودش آورده در خیمه ی شهدا گذاشته است. بدن یارانش را خودش آورده است، به بالین یارانش خودش آمده است، اهل بیتش را خودش تسلّی داده است. این قدر تلاش كرده كه خدا می داند! گذشته از آن داغهایی كه دیده است. آخرین كسی كه به میدان می آید خودش است. خیال كردند كه دیگر در یك چنین شرایطی می توانند با حسین مبارزه كنند. هر كسی كه جلو آمد لحظه ای مهلتش نداد كه فریاد عمر سعد بلند شد، گفت خدا مرگتان بدهد، مادرهایتان به عزایتان بنشینند، 😑به مبارزه ی چه كسی رفته اید؟ این، پسر كشنده ی عرب است، پسر علی بن ابی طالب است.به خدا روح پدرش علی در كالبد این است، به جنگ این نروید.⚔ این علامت شكست بود یا نه؟ سی هزار نفر از جنگ تن به تن كردن با یك مردِ تنهای غریبِ آن همه مصیبت دیده، آن همه زحمت كشیده و آن همه تلاش كرده ی تشنه ی گرسنه عقب نشینی می كنند. نه تنها در مقابل شمشیر ابا عبد الله شكست خوردند، در مقابل منطقش هم شكست خوردند. ابا عبد الله در روز عاشورا قبل از شروع جنگ دو سه بار انشاء كرد. وقتی آن های أبا عبد اللّه را می بینیم، مخصوصاً مفصل ترین خطبه اش، همان كه در روز عاشورا آمد از اسب پیاده شد، سوار شتر شد🐪. فرمود: «تَبّاً لَكُمْ اَیَّتُهَا الْجَماعَةُ وَ تَرَحاً حینَ اسْتَصْرَخْتُمونا والهِینَ فَاَصْرَخْناكُمْ موجِفینَ. » یك بار و دو بار و سه بار صحبت كرد، عمر سعد بر لشكریان خودش ترسید كه مبادا نطق حسین اینها را تحت تأثیر قرار بدهد. نوبت دیگر كه أبا عبد اللّه آمد صحبت كند دستور داد سروصدا كنید، دستتان را به دهانتان بزنید كه كسی صدای حسین را نشنود. 😓 آیا این علامت شكست نیست؟ آیا این علامت پیروزی حسین نیست؟ آیا این نباید برای ما درس باشد كه یك بشر اگر با ایمان باشد، اگر موحد باشد، اگر به خدا پیوند داشته باشد، اگر به آن دنیا ایمان داشته باشد، اگر نفس مطمئنه باشد، یكتنه سی هزار نفر را از نظر روحی شكست می دهد؛ آیا این طور نیست؟ اینها درس است. گفته اند این عزا را احیا كنید و زنده نگهدارید كه این نكته ها را بفهمید و دریابید، برای اینكه عظمت حسین را درك كنید، برای اینكه اشكی اگر می ریزید،😢 از روی معرفت باشد. حسین شما را بالا می برد، شما را انسان می كند، شما را آزاد مرد می كند، شما را اهل حق و حقیقت می كند، اهل عدالت می كند، یك مسلمان واقعی می كند. مكتب حسین، انسانسازی است نه مكتب گنهكارسازی. حسین سنگر عمل صالح است نه سنگر گناهكاری.👉 پس این است فلسفه ی این كه گفته اند عزای حسین بن علی را زنده نگه دارید. ببینید چه مصیبتی برای حسین بن علی پیش نیامد، چه سختی پیش نیامد، چه بلا و گرفتاری پیش نیامد؟ ببینید در مقابل همه ی اینها آیا حسین بن علی سرفراز بیرون آمد یا نه؟ در صبح روز عاشورا جمله ای گفت كه در آن وقت شاید انسان باور نكند كه این جمله چقدر از روی حقیقت گفته شده است. 