eitaa logo
قران پویان
484 دنبال‌کننده
6هزار عکس
704 ویدیو
625 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
10FilesMerged_۲۰۲۴۰۷۲۷_۲۳۰۶۵۸.mp3
2.23M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ بايد بر اساس باشد، نه بر محور 💠‏قالُوا يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ (۸۱/هود) 🌱‏(وقتی كار به اينجا رسيد، ميهمانان) گفتند: ای لوط! ما فرستادگان پروردگار تو هستيم، (درباره‌ی ما نگران مباش، زيرا) آنان هرگز به تو دسترسی پيدا نخواهند كرد. پس پاسی از شب گذشته، خانواده‌ات را (از اين سرزمين) بيرون ببر و (مراقب باش تا) هيچ كس از شما (به پشت سرش) متوجّه نشود. ولی همسرت (را با خود همراه مبر، زيرا) آن بلايی كه به همه می‌رسد به او (نيز) خواهد رسيد. ‏همانا وقت (نابودی) آنان صبح است. آيا صبح نزديك نيست؟! ‌‏🔹خداوند قبل از هلاكت هر قومی، پيامبرشان را در جريان می‌گذارد. إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ‌ ... ‏🔹مؤمن بايد چنان سرعت عمل و آمادگی روحی داشته باشد كه بتواند در مدّت زمان كوتاهی (يك شب)، با چابكی نقل و انتقال يابد. فَأَسْرِ ... بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ‌ ‏🔹برای انجام يك انقلاب و زير و رو كردن منطقه‌ی فساد، به مسائل جزئی چون مال و اثاثيه‌ی خود توجّه نكنيم. «وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ» ‏🔹فاميل پيامبر بودن، وسيله‌ی نجات نيست. «إِلَّا امْرَأَتَكَ» ‏🔹نظام ارزشی بايد بر اساس ضوابط باشد، نه بر محور روابط. «إِلَّا امْرَأَتَكَ» ‏🔹انسان‌ها در انتخاب راه آزادند، حتّی همسر پيامبر در خانه‌ی او، راه انحرافی را انتخاب می‌كند. «إِلَّا امْرَأَتَكَ» (زن يك موجود مستقلّ است) ‏🔹حسابِ شخصيّت‌های مذهبی را از حساب خانواده و نزديكان آنها جدا كنيم. ‏«إِلَّا امْرَأَتَكَ» ‏🔹كارهای خداوند بر اساس زمان‌بندی است. «مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ» ‏🔹در قهر خداوند عجله نكنيم. «أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣2⃣ تدبر در سوره عدد ده در : ((فاءتوا بعشر سور مثله )) خصوصيتى ندارد و دلالت بر كثرت و تعدد دارد تحدّى در مثل آيه شريفه ((قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان ياتوا بمثل هذا القرآن لا ياتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض ظهيرا)) ممكن است در مورد تحدّى به تمامى قرآن باشد، كه همه اغراض الهى در آن جمع است ، و اين خصيصه را دارد كه مشتمل است بر تمامى معارف و احكامى كه بشر تا روز قيامت محتاج آن ميشود. و تحدّى به مثل آيه ((قل فاتوا بسورة مثله )) تحدّى به يك سوره باشد بدان جهت كه آن سوره خصيصه ظاهرى دارد، و آن اين است كه يكى از غرضهاى جامع از اغراض هدايت الهى را بطور كامل بيان مى كند، بيانى كه حق را از باطل متمايز مى سازد، و صرف لفاظى و سخن پردازى نيست . و تحدّى در آيه ((فاتوا بعشر سور)) تحدّى به ده سوره از قرآن باشد، بدان جهت كه مشتمل بر تفنن است (يعنى يك مطلب را در چند قالب از بيان آورده و اين خود دليل قطعى است بر اينكه قرآن مولود تصادف نيست ، بلكه گوينده آن آنچه گفته از روى علم و حكمت گفته است )، و كلمه ((عشرة - ده سوره )) بدين جهت آورده نشده كه خصوص عدد ده دخالتى در اين دلالت دارد، بلكه بدين جهت آورده شده كه اين عدد دلالت بر كثرت دارد، و منظور از آن ، سوره هاى بسيار است ، همچنان كه عدد صد و هزار نيز كنايه از آن است ، در قرآن كريم فرموده : ((يود احدهم لو يعمر الف سنة )). پس منظور از كلمه ((عشر