eitaa logo
قران پویان
482 دنبال‌کننده
6هزار عکس
704 ویدیو
625 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
امام سجّاد علیه السلام: خدایا کیست آن که شیرینی محبتت را چشید پس به جای تو دیگری را برگزید؟ و کیست آن که با مقام قرب تو انس یافت پس مایل به روی برتافتن تو شد؟ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 1 تا 8 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
‌🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️هدف پيامبر 💠هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ (۲/جمعه) 🌱‏اوست كه در ميان مردم درس ناخوانده، پيامبری از خودشان مبعوث كرد تا آيات الهی را بر آنان بخواند و آنها را رشد و پرورش داده (از آلودگی شرك و تفرقه پاك سازد) و كتاب آسمانی و حكمت به آنان بياموزد و همانا پيش از اين در انحراف و گمراهی آشكار بودند. 🔹بعثت پيامبران كاری الهی است. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ» ‏ 🔹بعثت پيامبران، عامل رويش، جهش و رستاخيز در همه سطوح و امور جامعه است. «بَعَثَ» ‏ 🔹برخاستن پيامبر از يك جامعه امّی و آنگاه پرچمداری علم و حكمت، يك معجزه الهی است. «بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا» 🔹رهبر جامعه اسلامی بايد از مردم، «رَسُولًا مِنْهُمْ» و در مردم باشد. «فِي الْأُمِّيِّينَ» 🔹تلاوت قرآن، وسيله و مقدمه تزكيه و تزكيه مقدم بر تعليم و تعلّم است‌ ‏يَتْلُوا ... يُزَكِّيهِمْ‌ ... يُعَلِّمُهُمُ‌. (چنانكه در جای ديگر می‌خوانيم: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ»۱۰ از خداوند پروا كنيد تا خداوند، حقايقی را به شما بياموزد). 🔹تزكيه و خودسازی بايد در سايه مكتب انبيا و آيات الهی باشد. (رياضت‌ها و رهبانيت‌هايی كه در سايه تعليم پيامبران نباشد، خود نوعی انحراف است.) «يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ» 🔹تزكيه و تعليم در رأس برنامه‌های انبياست. «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ» 🔹در مكتب انبيا، پرورش روحی و آموزش فكری، در كنار بينش و بصيرت مطرح است. «يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» ‏🔹در محيط فاسد نيز می‌توان كار تربيتی كرد. «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 🔹برای درك زحمت‌های پيامبران الهی، بايد به وضعيّت فرهنگی و اخلاقی مردم زمان آن‌ها توجه كرد. «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّـهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (۵/جمعه) 🌱‏كسانی‌كه مكلّف به تورات شدند، ولی حق آن را ادا نكردند، مانند الاغی هستند كه كتاب‌هايی حمل می‌كند، (ولی چيزی از آن نمی‌فهمد.) گروهی كه آيات خدا را انكار كردند، مَثَل بدی دارند و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمی‌كند. 🔹بدون شك تحصيل علم، مشكلات فراوانی دارد، ولی اين مشكلات هر قدر باشد در برابر بركات حاصل از علم ناچيز است، بيچارگی انسان روزی خواهد بود كه زحمت تحصيل علم را بر خود هموار كند، اما چيزی از بركاتش عائد او نشود، درست بسان چهارپايی است كه سنگينی يك بار كتاب را به پشت خود احساس می‌كند. بی‌آنكه از محتوای آن بهره گيرد. 🔹‏در بعضی از تعبيرات عالم بی‌عمل به" شجر بلا ثمر" (درخت بی‌ميوه) يا" سحاب بلا مطر" (ابر بی‌باران) يا شمعی كه می‌سوزد و اطراف خود را روشن می‌كند ولی خودش از بين می‌رود، يا چهارپايی كه به" طاحونه" (آسياب) می‌بندند و دائما زحمت می‌كشد و طی طريق می‌كند، اما چون به دور خود می‌گردد، هرگز راهی را طی نمی‌كند و به جايی نمی‌رسد و مانند اين‌ تشبيهات كه هر كدام بيانگر گوشه‌ای از سرنوشت شوم عالم بی‌عمل است. 