📝نوشته اند همین كه نماز صبح را با اصحاب خودش خواند، رو به اصحاب خودش كرد و فرمود: اصحاب من! آماده باشید. مردن جز یك پلی نیست كه شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، از یك دنیای بسیار سخت به یك دنیای بسیار عالی و شریف و لطیف. این سخنش بود، اما عملش را ببینید. این را كه حسین بن علی نگفته است، دیگران گفته اند، حضار گفته اند، كسانی كه وقایع نگار بوده اند گفته اند. حتی حمید بن مسلم كه وقایع نگار عمر سعد است این قضیه را گفته است. می گوید من تعجب می كنم از حسین بن علی كه هر چه شهادتش نزدیكتر و كار بر او سخت تر می شد چهره اش برافروخته تر می شد. مثل آدمی كه به وصل دارد نزدیك می شود. كأنه خوش حالتر می شود. حتی یك جمله ای دارد، می گوید آن لحظات آخر كه من به سراغ حسین بن علی علیه السلام رفتم، وقتی رسیدم كه آن لعین ازل و ابد سر مقدسش را از بدن جدا كرده بود. چشمم كه افتاد، 👀آن بشاشت و روشنی چهره اش آنچنان مرا گرفت كه كشته شدنش را فراموش كردم. آیا شما برای این نمونه پیدا می كنید؟ اگر نمونه پیدا كردید، بعد به جای عزای حسینی عزای او را می گیریم، به جای یاد حسین از او یاد می كنیم. https://telegram.me/quranpuyan
بر دولت با گرامیداشت سالروز ارتحال آیت الله محمدهادی ایشان عالم و روحانی شیعه و از محققان حوزهٔ تفسیر و علوم قرآنی و فقه و اصول بود. ایشان تالیف و تحقیقات زیادی داشته که محصول آن تالیف کتاب «صیانة القرآن من التحریف» و ترجمه کتاب «التفسیر و المفسرون»و«التمهید فی علوم القرآن» است. کتاب گران‌سنگ التمهید به عنوان یکی از بزرگ ترین کتب شیعه در علوم قرآن محل رجوع بسیاری از محققان علوم قرآنی می باشد. 🍁آیت الله معرفت در ۲۹ دی سال ۱۳۸۵ش در ۷۶ سالگی در قم درگذشت. باین مناسبت بخشی از مقاله ایشان با عنوان "بایستگیهای حکومت از دیدگاه امام علی (علیه السلام)" را نشر میدهیم: 🌴"حضرت علی ع در خطبه 34 درباره حقوق متقابل امام و امّت می‏فرماید:ای مردم، همان گونه که من بر شما حقّی دارم، شما نیز بر من حقّی دارید. حق شما بر من آن است که هیچ گاه از رهنمودهای خالصانه دریغ نورزم، و در تأمین زندگی شما بکوشم و در تربیت و تعلیم همگانی کوتاهی نکنم. 👈نخست از حقوق امّت بر دولت سخن می‏گوید، بدین‏ بیان که دولتمردان در حکومت عدل اسلامی باید به پیش از حقوق دولت و بیش از هر چیز عنایت داشته باشند؛ زیرا دولت عادله سِمت ملت را برعهده دارد، و تا خدمات لازم را ارائه ندهد، نباید انتظار قدردانی امّت را داشته باشد. 🔸امام در این سخن، سه موضوع مهم را مطرح می‏سازد: 1⃣ ـ رهنمودهای خالصانه، پدرانه و حکیمانه، بدون جهت‏گیری، که در آنها همه اقشار و آحاد ملت یکسان مدّنظر باشند. این بدین معنی است که دولت اسلامی، در سیاستگذاری‏های خوود، باید تنها مصالح امّت را بدون تبعیض درنظر بگیرد. گروهها و جناحها و احزاب سیاسی که از توده‏های ملت برخاسته‏اند، و همگی در راستای اعلای کلمه اسلام و تثبیت ارکان حکومت اسلامی می‏کوشند ـ البتّه با شیوه‏ها و روشهای گوناگون، ولی غیر متضاد ـ همگی در سیاستگذاری‏های دولت یکسان مدّنظر قرار گیرند، هر چند ممکن است اکثریّت دولت را اعضای یک جناح یا یک حزب تشکیل دهند، یا متمایل به آن باشند، ولی مقتضای حکمت سلیم و عدل مستقیم آن است که در سیاستگذاری فراجناحی عمل کنند، تا همسویی و همگونی همگان در پیشرفت اهداف سیاسی حکومت اسلامی به بهترین شکل و با تأیید و پشتوانه مردمی فراهم گردد، و از هر گونه کارشکنی مصون ماند. 2⃣ـ تأمین رفاه در زندگی همه مردم و ایجاد اشتغال و رونق دادن به کشت و کار و صنعت و تجارت و بالا بردن سطح درآمدها، و ریشه‏ کن ساختن بیکاری. دولت عادله، علاوه بر کوشش در تأمین بودجه لازم برای اداره کشور در ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، فرهنگی و غیره، باید