💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_فرقان آیات 58 تا 77
📄#صفحه_366
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_366
❇️#آیه72فرقان
💠وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً (۷۲/فرقان)
🌱و (بندگان خدا) كسانی هستند كه در مجلس (گفتار و كردار) باطل حاضر نمیشوند و چون بر لغوی عبور كنند كريمانه بگذرند.
🔹نه تنها انجام گناه حرام است، بلكه شركت در جلسهی گناه و شاهد بودن بر گناه نيز ممنوع است. «لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ»
🔹هر نوع آگاهی و اطلاع و حضور در صحنهای، ارزش نيست. «لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ» (گاهی انزوا و گوشهگيری از اجتماع، ارزش است)
🔹حاضر نشدن در مجلس گناه و بیاعتنايی به گناهكاران، نوعی نهی از منكر است. لا يَشْهَدُونَ ... مَرُّوا كِراماً
🔹شركت در مجالس فاسد، حتّی در بندگان واقعی خدا اثر میكند. «لا يَشْهَدُونَ»
🔹هرگونه لغو در كلام، عمل وآرزو ممنوع است. «مَرُّوا بِاللَّغْوِ» (بندگان خدا، هدف معقول و مفيدی دارند و عمر خود را صرف امور بيهوده نمیكنند)
🔹در شيوهی نهی از منكر، همه جا خشونت لازم نيست. لا يَشْهَدُونَ ... مَرُّوا
🔹نگذاريم فكر بد در روح ما مستقر شود. «مَرُّوا كِراماً»
📚تفسير نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_366
❇️#دعا راه خودسازی و خداشناسی
💠قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً (۷۷/فرقان)
🌱بگو پروردگار من برای شما ارجی قائل نيست اگر دعای شما نباشد، شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد و دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد.
🔷میدانيم در آيات قرآن و روايات اسلامی اهميت زيادی به مساله دعا داده شده كه نمونه آن آيه فوق بوده ولی ممكن است قبول اين امر برای بعضی در ابتدا سنگين باشد كه دعا كردن كار بسيار آسانی است و از همه كس ساخته است، و يا قدم را از اين فراتر نهند و بگويند دعا كار افراد بيچاره است! اين كه اهميتی ندارد!.
👈ولی اشتباه از اينجا ناشی میشود كه دعا را خالی و برهنه از شرائطش مینگرند در حالی كه اگر شرائط خاص دعا در نظر گرفته شود اين حقيقت به وضوح ثابت میشود كه دعا وسيله مؤثری است برای خودسازی و پيوند نزديكی است ميان انسان و خدا.
🔸نخستين شرط دعا شناخت كسی است كه انسان او را میخواند.
🔸شرط ديگر شستشوی قلب و دل، و آماده ساختن روح برای تقاضای از او است، چرا كه انسان هنگامی كه به سراغ كسی میرود بايد آمادگی لقای او را داشته باشد.
🔸شرط سوم دعا جلب رضا و خشنودی كسی است كه انسان از او تقاضايی دارد چرا كه بدون آن احتمال تاثير بسيار ناچيز است.
🔸و بالآخره چهارمين شرط استجابت دعا آن است كه انسان تمام قدرت و نيرو و توان خويش را به كار گيرد و حد اكثر تلاش و كوشش را انجام دهد، و نسبت به ما ورای آن دست به دعا بردارد و قلب را متوجه خالق كند.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
8⃣2⃣ تدبر در سوره #کهف
🔹نکات سوره کهف از تفسیر عبدالعلی بازرگان
کهف : ۳۶
وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا
و گمان نميکنم رستاخیزى هم برپا شود و اگر [هم به فرض قیامتی باشد و] به سوی پروردگارم بازگردانده شوم، مسلماً جایگاهی بهتر از این خواهم یافت. ۵۲
۵۲- قضاوت هر کسی بر اساس معیارهائی است که برگزیده؛ وقتی ثروت و قدرت ملاک فضیلت و برتری باشد، طبیعی است که دنیاداران بر این باور باشند که سرمایه آیندهشان نیز همین سرمایههای انباشته دنیائی خواهد بود، چه بسا تولید کار و تعداد نانخورهائی که دارند چنین احساسی را برای آنها به وجود ميآورد! هر چند تولید مرضی خدا و مثبت است، اما مشروط بر آن که از حُسن نیت و قصد خدمت، نه خودخواهی و استثمار حاصل شده باشد.
کهف : ۳۸
لَّكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا
ولی من [بر این باورم که] همان الله [=خدای یکتا] ربّ [=صاحب اختیار و نعمت دهنده] من است و [بر این اساس] هیچکس را با او شریک نميکنم. ۵۳
۵۳- شخص ثروتمند منکر «الله» نبود، بلکه «ربوبیّت»، یعنی تدبیر امور و تحولات روزگار را عملا ناشی از مخلوقات [طبیعت، صاحبان قدرت و ثروت و شخص خود] ميدانست. مرز میان شرک و توحید، نه باور و ناباوری خدا، بلکه در نقشی است که عملا در زندگی خود برای خدا قائل ميشويم.
کهف : ۴۰
فَعَسَی رَبِّی أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا
چه بسا پروردگارم بهتر از باغ تو نصیب من سازد و بر آن [باغ که بر آن تکیه کرده و به آن مفتون شدهای] حادثهای روی حساب بفرستد ۵۴
و در نتیجه زمینی خالی از سبزه و خرّمی گردد.
__
۵۴- واژة حسبان در قرآن، علاوه بر این آیه، دو بار دیگر، و هر دو بار در حساب و کتاب داشتن حرکت شمس و قمر آمده است [رحمن 5 (55:5) - الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ؛ انعام 96 (6:96) - ... وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا...] و از این مفهوم ميتوان پی برد که حسبان حادثهای است که روی «حساب» و کتاب و نظامات طبیعت است و همچون سیل و زلزله و صاعقه، هر از چندی در ناحیهای اتفاق میافتد. بیشتر مترجمین آن را بلا یا عذاب آسمانی شمردهاند که خدا بر باغ او فرستاد. چنین تعبیری جنبه کیفری و انتقامجویانه پیدا ميکند، اما به نظر ميرسد هشدار این دوست مؤمن، به ناپایدار بودن نعمات دنیا در برابر حوادث طبیعی است و اگر هم این امور به خدا نسبت داده شده، به دلیل فاعلیت مطلق او در همه تحولات طبیعی است.
https://b2n.ir/g94617
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