👈در حديثی از امير مؤمنان علی ع می‌خوانيم كه ضمن خطبه‌ای بر فراز منبر فرمود: ‏ايها الناس! اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلكم تهتدون، ان العالم العامل بغيره كالجاهل الحائر الذی لا يستفيق عن جهله بل قد رأيت ان الحجة عليه اعظم و الحسرة ادوم: ‏" ای مردم! هنگامی كه چيزی را دانستيد عمل كنيد تا هدايت يابيد، زيرا عالمی كه بر خلاف علمش عمل می‌كند، مانند جاهل سرگردانی است كه هرگز از جهلش هشيار نمی‌شود، بلكه من حجت را بر چنين عالمی بزرگتر، و حسرت را پايدارتر می‌بينم". 🔹‏و بدون شك وجود چنين علما و دانشمندانی، بزرگترين بلا برای يك جامعه، محسوب می‌شود، و سرنوشت مردمی كه عالمشان چنين باشد، سرنوشت خطرناكی است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣4⃣ تدبر در سوره در آيه وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾ ❓منظور از وصل قول چيست؟ آيا قرآن است یا كتابهاي آسماني؟ با توجه به اينكه اكثر تفاسير و ترجمه ها،ضمير هم را به مردم مكه و قول را به قرآن برگرده اند، ❓آيا می تواند اين آيه بر نفی روايات فترت وحی دلالت نمايد؟ پاسخ شماره ۲ ايه ۵۱ مرتبط با اهل كتاب است.چون تعبیر "وصلنا لهم القول" تنها در مورد آنها جا دارد. یعنی ادامه سیر تاریخی وحی. ضمنن، ۵۱ به بعدش بهتر میخورد تا به قبلش. جناب اقای فرزين سوال: اما در ايه ۵۱ و قبلش كه صحبتي از اهل كتاب نشده است قاعدتا مرجع ضمير هم ،بايد قبل از خودش مشخص شده باشد. بلحاظ مفهومی هم آیه ۵۱ نمی تواند به اهل کتاب برگردد زیرا آیه ۵۱ نکوهشی است لعلهم یتذکرون اما آیات ۵۲ به بعد تمجیدی است لذا ۵۱ به مشرکان مکه و ۵۲ به مومنان اهل کتاب می‌خورد. پاسخ: در ادبیات عرب مبحث مرجع ضمیر را تنها در چهار جای نحو یا بلاغت توضیحاتی آورده اند: - در نحو در یک جا، که از مواضع ۵ یا ۷ گانه عدم نیاز به مرجع و یا جواز تاخیر آن یاد میشود؛ - در معانی‌-بیان در چند جا ولی مختصر، تحت عناوینی مانند ضعف التأليف، الاضمار علي شريطة التفسير، و تضمين الكلام میتوان در این باب اشاراتی یافت. نیز بحثهای مشابه‌ای ذیل مباحث بلاغی مربوط به شئون موصولات یادکردنی است. عجالتن، در مثال‌های نحوی در تبیین حداقل ۳ مورد همان لم بلاغی "جواز اضمار به اتکال تفسیر متعاقب" در میان می‌آید و گویی بحث را با همان نکات بلاغی هم‌ارز میکند. اما شوربختا که بحث روشنگر مستوفایی در هیچیک از سه عنوان بلاغی یادشده نیز نخواهید یافت. تنها به اجمال و با یاد چند مثال و استقرائاتی ناقص و ناامیدکننده. لااقل در دو معجم بلاغی در دسترس بنده که اوضاع ازین قرار بود. (و برای همین هم بود که از دوستان درخواست کردم احیانن تصحیح و تکمیل فرمایند.) و اما بر گردیم سر ماجرای خودمان: برکنار از - مواردی که ضمیر مرجع نمیخواهد (مانند ضمیر شان و یا ضمیر فصل)، یا - مواردی که مرجعش عام یا روشن است و لذا ذکرش نالازم (مانند "کل من علیها فان")، یا - مواردی مثل "وقالوا ما/ان هی الا حیاتنا الدنیا"، یا - موارد دچار خطای تحلیل (مانند "و أوجس في نفسه خیفة موسي" که صرفن از ضرورت سجع است)، به گمانم مواردی مانند آیه‌ی درپرسش را میتوان به راحتی از نوع بلاغی اضمار قبل از تفسیر/تفصیل دانست. در واقع، بیان یا تفسیر پسین از مرجع پیشین بینیازش میکند. به هر روی، نکته اساسی‌تر همان است که پیشتر عرض کردم: ربط قصص:۵۱ به بعدش بیشتر و وثیقتر است تا به قبلش. در مورد مفهوم هم،بعید میدونم نکوهشی در کار باشد ذکر امید و احتمال عرفی است و حتا تشویقکی هم در خود دارد آقای فرزين http://www.quranpuyan.com/yaf_postsm14732findunread_tdbr-w-fhm-swrh-qSS-dstn-mwsy-w-frwn-nmwnh-y-z-zt-mstDfyn-w-hlkt-mstkbryn-hl-ymn-ntrsyd.aspx#post14732 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