در فراهم ساختن امکانات موردنیاز برای رشد اقتصاد کشور، با تمام توان بکوشد. در بُعد تجارت داخلی و خارجی و جذب سرمایه‏ها و به کار انداختن آنها، و ایجاد توازن بین درآمد عمومی و مصرف و ثروت، زیرنظر با خبره و دلسوز اقدام نمایند. استفاده حکیمانه از ثروتهای طبیعی و اندوخته‏های خدادادی، و دادن مجال به مردم در بهره‏ برداری از آنها در چارچوب قانون از دیگر اقدامات دولت اسلامی است. 3⃣ ـ تعلیم و تربیت به صورت فراگیر و فراهم نمودن امکانات پیشرفت به سوی مدارج عالیه دانش و ایجاد پژوهشگاههای علمی در تمامی زمینه‏ ها.به علاوه، امکانات آموزشی برای همگان یکسان فراهم شود، و این وظیفه دولت است، و اگر نهادهای خصوصی در این‏باره اقدام کنند، دولت باید آنان را یاری دهد و شرایط لازم را برایشان فراهم سازد، و با نظارت کامل بر عملکرد آنها از انحرافشان از خط نظام اسلامی حاکم جلوگیری نماید. 👌البتّه این جدای از دیگر وظایف دولت است؛ از قبیل ایجاد امنیّت فراگیر و حراست از سرزمین اسلامی و حفاظت از جان و مال و ناموس همگانی، و بالا بردن توان سیاسی و نظامی در کنار بالا بردن سطح فرهنگی و اقتصادی، و حمایت از ثروت ملّی و ارزشهای دینی، و دفاع از ارزشهای ملّی و غیره که در کلمات دیگر مولا امیرمؤمنان علیه‏السلام آمده است." 💫زیست قرآنی https://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d ┏━━🍃═🌸━━┓      @zistequrani ┗━━🌸═🍃━━┛
💮❣مسئله با الهی هماهنگ است. خود این مکان و زمان، دارای شرافت و تشریف است. امام حسین(ع) در این زمینه می‌فرمایند: 🤲«بهترین‌هایی که بر همه عطا می‌کنی، به ما هم عطا کن». این جمله امام(ع)، نشان دهنده عظمت و شرافت روز عرفه است. یعنی این عصرگاه روز نهم عرفات که در آستانه شب دهم، یعنی شب عید قربان است، در پیشگاه خداوند عالم عظیم و شریف است. امام حسین(ع) می‌فرمایند: 🤲«اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فى هذِهِ الْعَشِیَّهِ الَّتى شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَرَسُولِکَ...؛ خدايا در اين شب به تو رو می آوريم، شبى كه آن را شرافت و عظمت دادى به محمّد پيامبرت و فرستاده ات و برگزيده از خلقت و امين وحيت، آن مژده دهنده و ترساننده، و چراغ نوربخش، آن كه به سبب او بر مسلمانان نعمت بخشيدى و او را رحمت براى جهانيان قرار دادى». 💢یکی از خصوصیات ارزشمند بارز در دعای عرفه این است که با اعتراف قرین شده، یعنی انسان به ضعف و عجز خودش در برابر خداوند اعتراف می‌کند. 🌹🥀امام حسین(ع) در ابتدای این دعا، نوعی تحلیل وجودشناختی از انسان ارائه می‌دهد که انسان در ساحت هستی، چقدر ضعیف و ناتوان است و اگر قدرت و توانمندی برای او حاصل شده، از پرتو لطف و عنایت الهی حاصل شده است. ایشان در این زمینه می‌فرمایند: 🤲«بارالها تو همه نعمت‌ها را بر من تمام کردی، و همه نغمت‌ها را از من دور داشتی». ✍آیت الله جوادے آملی. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