سور)) - و خدا داناتر است - سوره هاى بسيار و داراى مرتبه اى از كثرت است ، مرتبه اى كه در عرف مردم كثير شمرده شود، پس گويا فرموده : اگر شك داريد كه قرآن كلام خداى تعالى است ، چند سوره مثل آن بياوريد، كه حداقل به ده عدد برسد تا معلوم شود آن تنوعى كه قرآن كريم در بيانات خود دارد معجزه آسا است ، و نمى تواند جز از ناحيه خداى تعالى باشد. و اما اينكه در جاى ديگر تحدّى را بر روى يك حديث مثل قرآن آورده و فرموده : ((فلياتوا بحديث مثله )) گويا نوعى تحدّى است كه از تحدّى هاى سه گانه قبل عمومى تر است ، چون كلمه ((حديث ))، هم شامل يك سوره ميشود و هم شامل ده سوره و هم شامل همه قرآن ، پس ‍ اين آيه تحدّى ايست مطلق به آوردن سخنى كه خصايص قرآن را داشته باشد. تاثیر ایمان و عمل صالح در زندگی نیکوی دنیوی انسان هم كه يكى از اجزاى اين عالم است ، براى زندگيش خط سيرى دارد، كه نظام آفرينش و ايجاد براى او ترسيم كرده كه اگر آن خط سير را پيش بگيرد به سوى سعادتش هدايت شده (و يا به عبارت ديگر: صنع و ايجاد او را به سوى سعادتش هدايت كرده ) و ساير اجزاى كون نيز با او هماهنگى مى كنند، و درهاى آسمان براى برخوردارى چنين انسانى از بركات آن به رويش باز مى شود،زمين نيز گنجينه هاى خيرات خود را در اختيار او مى گذارد، و اين تسليم شدن انسان در برابر خط سير همان اسلامى است كه دين خداى تعالى است ، و بوسيله نوح و ساير انبياء و رسل به سوى آن دعوت شده است . و اما اگر از آن خط سير تخطى نموده ، به اين سو و آن سو منحرف شود، در حقيقت به جنگ با همه اسباب كون و اجزاى عالم هستى برخاسته و خواسته است نظام جارى در سراسر جهان را بر هم بزند، كه بايد منتظر تلخى عذاب و سنگينى بلاها باشد، پس اگر در اين ميان به راه راست خود برگشت و در برابر اراده خداى سبحان يعنى همان خط سيرى كه كل جهان برايش ترسيم كرده خاضع شده اميد آن مى رود كه مجددا به نعمتهاى از دست داده برسد و بلاها از او برگردد، وگرنه هلاك و نابوديش حتمى بوده و خدا را به وى نيازى نيست ، زيرا خدا از همه عالميان بى نياز است تفسیر المیزان جلد ۱۰ سوره هود https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 39 سوره صفحه_24 🔻🔻 از 🔸 وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ"‌170/بقره" 🌱 وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مى‌نماييم. آيا (از آنان پيروى مى‌كنند) هرچند پدرانشان چيزى نمى‌فهميدند و هدايت نيافته بودند؟ 📌مسئله قومیت و قومى آنجا که به نیاکان مربوط مى شود از روز نخست در میان مشرکان عموما، و در میان غیر آنها غالبا وجود داشته است و تا امروز همچنان ادامه دارد.ولى خداپرست با ایمان این منطق را رد مى کند و قرآن مجید در موارد بسیارى پیروى و از را شدیدا کرده است و این منطق را که انسان چشم و گوش ‍ بسته از پدران خود پیروى کند کاملا مردود مى شناسد. 📌اصولا پیروى از پیشینیان اگر به اینصورت باشد که انسان و فکر خود را دربست در اختیار آنها بگذارد این کار نتیجه اى جز عقبگرد و ارتجاع نخواهد داشت ، چرا که معمولا نسلهاى بعد از نسلهاى پیشین با تجربه تر و آگاهترند. 👈ولى متاءسفانه این طرز فکر هنوز در میان بسیارى از افراد و ملتها حکومت مى کند که نیاکان خود را همچون مى پرستند، یک مشت آداب و سنن خرافى را به عنوان اینکه آثار پیشینیان است بدون چون و چرامى پذیرند، این طرز فکر یکى از عوامل بسیار مؤ ثر انتقال از نسلى به نسل دیگر است . 👈البته هیچ مانعى ندارد که نسلهاى آینده و را مورد تحلیل و بررسى قرار دهند، آنچه با و سازگار است با نهایت احترام حفظ کنند و آنچه خرافه و و بى اساس است دور بریزند، چه کارى از این بهتر؟ و این گونه نقادى در آداب و سنن پیشین شایسته نام حفظ اصالت ملى و تاریخى است ، اما تسلیم همه جانبه و در برابر آنها چیزى جز پرستى و و حماقت نیست . 📌قابل توجه اینکه درباره آنها در آیه فوق مى خوانیم : آنها نه چیزى مى فهمیدند، و نه هدایت یافته بودند یعنى از دو کس مى توان پیروى کرد: کسى که خود داراى و و دانشى باشد، و کسى که اگر خودش دانشمند نیست هدایت دانشمندى را پذیرفته است . اما آنها نه خود مردى آگاه بودند، و نه رهبر و هدایت کننده اى داشتند، و مى دانیم تقلیدى که خلق را بر باد مى دهد همین نادان از نادان است که ((اى دو صد لعنت بر این تقلید باد))!. 📚تفسیر نمونه ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩نگاهي به از منظر : 🛑قسمت ✅تعارض اصل حفظ جان با اصل پاسداری از حقیقت در مقابل یک دو راهی واقع شده است: 🔻 از یک سو «و لاتُلقُوا بِأیدیکُم إلی التَهلُکَه»(خود را با دست خود به هلاکت نیندازید) اصلی و است؛ در حدّ طاقت وزنه بردارید! خود را به کشتن ندهید! 🔻و از سوی دیگر، اصل پاسداری از حقیقت، دغدغه اصلاح، فریضه امر به معروف و نهی از منکر و شفقت بر خلق است؛ که آن هم اصلی انسانی و حکمی دینی است. ❓در این دو اصل چه باید کرد؟ 📌بنا بر اصل اول با یزید مجاز و بنا بر اصل دوم بیعت و مباررزه با واجب است. راستی در این میان کدام فعل اخلاقی است؟ به این تعارض، پاسخ های متفاوتی داده شده است. 📌منابر دینی ما، غالباً نهضت حسینی را، نهضتی مقدّس، از پیش طراحی شده و بر اساس روایت گونه “إنَّ اللّهَ شاءَ أَن یَراکَ قَتیلاً” ترسیم می کنند. (خدا می خواهد تو را کشته ببیند). گویی از آغاز، حسین می دانسته که برای شهادت می رود و از این رو، نهضت او، نهضتی در خدمت شهادت است. 📌تلقّی دومی نیز در دهه پنجاه و شصت در ایران بسیار ترویج شد که حسین برای اقامه ی و عدالت برخاست؛ چرا که حق، جز با به دست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت، امکان تحقّق نداشت. اگر مراحل مختلف نهضت حسینی را تفکیک کنیم و در هر مرحله، اخلاقی بودن فعل او را تحلیل کنیم به پاسخ سومی برای حل مشکل تعارض دست می یابیم. ↩️ حسین در مرحله اول قهرمانی است. او زیر بار ذلّت بیعت اجباری با فاسق و ظالم نمی رود؛ در این مرحله، نه بحث شهادت مطرح است و نه بحث حکومت؛ صرفاً برخوردی سلبی و منفی با حکومت جائر مطرح است. ↩️در مرحله دوم با توجه به دعوت مکرر اهالی حسین برای اقامه حق و عدالت بر خروج می کند و به قصد بدست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت به سمت عراق حرکت می کند. ↩️در مرحله سوم پس از و شهادت مسلم و هانی تصمیم به عزیمت به سرزمین ثالثی غیر از حجاز و عراق می گیرد. در این مرحله نه بحث حکومت است نه بحث جنگ و شهادت. ↩️در مرحله چهارم یعنی پس از محاصره و سختگیری و دوراهی یا ، حسین جنگ و را انتخاب می کند. حسین در هر مرحله با دقت وظیفه دینی و اخلاقی خود را تعیین کرده است. 👌در تعارض اصل با اصل ، حسین کاری عقلائی و ایثارگرانه انجام داد. در زمانی که جامعه به سوی اساسی و بنیادی پیش می رود در حدی که سکوت به قیمت دفن حقیقت تمام می شود، اعتراض به باطل ولو به قیمت از دست دادن جان و پرده گشائی از حق، الزام اخلاقی و وجوب شرعی دارد و اسوه مؤمنان و سمبل سلوک اخلاقی است. 🖋دکتر محسن کدیور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً 🔸رنگ خدايى [بگيريد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست‌؟ 📗سوره بقره، آیه ۱۳۸ @quranpuyan