✅ امروز روز الحجّه است این روز را روز « » مى نامند علت نام گذاری این روز، بدان جهت است که در قديم در منا و عرفات آب نبوده و حاجیانی که قصد وقوف در منا و عرفات را داشتند، باید از مکه برای خویش آب تهیه کرده و به همراه خود ببرند و چنین حالتی را ترویه می‌نامند. این روز، از روزهای مهم ذی‌الحجه است.در این روز حاجیان خانه خدا، مراسم و را آغاز می‌کنند. 🎆 امشب نيز، است شب عرفه از شب هاى مبارک و بافضیلت است که عبادت و توبه و راز و نیاز با حضرت حقّ در آن بسیار پرارزش است. در روایتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده است که فرمود: شبى است که دعاها در آن مستجاب است، و کسى که آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش سالها عبادت را دارد و این شب، شبِ مناجات و توبه است. التماس دعا 💮❣مسئله با الهی هماهنگ است. خود این مکان و زمان، دارای شرافت و تشریف است. امام حسین(ع) در این زمینه می‌فرمایند: 🤲«بهترین‌هایی که بر همه عطا می‌کنی، به ما هم عطا کن». این جمله امام(ع)، نشان دهنده عظمت و شرافت روز عرفه است. یعنی این عصرگاه روز نهم عرفات که در آستانه شب دهم، یعنی شب عید قربان است، در پیشگاه خداوند عالم عظیم و شریف است. امام حسین(ع) می‌فرمایند: 🤲«اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فى هذِهِ الْعَشِیَّهِ الَّتى شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَرَسُولِکَ...؛ خدايا در اين شب به تو رو می آوريم، شبى كه آن را شرافت و عظمت دادى به محمّد پيامبرت و فرستاده ات و برگزيده از خلقت و امين وحيت، آن مژده دهنده و ترساننده، و چراغ نوربخش، آن كه به سبب او بر مسلمانان نعمت بخشيدى و او را رحمت براى جهانيان قرار دادى». 💢یکی از خصوصیات ارزشمند بارز در دعای عرفه این است که با اعتراف قرین شده، یعنی انسان به ضعف و عجز خودش در برابر خداوند اعتراف می‌کند. 🌹🥀امام حسین(ع) در ابتدای این دعا، نوعی تحلیل وجودشناختی از انسان ارائه می‌دهد که انسان در ساحت هستی، چقدر ضعیف و ناتوان است و اگر قدرت و توانمندی برای او حاصل شده، از پرتو لطف و عنایت الهی حاصل شده است. ایشان در این زمینه می‌فرمایند: 🤲«بارالها تو همه نعمت‌ها را بر من تمام کردی، و همه نغمت‌ها را از من دور داشتی». ✍آیت الله جوادے آملی. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
. شماره 37 سوره صفحه _23 🌺 با : باش تا يادت باشد 🔶 فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ‌(152بقره) پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم، و براى من شكر كنيد و كفران نورزيد. 📌نکته ها 🔶خداوند در برخى آيات مى‌فرمايد: «اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ» «. بقره، 40» نعمت‌هاى مرا ياد كنيد. ولى در اين آيه مى‌فرمايد: «فَاذْكُرُونِي» ياد خود من باشيد. و اين بخاطر درجات شناخت و معرفت مردم است. بگذريم كه ياد خداوند، زمينه‌ساز شكر است و لذا بر شكر مقدّم شده است. اين آيه، نشانگر نهايت لطف خداوند به بنده است. 👈 انسانى كه جهل، فقر، فنا و حقارت، از ويژگى‌هاى اوست، چقدر مورد لطف قرار گرفته كه خداوندِ عليم، غنى، باقى و عزيز به او مى‌گويد: مراياد كن تا ترا ياد كنم. ⁉️مگر كردن ما چه ارزشى دارد؟ مگر نه اين است كه ياد كردن ما نيز خود از سوى اوست؟ 🌸ياد كردن خدا تنها با زبان نيست، با و جان بايد خدا را ياد كرد. ياد خدا هنگام گناه و دست كشيدن از آن، ياد واقعى است. و شايد بهترين نوع ياد كردن خداوند، نماز است كه فرمود: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» «طه14» 👈با اينكه شكر، يكى از مصاديق ، ولى نام آن جداگانه در كنار ذكر آمده و اين نشانه‌ى اهميّت ، به عنوان مصداق بارز ذكر است. 🌸خداوند، با انسان داد وستد مى‌كند و هيچ‌كارى از انسان را نمى‌گذارد: «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ»، «أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ» «بقره 40»، «فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ» «مجادله 19» 💞 : ❣ او، رمز و شكر اوست. ❣ بى پايان او، رمز به اوست. ❣ و آگاهى او، رمز و ماست. ❣ او، رمز به اوست. ❣ او، رمز از اوست. ❣ او، رمز و 🌱پیام ها 1⃣- خداوند، به انسان شخصيّت مى‌بخشد ومقام انسان را تا جايى بالا مى‌برد كه مى‌فرمايد: تو باش، تا من هم باشم. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» 2⃣- و او، زمينه‌ى و سپاس است. چنانكه غفلت از ياد خدا، مايه‌ى كفران است. «فَاذْكُرُونِي، اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ» 📚تفسیرنور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نکند که ما با محشور نشویم!! ❇دعوت قرآن به نظر افکندن در شخصیت و اوصاف رسول الله (ص)‌ است . این دعوت حکایت از دیدن او و او و او و همه لحظات عمر او در خانه و جامعه دارد . سپس آنان که او را دیدند وقتی از شخصیت او و رفتار بهرمند نشدند را توبیخ میکند آنجا که فرمود: “تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ/ میبینی آنان را که به شما نگاه میکنند ولی شما را نمیبینند !” (اعراف / ۱۹۸) ❌نشود که ما پیامبر را نبینیم !! ❇استاد آیت الله علامه حسن زاده آملی (ره) میفرمود؛ افرادی در زمان پیامبر بودند که هر روز با ایشان بودند و نماز سه وقت را با حضرت بودند اما محشور با ایشان نبودند! ❇ دعوت او بر وزان شخصیت او معنا می شود ساختار شخصیتی او بر محور و و محبت و اخلاق و گذشت بود‌ لذا در زندگی پیامبرانه او همه چیز براساس “دعوت به ” و زندگی و همزیستی استوار بر “ و مسالمت آمیز” معنا و تفسیر می شود. (اعراف/۱۹۹) ♻ ثبات روحیه او بر “صلح” رفتارهای او بر یک اصل کلیِ قرآنی استوار بود آن این بود؛ “ ” ( نساء / ۱۲۸) او اولا ؛ به دشمن فرصت میداد ، وثانیا ؛ اگر آنان پناه می خواستند به انان پناه میداد ، و ثالثا ؛ در مکان امن به آن مشرکین جای میداد تا کلام الهی را بشنوند و قبول و باور کنند.. (توبه/۱۰) بله ، وقتی مواجه با “ ” می شد که بر حریم انسان و دین خدا تجاوز داشت ، مبارزه میکرد و مبارزه خود را صرف مبارزه با ریشه ظلم میکرد ؛ وَإِنْ نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّهَ الْکُفْرِ (توبه/۱۲) ♻ زندگی خصوصی او مثال زدنی است رسول الله (ص) خانه ش محل رفت و آمد و انس مسلمین بود تا جاییکه خدا به مردم هشدار میدهد که بیش از حد مزاحم ایشان نشوید؛ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَىٰ طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ ۖ وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ(احزاب/۵۳) اینکه میبینید در تاریخ اسلام هر آنچه دشمنان دیروز و امروز تلاش کرده اند بر زندگی خصوصی او خُرده گیرند و او در زندگی خود نقطه خاکستری و پر ابهام معرفی کنند ولی نشد و نتوانستند چون چیزی را از مردم مخفی و نمیکرد . استاد هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
را در اخلاص و باید دید 🌹امتیاز فاطمه در در زندگی خوبان و انبیاء و اولیاء احسان و انفاق بسیاری بوده ، خوب است تفطن و دقتی داشته باشیم که خصوصیت احسان حضرت زهرا(س) چیست که فقط در این مورد ثنای الهی آمده است. در آیات سوره الانسان فرمود: “وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَاشُكُورًا”. 👈بر اساس آیه “إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ ” دو خصوصیت بسیار مهم در احسان فاطمه زهرا نهفته است که طبق بیان امام صادق(ع) این دو آنچنان پنهانی است که اگر خدا از آن پرده برنداشته بود همواره مخفی می ماند و آن و دیگری ایشان بوده . طبق نقل شیخ صدوق در کتاب امالی ؛ امام صادق فرمود: آنان حتی این جمله را هم نگفتند که “ما برای خدا کردیم” ؛ امام صادق (ع): به خدا قسم این جمله را برای آن‌ها به زبان نیاوردند ولی در دل گرفتند و خدا از آن خبر داد. گویند: «چیزی در عوض از شما نمی‌خواهیم و نمی‌خواهیم که قدردانی کنید. تنها برای رضای خدا به شما اطعام کردیم و ثواب او را خواهیم». این مرحله از محیرالعقول است ! 🟢فاطمه در و خیرات خود ذره ای متوجه نیست این خصوصیت بسیار نادری است ما در تمام خیرات و انفاق ها و احسان ها می بینیم و آن این است “لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَاشُكُورًا” یعنی ما برای احسان خود نه مزدی می‌خواهیم نه توقع تشکر از کسی داریم و خلاصه هیچ امتیازی را در نظر نداریم. 🔴پایه و اساسِ احسان و انفاق باید و معرفت باشد احسان و انفاق مانند طبقه سوم و چهارم و پنجم یک برج است که بر پایه ای مستحکم باید استوار باشد.پایه استوار تمام رفتار معنوی آدمی خداشناسی و خدا خواهی و معرفت است . این از آموزه های اولیه امیر المومنین در نهج البلاغه است که در اول نهج البلاغه فرمود: ” اول الدین معرفته” ، پایه و اساس در خداوند است. استاد مطهری می نویسد:”هر کاری در عالم یک نظم و حساب مخصوصی دارد که فقط با آن نظم و هندسه و حساب می تواند انجام بگیرد مثل همین بنا که آن بنایی قابل اعتماد است که از اول پایه ریزی خوبی شده باشد ، پایه اول دینداری معرفت خداست. بدیهی است که استحکام هر بنایی بستگی کاملی دارد به قرصی و استحکام پایه های اول اگر پایه اول درست شد سایر پایه ها درست است و اگر نه درست نیست هیچ ممکن نیست پایه اول را نساخته شروع کرد به طبقات بالا؛ 👈👈یعنی همه دستورات الهی در درجه بعد است مثل نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و غيره. نمازی که از روی نباشد نتیجه ندارد و روزه ای که از روی معرفت نباشد فایده ندارد.” ♦با و رانت و منافع نامشروع نمی توان موسسه خیریه راه انداخت با توجه به آموزه نهج البلاغه و رفتار حضرت فاطمه(س) به این نتیجه می رسیم كه با اختلاس و و غیره در داخل کشور نمی توان راه انداخت،این درس حضرت زهرا(س) است. 🎙استاد هادي سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔴قسمت دوم: 😔«من امام اینان نیستم!» ♦ یکی از مشکلات فکری و اعتقادی که دامنه آن به رفتارهای اجتماعی و سیاسی می رسد این است که افرادی در “جامعه دینی” بوسیله و پیروی از سیره ائمه معصومین (ع) از رویِ “صداقت” و یا براساس “فریب و ریاکاری” به اقدامات مهمی در حوزه دینی دست می زنند. گمان اولیه این است که این بلیه و چالش اعتقادی که هر کسی از راه می رسد و برای گفتمان و انتخاب ها و سیاست های خود معصومین و روایات صادره از آنان را دستاویز خود می کنند مربوط به دوران غیبت است که دست شیعیان و پیروان اهلبیت (ع) از ائمه خود کوتاه است و افراد به درستی و یا به غلط سلیقه خود را به عنوان “مسیرامامت” معرفی می کنند، اما وقتی به روایات که صدور آن در عصر حضور ائمه بوده مراجعه می کنیم همین مشکل را به وفور می بینیم! ❌❌تصریح اهلبیت به اینکه ما امام آنان نیستیم و آنان از ما نیستند ♦این حدیث مربوط به عصر حضرت صادق (ع) است که فرمود : “گروهى مى گويند كه من آنها هستم . به خدا قسم كه من امام آنها نيستم . خدا لعنتشان كند ، هر چه من پرده پوشى مى كنم ، آنان پرده درى مى كنند . من مى گويم : چنين و چنان ، آنان مى گويند : مقصودش فلان و فلان است . من در حقيقت امامِ كسى هستم كه كند . ؛🔻 قَومٌ يَزعُمُونَ أنّي إمامُهُم ، و اللّه ما أنا لَهُم بِإمامٍ ، لَعَنَهُمُ اللّه ، كُلَّما سَتَرتُ سِترا هَتَكُوهُ ، أقولُ : كذا و كذا ، فيقولونَ : إنّما يَعني كذا و كذا ، إنّما أنا إمامُ مَن أطاعَني.” (بحار ج ۲ ص ۸۰ از الغیبه نعمانی) ♦در روایت دیگری امام صادق(ع) به يكى از ياران خود فرمود : در مسجد حلقه‌هايى تشكيل مى‌شود كه موجب معرّفى خودشان و ما مى‌شوند. آنان از ما نيستند و ما هم با آنان رابطه‌اى نداريم .. آنان از من به “امام” نام میبرند ولى به خداقسم ! من امام کسی هستم که فقط از من اطاعت كند، امام اینان نيستم ، زبان شان از اسم من باز نمى‌ ماند و با اسم من مى‌كنند! به خدا قسم ! خداوند بين من و آنان در يك خانه جمع نمى‌كند. ؛ حلق فی المسجد یشهرونا و یشهرون انفسهم اولئک لیسوا منا و لا حن منهم .. یقولون: امام، اما والله ما انا بامام الا لمن اطاعنی فامامن عصانی فلست له بامام، لم یتعلقون باسمی، الا یکفون اسمی من افواهم فوالله لا یجمعنی الله و اباهم فی دار.” [الشافی ، ص ۳۶۴ از روضه کافی] 🛑 و بررسی این موضوع مهم نیاز به پروهش و تحقیق وافی دارد. بصورت اجمال میتوان گفت؛ ما در رابطه با دین و دینداری در سطح عوام و بالاتر که سطح خواص است با دو شکل دینداری مواجه هستیم ؛ عده ای ولایتمداریِ صادقانه و خدا محور دارند ، و عده ای دیگر ولایتمداری منافقانه دارند! در ادامه خواهد آمد. ⭕️دو مشربِ و و نیز در بحث دینداری ؛ گروهی در پی و انجام مناسک دینی هستند و به جایگاه معرفت در دین هیچ توجهی ندارد. 👈به عنوان نمونه ؛ امر بمعروف و نهی از منکر که واجبِ مشروط به “تاثیر داشتن” است را مطلق دیده و در هرجایی به بهانه نهی از منکر اقدام میکنند ، و بدتر این گروه ؛ آنان قدامات خشن و ماجراجویانه به اسم نهی از منکر میکنند! و یا به بهانه ترویج معنویت ، وارد “ و اکراه و ” دین و احکام دین بر مردم میشوند و یا بچه های غیربالغ را بدون توجه به آسیب های روانی و دینی در بلند مدت به سفرهای عجیب و غریب زیارتی و اعتکاف تشویق میکنند! باید پذیرفت که در میان متدینان کسانی هستند که تظاهر به دینداری دارند ولی دست شان از معرفتِ دینی خالی هستند ! ✅با “دینِ معرفتی” میتوان “دینِ مناسکی” را شناخت 💫دینِ مقرون به که در تعبیرات ائمه اطهار (ع) به “ در دین” نام برده شده ، میزان تشخیص برای است ، چه آنجا که کسی مُبلغ دینِ مناسکی باشد بدون فریبکاری و چه آنجا که تبلیغ دینداریِ ظاهری بر اساس یک نوع و دروغ باشد. 🎙استاد هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